بنیاد آمریکایی کارنگی: آیت​الله خامنه​​ای قدرتمندترین رهبر جهان است

 

نویسنده این مقاله سخن خود را به این شکل آغاز کرده: «شاید در دنیا هیچ رهبری نباشد که به اندازه آیت الله خامنه ای برای مسائل جاری جهان اهمیت داشته باشد اما در عین حال تا این حد هم برای جهانیان ناشناخته باشد» و در ابتدا سعی در تبیین چرایی اهمیت بررسی افکار و اندیشه های ایشان کرده و در عباراتی به اینکه ایشان پیش از تصدی رهبری، یک چهره «میانه رو ناشناخته» بوده است تاکید می کند نویسنده در ادامه به نفود ایران در منطقه و برخی کشورها از جمله عراق، لبنان و فلسطین اشاره کرد و بالا رفتن قیمت نفت را به افزایش توان ایران تعبیر کرده است! وی اشاره می کند که مسیر حرکت جمهوری اسلامی در نوشته ها و سخنان امام خمینی(ره) موجود است و بر همان مبنا نیز آیت الله خامنه ای چهار هدف انقلاب را عدالت، استقلال، خودکفایی و معنویت دینی می داند که از اینجا به بعد نویسنده سعی می کند دیدگاههای ایشان را در این چهار زمینه استخراج و بیان کند. او همچنین نواب صفوی(ره) و امام خمینی(ره) را دو شخصیت موثر بر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای می داند که رفتار سیاسی ایشان را شکل و جهت داده اند و سپس به ذکر تاریخچه ای مخدوش از دوران ریاست جمهوری و پیش از رهبری ایشان می پردازد و ادامه و تاکید می کند از آنجا که رهبری در ایران سیاستهای کلی را تعیین می کند و نفوذ فراوانی دارد، مهمترین شخصیت در ایران است.

نویسنده، آیت الله خامنه ای را در سیاست خارجی، که بخش مهم این مقاله است، پیرو امام خمینی(ره) می داند و تاکید می کند که ایشان در طول این سه دهه همواره بر شیطان بزرگ بودن آمریکا تاکید داشته و دشمنی خود با آن را به صراحت ابراز کرده اند و ریشه دشمنی آمریکا با ایران را در واقع نه بخاطر مسئله هسته ای یا نفی اسرائیل و دفاع از حزب الله بلکه بخاطر موقعیت استراتژیک ایران و ذخایر انرژی آن می دانند که اینک در اختیار یک کشور اسلامی قرار گرفته است.

راهبرد مقابله در برابر فشارهای شورای امنیت و آمریکا نیز در بیان ایشان «مقاومت» معرفی شده چرا که ایشان معتقدند هرچقدر در برابر ابرقدرتها کرنش کنی و کوتاه بیایی به همان اندازه فشارهای آنها بیشتر خواهد شد. او ضمن اشاره به توجه بسیار زیاد آیت الله خامنه ای در ترسیم «نقشه های آمریکا علیه انقلاب» برای مردم ایران، به تبیین ایشان درباره نحوه فروپاشی شوروی و انقلابهای رنگی نیز توجه داشته و با تعجب بسیار از این توجه زیاد، تاکید ایشان بر تهاجمات فرهنگی ضد اسلامی توسط غرب و آمریکا و بیدارگری درباره عوامل داخلی فروپاشی یک کشور را نیز مورد بررسی قرار داده است.

نکته قابل توجه این است که نویسنده مقاله در بخشی از این نوشته، دستورالعمل هایی را برای سران دولت آمریکا ذکر کرده است اما اشاره می کند که با وجود آیت الله خامنه ای، امید ایجاد شرایط مطلوب آمریکا دور از تصور است. وی با بیان برخی از این موانع می نویسد:

1. آیت الله خامنه ای باید متقاعد شود که آمریکا رویه خود در قبال ایران را تغییر داده و با احترام با ایران برخورد خواهد کرد.

2. آیت الله خامنه ای هیچ گونه عقب نشینی یا شکست را برای ایران نخواهد پذیرفت و هیچ نوع فشاری نیز بر ایشان موثر نمی افتد.

