دستور ويژه امام خميني درباره عمليات كربلاي 5

ويژه نامه «شب هاي قدر كربلاي 5»
دستور ويژه امام خميني درباره عمليات كربلاي 5

خبرگزاري فارس: محسن رضايي ، فرمانده وقت سپاه پاسداران ، طي نامه اي خطاب به امام خميني ، ليستي از درخواست هاي اضطراري را به محضر امام خميني، فرمانده كل قوا ارسال داشته و با بيان نيازهاي عاجل خويش شامل توپخانه، نفر بر زرهي، تانك و توپ ضد هوايي و ذكر آمار تجهيزات مورد نياز، خواستار تأمين و ارسال آن شده‌اند.


 

به گزارش سرويس حماسه و مقاومت خبرگزاري فارس ، در اوايل نيمه دوم بهمن ماه سال 1365 آقاي محسن رضايي ، فرمانده وقت سپاه پاسداران ، طي نامه اي خطاب به امام خميني ، ليستي از درخواست هاي اضطراري را به محضر امام خميني، فرمانده كل قوا ارسال داشته و با بيان نيازهاي عاجل خويش شامل توپخانه، نفر بر زرهي، تانك و توپ ضد هوايي و ذكر آمار تجهيزات مورد نياز، خواستار تأمين و ارسال آن شده‌اند.مايحتاج اعلام شده توسط فرمانده سپاه به اين شرح است:
يكصد تانك
يكصد نفربر
سه ضدهوايي
57 شني دار
ده گردان توپخانه

امام خميني(ره) در پاسخ به اين درخواست چنين مرقوم فرموده‌اند:

"بسمه تعالي،
جنابان حجت‌الاسلام آقاي خامنه‌اي و آقاي هاشمي -اعز هما الله تعالي- با وضعيت بسيار خطيري كه با آن مواجه هستيم شرعا و عقلا لازم است براي رساندن مايحتاج رزمندگان جان به كف كربلاي پنج سريعا اقدام شود. مسامحه در اين امر يك فاجعه خداي نخواسته ممكن است به بار آورد.

والسلام عليكما و رحمة الله.
11 بهمن 65
روح‌الله الموسوي الخميني "

ويژه نامه " شب هاي قدر كربلاي 5 " در خبرگزاري فارس(32)

انتهاي پيام/

 

حوادث اخير در دنياي اسلام كه از تونس آغاز شد، در مصر به اوج رسيد و اكنون به سرعت در حال بسط به بقيه ديكتاتوري هاي عربي در خاورميانه است، همه اخبار را در حاشيه قرار داده است. بحث دقيق درباره ريشه هاي اين حوادث و عوامل شتاب دهنده به آن موضوع اين نوشته نيست و بسيارند كساني كه بهتر از صاحب اين قلم از عهده آن برآيند. آنچه اين نوشته در پي بيان مجمل آن است اين است كه آمريكايي ها چگونه با اين حوادث برخورد كردند و تناقض موجود ميان ادعاي حمايت از دموكراسي و برخوردي كه با حركت بوضوح مردم سالارانه مردم كشورهاي عربي كرده اند چگونه قابل حل است.
اگرچه آمريكايي ها تلاش كردند در مواجهه با اين حوادث- كه آشكارا نمي توانستند آن را ناديده بگيرند يا از اظهارنظر در مورد آن فرار كنند- جانب احتياط را از دست ندهند ولي مجموعه منافع در هم تنيده آنها در منطقه بويژه در قبال مصر اجازه نداد كه رياكاري را از حد معيني فراتر ببرند. در اولين اظهارنظرها كه به وقايع تونس مربوط بود، آمريكا با چشم سفيدي تمام اعلام كرد كنار مردم تونس ايستاده است انگار نه انگار كه ديكتاتور تونس سال هاي طولاني غلام حلقه به گوش آن بوده و هرچه كرده به فرمان كاخ سفيد كرده است. فقط يك نمونه از اسنادي كه در اين باره وجود دارد، سندي است كه ويكي ليكس اخيرا منتشر كرد و ديدار سفير آمريكا در تونس را با بن علي روايت مي كند. بن علي در اين ديدار به صراحت مي گويد كه تابع همه آنچه آمريكايي ها بخواهند خواهد بود و از جمله براي اثبات نوكري خود تاكيد مي كند از ايران و از شيعه متنفر است.
نوبت به مصر كه رسيد براي آمريكايي ها بسيار دشوار بود همان ژستي را كه درباره تونس گرفته بودند تكرار كنند. مصر جايگاه مهمي در استراتژي منطقه اي اوباما دارد و فعلا آمريكايي ها در موقعيتي نيستند كه براي ديكتاتوري مطيع مبارك، جايگزيني بهتر بيابند. مبارك خصوصا در 3 حوزه كمك هايي جدي و غير قابل انكار به آمريكا كرده است. نخست، مصر نقشي كليدي در پس پرده پروژه عادي سازي روابط كشورهاي عربي و اسلامي با رژيم غاصب صهيونيستي و پيش برد طرح هاي سازش از طريق فشار به جبهه فلسطيني داشته است. درست است كه اين پروژه آمريكايي به دليل برخورد به مانع سفت و سخت محور مقاومت و بيزاري ملت هاي مسلمان از آمريكا و اسراييل، آن طور كه آنها مي خواستند پيش نرفت ولي اين چيزي از نقشي كه مصر بازي كرد و تلاشي كه به خرج داد كم نمي كند. براي آمريكايي ها بسيار حياتي است كه به نحوي اسراييل را به ژئوپلتيك منطقه تحميل كنند و همه شواهد مي گويد دولت مبارك سرپل اصلي اين پروژه بوده است آنقدر كه در برخي اسناد اخيرا منتشر شده از جانب ويكي ليكس مقام هاي امنيتي و ديپلماتيك مصر بويژه عمرسليمان رييس سرويس اطلاعاتي اين كشور، «مرداني حقيقتا اسراييلي» خوانده شده اند. مصر قبل از جنگ هاي 33 و 22 روزه از وقوع آنها آگاه بود و در طراحي هاي اسراييل براي به انجام رساندن آنها شركت كرد، در حين جنگ به مثابه يك پادگان يا يگان كمكي براي ارتش اسراييل عمل كرد و بعد از جنگ هم توطئه اي عليه محور مقاومت نبوده كه مصر در آن پيش گام نباشد. پروژه دوم تلاش براي باز كردن جاي پاي آمريكايي ها در مناطق حساس جنوب آسيا و شمال آفريقا و تثبيت آن به عنوان امري طبيعي و درازمدت است كه براي خود داستان بلندي دارد. مصر قبل از جدي شدن نقش عربستان در منطقه همواره دوست نزديك آمريكا و محرم رازهاي سياسي و امنيتي آن در منطقه بوده است و بعد هم كه آمريكا تصميم گرفت به دليل ملاحظات مربوط به بازار جهاني انرژي و برخي تنگناهاي ايدئولوژيك در ميان اهل سنت، نقش بيشتري به عربستان بدهد، محور مصر-سعودي مجري شماره يك طراحي هاي منطقه اي آن بوده است. و محور سوم، مقابله با نفوذ معنوي و قدرت نرم ايران در منطقه از طريق تهديدنمايي برنامه هاي هسته اي و منطقه اي ايران، بزرگنمايي اين تهديدها و تلاش براي ايجاد يك ائتلاف منطقه اي عليه ايران است كه براي استراتژي امنيت ملي آمريكا از نان شب هم واجب تر است. مصري ها در اين زمينه نه فقط فعال بلكه بيش فعال بوده اند. رايزني هاي ديپلماتيك مصر و آمريكا مملو است از بدگويي هاي كينه توزانه عليه ايران و اعلام ترس و هشدار پي در پي درباره اينكه اگر جلوي ايران گرفته نشود منطقه را خواهد بلعيد. اگرچه نه مصر و نه هيچ كدام ديگر از آن ديكتاتورهايي كه در خلوت خود با آمريكايي ها پشت سر ايران صفحه گذاشته اند جرئت ابراز علني آن مواضع را ندارند (همه آنها آنچه را كه خصوصي به آمريكا گفته بودند و ويكي ليكس منتشر كرد، تكذيب كردند) و ترجيح مي دهند آمريكا مشكل ايران را براي آنها حل كند (؟!)، اما سعي و تلاش پي گير آنها عليه تنها دموكراسي خاورميانه عمق ترسي را كه به جانشان افتاده به خوبي نشان مي دهد.
بسيار خوب، آمريكايي ها با متزلزل شدن پايه هاي ديكتاتوري چنين مطيع و دوست داشتني چگونه بايد برخورد مي كردند؟ آيا اوباما مي توانست به اين مرده ريگ ويلسوني بچسبد كه «ايالات متحده حافظ و حامي آزادي هاي مردمي و جنبش هاي دموكراسي خواهانه در سراسر جهان است»؟ آيا اوباما مي توانست مثل مورد تونس شرم و حيا را كنار بگذارد و بگويد در كنار مردم مصر ايستاده است؟ اينجا بود كه آزموني براي تمييز دادن ادعا از واقعيت بنا نهاده شد و به وضوح مي شد ديد كه آمريكايي ها در اين باره كه چگونه بايد به آن وارد و از آن خارج شوند، درمانده شده اند. باراك اوباما در سخناني دستپاچه و نسنجيده گفت مبارك يكي از بهترين متحدان آمريكا در منطقه است و خدمات بي نظيري به طرح هاي آمريكايي عرضه كرده است. فيليپ كراولي سخنگوي وزارت خارجه آمريكا اندكي پخته تر حرف زد. كراولي گفت اعتراض حق مردم مصر است اما اين كار را با حفظ «ثبات» هم مي توانند انجام بدهند!
اين جاست كه با يك مفهوم كليدي در راهبردهاي بين المللي آمريكا مواجه مي شويم: «ثبات»! اين واژه اي است كه در ادبيات استراتژيك آمريكايي ها بيش از هر واژه ديگري به كار برده مي شود و كمتر درباره مفهوم واقعي آن بحث شده است. وقتي آمريكايي ها مي گويند در يك نقطه از جهان ثبات برقرار است، يا وقتي مي گويند فلان كشور يا فلان حادثه ثبات را در نقطه اي از جهان بر هم زده است، يا وقتي از گروهي مي خواهند «بي ثباتي» ايجاد نكنند منظورشان دقيقا چيست؟ براي پيدا كردن جواب اين سوال بايد از كليشه هاي رايج و فيلترهاي خبري تعبيه شده در گوشه گوشه ماشين عظيم پروپاگانداي غربي تا مي توانيم فاصله بگيريم. يكي از كساني كه پاسخي دقيق، عالمانه و مبتني به شواهد و قرائن به اين سوال ها داده، نوام چامسكي است. او در جايي مي گويد اگر مي خواهيد دقيقا متوجه منظور اهالي كاخ سفيد از واژه هاي ثبات و بي ثباتي بشويد، بايد علاوه بر دفترچه لغت، يك نقشه جغرافيايي هم پيش رويتان داشته باشيد. اين واژه ها بسته به اينكه درمورد كدام نقطه از جهان به كار مي رود، معاني كاملا متفاوتي دارد. اينكه ايران منطقه را بي ثبات مي كند يعني منافع آمريكا را به خطر مي اندازد و راهي هم براي متوقف كردن آن نيست. اينكه اعراب خواستار ثبات هستند يعني بايد تا جا دارند به آنها اسلحه فروخت ولو اينكه همه بدانند آنها قادر به استفاده از هيچ كدام از آنها نيستند. ثبات در روسيه، چين و اروپا به اين معناست كه روس ها، اروپايي ها و چيني ها بپذيرند امتيازهاي تاكتيكي را استراتژيك فرض كنند و آنجا كه منافع حياتي آمريكا مورد بحث است، پا در كفش آن نكنند. ثبات در خاورميانه هم يعني اينكه نفت فراوان و ارزان به پالايشگاه ها و صنايع آمريكا برسد، كسي به دلار چپ نگاه نكند و برتري استراتژيك اسراييل به چالش كشيده نشود. مخرج مشترك همه اين تعريف ها اين است كه ثبات يعني تامين با ثبات و مطمئن منافع اقليتي كوچك در اروپاي غربي وآمريكاي شمالي ولو اينكه به قيمت پايمال شدن همه آنچه ارزش هاي انساني و صلح و امنيت بين المللي خوانده مي شود، تمام شود.
آمريكايي ها اكنون در ميانه اين پارادوكس گير كرده اند. اگر جانب مفهوم ثبات را بگيرند بايد پشت سر ديكتاتورهاي رو به سقوط خاورميانه بايستند و اگر به دفاع از آرمان دموكراسي برخيزند آن وقت منافع حياتي شان در منطقه به خطر خواهد افتاد. البته روشن است كه آمريكا به كدام سو ميل خواهد كرد. اين بار اول نيست كه آمريكايي ها ديكتاتوري هاي سود رسان را به دموكراسي هاي مستقل و زير بار نرو ترجيح مي دهند. از 1945 به اين طرف كه همواره امور بر همين منوال بوده است. در واقع مسخره است از كشوري كه درون جامعه خود براي دموكراسي پشيزي ارزش قائل نيست انتظار داشته باشيم در ديگر نقاط جهان براي حرف و خواست توده هاي مردم ارزش قائل شود و در راه آن هزينه كند. آمريكا پشت ديكتاتورها خواهد ايستاد. درجريان فتنه 88 در ايران هم كاري جز اين نكرد. در مصر ديكتاتورها درون كاخ هستند و در تهران 88 كف خيابان بودند. تا آنجا كه به آرمان دموكراسي به مثابه ضرورت حاكم بودن نظر اكثريت مربوط مي شود ذره اي ميان اين دو تفاوت نيست.
فقط يك چيز نسبت به گذشته تفاوت كرده و آن هم اين است كه اين بار ظاهرا ديگر پشتيباني آمريكا هم افاقه نمي كند. آمريكايي ها بخواهند يا نه قطار فروپاشي ديكتاتورها در خاورميانه به راه افتاده و دموكراسي بر استعاره مقدس ثبات غلبه خواهد كرد.
مهدي محمدي

 