3. هر نوع برنامه ای باید در ارتباط با خود ایشان مطرح شود، نه مقامی دیگر وگرنه مانند تلاشهای قبلی که در دوره اصلاح طلبان صورت پذیرفت بی نتیجه خواهد ماند!

آخرین جملات این مقاله نیز تاکید می کند که تا زمانی که آیت الله خامنه ای رهبر ایران است، دستیابی به روابط دیپلماتیک میان ایران و آمریکا میسر نخواهد شد و همچنان با وجود گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب، فرهنگ «مرگ بر آمریکا» در ایران حاکم است وگرچه مدارا با رهبر ایران بسیار سخت است، اما باید دانست که اجرای هر برنامه ای برای دور زدن ایشان نتیجه نخواهد داد.


 

مقاله رادیو فردا درباره پروژه مدحی ،صدای کاربران این سایت رادرآورد

 

 

سحام نیوز بیانیه نوشته نشده سازمان مجاهدین را منتشرکرد

 

 

جرياني انحرافي مانع رسيدن صداي دانشجويان به گوش احمد‌ي‌نژاد مي‌شود

 
alt

نهضت سبزنبوی-محمدرضا كاشفي عضو شوراي تبيين مواضع بسيج دانشجويي دانشگاه‌هاي تهران ‌بزرگ در گفت‌وگو با خبرنگارخبرگزاري فارس، گفت: رئيس‌جمهور در نشست خبري اخير خود كه با حضور رسانه‌هاي داخلي و خارجي برگزار شد، در پاسخ به سؤال يكي از خبرگزاري‌هاي دانشجويي از عدم اعمال گزينشي بودن دانشجويان براي ديدار با رئيس‌جمهور سخن به ميان آورد، اما آنچه مشخص است جرياني در دفتر رئيس جمهور مانع از شنيدن صداي دانشجويان به گوش رئيس‌جمهور مي‌شود.

وي افزود:‌ ديدار جمعي از دانشجويان گزينشي با رئيس‌جمهور كه در ماه رمضان سال گذشته برگزار شد، توسط دفتر رئيس‌جمهور طراحي شده بود تا مهر تأييدي بر اين امر باشد كه اين دعوت‌ها گزينشي و از پيش تعيين شده است.

اين فعال دانشجويي خاطرنشان كرد: با توجه به تأكيد مكرر رئيس‌جمهور مبني بر آزادي انديشه به خصوص در فضاي دانشگاه‌ها، دانشجويان از رئيس‌جمهور كشورمان دعوت مي‌كنند تا در يكي از دانشگاه‌هاي تهران حضور يابند و پاسخ‌گوي سؤالات و نظرات اتحاديه‌هاي دانشجويي كشور آن هم به صورت شفاف و غيرگزينشي باشند.


 

توضيح جالب دانشگاه آزاد قم درباره نمايشگاه عکس بي حجاب

 
alt
مقام مسئول ، دانشگاه آزاد قم در تفکيک کلاس هاي دانشجويان دختر و پسر پيشگام بوده و به سبب تفکيک ساختمان ها ، دانشجويان آقا ، حق ورود به محوطه دانشجويان خانم را ندارند .
نهضت سبزنبوی-يک مقام مسئول دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم درباره خبر برخي سايت ها از نمايشگاه عکس بدون حجاب دانشجويان دختر اين دانشگاه توضيحاتي را بيان کرد.
به گزارش البرز او گفت: روز شانزدهم خرداد ژوژمان آثار دانشجويان گرافيک ( نمايشگاه كلاسي ) براي مدت کوتاهي صرفاً به منظور اخذ نمره در کلاس ويژه خواهران داير شد که به آن نمايشگاه عکس اطلاق نمي شود.

به گفته اين مقام مسئول ، دانشگاه آزاد قم در تفکيک کلاس هاي دانشجويان دختر و پسر پيشگام بوده و به سبب تفکيک ساختمان ها ، دانشجويان آقا ، حق ورود به محوطه دانشجويان خانم را ندارند .

او حتي تاکيد کرد تمام استادان رشته گرافيک دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم به سبب جمعيت زياد دانشجويان دختر ، خانم هستند .

گزارش البرز حاکي است اين مسئول دانشگاه ازاد قم از شيطنت فرد يا افرادي سخن گفت که به گفته او با گوشي تلفن همراه عکسها را از اين ژوژمان گرفته و به برخي سايتهاي خبري داده اند.

وي افزود : مسوولان اين واحد دانشگاهي با حساسيت اين‌ موضوع را تا حصول نتيجه پيگيري مي کنند


 

اعضاي سابق مشارکت ومجاهدين:صدور بيانيه جديد را تکذيب مي کنيم

 




ما اعضاي سابق اين احزاب كه سالها در آن فعال بوده ايم و ارتباط نزديكي با مركزيت داشته ايم از صدور چنين بيانيه اي آگاه نيستيم.

در حالي كه اتفاقات تلخ و شيرين پس از انتخابات 88 به پايان رسيده و هر روز جامعه به سوي آرامش و ثبات بيشتري حركت مي كند شاهد آن هستيم كه عده اي فرصت طلب كه هيچ انتصابي به احزاب مشاركت و مجاهدين نداشته با  سو استفاده از فضاي ايجاد شده دست به صدور بيانيه مي زنند.در حالي اکثريت اعضاي مرکزي اين دو تشکال د رحال گذران دوران محکوميت خود هستند چگونه است که هر روز بيانيه اي به نام اين جريان چه در داخل و يا در خارج از کشور منتشر مي شود.
اين اطلاعيه مي افزايد:در مرحله بعد پرسش اينجاست چگونه است ما اعضاي سابق اين احزاب كه سالها در آن فعال بوده و ارتباط نزديكي با مركزيت داشته ايم از صدور چنين بيانيه اي آگاه نيستيم اما عده اي سود جو و موج سوار سياسي از صدور چنين بيانيه اي دم مي زنند.
بدينوسيله ما عده اي از اعضاي سابق  شاخه هاي استاني 2 حزب منحل شده مشارکت و مجاهدين انقلاب  اخير اين دو تشکل منحل شده را قويا تکذيب مي کنيم.
 

 

نوری زاده : این مدحی آن مدحی نبود!

با نزدیک شدن به سالروز حماسه انتخابات پر شکوه فتنه 22 خرداد سال 88 رخ داد، رادیو فردا نظرات خوانندگان درمورد موجودیت فتنه سبز را جویا شد.http://www.jamnews.ir/Images/News/Smal_Pic/20-3-1390/IMAGE634434057002812500.jpg

همزمان با نزدیک شدن به سالروز فتنه سبز در ایران که در 22 خردادماه 1388 رخ داد و البته چند صباحی نیز بیشتر دوام نیاورد و موجب آشکار شدن ماهیت غربی و رسوایی رهبران آن شد، سایت رادیو فردا وابسته به دولت آمریکا از خوانندگان خود خواست تا نظر خود را درباره این فتنه بنویسند.
رادیو فردا درباره عمده نظرات ارائه شده ازسوی اپوزیسیون در خصوص فعال بودن فتنه سبز نوشت: «اکنون بعضی می‌گویند که جنبش سبز ایران مرده است و پایان‌یافته، بعضی آن را زنده و پویاتر از گذشته می‌دانند، و بعضی بر این عقیده‌اند که سرکوب خشونت‌بار از سوی حکومت تنها به زیرزمینی شدن جنبش سبز انجامیده است و ایران در عین سکوت بشکه باروتی است در انتظار یک جرقه.»
این رادیو در ادامه افزود: «شما در این باره چه فکر می‌کنید؟ نظر شما درباره جنبش سبز چیست؟ رادیوفردا در انتظار خاطرات شما از سال پرغوغای 88 و نظرات و امیدهای شما برای سال‌های آینده است.»
 