وزير خارجه اسبق آمريكا تاكيد كرد كه در واشنگتن هيچ كس نيست كه باور داشته باشد با روش هاي فعلي مي توان جلوي هسته اي شدن ايران را گرفت.
جيمز بيكر، در گفت وگويي با روزنامه هاآرتص كه روز شنبه 9 بهمن 1389 منتشر شده، گفت: «گزينه استفاده از قدرت نظامي براي متوقف كردن برنامه هسته اي ايران تنها از طريق اشغال اين كشور ممكن است ولي اين گزينه در دستور كار آمريكا وجود ندارد و گزينه هاي ديگر هم كار نمي كند.»
بيكر ادامه داد: «پيامدهاي حمله نظامي به تاسيسات هسته اي ايران قابل پيش بيني نيست. حمله نظامي به برنامه هسته اي ايران به صورت بنيادين با حمله نظامي نيروي هوايي اسرائيل به نيروگاه تموز عراق در سال 1981 متفاوت خواهد بود. ايراني ها به خوبي از حمله نيروي هوايي اسرائيل به تاسيسات اتمي عراق آگاه هستند و مي دانند چگونه از برنامه و تاسيسات هسته اي دفاع كنند. يكي از اقدامات ايراني ها براي دور كردن خطر حمله نظامي توزيع تاسيسات هسته اي در سراسر اراضي ايران بوده است و اين اراضي بسيار گسترده است.»
بيكر سپس با سرزنش نتانياهو گفت: «داگان درباره ايران واقعيت را گفته بود كه اين كشور به پنج سال زمان براي ساخت سلاح هسته اي نياز دارد.»
وي همچنين درباره داستان راه ندادن نتانياهو به ساختمان وزارت خارجه آمريكا در دوران تصدي گري وزارت خارجه خود گفت: «زماني كه وزير خارجه آمريكا بودم نتانياهو معاون وزير خارجه اسرائيل بود و وي در آن زمان درباره سياست آمريكا در خاورميانه گفته بود اين سياست مبتني بر دروغ و مخدوش سازي است. زماني كه به واشنگتن آمدم به وزارت خارجه دستور دادم مانع از ورود وي به ساختمان وزارت خارجه شوند. اين ممنوعيت سالهاي متمادي ادامه داشت و زماني كه نتانياهو در نامه اي به وزارت خارجه آمريكا از اظهارات خود ابراز ندامت كرد اين ممنوعيت لغو شد. ما پس از انتخاب نتانياهو به عنوان نخست وزير اسرائيل در سال 2009 انتظارات زيادي از وي داشتيم تا روند صلح در منطقه به پيش برود ولي اين انتظارات عملي نشد.»
در همين حال، خبرگزاري رويترز هم در گزارشي مفصل از داووس نوشت كارشناسان عقيده دارند تبعات حمله به ايران وحشتناك خواهد بود. در اين گزارش كه به قلم دان پري نوشته و در تاريخ 9 بهمن 1389 منتشر شده، آمده است: «گروهي از كارشناسان آمريكا، اروپا و خاورميانه روز جمعه در مورد چگونگي برخورد با برنامه هسته اي ايران يك ديدگاه مشترك را بيان كردند و آن اينكه حمله نظامي به ايران ممكن است يك ضد حمله ويرانگر را درپي داشته باشد.
ريچارد هاس ديپلمات سابق آمريكايي گفت درصورت شكست ديپلماسي براي جلوگيري از برنامه هسته اي ايران هيچ گزينه خوبي براي جايگزين كردن وجود ندارد و گزينه توسل به زور نيز خطرناك است. وي به اين ترتيب خود را از آنهايي كه مي گويند توسل به زور يك گزينه ممكن درقبال ايران است جدا كرد. وي افزود اگرچه از تحريم هاي شديدتر عليه ايران به عنوان يك تاكتيك حمايت مي كند اما معتقد است توسل به نيروي نظامي يك گزينه خطرناك است.
هاس تصريح كرد يك ايران هسته اي منطقه را بر لب تيغ قرار مي دهد. حمله نظامي به ايران خطرناك ترين اقدام است كه پيامدهاي وحشتناكي را به دنبال خواهد داشت.»
رويترز ادامه داد: «اكثر شركت كنندگان در اين بحث كه شبكه تلويزيوني العربيه آن را ترتيب داده بود تاكيد كردند درحال حاضر ديپلماسي بايد محور اصلي تلاش ها باشد.
كارل تئودور گوتنبرگ وزير دفاع آلمان گفت ما بايد از هرگونه فرصتي كه به دست مي آيد براي دستيابي به هدف مان در اين مسير ديپلماتيك استفاده كنيم.
باباجان گفت يك سوءتفاهم بزرگ بين جهان غرب و برخي كشورها در خاورميانه درمورد ايران وجود دارد. به حاشيه راندن ايران و منزوي كردن بيشتر اين كشور نمي تواند يك راه حل باشد.»
رويترز سپس از قول تركي فيصل كه در گذشته سفير عربستان سعودي در آمريكا بود نوشت:« نمي دانم آيا تلاش براي برقراري دموكراسي در سراسر منطقه خاورميانه ممكن است نگران كننده تر از يك ايران مجهز به تسليحات هسته اي باشد يا نه، اما ما در عربستان سعودي نه تسليحات هسته اي داريم و نه دموكراسي.»
كارشناسان شركت كننده در اين بحث همچنين درمورد انتقامجويي شديد ايران درصورت حمله نظامي به اين كشور هشدار دادند.
خالد البوعينين از مقامات نظامي ارشد سابق در خليج فارس گفت: «ايران در صورتيكه هدف حمله نظامي قرار بگيرد به نيروهاي آمريكايي و اسرائيلي در خليج فارس حمله خواهد كرد و پاي كشورهاي خليج فارس نيز ممكن است در اين جنگ به ميان كشيده شود.»
تركي نيز تصريح كرد: «ايران درصورت روبرو شدن با حمله به هر جايي كه بتواند حمله خواهد كرد كشور من و ديگر كشورها نيز همگي در معرص اين خطر خواهند بود. ايران از امكاناتي در سراسر جان برخوردار است و مي تواند از آنها استفاده كند.»
گوتنبرگ هم گفت: «اروپا نيز ممكن است در اين جنگ درگير شود. ابتدا منطقه خاورميانه در معرض حمله خواهد بود و بعد هم اروپا. اين يك فاجعه محض است و بايد سعي كرد با استفاده از راه هاي ديپلماتيك از آن جلوگيري كند.»

 
 
گفت: آمريكايي ها در اخبار و گزارش هاي خود درباره مصر، از افرادي مثل البرادعي و «ايمن نور» به عنوان رهبران حركت مردمي ياد مي كنند!
گفتم: البرادعي كه 12 سال مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي بود و دستورات ديكته شده آمريكا را اجرا مي كرد و «ايمن نور» هم يك لائيك وابسته به همان رژيم آمريكايي مصر است.
گفت: يادت هست در اوج انقلاب اسلامي هم آمريكايي ها سعي مي كردند گروه هايي مثل جبهه ملي و نهضت آزادي را به عنوان رهبران انقلاب معرفي كنند كه ملت بدجوري توي پوزه آنها زدند.
گفتم: معلومه كه يادم هست، بعدها در اسناد لانه جاسوسي كشف شد كه اين دو گروه در همكاري مستقيم با سفارت آمريكا بوده اند. و حتي بازداشت و انفجار بمب جلوي منازل آنها براي جا انداختن همين ترفند بوده است.
گفت: مگر سران فتنه در نقش ستون پنجم آمريكا و اسرائيل و انگليس ظاهر نشده بودند؟ ولي مردم به آساني آنها را شناختند. مردم مصر و اردن و يمن هم نشان داده اند كه فريب عوامل آمريكا را نمي خورند.
گفتم: عده اي رفته بودند قلعه اي را فتح كنند، ساكنان قلعه آنها را سنگ باران كردند و يكي از سنگ ها ملاج فرمانده مهاجمان را شكست. يارو با عصبانيت به طرف گفت؛ مگه سپر به اين بزرگي را نمي بيني كه سنگ را توي ملاج من مي زني؟
 
 
 

در پي ارتحال علامه العمري از علماي مدينه نمايندگان رهبر معظم انقلاب اسلامي به اين شهر عزيمت كردند تا ضمن ابلاغ تسليت معظم له ، به خانواده علامه العمري، در مجلس ترحيم ايشان نيز شركت كنند.
در پي ارتحال علامه شيخ محمد علي العمري از علماي شيعه عربستان، از سوي حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي ، آيت الله جنتي و حجت الاسلام مروي به مدينه منوره عزيمت كردند تا ضمن ابلاغ تسليت مقام معظم رهبري به خانواده علامه العمري، در مجلس ترحيم ايشان نيز شركت كنند.

 


سخنگوي وزارت خارجه كشورمان تظاهرات مردم مسلمان مصر را حركتي عدالتخواهانه و در جهت تحقق خواسته هاي ملي و اعتقادي آنها دانست.
رامين مهمانپرست، سخنگوي وزارت امور خارجه كشورمان روز شنبه، در رابطه با تحولات جاري در كشور مصر، گفت:جمهوري اسلامي ايران ضمن پيگيري و رصد دقيق حوادث مصر، تظاهرات مردم مسلمان اين كشور را حركتي عدالتخواهانه و در جهت تحقق خواسته هاي ملي و اعتقادي آنها دانسته و انتظار دارد مقامات كشور مصر ضمن شنيدن صداي ملت مسلمان و تمكين به خواسته هاي به حق آنها، از هرگونه برخورد خشونت آميز توسط نيروهاي امنيتي و پليس با موج بيداري اسلامي كه به صورت نهضتي مردمي در اين كشور به حركت درآمده، خودداري كنند.
 
 


طنزنويس فراري نشريات زنجيره اي كه با حلقه لندن همكاري مي كند، بسياري از عناصر ضدانقلاب مقيم خارج را كلاهبردار و دروغگو توصيف كرد.
ابراهيم نبوي بدون اشاره به شارلاتان بازي هاي متعدد خود درباره ديگر عناصر فراري نوشت: وقتي مهاجر مي شوي، زمان برايت روي لحظه اي كه رفته اي صفر مي شود، منجمد مي شود. يك مشكل بزرگ مهاجر اين است كه محكوم زمان صفر است اما توهم مي كند كه با چيدن پاره ها ي خبر و واقعه مي تواند خود را به روز برساند، معمولا مهاجر زمان بعد از خروج خود را به سختي مي فهمد. گاهي سعي مي كند نفهمد و زمان را چنان كه دوست دارد تعريف كند.
او اضافه مي كند: بسياري از مهاجران را ديده ام كه سال 1356 را چنان تعريف مي كنند، انگار كه سال 2005 سوئيس است]![ يا ديده ام دوستان چپ را كه از انبوه ميليوني هواداران شان در سال 59 چنان تعريف مي كنند انگار رژه ارتش سرخ در 1927 مسكو بوده، يا مردماني كه از روزهاي جنگ در تهران چنان تعريف مي كنند انگار هر روز يك تانك به خانه شان شليك مي كرده، يا بچه هايي كه از دوران خاتمي چنان تعريف مي كنند كه انگار ملت هر روز كف خيابان روزنامه مي خواندند و شب ها پارتي مي رفتند. واقعيت اين است كه ما در گذشته دخالت مي كنيم. يادمان مي رود كه تا آخرين روز هم دست به سينه ارباب قدرت بوديم و حالا همان ها را كه مثل خودمان بودند، مزدور مي خوانيم. دوست من چنان از رنج هاي دهه 60 سخن مي گويد كه يادم مي رود كه سال 1356 به فرنگ آمده است]![ واقعيت اين است كه هر مهاجري براي اثبات خود نياز به دستكاري در واقعيت دارد. گاه اين كار را چنان مي كند كه تبديل مي شود به يكي از هزاران دائي جان ناپلئوني كه تمام سخنان شان نواري دو ساعته است كه هر روز يك ساعتش را مي گويند و هر روز تغييرش مي دهند.
ابراهيم نبوي مي نويسد: «در تعيين مبدا تاريخي، خودمان و حقانيت خودمان را پنهان مي كنيم. با رفتن من در سال 57، ايران زباله داني شد و همه چيز از بين رفت، هر كس در آنجا بود يا كشته شد يا كشتار كرد. يكباره كاشف فروتن گوادالوپ مي شويم و چنان انقلاب را تفسير مي كنيم انگار فرانسوا ميتران خلبان آيت الله خميني بود و جيمي كارتر قاتل شاه. اگر مهاجر دهه شصت باشيم، رژيم سابق را بكلي خائن مي دانيم و رژيم بعد از 67 را مزدور. تنها «قبيله من» مي شوند همان اعدامي هاي 67 كه جز آزادي هيچ نمي خواستند، هيچ ربطي هم به حمله مجاهدين خلق نداشتند و تمام شان بيگناهاني بودند كه جابرانه و ستمگرانه كشته شدند. يك نفر هم پيدا نمي شود كه محض رضاي خدا به ما نشان بدهد كه اين زندانيان بخاطر دفاع از آزادي زنداني شدند. پيش از اين پذيرفته ايم كه زندانبانان و قاتلان جنايتكار بودند. ولي آيا واقعاً مجاهدين خلق و چريكهاي فدائي خلق و حزب توده در طول مبارزات چندين و چند ساله شان، يك روز از آزادي همه مردم ايران و از دموكراسي دفاع كرده اند؟ يك شاهد مثال بياوريد تا همه دست پشيماني از بي خردي و جبن مان بگزيم كه چقدر احمق بوديم كه اين جنايت را نفهميديم و چقدر احمق تر كه براي اعتراض به آن تا پاي اعدام نرفتيم همه و همه و همه آنها كه قبل از سال 1367 از ايران خارج شدند يا در معرض اعدام بودند يا حداقل يك بار كشته شده بودند؟
وي در ادامه اين مطلب هجوآميز يادآور مي شود: اگر سال 1378 از ايران خارج شده باشيم، قرباني بي كفايتي و ترس خاتمي هستيم. من نمي فهمم در روز هجده تير كلا هزار نفر در دانشگاه تهران معترض بودند، اين خيل ده هزار نفري رهبران جنبش دانشجويي در فرنگ چه مي كنند؟ داغ دل جنبش سبزي ها را تازه نمي كنم كه هنوز از گرد راه نرسيده اند و وقت براي گفتن از آنان بسيار است. بگذار تكرار كنم كه من پشت دفاع از اين قربانيان 57 و 67 و 78 و 88 الزاما خيرخواهي و عدالت جويي نمي بينم. دفاع مي كنيم چون مي خواهيم خودمان را اثبات كنيم. گاهي اوقات حتي تيزبازي درمي آوريم. مي شويم مدافع قربانيان 67 در حالي كه اصلا روح مان تا پس از پناهنده شدن از اين ماجرا خبر نداشت و راي مان را پس مي خواهيم بگيريم، در حالي كه اصلاً رايي نداده بوديم.
يادآور مي شود نوشته كنايه آميز نبوي كه از سوي سايت مهاجراني و كديور (جرس) منتشر مي شود، در واقع پاسخي است به جريان هاي ضدانقلاب و نفاق قديمي تر كه با لحني تحقيرآميز و انباشته از سرزنش با كساني چون نبوي و مهاجراني و ساير شبه اصلاح طلبان برخورد مي كنند و سوابق حضور آنها در جمهوري اسلامي را به رخشان مي كشند و سمبل فرصت طلبي، كاسبكاري و بي ثباتي شخصيت معرفي مي كنند
 
 