اعضای سابق مشارکت و مجاهدین تکذیب کردند

 

نهضت سبزنبوی به نقل ازجوان آنلاين در اين اطلاعيه آمده است: در حالي كه اتفاقات تلخ و شيرين پس از انتخابات 88 به پايان رسيده و هر روز جامعه به سوي آرامش و ثبات بيشتري حركت مي كند شاهد آن هستيم كه عده اي فرصت طلب كه هيچ انتصابي به احزاب مشاركت و مجاهدين نداشته با  سو استفاده از فضاي ايجاد شده دست به صدور بيانيه مي زنند.در حالي اکثريت اعضاي مرکزي اين دو تشکال د رحال گذران دوران محکوميت خود هستند چگونه است که هر روز بيانيه اي به نام اين جريان چه در داخل و يا در خارج از کشور منتشر مي شود.
اين اطلاعيه مي افزايد:در مرحله بعد پرسش اينجاست چگونه است ما اعضاي سابق اين احزاب كه سالها در آن فعال بوده و ارتباط نزديكي با مركزيت داشته ايم از صدور چنين بيانيه اي آگاه نيستيم اما عده اي سود جو و موج سوار سياسي از صدور چنين بيانيه اي دم مي زنند.
بدينوسيله ما عده اي از اعضاي سابق  شاخه هاي استاني 2 حزب منحل شده مشارکت و مجاهدين انقلاب  اخير اين دو تشکل منحل شده را قويا تکذيب مي کنيم


 

حرفهای ابراهیم اصغرزاده درباره هاشمی

 

نهضت سبزنبوی به نقل از خبرآنلاین، گزیده از از گفت و گوی نماینده شورای شهر نخست تهران با ماه نامه نسیم بیداری در ادامه می آید:

ما نه اطلاعی از پشت صحنه جنگ داشتیم و نه حق خودمان می­دانستیم وارد این قضایا شویم. این مناسباتی بود که از قبل بین مقامات عالیه کشور تفاهم شده­بود و آن­ها با خودشان تصمیم می­گرفتند. انتخاب آقای هاشمی هم ربطی به مجلس نداشت و شاید حضرت امام محاسباتی کرده­بودند که وی با توجه به این­که رئیس مجلس است، قائم­مقام ستاد فرماندهی کل قوا هم باشد. 

تعارض اصلی ما با آقای هاشمی­رفسنجانی بر سر قضیه قطعنامه نبود. چون مسئله قطعنامه را خود امام جلو می­برد و بعد هم محکم ایستاد و اجازه نداد کسی شک و شبهه­ای داشته باشد. حوادث مربوط به مرصاد و سپس مذاکرات قطعنامه یا نامه-هایی بین آقای هاشمی و صدام ردوبدل شد، چیزهایی نبود که مورد ایراد و انتقاد یا حتی سوال قرار بگیرد. ما فکر می­کردیم به دلیل اشراف امام به قضیه، مسائل در مسیر درست است. این­ها محل سوال نبود. به هر حال اختلاف ما با آقای هاشمی در مجلس خیلی زیاد نبود اما وقتی که ایشان رئیس جمهور شد، روابط مقداری شکرآب شد. 

در مورد مسائل مربوط به جنگ، هاشمی رفسنجانی تا حدودی مجلس را در جریان می­گذاشت. در روزهای نزدیک قطعنامه ما از نامه­نگاری­هایی که شده بود و نظر آقای مهندس موسوی، محسن رضایی و نظر خود آقای هاشمی­رفسنجانی مطلع شدیم. آقای هاشمی در جمع ما در مجلس به این اعتراف داشت که ادامه جنگ برای­مان هزینه دارد و نمی­توانیم بجنگیم و شعار ادامه جنگ را یک نوع تندروی می­دانست و خود من تحلیلم این بود که آقای هاشمی در این­که به جنگ خاتمه داده شود، نقش دارد. منتهی شواهدی که داشتیم همین گزارشات رسمی بود تا زمانی که رسما اعلام شد. البته سقوط هواپیمای ایرباس و شهادت حدود ۳۰۰ نفر از هم­وطنان نیز همه را متأثر کرد که علامتی جدی از طرف آمریکایی­ها برای پایان هرچه سریع­تر جنگ ارزیابی می­شد. 