مرگ داريوش همايون از سران سلطنت طلبان و حامي فتنه سبز، طيف هاي ضد انقلاب را عزادار كرد. همايون در 82 سالگي و در ژنو سوئيس درگذشت.
منابع خبري گزارش داده اند همايون از چندي پيش بر اثر زمين خوردن دچار ضربه مغزي شده و به كما رفته بود و ديگر به هوش نيامد. وي سال گذشته وقوع انقلاب اسلامي ايران را بزرگ ترين كابوس زندگي خود توصيف كرده بود و به همين دليل نيز علي الدوام به ستايش هاي مبالغه آميز نسبت به برخي دست اندركاران فتنه سبز (موسوي و خاتمي و كروبي) مي پرداخت. او حتي از گروهك هاي مقيم خارج خواسته بود خود را با اين سه نفر و اصلاح طلبان تنظيم كنند چرا كه اپوزيسيون توانسته از اين طيف، افراد و شخصيت هاي جديدي در تناقض با هويت انقلابي سابقشان بسازد.
صاحب نظران تاريخ به اعتبار كارنامه سياسي همايون از وي به عنوان فردي بي ثبات و فرصت طلب ياد مي كنند و سير تطور گرايش هاي سياسي وي از سوسياليسم به سلطنت طلبي دو آتشه و سپس شعار دموكراسي خواهي و حقوق بشر را در طول 60 سال زندگي سياسي او را شواهد متعدد اين ادعا برمي شمارند. همايون در سال 1326 جزو مؤسسان حزب ضد اسلامي «پان ايرانيست» بود، سال 1329به «گروه نجات ملي» پيوست و سال 1330 از حزب سوسياليست ملي كارگران ايران (سومكا) سر درآورد اما در جريان كودتاي 28 مرداد، در زمره چماقداران و چاقوكشاني بود كه با شعار «خدا، شاه، ميهن» و با هدايت سيا و M16 به خيابان ريختند و نهضت ملي شدن نفت را ساقط كردند.
داريوش همايون پس از كودتاي 28 مرداد مورد اعتماد رژيم كودتا قرار گرفت. او عضو شبكه مطبوعاتي وابسته موسوم به «بدامن» بود و مورد اعتماد آمريكا قرارگرفت.
اعتماد سرلشكر زاهدي عامل كودتاي 28 مرداد 32 به همايون باعث شد تا دختر خود «هما» را به عقد وي درآورد. رژيم كودتايي پهلوي همچنين از همايون براي راه اندازي سنديكاي وابسته «نويسندگان و خبرنگاران» كمك گرفت تا مطبوعات را به طور كامل مديريت كند.
همايون روزنامه صهيونيستي آيندگان را به اعتبار ارتباط با كلان سرمايه داران صهيونيست راه اندازي كرد. او همچنين مدت ها وزير اطلاعات و جهانگردي در دولت هاي هويدا و آموزگار بود و پس از راه اندازي حزب شاه ساخته رستاخيز، به عنوان قائم مقام دبيركل حزب معرفي شد.
روايت تاريخي غالب بر آن است كه داريوش همايون نويسنده مقاله موهن روزنامه اطلاعات عليه مذهب و مراجع و حضرت امام خميني(ره) در 17 دي 56 است، مقاله اي كه با امضاي مستعار احمد رشيدي مطلق (يا به تعبير شهيد والامقام دستغيب «احمق رشيدي مطلق») چاپ شد. برخي روايتگران نيز بر آن هستند كه مقاله از سوي دربار و با وساطت همايون براي چاپ به روزنامه اطلاعات ارسال شد. اين مقاله جرقه انفجار انقلاب اسلامي را در 19 دي 56 و سپس اربعين هاي زنجيره اي تا پيروزي انقلاب اسلامي زد و تا ابد داريوش همايون را دركنار لعنت ملت ايران، سزاوار ملامت سلطنت طلبان و حاميان خارجي آنها قرار داد.
داريوش همايون 16 آبان 57 در منزلش دستگير و روانه زندان دژبان پادگان جمشيدآباد مي شود. روز 22 بهمن 57 پس از فتح پادگان جمشيدآباد توسط مردم از زندان فرار كرده و 15 ماه به طور مخفيانه در ايران مي گذراند. وي سال 1359از كشور گريخت.

 


«جراحات حاصل از رويدادهاي سال 1979ميلادي در ايران كه به سرنگوني شاه و به قدرت رسيدن اسلامگرايان در اين كشور انجاميد، هنوز در غرب التيام نيافته است.»
روزنامه فرانسوي لوموند اين تحليل را ضمن بررسي جنبش هاي غافلگيركننده در طيفي از كشورهاي اسلامي عنوان كرد و نوشت: غرب از رويدادهاي جديد كشورهاي عربي غافلگير شده است. غربي ها در تحليل اين رويدادها با نگراني چندگانه رو به رو هستند كه يكي از عمده ترين آنها احتمال ظهور جنبش هاي تحت نفوذ اسلامگرايان است. نبايد فراموش كرد كه جراحات حاصل از رويدادهاي سال 1979 ميلادي كه به سرنگوني شاه ايران و به قدرت رسيدن اسلاميون در اين كشور انجاميد، در غرب هنوز التيام نيافته است.
در همين حال روزنامه القدس العربي در گزارش مشابهي بر نگراني هاي مشترك آمريكا و اسرائيل پرداخته و خاطرنشان كرده است: واشنگتن حق دارد كه نگران باشد، چرا كه فروپاشي نظام هايي مانند نظام مصر به منزله فروپاشي همه سياست هاي خارجي آمريكا در خاورميانه و شكست اين كشور در به اصطلاح مبارزه با تروريسم و دشوار شدن اوضاع نيروهاي آن در عراق و افغانستان است. دولت هاي آمريكا همواره با تلاش بسيار، پول هاي هنگفتي را براي تحكيم اركان نظام مصر صرف كرده اند نه به اين دليل كه به آن علاقه دارند بلكه به جهت آنكه امنيت مرزهاي اسرائيل را تامين كند و چرخش روند سازش را حتي در صورت نتيجه بخش نبودن آن، ادامه دهد. قطعاً اسرائيلي ها نيز نگران هستند و تحولات مصر را پيگيري مي كنند، واضح است كه براي اسرائيلي ها در مصر نظامي بهتر از نظام فعلي كه امنيت اسرائيل را در قبال منافع ناچيز تامين كند، روي كار نخواهد آمد.
ارگان وزارت رژيم صهيونيستي نيز با ابراز هراس از زلزله سياسي در كشورهاي مرتجع منطقه نوشت: بعيد نيست پس از مدتي گروه هايي نظير اخوان المسلمين در مصر روي كار آيند و بخواهند مصر را به سوي يك جمهوري اسلامي پيش ببرند. اين در حالي است كه دولت آمريكا مجبور شده دولت مبارك را براي دادن برخي آزادي ها تحت فشار بگذارد و اين همان وضعيت فشار كارتر به رژيم محمدرضا پهلوي در آستانه قدرت رسيدن خميني را يادآور مي شود. اكنون مصر و اردن دو كشوري هستند كه با اسرائيل پيمان صلح دارند و ناآرامي هاي دو كشور مي تواند بر اين امر نيز تاثير بگذارد.

 

 
بی بی سی: اخبار پشت پرده هرچه باشد به نظر مي رسد اقدام آقاي هاشمي رفسنجاني در تاكيد دوباره بر خواسته هاي پس از انتخابات به طور تلويحي نوعي حمايت از شرايط اعلام شده از سوي آقاي خاتمي است... اگر هاشمي عقب نشيني كند حتما تعادل به ضرر وي و سران جنبش سبز به هم خواهد خورد.
آخرين اظهارات هاشمي رفسنجاني با استقبال و تحليل هاي جالب محافل ضدانقلاب مواجه شد كه معتقدند اين سخنان بازي در زمين اصلاح طلبان و ادامه مواضع اخير محمد خاتمي است.

به گزارش صراط نیوز هاشمي رفسنجاني يكشنبه در ديدار با اعضاي انجمن اسلامي دانشگاه گيلان گفته بود «همچنان به مواضع خودم در آخرين نمازجمعه (6 تير88) معتقدم.» به دنبال انتشار اين سخنان كه متضمن القاي ترديد در سلامت انتخابات و حمايت از آشوبگران بازداشتي (بعضا وابسته به گروهك هاي محارب) بود، شبكه زنجيره اي عنكبوت (شامل كلمه، بي بي سي، سحام نيوز، راديو فردا، صداي آمريكا، روزآن لاين، گويانيوز، جرس و دهها سايت و شبكه ماهواره اي مشابه) به استقبال رفتند.

شبكه دولتي بي بي سي انگليس در اين باره نوشت: دور تازه اصلاح طلبان در شرايطي دنبال مي شود كه اكبر هاشمي رفسنجاني مي كوشد همچنان موقعيت خود را در نظام سياسي حفظ كند. او در بيانيه اي دوباره اطاعت خود را از رهبري يادآوري كرد. اين تحول و تحولات مشابه آن چنان باور به تلاش هاشمي رفسنجاني براي مصالحه با حاكميت را در ميان جناح هايي از معترضان تقويت كرد كه اين چهره ميانه رو ناگزير شد طي سخناني بگويد كه به آنچه در نمازجمعه پس از انتخابات در حمايت از معترضان گفته بود، همچنان باور دارد.

بي بي سي افزود: «اخبار پشت پرده هرچه باشد به نظر مي رسد اقدام آقاي هاشمي رفسنجاني در تاكيد دوباره بر خواسته هاي پس از انتخابات به طور تلويحي نوعي حمايت از شرايط اعلام شده از سوي آقاي خاتمي است. سايت خبري كلمه از تاكيد هاشمي رفسنجاني بر مواضع خود در آخرين نمازجمعه اش استقبال كرده و آن را زنده كننده خاطرات دلسوزانه براي عبور از بحران توصيف كرده است.»

رسانه دولتي انگليس تحركات اخير كساني چون خاتمي را «تلاش اصلاح طلبان براي ماندن در قدرت» ارزيابي كرده و از قول يكي از اعضاي فراكسيون اقليت مجلس مي نويسد: نظام بايد براي اصلاح طلبان فرش قرمز پهن كند.
ارگان حلقه لندن (جرس) نيز كه توسط تيم مهاجراني- كديور اداره مي شود و ارتباطاتي را با برخي عناصر تندرو كارگزاراني نظير مهدي هاشمي دارد، به بهانه تاكيد هاشمي رفسنجاني بر مواضع سال گذشته خود، به بازخواني و شرح و تفسير! اظهارات وي در آخرين نمازجمعه پرداخت و تصريح كرد: هاشمي رفسنجاني همچنان بر مواضع سال گذشته خود پا مي فشارد و در هر مناسبتي بر آن تاكيد مي كند. او در آن خطبه شرايط كشور را برخلاف نظر حاكميت و رهبري بحراني خواند و صراحتا بر عدم درستي نتيجه انتخابات تاكيد كرد. او همچنين مي گويد اعتماد عمومي به نظام از دست رفته است. خطبه هاشمي به خوبي به بحران مشروعيت اشاره دارد.

«جرس» بدون اينكه يادآور شود فتنه گران سال گذشته شعار جمهوري ايراني مي دادند و روي اسلام خط كشيده بودند، مي نويسد: تا كي مي توان شعار استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي را از تريبون ها پخش نكرد]!![. به هرحال هاشمي مواضعش را صريح بيان كرده است.

راديو فردا ارگان رسمي سازمان سيا هم به نقل از يكي از عناصر ضدانقلاب مقيم آمريكا، از هاشمي خواست كه از مواضع خود عقب نشيني نكند و افزود: اگر هاشمي عقب نشيني كند حتما تعادل به ضرر وي و سران جنبش سبز به هم خواهد خورد.

راديو فردا در عين حال نوشت: هاشمي تلاش مي كند رهبري را از گرايش تندروي حاكم جدا كند. اين توهم، آسيبش براي جنبش سبز بيشتر از منفعت آن است و رهبري مسئله اصلي جنبش سبز است و او معمار اصلي حركت ها عليه اين جريان بوده است.

يادآور مي شود اظهارات اخير هاشمي رفسنجاني مبني بر اينكه همچنان به مواضع خود در تيرماه 88 معتقد است، در تناقض با ديگر اظهارات وي مبني بر اطاعت از رهبري به عنوان حجت شرعي و عقلي قرار دارد. از سوي ديگر 19 ماه پس از آغاز فتنه بزرگ، اكنون معلوم شده كه مسئله فتنه گران نه انتخابات و پيروزي اين نامزد يا آن نامزد بلكه «ستيزه جويي با اسلام و حذف آن از حاكميت، معارضه و فحاشي عليه حضرت امام خميني و ميراث بزرگ ولايت فقيه و قانون اساسي، تخطئه انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي، و ميدانداري به نفع آمريكا و رژيم صهيونيستي» بود و نهايتا نيز به رسوايي و حرمت شكني بزرگ در عاشوراي سال 88 منجر شد و تودهني لازم را از ملت بصير ايران دريافت كرد. با اين اوصاف تاكيد آقاي هاشمي رفسنجاني بر اينكه همچنان در تيرماه 88 (يك ماه پس از انتخابات) متوقف مانده و حوادث روشنگر و عبرت آموز «7ماهه» و «18ماهه» پس از آن را نمي بيند، بسيار سؤال برانگيز به نظر مي رسد و از اين واقعيت حكايت مي كند كه جريان ترتيب دهنده فتنه به عنوان جريان در حال غرق شدن و نابودي، در تلاش است آقاي هاشمي را نيز با خود هم سرنوشت كند يا با قرباني كردن وي، موقتا فرصتي براي نجات از نابودي پيدا كند.

گفتنی است هفته گذشته نيز خبري در رسانه ها مبني بر ملاقات خاتمي با آقاي هاشمي رفسنجاني منتشر شد كه از سوي طرفين تكذيب نشد.اين در حالي است كه روز گذشته احمد حكيمي پور از ملاقات قريب الوقوع اعضاي جبهه اصلاحات با هاشمي خبر داده و در عين حال اظهارات خاتمي را كف خواسته اصلاح طلبان توصيف كرده است!


 

پس از آنکه غروب روز دوشنبه مسجل شد که سعد حریری اکثریت پارلمانی را از دست داده، هواداران او با اردوكشي خياباني و اعلام سه‌شنبه به‌عنوان "روز خشم" و آشوب های خیابانی، تلاش دارند مانع از تشکیل دولت از سوي جريان حامی مقاومت شوند.

 هواداران حريري در شهر بيروت شب گذشته خيابان الطريق الجديد تا ميدان كولا و خيابان المدينه الرياضيه را با آتش زدن لاستيك‌ها و زباله بستند و از منطقه بقاع ميانه نيز گزارش‌هايي از تحركات هواداران جريان المستقبل در چندين روستا و شهرك و بستن جاده بين‌المللي به شام رسيده است.

ارتش لبنان درپي اين اقدامات اعلام كرد كه يگان‌هاي نظامي تدابير امنيتي فوق العاده خود را در سراسر خاك لبنان افزايش داده و اين روند را از چند روز پيش همزمان با رايزني‌ها براي تشكيل دولت جديد لبنان و تقويت فضاي امنيت و ثبات آغاز كرده‌اند.

در اغتشاشات صورت گرفته در بیروت که شب گذشته در نزدیکی محل دفن رفیق حریری برگزار شد نکته جالب این بود که در حالی که سید حسن نصر الله در سخنرانی اخیر خود تلاش طرفداران حریری بر تکیه بر دخالت ایران براي تفرقه افکنی را افشا كرده بود، آن‌ها از پلاکاردهای سبز "رای من کجاست؟" و سر دادن شعارهایی علیه سپاه و تروریست نامیدن حزب الله لبنان، در آشوب‌هاي خود استفاده كردند.

اما پس از ناآرامي‌هاي دوشنبه شب بيروت، نجيب ميقاتي گزينه مد نظر جريان هشت مارس (مقاومت) توانست با كسب 68 رأي و اختلاف قابل توجه، سعد حريري را شكست دهد و به‌عنوان نخست‌وزير براي تشكيل كابينه جديد لبنان انتخاب شود.

در مقابل طرفداران حريري به‌دنبال دامنه‌دار كردن اغتشاشات براي امتياز گرفتن از جريان مقاومت به‌ويژه حزب‌الله هستند. اين افراد با دعوت به اعتصاب‌هاي عمومي از نجيب ميقاتي نخست‌وزير جديد كه در يك فرآيند كاملاً‌ قانوني انتخاب شده است، مي‌خواهند كه استعفا دهد.

آشوب‌هاي خياباني شب گذشته و امروز در بيروت دقيقاً بر مبناي سناريوي اغتشاشات پس از انتخابات 88 تهران طراحي شده است، به‌طوري كه بعد از انتخابات رياست جمهوري ايران و ناكامي مهره مطلوب غرب نيز بلافاصله فتنه‌گران به خيابان‌هاي تهران ريختند و تا چند ماه ناآرامي‌هاي تهران ادامه پيدا كرد.

اما در شرايطي كه فتنه‌گران در تهران تلاش داشتند با پروژه‌هاي نظير كشته‌سازي و القاي دروغ‌هايي مانند تقلب و شكنجه، مشروعيت نهادهاي قانوني كشور از جمله سپاه، وزارت اطلاعات و قوه قضائيه را مخدوش كنند، آخرين گزارش‌ها از بيروت حاكي است در مدل مشابه طراحي شده غرب براي لبنان، قرار است حزب‌الله به‌عنوان هدف اين‌گونه حملات قرار گيرد و در حالي كه حزب‌الله قصد ندارد فعلاً در اين درگيري‌ها وارد شود، جريان آشوبگر مدعي ورود حزب‌الله و مقابله خياباني خواهد شد.

جريان آشوبگر و شكست‌خورده در لبنان قصد دارد با وارد كردن حزب‌الله به اين درگيري‌ها، زمينه حمله رژيم صهيونيستي به بيروت را فراهم كند كه حزب‌الله با هوشياري از اين فريب آگاهي پيدا كرده است.



 
در حالی كه گفته می شود رضا رشید پور و فرزاد حسنی از مجریان ممنوع التصویر در تلویزیون هستند جمعه شب پشت صحنه فیلمی از این دو مجری ممنوع التصویر به نمایش در آمد كه در نقش اصلی خود در آن بازی می كنند .

هامون نیوز به نقل از کلمه در برنامه جمعه شب ،بخشهایی از پشت صحنه فیلم شش نفر زیر باران نمایش داده شدكه در آن گلزار ،رشید پور و فرزاد حسنی و تعدادی از بازیگران در آن در نقش اصلی خود بازی می كردند .

دراین فیلم گلزار كه نقش خودش را بازی می كند گروگان گرفته می شود و خود گلزار نیز درباره این فیلم می گوید : فكر كنم فیلم خوبی بشود .

در حالی كه تلویزیون نسبت به حضور این دو مجری جنجالی دربرنامه های خود بااحتیاط عمل می كند مشخص نیست چگونه راضی شده اند بخشهایی از بازی آنها پخش شود

 




ارسال توسط arman

هشدار اصلاح طلبان به خاتمی:هاشمی ظرفیت جنبش سبز را برای خود می خواهد

برخی از چهره های برجسته اصلاحات نسبت به نزدیکی سید محمد خاتمی به آیت الله هاشمی رفسنجانی هشدار داده اند.

پس از اینکه سید محمد خاتمی درجلساتی برضرورت بهره گیری از ظرفیت هاشمی برای پیشبرد اهداف اصلاح طلبان تاکید کرده و حتی اخیرا نیز با وی دیداری را داشته،برخی چهره های برجسته اصلاحات نسبت به اتخاذ یک استراتژی به خاتمی هشدار داده اند.


در همین رابطه گفته می شود اصلاح طلبان به خاتمی گفته اند که نگاه هاشمی به وی تنها ابزاری بوده و به هیچ عنوان نمی توان به وی اعتماد کرد.


این افراد همچنین تصریح کرده اند،هاشمی با نزدیک کردن خود به خاتمی در تلاش برای مدیریت رفتاری وی بوده و معتقد است وی تنها کسی است که توان ظرفیت جذب جنبش سبز را به سوی خود دارد اما نکته اساسی این جاست که هاشمی تلاش دارد این ظرفیت را


ارسال توسط arman

عصبانیت کروبی از دیدار هاشمی رفسنجانی و خاتمی
 
پس از اطلاع مهدی کروبی از دیدار سید محمد خاتمی باهاشمی رفسنجانی، او ضمن برآشفته شدن تصریح کرده ‌است که خاتمی‌‌ همان کسی بود که مدام از سیاست‌های هاشمی گلایه داشت، حال چه شده این‌ها با هم می‌نشینند.

به گزارش کلمه ، چند روز پیش، رسانه‌های خبری از دیدار رئیس مجلس خبرگان با یکی از متهمان اصلی فتنه ۸۸ خبر دادند؛ خبری که در آن اشاره شده بود که «سید محمد خاتمی» اخیرا با آقای هاشمی رفسنجانی دیدار کرده است.

در همین راستا، امروز سایت «ندای انقلاب» در خبری نوشته است که پس از اطلاع مهدی کروبی از دیدار سید محمد خاتمی باهاشمی رفسنجانی، او ضمن برآشفته شدن تصریح کرده ‌است که خاتمی‌‌ همان کسی بود که مدام از سیاست‌های هاشمی گلایه داشت، حال چه شده این‌ها با هم می‌نشینند.

گفته می‌شود کروبی دیدار این دو را تلاشی برای سلسله اقداماتی برای مصادره جریان سبز عنوان کرده و گفت که باید تکلیف ما با خاتمی در بسیاری از حوزه‌ها مشخص شود.

در این زمینه برخی فعالان سیاسی بر این باورند نگرانی کروبی در این زمینه ناشی از رودست خوردن توسط خاتمی و موسوی بوده و لذا باید در موضع گیری بعدی وی شاهد برخی انتقادات از دوران سازندگی بود.

هدف دیدار خاتمی با هاشمی چه بوده است؟

رئیس مجلس خبرگان در شرایطی از آقای خاتمی میزبانی کرده که اظهارات مشابه او و رئیس بنیاد باران در روزهای اخیر موجی جدیدی از انتقادات را متوجه آقای هاشمی کرده است.

شاید دیدار اخیر هاشمی رفسنجانی با آقای خاتمی هم به حساب‌‌ همان برنامه ریزی و هماهنگی سیاسی مشترک گذاشته شود؛ اگر این دیدار پس از رسانه‌ای شدن سخنان مشابه رئیس مجلس خبرگان و رئیس بنیاد باران برگزار شده باشد، احتمالا تلاش کرده است از شدت انتقاداتی که به اظهارات مشابه آقای هاشمی و رئیس بنیاد باران شده بکاهد و در عین حال برنامه بهتری را ارائه کند.

همسو با این رویداد‌ها، درخواست‌های ناظران سیاسی هم برای پاسخگویی آقای هاشمی پیرامون اخباری که هر از چند گاهی به رسانه‌ها درز می‌کند، افزایش پیدا کرده است.

 

تاکید بر خطبه‌های خبرساز 26 تیرماه 88/ دفاع ویژه از خود و فرزندانش
در شرایطی که هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان و روحانیون مجلس شورای اسلامی در تدارک نوشتن نامه‌ای در اعتراض به مواضع آقای هاشمی رفسنجانی درباره جریان فتنه هستند، وی بار دیگر بر خطبه‌های خبرسازش در 26 تیرماه88 تاکید کرد. او همچنین منتقدان خانوده‌اش را "مخالف ابدی قانون" معرفی کرد.

کلمه: آقای هاشمی ترجیح داده است که در برابر رویدادهای سیاسی کشور بویژه اقدامات جریان فتنه سکوت کند اما در جدیدترین موضع گیری خود در دیدار چند تن از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان تاکید کرد: در خصوص مسائل کشور مواضع خود را به صورت مشخص در آخرین حضورم در نماز جمعه تهران اعلام کردم و اکنون نیز به آن معتقدم. تفرقه را در شرایط فعلی کشور به صلاح نمی‌دانم و به همین دلیل تلاش می‌کنم تا به دور از جنجال‌های سیاسی، پیگیر مواضع خود باشم.
اشاره آقای هاشمی به نماز جمعه 26 تیرماه سال 88 است که آخرین حضور رئیس مجلس خبرگان در نماز جمعه هم محسوب می شود.

هاشمی در نماز جمعه چه گفت؟

وی در این روز شرایط کشور را "بحرانی" توصیف کرد و خواستار آزادی متهمان بازداشت شده فتنه 88 و توجه به آنچه آزادی مطبوعات خواند، شد. آقای هاشمی همچنین خواستار توجه به اجرای قانون شد اما اشاره ای به ایستادگی جریان فتنه در برابر قانون نکرد؛ موضوعی که با توجه به دو خواسته دیگر او موجب شد فعالان سیاسی نه جریان فتنه که نظام را مخاطب این گفته او بدانند.
به همین دلیل جمعیتی از آشوبگران خیابانی که طبق وعده رسانه های بیگانه به خیابان های اطراف دانشگاه تهران، محل اقامه نماز جمعه تهران، آمده بودند از سخنرانی آقای هاشمی استقبال و حتی ساعاتی بعد دست به اغتشاش در راستای آنچه "حقوق اعلام شده خود در نماز جمعه" نامیدند، زدند.
در این اغتشاش خیابان های اطراف دانشگاه تهران تا ساعاتی به ناآرامی کشیده شد و اکثر آشوبگران که برای اولین بار به نمازجمعه تهران آمده بودند به جای شعار همیشگی «مرگ بر آمریکا» و«مرگ بر اسرائیل» شعار مرگ بر چین و روسیه سر دادند.

واکنش معنادار رسانه های بیگانه

البته سخنرانی خبرساز رئیس مجلس خبرگان پوشش وسیع و معنادار رسانه های بیگانه را هم به همراه داشت.
روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در گزارشی تحلیلی پیرامون خطبه های نمازجمعه تهران نوشت: هاشمی رفسنجانی در سخنانی که تقویت کننده مخالفان بود به صراحت از برخی نهادهای حکومتی در ایران انتقاد کرد. این روزنامه در ادامه گزارش خود افزود، رفسنجانی اکنون اصلی ترین حامی جریان مخالف در درون حاکمیت دینی ایران است.
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست نیز دراین باره گزارش داد، خطیب نمازجمعه تهران به صورت تلویحی از مشروعیت جنبش مخالف به سرکردگی موسوی حمایت کرد.
شبکه تلویزیونی یورونیوز هم که خبر اول خود را بلافاصله به انعکاس سخنان آقای هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه اختصاص داد، اظهارات او را حمله شدید وی به شورای نگهبان تفسیر کرد.

موج اعتراض ها

شاید به همین دلیل بود که خطبه های آقای هاشمی وی را در معرض موج انتقادات حامیان نظام قرار داد.
به عنوان نمونه، آیت‌الله محمد یزدی، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به درخواست آقای هاشمی برای آزادی زندانیان فتنه، گفت: در دیداری که با وی داشتم به او گفتم چرا دخالت می‌کنید؟ کشور قانون و قوه قضائیه دارد که به این مسائل رسیدگی کند. شما اگر می‌خواهی صحبت کنی، نظام را تثبیت کن و سلیقه شخصی را در این مسائل دخالت نده.
وی با بیان اینکه سخنان هاشمی از دو پهلو صحبت کردن هم بدتر است، گفت: معتقدم سخنان هاشمی از سه پلو هم گذشته است.

سوال یزدی؛ پاسخ جدید هاشمی

آیت‌الله یزدی همچنین گفت که "آقای هاشمی مگر شما در این 30 سال از رهبر جدا بوده‌اید. هر کجا که رهبری بوده‌اند شما نیز بوده‌اید. تجربیات شما چه تفاوتی با تجربیات آقای خامنه‌ای دارد؛ شما در نماز جمعه گفتید نسبت به نتیجه انتخابات تردید دارید ولی مقام معظم رهبری ضمن تاکید بر سالم بودن نتیجه انتخابات فرمودند اگر مشکلی است قانونی عمل کنید."
آقای هاشمی روز 22 دی ماه امسال در سخنانی که خطبه های نماز جمعه و دیگر مواضع او را مورد توجه منتقدانش قرار داد، گفت که "خود را ملزم به تبعیت از دستورات رهبری می‌دانم." البته او در ماه های گذشته چند بار دیگر سخنانی مشابه را بیان کرده است.
آیت‌الله خاتمی، عضو مجلس خبرگان هم در نماز جمعه بعد از رئیس مجلس خبرگان گفت: انتقاد به شورای نگهبان درباره انتخابات اخیر، زیر سئوال بردن عملکرد منصفانه صدا و سیما و درخواست آزادی عوامل اغتشاش، التهاب آفرینی است.

احتمال شدت گرفتن انتقادات

بر پایه این واقعیت هاست که تاکید امروز آقای هاشمی بر سخنرانی آخرین نماز جمعه اش، احتمال شدت گرفتن انتقادات از او را افزایش داده است.
رئیس مجلس خبرگان به دلیل مواضعش درباره جریان فتنه همچنان در معرض انتقادات بخشی از فعالان حوزه و سیاست قرار دارد، حتی هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان و روحانیون مجلس شورای اسلامی هم هم اکنون در تدارک نوشتن نامه‌ای در اعتراض به مواضع آقای هاشمی رفسنجانی است.
حجت الاسلام محمد تقی رهبر، عضو هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان و کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی درباره محورهای این نامه به شبکه ایران گفت که "در این نامه محترمانه این موضوع را مطرح می کنیم که آقای هاشمی باید رسما از جریان فتنه 88 اعلام برائت کند."