ما از طریق آقای موسوی­خوئینی­ها، خبردار شدیم که امام بعد از فتح خرمشهر علاقمند به پایان جنگ بودند و گفته بودند که جنگ تمام شود و در جلسه­ای با سران کشور این را گفته بودند. ولی بقیه آقایان نپذیرفته و گفته بودند ما برای صلح با عراق احتیاج به جای پایی داریم که بتوانیم مذاکره کنیم که این جای پا هم باید در عراق باشد. 

هنگام معرفی وزرای کابینه اول آقای هاشمی، آقای فلاحیان وزیر اطلاعات بود و آقای­هاشمی گفت کسی جرأت نمی­کند از آقای فلاحیان صحبت کند. اما من اتفاقا به عنوان مخالف سخنرانی کردم که نطق مشهوری در مخالفت با وزیر اطلاعات شد. در آن نطق گفتم ایشان قدرت ریسک بالایی دارند و وزیر اطلاعات به دلیل حساسیت­هایی که هست باید کسی باشد که خیلی ریسک­پذیر نباشد و خیلی منطقی و مستدل حرکت کند. آقای فلاحیان رأی خیلی بالایی نیاورد اما تمام کابینه آقای هاشمی رأی آورد. 

دو موضوع مجلس سوم را خیلی درگیر کرد؛ یکی مسئله دولت آقای هاشمی، یکی هم مسئله انتخابات خبرگان. در مورد دولت آقای هاشمی من اعتقادم این است که باید با آقای هاشمی کنار می­آمدیم و بی­توجهی ما به آقای هاشمی و نقدی که از دولت هاشمی داشتیم مقدماتی را فراهم کرد که او به جناح راست نزدیک شود به­گونه­ای که در ردصلاحیت حدود ۸۰-۷۰ نفر از کاندیداهای مجلس چهارم که حدود ۴۰نفرشان نماینده مجلس سوم بودند توسط شورای نگهبان، آقای هاشمی سکوت کرد. در حقیقت درمقابل سکوت آقای هاشمی ما ردصلاحیت شدیم و انتخابات مجلس چهارم به­گونه­ای برگزار شد که جناح چپ غایب بود.من به شوخی می­گفتم ماه عسل آقای هاشمی با جناح راست شروع شده است. البته آن هم خیلی دیری نپایید و جناح محافظه کار در مقابل هاشمی موضع گرفت و سیاست­های دولت را به نقد کشید. اما در مجلس سوم به نظرم ما یک خطای استراتژیک کردیم. 

آقای مهندس سحابی به دلیل نقشی که در شورای انقلاب و بعد در نظام بودجه­ریزی کشور داشت همیشه مورد احترام بود. بخصوص در ابتدای انقلاب در سال ۵۸ وقتی من و دوستانم اقدام به تصرف سفارت آمریکا کردیم، وی از جمله کسانی بود که در حقیقت در شاخه جوانان نهضت آزادی به نوعی با ما ابراز هم­دردی و هم­دلی و از اقدام ما حمایت می کرد.به همین دلیل من خیلی برای ایشان احترام قائل بودم و الان هم احترام قائلم.مهندس سحابی را که دستگیر کردند، آقای هاشمی ­گفت او رویش زیاد شده­بود و می­خواستیم رویش را کم کنیم. دوسه بار بین من و آقای هاشمی در مجلس سوم درباره این موضوع درگیری لفظی به­وجود آمد تا اینکه یک دفعه ایشان گفتند که «فلانی میخواهد اقتصاد کشور را به جایی برساند که مردم بجای برق با چراغ­موشی زندگی و با الاغ رفت­وآمد کنند.» من گفتم این حرف توهین است. 

چند وقت بعد، آقای هاشمی نمی­دانم سر چه موضوعی به من گفتند اگر دفترتحکیم­وحدت رفتارش را اصلاح نکند، با تو برخورد می­کنم. آقای هاشمی سنت خوبی دارند و خاطرات روزانه­ می­نویسند. قطعا ایشان باید در خاطراتش نوشته باشد. 

۲۴ ساعت پس از پایان مجلس سوم و در آستانه مجلس چهارم، بازداشت شده و به سلول انفرادی زندان توحید که همان کمیته مشترک ضد خرابکاری قبل از انقلاب بود منتقل شدم. اتهامی که به من زدند اقدام علیه امنیت ملی بود ولی بازجویی ها پیرامون مواضع سیاسی من و بخصوص نطقهایم بوداز جمله مواضعی که راجع به مشروعیت عرفی و زمینی حکومت داشتم. بعد از بازداشت برای مدتی از سیاست کنار کشیدم .


 

لحاظ هدفمندي يارانه‌ها در برنامه توسعه پنجم

 
نهضت سبزنبوی به نقل از فارس از ساري، سيد عيسي هاشمي حيدري بعدازظهر امروز در جلسه كميته هماهنگي امور زيربنايي مازندران بيان داشت: برنامه‌ريزي پنج ساله استان بايد به نحو مطلوبي صورت گيرد تا در برنامه زمان‌بندي، ابعاد موضوع موشكافانه بررسي شود.

وي همكاري منسجم شهرستاني را در ارائه پيشنهادها ضروري دانست و تصريح كرد: براي پيشگيري از عقب‌ماندگي استان‌ها مباحث زيربنايي در هر استاني به تفكيك شهرستاني لحاظ مي‌شود و بعد در سطح ملي اعتبارات در نظر گرفته مي‌شود.
معاون عمراني استاندار مازندران اظهار داشت: كميته امور زيربنايي به صورت تيمي كارشناسي بايد در مباحث برنامه‌نويسي شهرستاني وارد شود تا خللي در فرايند كار و اولويت نيازهاي هر شهرستان به وجود نيايد.
وي فلسفه احداث سد در مازندران را طرحي ملي دانست و گفت: ساختن سد بايد از اعتبارات ملي تامين شود در حالي كه يك چهارم سهم‌بري را در بخش اعتبارات كسب كرده‌ايم و بقيه با مشاركت مردمي انجام شده است.
هاشمي ادامه داد: بحث هدفمندي يارانه‌ها در برنامه‌هاي زيربنايي توسعه پنجم استان‌ها بايد لحاظ شود و رعايت تناسب استاني صورت گيرد زيرا در هدفمندي يارانه‌ها مردم تعهدمحور شدند.
معاون عمراني استاندار مازندران اسامي دستگاه‌هاي مسئول در كميته امور زيربنايي مازندران را اعلام كرد و گفت: آبفاي روستايي و شهري، بنياد مسكن، پست، شركت توزيع برق غرب و شرق مازندران، محيط زيست و راه و ترابري در سرفصل‌هاي مربوط به استان‌ها در كميته حضور دارند و نيز ميراث فرهنگي به عنوان دستگاه همكار در بخش توسعه اماكن فرهنگي مي‌تواند پيشنهادات كارشناسي ارائه دهد.
وي يادآور شد: مباحث عمراني مازندران مشكل استان دربخش زيست محيطي و منابع طبيعي است كه حضور اين دو دستگاه در كميته ضروري است.


 

برخي از اقدامات جريان انحرافي پوششي است

 

نهضت سبزنبوی به نقل از فارس، حجت الاسلام عبدالعلي گواهي مسئول نمايندگي ولي فقيه در سپاه محمد رسول الله(ص) تهران بزرگ امروز شنبه در جمع فرماندهان و پايوران رسمي و وظيفه ناحيه كميل اين سپاه با توجه به مناسبت‌هاي مختلف ولادت و شهادت ائمه معصومين(ع) در ماه رجب، گفت: ماه رجب ماه ولايت و امامت و متعلق به امير المومنين (ع) است كه ويژگي‌ درخشنده‌اش دعا است. بنا به روايات معتبر كسي كه اين ماه را به خوبي درك كند ماه شعبان را نيز درك خواهد كرد و كسي كه رجب و شعبان را درك كند ماه رمضان را هم به خوبي درك مي‌كند. در اين ماه تولد اسلام يعني بعثت بزرگ رسول خدا (ص) اتفاق مي‌افتد.