دفاع ویژه از خانوده و حمله به منتقدان

البته همه سخنان امروز آقای هاشمی تاکید بر خطبه های نماز جمعه خبرسازش نبود چرا که او سخت از خود و فرزندانش هم دفاع و منتقدان خانواده اش را با "منافقین" و "راست و چپ افراطی" مقایسه کرد.
او در پاسخی درباره انتقادات گسترده علیه خانواده خود گفت: این فضا برای من موضوع تازه‌ای نیست و همواره به دلایل مختلف با آن روبرو بوده‌ام. در ابتدای انقلاب از سوی سازمان منافقین، سپس از سوی دشمنان خارجی، در دوران ریاست جمهوری از سوی جناح راست افراطی و پس از آن از سوی جناح چپ افراطی و امروز نیز از سوی گروهی که اهدافشان برای من مشخص است.

آقای هاشمی به اتهامات فرزندانش اشاره ای نکرد اما ترجیح داد همه آن ها را "کذب" بنامد و منتقدان را به مخالفت با قانون متهم کند.
بنابر آنچه ایلنا گزارش کرده است، وی مدعی شد: گروه اخیر که در پوشش دفاع از اصول اخلاقی و اسلامی اتهامات کذب خود را مطرح می‌کند، عملاً شاهدیم حتی حاضر به تمکین در مقابل قانون نیز نیستند و نخواهند بود.

منظور هاشمی چیست؟

آقای هاشمی درباره آنچه "گروه اخیر" نامید، توضیح بیشتری نداد و مشخص نکرد همه منتقدان فرزندان او "کذب" می گویند و "حاضر به تمکین در مقابل قانون نیز نیستند" یا تعداد مشخصی از آنان.

در هر صورت مرز منتقدان آقای هاشمی و فرزندانش بویژه مهدی و فائزه هاشمی حتی از جریان اصولگرایی هم فراتر رفته است و علاوه بر بخشی از اعضای مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی، فعالان سیاسی و دانشگاهی و ناظران سیاسی تعدادی از فعالان اصلاح طلب و حتی بعضی نزدیکان آقای هاشمی را می توان در جرگه منتقدان عملکرد برخی فرزندان او محسوب کرد.

دو فرزند جنجالی

مهدی و فائزه هاشمی از سوی منتقدان به نقش آفرینی گسترده و هدایت فتنه 88 هستند و حتی دستگاه قضا هم برای آنان پرونده تشکیل داده است اما با وجود احضار رسمی مهدی هاشمی، وی حاضر نشده سفر 17 ماهه خود به لندن را پایان دهد و به ایران برگردد.
پیش تر نیز آقای هاشمی رفسنجانی با رد اتهامات مهدی هاشمی گفته بود که به مهدی گفته ام در لندن بمان و مدرکت را بگیر.
درباره فائزه هاشمی هم دستگاه قضا تاکنون تصمیمی برای احضار و رسیدگی به اتهامات وی به مرحله اجرا نگذاشته است.
با این همه به نظر می رسد احتمال واکنش برخی منتقدان به سخنان امروز آقای هاشمی و ارسال سریع تر نامه اعتراض آمیز روحانیون مجلس به رئیس مجلس خبرگان دور از انتظار نیست.


 

افشاي جزئيات شنبه سياه مجمع تشخيص

به دنبال اختلاف نظرهای پیش آمده بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان در خصوص برخی مواد برنامه پنجم، مسئله در روزهای سه شنبه 21 دیماه و شنبه 25 دیماه در مجمع تشخیص مصلحت مطرح شد.

به گزارش کلمه ، در خصوص این جلسه و اتفاقاتی که در آن رخ داد، سئوالات و روایت‌های مختلفی از جلسه مطرح است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت. علی اصغر زارعی نماینده تهران بر اساس گفتگویی که با برخی از اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام داشته، گزارشی از این جلسه را جهت انتشار در اختیار هفته‌نامه 9 دی قرار داده است. با اين حال، به‌نظر مي‌رسد مسئولان امر در مجمع تشخیص مصلحت بايد با ارائه گزارشی از این جلسه، به ابهامات پاسخ دهند.

در نشست روز سه شنبه موضوع اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان در دستور کار قرار گرفت. مجلس شورای اسلامی بر معرفی رییس بانک مرکزی توسط رییس جمهور و رای اعتماد نمایندگان تاکید داشت و شورای نگهبان این کار را بر خلاف قانون اساسی می دانست. قبل از طرح موضوع، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام قصد داشت نظری که از سوی دفتر رهبر انقلاب به ایشان ابلاغ شده بود را اعلام نماید که متاسفانه با بهانه‌جویی برخی از اعضای ذی نفوذ مجمع تشخیص و از جمله رییس مجمع و رییس مجلس مواجه می شود تا جایی که اعلام می کنند در این خصوص اطلاعات کافی دارند و نیازی به طرح آن نیست!

با اصرار آنها مجمع وارد بررسی موارد اختلافی بین مجلس و شورای نگهبان می‌شود و علی‌رغم اینکه یکی از اعضا در قالب تذکری نظر رهبر انقلاب را از روی برگه‌ای قرائت می‌کند، اما باز به دلیل اصرار بعضی از اعضا مبنی بر حل موضوع توسط آنها در نهایت، اعضای مجمع در جمع‌بندی به نظر سومی می‌رسد که نه نظر مجلس است و نه نظر شورای نگهبان، یعنی انتخاب رییس بانک مرکزی با رای روسای سه قوه! با خروج دو نفر از اعضا در اثنای جلسه، به هنگام رای‌گیری رسمیت جلسه به دلیل نصاب نداشتن با تردید مواجه و رای‌گیری به نشست روز شنبه بعد موکول می‌شود.

در جلسه شنبه نیز اطلاعات دقیق در اختیار اعضای مجمع قرار نمی‌گیرد و همچنان برخی از اعضای ذی نفوذ مجمع بر نظرات خود و عدم اشکال در روش جلسه تاکید می کنند! و در نهایت با 18 رأی موافق و 17 رأی مخالف انتخاب رییس بانک مرکزی به دو رای از سه رای روسای قوا سپرده می شود که البته این برخلاف نظر رهبری بوده است. با اطلاع رسانی به موقع محسن رضایی دبیر مجمع به مراجع بالاتر و تصمیم بر عدم اعلام خبر و مصاحبه دبیر با صدا و سیما، متاسفانه مصوبه مجمع در سایت‌ها و نشریات نزدیک به علی لاریجانی و هاشمی رفسنجانی رسانه‌ای می شود ولی در عین حال محسن رضایی طی مصاحبه ای اعلام می کند که نظر مجمع در این خصوص تا آخر هفته اعلام می گردد! از سوی دیگر به دنبال نامه دکتر احمدی نژاد به رهبر معظم انقلاب که در آن مصوبه مجمع تشخیص را معضلی بر سر راه مدیریت مالی و پولی دولت معرفی می کند، رهبری انقلاب طی نامه دیگری به مجمع تشخیص مصلحت نظام، بررسی این موضوع به عنوان یک معضل را به مجمع واگذار می کند با این تفاوت که مصوبه مجمع باید بگونه ای باشد که انتخاب رییس بانک مرکزی همچنان در حوزه اختیارات رییس قوه مجریه قرارگیرد. نهایتا نیز این موضوع توسط دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام رسمی شد.

از آنجا که مشروح این مذاکرات به صورت عمومی منتشر نشده، به نظر می‌رسد که لازم است مشروح مذاکرات این دو جلسه در اختیار عموم قرار گیرد. در عین حال اکنون چند ابهام در افکار عمومی مطرح است که شاید پاسخگویی به آنها برخی از نکات را بر طرف سازد:

1. آیا طبق اصل 112 قانون اساسی، مجمع تشخیص مصلحت نظام می تواند با کنار نهادن نظر مجلس یا شورای نگهبان، نظر سومی را مطرح کند و به عبارت دیگر قانونگذاری نماید؟ این اقدام مجمع، مجددا جایگاه و محدوده اختیارات آن را در افکار عمومی با سئوال مواجه کرده است.

2. آیا اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام از نظر رهبری انقلاب در خصوص این موضوع اطلاع داشتند و چنین تصمیم گرفته اند و اگر نداشتند، چه عواملی باعث شده تا آنها بی خبر بمانند یا به صورت جهت دار به سمت چنین تصمیمی راهنمایی شوند؟

3. موضوع ماده 80 قانون پنجم برنامه شباهت‌هایی با مصوبه مجلس مشهور به یکشنبه سیاه پیدا کرده است. در آن مصوبه جنجالی نیز علی رغم اطلاع آقای لاریجانی از نظر رهبری در خصوص وقف، مجلس به تصمیم دیگری رسانده شد. هر چند نمایندگان دو روز بعد با مصوبه دیگری اشتباه خود را جبران کردند ولی متاسفانه جایگاه مجلس با خدشه جبران ناپذیری مواجه شد و در نهایت نیز موضوع با ورود صریح رهبری و متوقف کردن وقف اموال دانشگاه آزاد حل شد. در این مورد نیز مجمع تشخیص به شکلی مدیریت می شود که در نهایت، عملکرد آن با علامت سئوال مواجه می گردد و به جایگاه آن خدشه وارد می شود.

4. رییس مجلس برای به تصویب رساندن این قانون در مجلس بارها و بارها آیین نامه داخلی مجلس را نقض کرد و چندبار مجلس را به تنش کشاند. در خصوص نحوه اداره جلسه و رفتارهای خلاف قانون رییس مجلس درباره موضوع بانک مرکزی -که حتی اکثر اعضای هیات رییسه هم با آن مخالف بودند- بیش از 30 تن از نمایندگان مجلس به کمیسیون اصل 90 شکایت کرده اند. این برای بار چندم است که رفتار غیر قانونی رییس مجلس با شکایت نمایندگان به کمیسیون اصل 90 کشیده می شود و البته رییس مجلس با مقاومت در برابر قانون تاکنون اجازه قرائت گزارش آن را نداده است.

5. رییس محترم مجلس در جلسه غیر رسمی و غیر علنی سه شنبه هفته گذشته، گزارشی از مذاکرات مجمع تشخیص ارائه داد، هر چند این گزارش جامع و کامل نبود اما انتظار می رفت که مطالب گفته شده دقیق باشد که متاسفانه چنین عنوان شد که رهبری انقلاب موضوع تعیین رییس بانک مرکزی را به عنوان یک معضل به مجمع ارائه داده اند در حالی که در مصاحبه دبیر مجمع تشخیص نظام به صراحت عنوان شده که رهبری انقلاب در خصوص نحوه تعیین رییس بانک مرکزی، تعیین تکلیف کردند و بخش های دیگر برای ارائه نظر کارشناسی و مشورتی به مجمع ارجاع شده. انتظار این است که مجموع اطلاعاتی که به نمایندگان ارائه می شود، کامل، دقیق و صحیح باشد.

6. اگر این اخبار درست باشد -که ظاهرا هست- این نکته مطرح می شود که مجمع تشخیص مصلحت نظام، شأنیت و جایگاهی غیر از قرار گرفتن در ذیل سایه ولایت فقیه ندارد. با این حساب، به چه دلیل برخی از افراد متنفذ در مجمع تشخیص علی‌رغم علم و اطلاع از نظر رهبری، بر طراحی برای به کرسی نشاندن نظر خود و خبری کردن آن اصرار داشته اند؟ آیا این رفتار با شعار قانونگرایی و تبعیت از ولایت فقیه که دائما از سوی آنها سر داده می شود، سازگار است؟ آیا این اقدام با تاخیر چند روزه احمدی نژاد در خصوص عمل به مرقومه رهبری در خصوص تغییر معاون اول -که ما نیز در آن ایام انتقاد جدی به آن داشتیم- قابل مقایسه است!

به یقین این گونه رفتارها از چشمان تیزبین مردم انقلابی و خواص با بصیرت مغفول نخواهد ماند اما آیا رفتار خواص مردود در فتنه 88 و رویگردانی مردم از آنها کافی نبود تا همه ما به این نکته مهم پی ببریم که در ایران اسلامی، عیار سنجش رفتار مسئولان با میزان عمل نسبت به اوامر ولایت فقیه سنجیده می‌شود و نه به شعارها و مصاحبه‌هایی که می‌کنند.

 

معنای تلفظ غلط در نماز خواندن

آموزش مخارج حروف و تجوید

سلام هم ولایتی بر دوستان عزیزم

تو این تاپیک قصد اینو دارم تا به صورت نکته به نکته به شما دوستان طرز صحیح تلفظ حروف عربی ( خاصه هنگام خواندن نماز ) را به شما آموزش دهم ...

شاید بگید لزومی نداره و ما که داریم نمازمونو می خونیم حالا یه ذره «ه » رو «ح » بگیم یا فتحه رو کسره بگیم چه دخلی داره ؟ اصلا اهمیت هم داره ؟

خوب یه جمله جوابشه : اگر نتونی و نخوای صحیح تلفظ کنی نمازت باطله . دلیلشم الان با آوردن معنای کلماتی که ناصحیح در نماز بر زبان می آوری توضیح می دهم .
املای غلط کلمه / معنای کلمه
..........................................................
الرّهمان الرّهیم = مرهم گذار
الهمد = هلاک و خاموشی
العالِمین = دانشمندان
آلمین = درد کنندگان
نئبُدُ = همیشه می دانیم
نستئین = طلب وقت می کنیم
مستغیم = طلب ابری
انئمت = ناله ضعیف در آوردی
المقضوب = شاخه بریده شده
ظالّین = سایه کنندگان
ذالّین = خوار شده گان
زالّین = به لرزه افتادگان
غُل = بگیر ، هلاک کن و ...
اهد = زمین گود
سمد = ایستاده متحیّر
ثمد = آب باران نامطبوع مانده از زمستان
سبهان = عقل او را به خاطر پیری اش می گیریم
عزیم = اراده کنندگان
ازیم = سختی و قحطی
اَلا = آگاه باش
بهَمدِه = به هلاکت کردن او مشغولیم
سلَّ = شمشیر بکش ، به بیماری سل مبتلا کن
مُهَمّد = هلاک شده ، خفه شده
سالِحین = غائط شده گان

املای درست کلمه / معنای کلمه
.........................................................................
الرحمن الرحیم = بخشنده و مهربان
الحمد = ستایش
العالَمین = جهانیان
نعبد = عبادت می کنیم
نستعین = یاری می جوییم
مستقیم = راست
انعمت = نعمت داده ای
المغضوب = غضب شده ای
الضالین = گمراهان
قل = بگو
احد = یگانه
صمد = بی نیاز
سبحان = منزه می دانیم
عظیم = بزرگ
اعلی = برتر
بحمده = به ستایش او مشغولیم
صلّ = درود فرست
محمّد = ستوده شده
صالحین = شایسته گان

حالا متوجه شدید فتحه رو کسره گفتن قدر تفاوت معنا داره ؟ صالحین رو سالحین گفتن چقدر معنا رو برمی گردونه ؟

به مثال زیر دقت کنید :
الحمد لله رب العالمین = ستایش می کنم خدایی را که پروردگار جهان است .
الهمد لله رب العالمین = هلاک می کنم خدایی را که پروردگار جهانیان است .

پس حالا دیگه متوجه شدید که تا حالا چی می خوندید ....

 

کشف انبار احتکار کالا متعلق به بهائیان

طرح هدف مندی یارانه که بدرستی می توان از آن به یک طرح بزرگ اقتصادی یاد کرد از پیش از اجرایی شدنش با برنامه و هجمه های مختلف خارجی و داخلی رو به رو شده است.

به گزارش کلمه ، در همین راستا در پی کشف چند انبار احتکار کالا ابعاد جدیدی از برنامه ها برای زمینگیر کردن این طرح بدست آمده است.


گفته می شود در بازرسی از تعدادی از انبارها گرچه برخی اقلام شامل مواد غذایی و محصولات نفتی کشف شد و قاعدتا عمده آنها مربوط به سود جویی های شخصی بوده اما با بررسی های دقیق صورت گرفته مشخص شده که صاحبان تعدادی از این انبارها بهائی بوده و بر اساس یک برنامه تشکیلاتی به احتکار کالا در این زمینه پرداخته اند.


در این زمینه یک آگاه به کلمه گفت : در بررسی پرونده این افراد بهائی آن ها گفته اند که این اقدامات را طبق دستور العمل تشکیلات انجام داده و هدف اصلی ایجاد نگرانی عمومی در زمینه کمبود برخی از اقلام در جامعه بوده است.
 

موسوی باید به نفع قاچاقچیان موضع بگیرد!

ارگان سلطنت طلبان مقيم لندن از موسوي و خاتمي و كروبي خواست عليه اعدام قاچاقچيان و اعضاي گروهك هاي تروريستي موضع بگيرند.

«الهه-ب» در نشريه سلطنت طلبان نوشت: چرا دهه 60؟ چرا كشتار 67؟ احكام اعدام اين روزها را مرور كنيد. از سوي خبرگزاري هاي كشور اعلام مي شود تا بعدا كسي مدعي نشود كه مانند سال هاي دهه 60 و سال 67 خبر نداشتيم. در همين اوضاع و احوال آقايان موسوي و خاتمي و كروبي دنبال انتخابات هستند. ما گفتيم بعدا نگويند كه نگفتيم!
اين سلطنت طلب فراري اضافه كرد: هنگامي كه خاتمي در ديدار با فراكسيون اقليت براي شركت در انتخابات شرط گذاشت، همان جا گفت كه به نظر مي رسد شرايط در آينده سخت تر است. نگراني او بي جا نبود.
خاتمي بي درنگ پاسخ خود را از كيهان تهران و برخي نمايندگان مجلس اسلامي و ائمه جمعه و دستگاه قضايي و امنيتي نظام دريافت كرد كه مي گفتند شما در موقعيتي نيستي كه براي برگزاركنندگان انتخابات، شرط و شروط بگذاري! خودت را براي محاكمه آماده كن! «سران فتنه» شامل موسوي و كروبي در سمت چپ محمد خاتمي قرار مي گيرند كه هم «سقف» و هم «كف» مطالبات آنها «اجراي بدون تنازل قانون اساسي» است و قطعا بهتر از هر كسي مي دانند اجراي بدون تنازل قانون اساسي بدون اجراي اصل ولايت مطلقه فقيه و «الزام به تبعيت از دستورات رهبري» امكان ندارد.


نويسنده در پايان يادآور شده كه سران فتنه در ايران به دور خود مي چرخند و در بن بستي تاريخي گرفتار شده اند.
يادآوري اين نكته ضروري است كه عناصر به تازگي اعدام شده يا چند نفري كه در آستانه اجراي حكم اعدام قرار دارند يا قاچاقچيان موادمخدر هستند (نظير يكي از آشوبگران روز عاشورا كه در لندن اقامت داشته و غير از نيم كيلو ترياك، حدود 400 گرم كوكائين در منزل وي ثبت و ضبط شده است) يا عناصري هستند كه در گروهك هاي تروريستي نظير منافقين، پژاك، تندر و ريگي عضويت داشته اند.
درباره اعدام منافقين و محاربين در سال هاي دهه 60 نيز، جريان هاي ضد انقلاب از وسط قصه روايت مي كنند و اين حقيقت را متذكر نمي شوند كه گروهك هايي چون منافقين دست به خروج مسلحانه و آدم كشي و بمبگذاري زدند و از مقامات ارشد كشور تا شهروندان عادي را با سبعيت تمام به شهادت رساندند و آنگاه در واكنش به اين قساوت هاي سازماندهي شده از خارج، عناصر تروريست و محارب دستگير شده هم به اعدام محكوم شدند.


طمع گروهك هاي ضدانقلاب در طلبكاري از فتنه گراني چون موسوي و كروبي و خاتمي، به اين دليل است كه كساني چون موسوي با حماقت تمام، حرمت شكنان روز عاشورا را مردمان خداجو توصيف كردند و علنا از آشوبگري خياباني اين گروهك ها دفاع كردند.

 

هیچ چیز تصادفی نیست
رهبر از احوال جسمی خانم دکتر می‌پرسد. دویست ترکش توی بدن خانم دکتر، رهبر را هم به تعجب می‌اندازد. اما وقتی از ترکشی می‌گوید که در کنار قلبش جا خوش کرده، رهبر را می‌برد به 30سال پیش؛ روزی که خودش را ترور کرده ‌بودند: «توقع این که من زنده بمونم نبود. وقتی به هوش می‌آمدم، به نظرم می‌رسید دارم می‌رم. مرگ رو می‌دیدم.»

کلمه: حضرت آیت‌‌الله العظمی خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، پنج‌شنبه شب گذشته (سی‌ام دی‌ماه)، با حضور در منزل شهید دکتر مسعود علی‌محمدی و شهید دکتر مجید شهریاری، با خانواده‌های این دانشمندان شهید دیدار کردند. آنچه در پی می‌‌آید، حاشیه‌هایی است از این دیدار که پایگاه اطلاع‌رسانی معظم‌له آن را منتشر می‌کند:

فرقی نمی‌کند استاد دانشگاه باشد یا خانه‌دار؛ به هر کسی بگویند میهمانی که وارد خانه‌اش می‌شود، رهبر است، دست و پایش را گم می‌کند. با این‌که خانه را به خاطر همین میهمان‌ها تر و تمیز کرده و میوه و شیرینی را هم آماده، اما باز هم انگار حس می‌کند چیزی کم است.

همسر دکتر مجید شهریاری هم از این قاعده مستثنی نیست. هرچند چهره بسیار آرامی دارد، اما از وقتی خبر را شنیده مرتب این طرف و آن طرف می‌رود؛ با همان عصایی که به خاطر ماجرای ترور مجبور شده در دست بگیرد. اولین چیزی هم که درست می کند، قاب عکس استاد شهریاری و چند نفر از همکارانش است: «اگه قراره این فیلم رو جایی پخش کنید، بذارید این قاب رو بردارم. چون عکس یکی دیگه از دانشمندان هم توش هست.» حواسش هست که مبادا خاطره تلخ خودش، برای کس دیگری تکرار شود. اما توی قاب، دکتر دارد می‌خندد؛ مثل بقیه اطرافیانش که با او عکس یادگاری گرفته اند. گوشه قاب هم نوشته: «یاد آن روز به خیر... همه می خندیدند.» عکس برای بهار همین امسال است.

رهبر که وارد می‌شود، پسر دکتر به استقبالش می‌رود. همسر دکتر اما، کنار مادر و دختر شهید، نشسته روی مبل. نمی‌تواند جلوی رهبر بلند شود. پایش را گذاشته روی میز جلویش و پارچه‌ای انداخته روی آن. همان‌طور نشسته خیرمقدم می‌گوید. استخوان‌های پایش در اثر انفجار خُرد شده؛ اما خودش نه. صورت زخمی‌اش پر است از صلابت زینبی. انگار نمی‌خواهد کسی غم سنگین دلش را در چهره‌اش بخواند. دقیقا به همین دلیل هم پس از انفجار، در بیمارستان خواسته بود که


ارسال توسط arman

بی بی سی گزارشی نوستالژیک درباره فرار محمدرضا پهلوی و همسرش از ایران و پیروزی ناگزیر انقلاب اسلامی منتشر کرد.سایت بی بی سی در این مطلب هرچند ادعا می کند قضاوت درباره محمدرضا پهلوی میان خوب و بد نوسان دارد! اما در عین حال اذعان می کند «اگرچه انقلاب ایران در سالی به وقوع پیوست که بالاترین رقم تورم را در میان سالهای سلطنت پهلوی داشت اما آنچه میلیون ها ایرانی انقلابی شعار می دادند، رنگ و بوی اقتصادی نداشت. شعار نان، آزادی و برابری که بیشتر از سوی نیروهای چپ مسلح به میان جمعیت انقلابی آمد به سرعت محو شد و جای خود را به شعار برقرار باد حکومت اسلامی داد.»

بی بی سی با اشاره به روز فرار شاه و فرح از ایران می نویسد: خدمه گریه می کردند. فرح به رئیس تشریفات (کامبیز آتابای) گفت «به سر اعلیحضرت، برخواهیم گشت، شما همین جا بمانید و همه چیز را حفظ کنید.»

اولین کسی که به این جمله ها اعتمادی نداشت خود فرح بود. از همان پاییز سال ۵۷ خدمه و کارکنان کاخ هر روز کمتر می شدند، یا سیل انقلاب آنها را می برد و یا از کاخ لرزان نیاوران زودتر از شاه فرار کرده بودند. فرح می دانست که این خروج مانند سال ۱۳۳۲ نیست و بازگشتی ندارد. شاه جوان سال کودتا، بختش بلند بود که آمریکا و بریتانیا همدست شدند و در میانه آشوب حزب توده و پاشیدن اتحاد محمد مصدق و ابوالقاسم کاشانی و دلسردی مردم بعد از سی ام تیرماه، دوباره به تاج و تخت بازگشت. این بار اما آمریکایی ها هم مانده بودند که با سیل بی وقفه و غیرمنتظره انقلاب ایران چه باید کرد. کاخ سفید با نظرات متضاد «زبیگنیو برژنسکی» مشاور امنیت ملی و «سایروس ونس» وزیر خارجه به سرگیجه ای رسیده بود که دست جیمی کارتر، رئیس جمهور را در هر تصمیمی می لرزاند.

نویسنده بی بی سی همچنین با اشاره به تظاهرات عاشورای پیش از پیروزی انقلاب نوشت: پاییز سال ۵۷ خورشیدی عملا تهران در دست انقلاب بود. تظاهراتهای میلیونی تاسوعا و عاشورای سال ۵۷ که خود شاه از فراز و با هلی کوپتر نظاره اش کرد، روح پهلوی دوم را که بعدها معلوم شد از بیماری لاعلاج سرطان رنج می برده، درهم کوبید. این پاشیدگی روانی البته در جان شاه انقلاب زده که مرداد سال ۵۹ درگذشت، به پایان نرسید. خاندان پهلوی میراث دار سرگیجه هایی بودند که از شب فرار ۲۶دیماه مانده بود، لیلا پهلوی ده سال پیش با خودکشی خود را رهانید و علیرضا پهلوی یک ماه پیش راه خواهر رفت و به خودکشی تن داد. سلطنت پنجاه ساله پهلوی، یکساله بر باد رفت. شورش دیماه سال ۵۶ از میان طبقاتی که بورکراسی پهلوی تا لحظه سقوط، شناختی از زیر و بمشان نداشت، برخاست و به انقلاب رسید.

بی بی سی اضافه می کند: «بسیاری از هواداران سلطنت پهلوی که حالا به خاطره سر می کنند، معتقدند که شاه ایران باید با شورش سال ۵۷ قاطعانه برخورد می کرد و از هیچ گونه خونریزی نمی هراسید. این تحلیل البته به هیچ روی در روزهای تاریخی سال ۵۷ شدنی نبود.»
+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و نهم دی 1389ساعت 13:12  توسط رزمنده |  نظر بدهید
 
جمشید طاهر پور،از تئوریسین های جریان منحله توده طی تحلیلی با سپاس از سرکرده اصلی جریان فتنه، می نویسد: در سخنان اخیر موسوی بارقه ای از نگاهی غیر دینی و غیر ایدئولوژیک به امر اتحاد به چشم می خورد. شاید بتوان آن‌را از نخستین نشانه های التیام بخشی به مخالفان سکولار مخالف جمهوری اسلامی دانست.وی در ادامه نوشته است: بیانیه های موسوی و بیانات کروبی باید مورد توجه ویژه ای قرار گیرد. صورتبندی این مطالبات بر همه ما آشکار و کم و بیش با حداقل‌های اپوزیسیون ایران در همسویی قرار دارد
 
 
مديرمسئول نشريه راه در نشست نقد و بررسي عملكرد دستگاه‌هاي فرهنگي در فتنه ۸۸ مهم‌ترين بستر فتنه در جمهوري اسلامي را نبود عدالت فرهنگي دانست و اظهار داشت: من به خصوص عدالت رسانه‌اي را بستر فتنه مي‌دانم و فضاي رسانه‌اي ما يك فضاي نامتوازني است.

به گزارش فارس  در نشست نقد و بررسي عملكرد دستگاه‌هاي فرهنگي در فتنه ۸۸ كه با حضور وحيد جليلي كار‌شناس فرهنگي و مدير مسئول نشريه راه، نادر طالب‌زاده مستندساز و كار‌شناس فرهنگي و سهيل كريمي مستندساز برگزارشد، وحيد جليلي با اشاره به ضرورت محوريت قرارگرفتن فتنه ۸۸ براي بررسي عملكرد دستگاه‌هاي فرهنگي گفت: فتنه ۸۸ نقطه عطفي بود كه آسيب‌ها و آفت‌هاي دستگاه‌هاي فرهنگي و هنري رو شد و من معتقدم ريشه ماجراي فتنه در خيلي سال‌ قبل وجود دارد.
وي افزود: اين نه به آن معنا نيست كه دشمنان براي انقلاب طراحي نكرده‌اند كه اين نه عجيب است و نه جديد، و البته بايد به آن‌ها حق داد چرا كه جمهوري اسلامي در فضاي بين‌المللي حاضر نشد حرف آن‌ها را بپذيرد و آن‌ها هم طبق منطق خودشان درست عمل مي‌كنند و كار خودشان را مي‌كنند اما چيزي كه فتنه را پديد مي‌آورد همراهي دوستان است.
مديرمسئول نشريه راه همراهي دوستان را به دو بخش تقسيم كرد و گفت: يك بخش از اين همراهي، همدلي با دشمن است و بخش دوم سكوت در برابر دشمن است كه بايد روي اين مساله كار، تحليل و سوال شود.