مسئول نمايندگي ولي فقيه در سپاه تهران بزرگ در خصوص مسائل جاري كشور اظهار داشت: چند روز پيش سي و دومين سالگرد رحلت امام راحل در حالي برگزار شد كه حضور مردم بيشتر از سال‌هاي ديگر بود با همان شور و حال و همان ارادتي كه از ابتداي انقلاب اسلامي در دل آنها موج مي‌زد. به يقين آنچه كه موجب شد ياد و نام امام خميني (ره) زنده و جاويد بماند و راهش پويا ادامه داشته باشد، ارشادات و تدابير و راهنمايي‌هاي رهبر معظم انقلاب اسلامي اين فرزند خلف صالح روح الله است كه در فرمايشات گهر بارش امام(ره) را بهترين الگو و خالص‌ترين فرد در عصر ما معرفي كرد و اگر ما نيز مي‌خواهيم آينده‌اي سعادتمند براي كشور داشته باشيم بايد همين اعتقاد را نسبت به رهبرمان داشته باشيم.

وي افزود: امسال زائرين بسياري از كشورهاي مختلف آمده بودند به خصوص كشورهايي كه بيداري اسلامي در آنها موج مي‌زند و اينها بيانگر اين است كه ريشه حركت‌شان را از امام(ره) و انقلاب اسلامي گرفته‌اند و اين انديشه در تمامي كشورها شناخته شده است. در سفر حج يك جوان مالزيايي وقتي فهميد كه اينجانب از ايران مشرف شده‌ام ضمن تمجيد از انقلاب اسلامي گفت: در عصر حاضر اسلام واقعي و اصيل در دنيا با نام امام خميني (ره) شناخته شده است.

گواهي در خصوص فتنه‌گران و جريانات انحرافي در دو دهه اخير تصريح كرد: بعد از رحلت امام (ره) و آغاز رهبري حضرت آيت‌الله خامنه‌اي فتنه‌گران داخلي و خارجي سعي كردند در مقاطع مختلف بحران آفريني كننده و با اين فكر پليد هجده تير را در دولت اصلاحات و اغتشاشات خياباني را در انتخابات 88 رقم زدند ولي هربار با فرمايشات به موقع و تدبير حكيمانه رهبر معظم انقلاب از فتنه‌ها و جريانات سياسي به خوبي عبور كرديم و اين جريان انحرافي اخير را هم با درايت و تدبير مدبرانه معظم‌له و با حضور نيروهاي حزب الله با موفقيت پشت سر خواهيم گذاشت.

مسئول نمايندگي ولي فقيه در سپاه تهران بزرگ در خصوص اهداف جريان انحرافي گفت: همه ما بايد به هوش باشيم اينها كه فكرشان منحرف است كارشان هم انحرافي است و بعضي از اقداماتشان پوششي است. بحث ملاقات با امام زمان (عج) و ظهور صغري و به كار گيري مرتاض و جن‌گير‌ها همه اقداماتي است كه اهدافشان را پيش ببرند.

وي ادامه داد: اين گروه دو كار خطرناك را در دستور كار دارند، بايد مواظب باشيم اينها مي‌خواهند تب اقتصادي و همچنين انحرافي اخلاقي در كشور به وجود بياورند. اما وظيفه ما در مقابله با اين جريان چيست؟ تكليف روش است ما تبعيت از دولت‌ها نداشته و نداريم تبعيت‌پذيري ما از جايگاه رفيع‌تر است و اين جايگاه متعلق به ولايت فقيه است و ما بايد گوش به فرمان امام خود باشيم همچنان كه از فتنه 88 با اطاعت از ولي فقيه سر بلند بيرون آمديم و با بصيرت مردم عزيزمان و با تدبير مقام ولايت اين جريان انحرافي هم منكوب خواهد شد.

مسئول نمايندگي ولي فقيه در سپاه محمد رسول الله (ص) در پاسخ به سؤال يكي از حضار مبني بر مسئوليت ما در مقابله با تهاجم فرهنگي و به خصوص بي‌حجابي چيست؟ گفت: البته ما به اين پديده، بي‌حجابي نمي‌گوييم بلكه لفظ بدحجابي را به كار مي‌بريم همه ما بايد بدانيم كه در كشوري مسلمان زندگي مي‌كنيم لذا الفباي كشور اسلامي ارتباطات و مناسبات سالم و تحت لواي اسلام است و اگر كسي از اين مسير خارج شد وظيفه همه ما اين است كه او را ارشاد و راهنمايي كنيم. نبايد امر به معروف در كشور تعطيل شود و اگر اين اتفاق بيفتد عذاب الهي نازل مي‌شود.