* قواره رسانه‌اي ما نامتوازن است

وي در ادامه اين نشست افزود: نگاه كنيد ما چند تا دستگاه فرهنگي داريم، مديران فرهنگي ما كه استاد بيلان‌كار دادن هستند و هرچقدر دستگاه‌ها‌يشان خالي و پر از مشكل باشد بيلان‌كاريشان پر و پيمان است، برويد سوال كنيد كه آقاي صدا و سيما، آقاي حوزه هنري، آقاي سازمان تبليغات و آقاي فلان خبرگزاري در اين ۸ ماه فتنه يك ارزيابي از كار خود را در مقابله با اين فتنه ارائه كنيد.

وحيد جليلي مهم‌ترين بستر فتنه در جمهوري اسلامي را نبود عدالت فرهنگي دانست و اظهار داشت: من به خصوص عدالت رسانه‌اي را بستر فتنه مي‌دانم و فضاي رسانه‌اي ما يك فضاي نامتوازني است.

وي در تشريح سخن خود گفت: فتنه بر اساس محاسبات غلط به وجود مي‌آيد؛ خب چطور دشمن و دوست به محاسبه غلط مي‌رسد؟ محاسباتي كه اين‌ها به آن مي‌رسند بر اساس اطلاعات و تحليل‌هايي است كه دريافت مي‌كنند و اين را از رسانه مي‌گيرند و چون قواره رسانه‌ها در كشور ما يك قواره نامتوازني است محاسبات اشتباه مي‌شود و به دنبال آن مواضع نيز اشتباه مي‌شود.
جليلي افزود: حتي رسانه‌ها مي‌توانستند دشمن را آگاه كنند، اين رسانه‌ها بخش‌هاي مهمي از ظرفيت‌ها و توان‌ها و قدرت‌هاي جمهوري اسلامي را به دشمن نشان نداده بودند كه اگر نشان مي‌دادند اين مساله با اين شكل پيش‌ نمي‌آمد و حتي رسانه‌ها اين قدرت را به خودي‌ها نشان نداده بودند.
اين كار‌شناس فرهنگي، نظام رسانه‌اي كشور را داراي مشكلات عديده‌اي دانست و گفت: تا اين مساله علاج نشود ما به هيچ جا نمي‌رسيم.

*از فرصت شهادت مجيد شهرياري در رسانه‌ها درست استفاده نكرديم

وي در اين باره با ذكر مثالي گفت: يك زن بدكاره‌ با همكار فاسقش، شوهرش را مباشرتا مي‌كشد و فضاي بين‌المللي به جايي مي‌رسد كه روساي جمهور دنيا و حتي روساي جمهوري كه به ما نزديك‌اند مانند برزيل در دفاع از اين زن وارد صحنه مي‌شوند.
جليلي افزود: اين را مقايسه كنيد با شهادت شهيد مجيد شهرياري كه از اين وقيحانه‌ترين ممكن نيست كه در روز روشن دانشمند شما را بكشند و همه هم مي‌دانند كي كشته؟ چه كسي از آن سود مي‌برد؟ او كسي است كه از لحاظ مدارج معنوي، مباحث عجيب و غريبي ازش تعريف مي‌كنند كه واقعا پهلو مي‌زند به اسطوره‌هاي دفاع مقدس ما و از لحاظ علمي از همه جلو‌تر بوده است.
وي در نتيجه مقايسه پرونده سكينه محمدي و شهيد شهرياري در سيستم رسانه‌اي كشور گفت: يك ميليونيوم كساني كه اسم سكينه محمدي را شنيدند اسم مجيد شهرياري را نشنيدند و ما يك فرصتي كه بايد به غرب حمله كنيم را درست استفاده نكرديم.

مدير مسئول نشريه راه در ريشه‌يابي مشكل دستگاه رسانه‌اي ايران با اشاره به خرج صد‌ها و هزار‌ها ميليارد تومان در ۲۰ سال گذشته جهت مبارزه با تهاجم فرهنگي تاكيد كرد: به نظر من فتنه ۸۸ بايد نقطه عطفي براي بازخواني فضاي رسانه‌اي كشور و ارزيابي جامع آن و حركت به سمت علاجش باشد.

وي در ادامه در پاسخ به سوالي درباره اينكه آيا عدم توازن سيستم رسانه‌اي مشكل مديريت فرهنگي است يا هنرمندان انقلابي گفت: حتي اگر مشكل هنرمندان انقلابي باشد تبعي است.
جليلي تاكيد كرد: به نظر من البته اينطور نيست و شما خبرنگاران و گزارشگراني داريد كه از لحاظ جسارت با جسور‌ترين خبرنگاران جهان برابري مي‌كنند و هر جا بحران و خطرات و تير تفنگ هست آنجا هستند و تا پاي جان ايستاده است تا خبر توليد كند اما فضايي كه اين‌ها را ضريب بدهد، وجود ندارد.

* توانايي‌هاي بچه‌هاي انقلاب اسلامي اجازه ضريب گرفتن پيدا نمي‌كند

وي در بيان آسيب‌شناسي فضاي رسانه‌اي با اشاره به كليدواژه "ضريب " گفت: يكي از كليد واژه‌هايي كه آسيب رسانه‌اي ما را نمي‌تواند خوب نشان دهد اين است كه توانايي‌هاي بچه‌هاي انقلاب اسلامي اجازه ضريب گرفتن پيدا نمي‌كند و اگر از حد خودش بالا برود فيلترش را پايين مي‌كشند.

اين كار‌شناس فرهنگي در بيان دليل ضريب نگرفتن فعاليت‌هاي نيروهاي انقلابي گفت: من معتقدم مساله حتي مساله سياسي هم نيست و به سبك زندگي برمي‌گردد، يك طبقه خاص اجتماعي و اقتصادي، رسانه‌هاي دولتي و خصوصي كشور را در چنگ خودشان دارند كه حتي ممكن است گرايش‌هاي سياسي متفاوتي داشته باشند.
وي با اشاره به كليد واژه "اشرافيت " به عنوان آسيبي ديگر در عرصه رسانه‌اي كشور با اشاره به برنامه راز با موضوعيت مشكلات دو شهر خرمشهر و آبادان گفت: اشرافيت به دنبال خطر نيست.

جليلي ادامه داد: مردم خرمشهر كه اين همه فداكاري كرده‌اند آب ندارند اما در اين حد كسي حاضر نيست هزينه بدهد يك گزارش بدهد، يك برنامه تهيه بشود؛ اين‌ها بايد چه شخصيت و سبك زندگي داشته باشند كه اينگونه عمل كنند و موضع بگيرند و اينكه امكان دفاع از حقوق ملت مستضعف را داري و اين كار را نكني عمق فساد رسانه‌اي در كشور را نشان مي‌دهد.

* تهديدمحوري مشكل اصلي رسانه‌اي كشور است

مدير مسئول نشريه راه با تاكيد بر اينكه ادبيات ما بايد قرآني باشد با انتقاد از فضاي تهديدمحور در رسانه‌هاي كشور گفت: اينكه فردي قهرمان‌هاي ملي كشور در منطقه خودش را كه حماسه آفريدند نمي‌شناسد و درباره شيطان‌پرستي تحقيق مي‌كند يك مشكل اساسي است.

وي تهديدمحوري را مشكل اصلي رسانه‌اي كشور و بحث ظريفي دانست و گفت: كسي نمي‌گويد به دشمن توجه نكنيد، تهديد‌ها را نبينيد و رصد نكنيد اما فكر مي‌كنم اينكه آنچنان اين‌ها را در ميان بچه حزب‌اللهي‌ها بزرگ كردند، خطي را دنبال مي‌كنند.
جليلي با بيان اين سوال كه آيا بيكاري و اعتياد را فراماسونري در كشور رواج داده است؟ گفت: اين درست نيست كه بگوييم اگر دشمن بد است پس ما خوب عمل مي‌كنيم و به نظر من اين مشكل حد يقف هم ندارد.
وي شناخت تهديد را از لوازم كار فرهنگي دانست و با اشاره به آيه "وَ أَعِدُّوا لَهُمْ ماستعطعتم مِنْ قَوِّهِ " گفت: بر اساس اين آيه اول بايد به دشمن توجه كني و بعد بلافاصله ظرفيت‌هاي خودت را در نظر بگيري و هر آنچه استعداد و توانمندي داري جمع كني.
اين كار‌شناس فرهنگي با انتقاد از تهديدمحوري دستگاه‌هاي فرهنگي گفت: وقتي مي‌بينم كساني در نهادهاي فرهنگي بيشترين حرف را درباره توطئه دشمن مي‌زنند و كمترين توجه را به داشته نيروهاي خودي در عرصه فرهنگ و هنر و رسانه دارند معتقدم همه اين حرف‌ها پوشالي است.
وي افزود: من حرف از دشمن را فقط از رهبري مي‌پذيرم كه تك تك هنرمندان را مي‌شناسد، با آن‌ها جلسه مي‌گذارد، بار‌ها آن‌ها را شارژ مي‌كند و حتي در حد مصداق براي فلان كتاب بچه حزب‌اللهي‌ها بازاريابي مي‌كند، اين يعني اين كه ايشان فرصت محور است و دشمن‌شناس و مسئولان فرهنگي يك صدم دشمن‌شناسي، به دوست‌شناسي توجه ندارند و ظرفيت‌هاي داخلي را نمي‌شناسند.

جليلي يكي از اين ظرفيت‌هاي موجود را نقد دانست و گفت: يكي از مهم‌ترين فرصت‌هاي نظام اين است كه آقاي طالب‌زاده، برود فلان مسئول را به نقد بكشد و آن بچه حزب‌اللهي كه پاي تلويزيون نشسته شارژ بشود.

وي با اشاره به سخناني از رهبر انقلاب گفت: رهبري چند سال پيش فرمودند "وجود فساد چيز عجيب و غريبي نيست و در همه دوران‌ها بوده و هست و مردم از وجود فساد عصباني نيستند و نمي‌شوند آنچه كه مردم را عصباني و نااميد مي‌كند عدم برخورد با فساد است " لذا اگر يك فساد در رسانه‌ ملي مطرح مي‌شود نشانه وجود فساد نيست بلكه به معناي يك قوه‌اي است كه دارد رصد مي‌كند و آن را رسوا مي‌كند.

جليلي ادامه داد: اين‌ها ظرفيت‌هايي است كه ما به آن توجه نمي‌كنيم و من فكر مي‌كنم اين به سبك زندگي در مديريت‌هاي فرهنگي كشور و حضور آدم‌هاي بي‌درد، بي‌دغدغه، محافظه‌كار، غيرآرمانگرا در مناصب مختلف مرتبط است.

* عده‌اي توپخانه دارند و به بچه‌هاي خط مقدم جنگ نرم كمك نمي‌كنند

وحيد جليلي در بخش ديگري از اين نشست با اشاره به جنگ نرم و جنگ نخبگان در سال گذشته گفت: قبل از انتخابات براي اكثر افراد معلوم بود قضيه چيست اما از يك هفته قبل از انتخابات تا يك هفته بعد از انتخابات رئيس دو دستگاه مهم فرهنگي در خارج از كشور بودند و زماني كه نظام بيشترين نياز را به سازماندهي رسانه‌اي و نخبگان رسانه‌اي دارد در كشور نيستند؛ در حالي كه دشمن لحظه به لحظه را استفاده مي‌كند و ساعت به ساعت را برنامه‌ريزي مي‌كند و كارش را پيش مي‌برد، كساني كه بايد باشند نيستند و بعد هم كه بر مي‌گردند، خبرگزاري آن‌ها در پازل دشمن كار مي‌كند كه بعد‌ها يك جاسوس از آنجا فرار مي‌كند.

وي افزود: من نمي‌خواهم قضاوت كنم اما از دستگاه‌هاي فرهنگي سوال كنيم شما چه كرديد؟ عملكردتان را فهرست كنيد.
جليلي با انتقاد از كم‌كاري مسئولان فرهنگي كه از اقدام هنرمندان ممانعت مي‌كنند گفت: همين افراد خودشان را تئوريسين‌هاي فرهنگي كشور مي‌دانند.
وي با انتقاد از عدم مطالبه از اين مسئولان گفت: بخش مهمي از جرايم در فتنه متوجه كساني است كه در يك جايگاهي حضور داشتند و در آنجا از ايجاد بصيرت جلوگيري كردند.

مدير مسئول نشريه راه افزود: اين يعني شما يك توپخانه داري و بچه‌ها در خط مقدم دارند قلع و قمع مي‌شوند و شما بتواني با توپخانه كمك كني ولي حمايت نكني و اينكه كاري نكردي خودش جرم است.

وي با اشاره به جنگ نرم و غيرعادي بودن اين جنگ و وضعيت حال گفت: اگر بقاي نظام به پيروزي در اين جنگ نرم است، بايد اين جنگ نرم دادگاه‌هاي جنگي خودش را داشته باشد؛ ما در شرايط عادي نيستيم و شما هر روز شاهد ايجاد يك تلويزيون جديد ماهواره‌اي فارسي زبان هستيد و دشمن با تمام وجود به ميدان آمده، شبانه‌روز كار مي‌كند و عده‌اي اين طرف كم‌كاري مي‌كنند و كسي اين را از آنان مطالبه نمي‌كند و توبيخ نمي‌شوند.
اين كار‌شناس فرهنگي با تاكيد بر ضرورت ايجاد دادگاه جنگ نرم و توبيخ فرماندهاني كه فرار كرده و كم‌كاري مي‌كنند، گفت: پرونده اين‌ها بايد بازخواني شود كه اگر پرونده‌ها بسته شود، بايد از فتنه بعدي ترسيد چرا كه آن فرد در حالي كه به جمهوريت و اسلاميت توهين مي‌شد كم‌كاري كرد و از او مطالبه نشد پس در فتنه بعدي بد‌تر عمل خواهد كرد و يكي از كارهاي رسانه همين دادگاه‌هاست.

* عده‌اي در فضاي جهاني و داخلي نمي‌خواهند صداي مستضعفين به كسي برسد

وحيد جليلي در بخش ديگري از اين نشست با اشاره به بركات فتنه ۸۸ گفت: به نظر من يكي از بركات فتنه بازگشت ادبيات قرآني و ديني به جامعه بود چون ادبياتي كه در دوم خرداد عده‌اي عليه تهاجم فرهنگي ابداع كردند كارآمد نبود.

وي افزود: بازگشت ادبيات قرآني در اين قضيه كه خود كلمه فتنه كلمه قرآني است يا مثلا "اين عمار "، ارجاع به قرآن و تاريخ اسلام خيلي خوب فضا را توضيح داد و روشن كرد و بچه حزب‌اللهي را متمركز و خوب سازماندهي كرد لذا به نظر من براي اينكه نيرو‌ها را خوب سازماندهي و فضاي فرهنگي را آسيب‌شناسي كنيم بايد اين ادبيات بسط پيدا بكند.

وي با اشاره به دو كليد واژه مستضعفين و مستكبرين براي شناخت وضعيت رسانه‌اي كشور گفت: مقابله با استكبار جهاني بدون مقابله با استكبار داخلي فايده ندارد و استكبار يك بدنه يكپارچه‌اي است كه لازم نيست همه يكجا با هم باشند بلكه وقتي حركتشان شيطاني شد همسو با هم عمل مي‌كنند.

جليلي افزود: كلمه مستضعفين بايد احيا شود و در تبيين جريان فتنه سال گذشته اين واژه مهم بود كه اراده خداوند بر اين است كه مستضعفان بر اساس آيه "وَ نُرِيدُ انَّ نَمُنَّ علي‌الذين استعضعفوا فِي الارض " از استضعاف خارج شوند اما عده‌اي در فضاي جهاني و داخلي در برابر اراده خدا ايستاده‌اند و نمي‌خواهند كه صداي مستضعفين به كسي برسد.

اين كار‌شناس فرهنگي در مقابل اين جريان وظيفه رسانه‌هاي انقلابي را تبيين كرد و گفت: فضاي رسانه‌اي جمهوري اسلامي بايد برخلاف اين عمل كند يعني استراتژي ما بايد اين باشد كه در امتداد "و نمن علي‌الذين استضعفوا " باشد.
وي افزود: در دنيا رسانه در خدمت استكبار، ضعيف نگه‌داشتن و ضعيف پنداشتن است و بايد اين استراتژي را اتخاذ كنيم كه با استضعاف رسانه‌اي مقابله كنيم چرا كه مستكبران داخلي نمي‌خواهند بسياري از اقشار مردم و نخبگان حزب‌اللهي دستشان به رسانه برسد و رسانه موثر داشته باشند لذا هر كاري كه شما براي مقابله بافضاي نامتوازن رسانه‌اي در كشور انجام دهيد گامي در جنگ نرم و براي مبارزه با فتنه است.

* كم‌كاري موجب پيچيده‌تر شدن فتنه مي‌شود

جليلي كم‌كاري و ضريب مناسب ندادن را موجب پيچيده‌تر شدن فتنه دانست و گفت: در غير اين صورت در مقاطع بعدي ضربات محكمتري به ما وارد مي‌شود.
وي با اشاره به جشنواره مردمي فيلم عمار گفت: همين جشنواره فيلم كار جالبي بود كه حتي اكران روستايي داشت و مردم خيلي از آن استقبال كردند.
مديرمسئول نشريه راه با بيان اينكه نبايد نبايد معطل دستگاه‌هاي فرهنگي بمانيم با تاكيد بر مطالبه از مسئولان گفت: اين يك آسيب‌ است كه معطل بمانيم و هر چند كه بگوييم از ۹۵ نوع كار فرهنگي را نمي‌توان به علت نبود بودجه و امكانات انجام داد اما بايد استراتژي ما "الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا " باشد.

وي افزود: اين حرف‌ها به اين معنا نيست كه مشكلي نيست و كساني كه كار مي‌كنند آسيب‌ها و خلاء‌ها را نمي‌بينند، اما جهاد همين است كه در اين وضعيت و شرايط محكم باشيم و به فرصت‌ها نگاه كنيم، چرا كه بصير كسي است كه هم به دشمن بصير است و توانايي‌هاي‌ آن را مي‌داند و هم به ظرفيت‌هاي نيروي خودي بصير است و آن‌ها را احيا مي‌كند و به فعليت در مي‌آورد.
 
 
 
دفتر منوچهر متكي اخبار منتشر شده در برخي رسانه‌ها مبني بر احتمال كانديداتوري وي در انتخابات مجلس شوراي اسلامي را صحيح ندانست.
  دفتر منوچهر متكي اخبار منتشر شده در برخي رسانه‌ها مبني بر احتمال كانديداتوري وي در انتخابات مجلس شوراي اسلامي را فاقد صحت دانست و اعلام كرد: اظهارات منتسب به منوچهر متكي نادرست بوده و اساساً وي سخناني در رابطه با احتمال كانديداتوري خود در انتخابات مجلس شوراي اسلامي مطرح نكرده است.

دفتر متكي در پايان تأكيد مي‌كند كه اخبار مرتبط با منوچهر متكي توسط وي و يا دفتر وي و صرفاً از طريق مراجع رسمي خبري منتشر خواهد شد.


 
 
آماده باش نیروهای امنیتی عربستان برای جلوگیری از تکثیر نسخه عربی سریال مختارنامه از روز شنبه آغاز شده است.

به گزارش تابناک، همان گونه که رسانه های عربی مانند الانوار ۲ اعلام کرده اند، نیروهای امنیتی در عربستان سعودی از روز شنبه تمام موسسات تکثیر DVD در آن کشور را زیر نظر گرفته و به صورت منظم به گشت زنی پرداخته اند تا مانع از تکثیر انبوه قسمت اول از نسخه عربی سریال مختارنامه شوند.

بنابر این گزارش، همزمان روابط عمومی شبکه بین المللی «آی فیلم» اعلام کرد : ترافیک سایت www.ifilmtv.com از دیروز به بالاتر از ده برابر حجم بازدیدکنندگان روزهای عادی افزایش یافته است.

هم اکنون قسمت اول این سریال به زبان عربی از طریق نشانی http://shahed.ifilmtv.ir/component/k۲/item/۸ برای عموم علاقمندان قابل مشاهده است.

این گزارش می افزاید: روز جمعه و شنبه اولین قسمت عربی سریال «مختارنامه» از شبکه بین المللی «آی فیلم» روی ماهواره های عرب ست، نایل ست و هات برد پخش شده و بینندگان کشورهای مختلف عربی، از روز شنبه صدها پیام تشکر را برای وب سایت شبکه بین المللی فیلم و سریال عربی ارسال کرده اند.

لازم به ذکر است که علت اصلی مخالفت برخی از وهابیان با این سریال، بیان جنایات یزید بن معاویه در شهادت امام حسین (ع) و به آتش کشیدن کعبه و حمله خونبار به مدینه منوره می باشد.

پیش از این شبکه «العربیه» تلاش زیادی کرده بود تا «عبدالله بن زبیر» را به عنوان صحابه پیامبر اکرم(ص) و یا یکی از اعضای عشره مبشره نزد اهل سنت مطرح و از او حمایت کند ولی بر اساس اسناد مسلم تاریخی عبدالله بن زبیر نه از اعضای عشره مبشره به حساب می آید و نه از اصحاب خاص حضرت رسول اکرم(ص ) محسوب می شود.

از سویی بنابر گزارش های دریافتی، با وجود تلاش ها و سرمایه گذاری های فراوان، گروه های تندروی وهابی هنوز نتوانسته اند اندیشمندان جهان اسلام را برای موضع گیری علیه این سریال تاریخی تحریک کنند.

گفتنی است روابط عمومی شبکه بین المللی آی فیلم همچنین برای تسهیل در ارتباط بین بینندگانش با کارگردان و تهیه کننده سریال مختارنامه پست الکترونیکی با نشانی «mokhtar@ifilmtv.ir» ایجاد کرده که مورد استقبال کم نظیر بینندگان نسخه عربی این سریال قرار گرفته است

 
 
کیهان در سرمقاله امروز خود به قلم حسین شریعتمداری نوشت:


* شاید تعجب کنید ولی شواهد و قرائن موجود به وضوح حکایت از آن دارند که حرکت انقلابی مردم مسلمان تونس و سرانجام غرورآفرین آن یعنی فرار «بن علی» رئیس جمهور دیکتاتور و دست نشانده آمریکا از تونس نمی تواند با شکست سنگین و حقارت آمیز مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس در فتنه ۸۸ بی ارتباط باشد. می پرسید چرا؟! بخوانید و خودتان قضاوت کنید.

* تمامی رسانه های غرب- بدون استثناء- در تحلیل ها و گزارش های خبری خود از فتنه، تاکید می کردند که فتنه گران خواستار سرنگونی و فروپاشی جمهوری اسلامی و برقراری یک حکومت لائیک در ایران هستند و با استناد به اظهارات موسوی و خاتمی و کروبی و با اشاره تصویری به رخدادهایی نظیر اهانت به ساحت مقدس حضرت امام حسین(ع)، پاره کردن تصویر مبارک حضرت امام(ره)، شعار به نفع آمریکا و اسرائیل در روزهای ۱۳ آبان و قدس، شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه»! و نیز، با پخش پی درپی سخنان موسوی و خاتمی و کروبی، از جمله بیانیه موسوی که اهانت کنندگان به امام حسین علیه السلام را «مردمان خداجوی»! نامیده بود و صدها نمونه دیگر از این دست واقعیت فتنه را که مقابله آشکار با اسلام و انقلاب و امام و رهبری بود، معرفی می کردند.

* اکنون خودتان را به جای ملت های مسلمان منطقه، از جمله مردم مسلمان تونس، مصر، اردن، الجزایر، عربستان و... بگذارید. چه تصوری از ماجرا دارید؟ آیا غیر از این است و به یقین، چنین است و تصوری برخاسته از واقعیت ها نیز هست که تمامی دشمنان بیرونی جمهوری اسلامی ایران و دنباله های ریز و درشت داخلی آنها با مدیریت مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس و حمایت سراسری اتحادیه اروپا و سران خودفروخته برخی کشورهای منطقه به مقابله با ایران اسلامی برخاسته اند و محو و نابودی حاکمیت اسلام در این کشور را نشانه رفته اند. آیا ملت های مسلمان می توانند تصور دیگری داشته باشند؟ به یقین، پاسخ منفی است و این تصور با واقعیت نیز انطباق کامل دارد.

* حالا به آسانی می توانید حدس بزنید که وقتی خبر شکست قطعی و مفتضحانه فتنه ۸۸ به گوش ملت های مسلمان منطقه رسید، چه تصوری از ماجرا و چه تصویری از ایران اسلامی در باورهای آنان شکل گرفته است؟ آیا جز این است که ملت های مسلمان منطقه به وضوح دریافته اند که تمامی قدرت های استکباری با آنهمه یال و کوپال! و با بهره گیری از تمامی ظرفیت و توان خود، در مقابل ایستادگی برخاسته از ایمان ملت مسلمان ایران و پیوند عاشقانه و الهی آنان با رهبر انقلاب، نه فقط کاری از پیش نبرده اند، بلکه با شکستی سخت و سنگین روبرو شده و سیلی جانانه و آبداری دریافت کرده اند؟

*شیمون پرز؛ فتنه گران را «سربازان رژیم صهیونیستی می دانست که به نمایندگی از اسرائیل با جمهوری اسلامی ایران درگیر شده اند»! نتانیاهو؛ با صراحت اعلام می کرد؛ «اصلاح طلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند»! اوباما؛ اطمینان می داد که حمایت از فتنه گران را یکی از اهداف استراتژیک آمریکا در منطقه می داند! نکته درخور توجه آن که رسانه های یاد شده، اظهارات حمایتی مقامات آمریکایی و اروپایی و اسرائیلی را در بیشتر بخش های خبری خود تکرار می کردند. و از سوی دیگر؛ سران و عوامل فتنه و پیاده نظام آنها، ابتدا در آشوب های خیابانی و سپس در فضای سایبری گزاره های دیکته شده مثلث آمریکا، انگلیس و اسرائیل را فریاد می زدند و بسیاری از دست اندرکاران اصلی فتنه بعد از آشکار شدن نشانه های ناکامی و یا پس از شکست قطعی فتنه ۸۸ به آمریکا، انگلیس و بعضا به اسرائیل گریختند و صدها نمونه و سند دیگر از این دست که فقط فهرست آن نیز مثنوی هفتاد من کاغذ است.

*شبکه تلویزیونی بی بی سی، در بخش بین المللی و انگلیسی زبان خود - BBCWORLD- ابتدا این سؤال را مطرح می کند که «آیا تونس و فرار رئیس جمهور آن، سرمشق سایر کشورهای عربی خواهد شد؟» و سپس در تحلیلی پیرامون این رخداد، می گوید «مردم تونس با بیرون کردن «بن علی» پیامی هم برای سران بقیه کشورهای عربی داشتند، سرنوشتی مشابه».
سران و مقامات بلندپایه آمریکایی و اروپایی نیز، در اظهارنظرهای مشابهی نگرانی عمیق خود از سقوط رژیم بن علی در تونس را اعلام داشته و ابراز نگرانی می کنند که ایران اسلامی، سرمشق مردم در کشورهای عربی منطقه باشد و...
و این رشته اگرچه سر دراز دارد ولی تا همین جا به یقین شما نیز با نگارنده اشتراک نظر دارید که حماقت آمریکا و انگلیس و اسرائیل و سران فتنه نعمت بزرگی بوده است. نبوده؟!
 
 

دفتر منوچهر متكي اخبار منتشر شده در برخي رسانه‌ها مبني بر احتمال كانديداتوري وي در انتخابات مجلس شوراي اسلامي را صحيح ندانست.

به گزارش ايسنا، دفتر منوچهر متكي اخبار منتشر شده در برخي رسانه‌ها مبني بر احتمال كانديداتوري وي در انتخابات مجلس شوراي اسلامي را فاقد صحت دانست و اعلام كرد: اظهارات منتسب به منوچهر متكي نادرست بوده و اساساً وي سخناني در رابطه با احتمال كانديداتوري خود در انتخابات مجلس شوراي اسلامي مطرح نكرده است.

دفتر متكي در پايان تأكيد مي‌كند كه اخبار مرتبط با منوچهر متكي توسط وي و يا دفتر وي و صرفاً از طريق مراجع رسمي خبري منتشر خواهد شد.


 
 
 
نماينده مردم تهران خطاب به هاشمي گفت: آقاي هاشمي آيا امروز متوجه شديد كه به روحانيت و مرجعيت توهين مي‌شود؟ چرا در دوره اصلاحات كه به مرجعيت و علماي راستين اسلام توهين شد، بيانيه صادر نكرديد؟
به گزارش فارس، مهدي كوچك‌زاده نماينده مجلس شوراي اسلامي كه شب گذشته ‌در نشست هفتگي انصار حزب‌الله سخن مي‌گفت، در ابتدا به ‌سالروز شهادت ‌نواب صفوي اشاره كرد و ‌اظهار داشت: جريان شهيد نواب صفوي كاملاً ديني بود و هيچ شباهتي با جريان‌هاي خودمدار آن روزگار نداشت، چرا‌كه شهيد نواب با مكاتبه و حضوراً به "كسروي " اخطار داده بود كه ح


ارسال توسط arman
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 19 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 22
بازدید کل : 63054
تعداد مطالب : 187
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1