 

 

چرا بنی صدر خائن بود؟

 

نهضت سبزنبوی به نقل از روابط عمومي سپاه، سردار سيدمحمد حجازي معاون آماد، پشتيباني و تحقيقات صنعتي ستاد كل نيروهاي مسلح با اشاره به صدور فرمان حضرت امام(ره) مبني بر عزل بني‌صدر از فرمانده كل قوا، قرارگرفتن بني صدر در صفوف انقلابيون و تظاهر به حركت انقلابي وي را، حركتي هدفدار و با برنامه‌ريزي خواند و گفت: اين حركت از زمان حضورحضرت امام(ره) در پاريس آغاز شد و بني صدر با كار تبليغاتي وسيعي كه انجام داد خود را به عنوان متفكر اقتصادي و كسي كه توان اداره كشور را دارد جا زد و با تظاهر به همراهي با امام(ره) توانست آرايي را كسب كند كه پس از روي كار آمدن مواضع متفاوتي را اتخاذ كرد.

وي با اشاره به موضوع اشغال لانه جاسوسي به عنوان نمونه بارزي از موضع‌گيري‌هاي متفاوت بني‌صدر، اظهار داشت: بني صدر قبل از انتخابات با حمايت و تاييد اشغال لانه جاسوسي، اقدام دانشجويان را عمل اعتراضي تمام ملت مي‌دانست، اما پس از پيروزي در انتخابات حركت دانشجويان را خودكامگي و تشكيل دولت در دولت دانست و تاكيد كرد جلوي اين گونه رفتارها بايد گرفته شود.

حجازي با برشمردن عواملي كه در نهايت موجب عزل بني صدر از فرماندهي كل قوا از سوي حضرت امام (ره)شد، تصريح كرد: قانون‌گريزي و عدم پايبندي وي به قانون، پيوند خوردن با جريان‌هاي نفاق و ليبرالهاي وابسته، انحراف از خط امام و در نهايت ضديت با ايشان، دامن زدن به تنش‌هاي اجتماعي و بي تدبيري در جنگ از مهمترين عوامل تاثيرگذار در عزل بني صدر بود.

وي با اشاره به جملات حضرت امام(ره) در مراسم تنفيذ حكم بني صدر كه "از ايشان مي خواهم در احوال روحي شان قبل و بعد از رياست جمهوري تغييري صورت نگيرد " گفت: امام خميني (ره) در واقع خطراتي را در كمين بني صدر مي‌ديدند، هم به لحاظ ويژگي‌هاي شخصي بني صدر كه ديگران را متهم به خودخواهي و خودكامگي مي‌كرد در حاليكه خودخواه و اسير نفس بود و هم به لحاظ حاميان و اطرافيان خطرناكي كه او را احاطه كرده بودند.

معاون آماد ستاد كل نيروهاي مسلح در ادامه تصريح كرد: حضرت امام(ره) به صراحت تنفيذ حكم فرماندهي كل قوا به بني صدر را محدود به عدم تخلف از احكام اسلام و قانون اساسي دانستند و اين جملات و اشاره‌هاي روشن حضرت امام(ره) ناشي از عمق نفوذ نگاه ايشان در مورد بني صدر بود.

وي همچنين با بيان اين كه دفتر هماهنگي رئيس‌جمهور و جريان‌هاي انحرافي چون ليبرال‌ها و منافقين در انحراف بني صدر نقش مهم و اساسي را داشتند، اظهار داشت: بني صدر به دليل نداشتن پشتوانه انقلابي لازم در ميان انقلابيون پايگاهي نداشت و با زمينه‌هاي فكري و انحراف اعتقادي كه در او بود به سمت ليبرال‌ها و منافقين تمايل پيدا كرد و آنها در دفتر هماهنگي رئيس جمهور به عنوان هسته مركزي هدايت كشور حضور پيدا كردند و يك جريان انحرافي را در آنجا شكل دادند.

حجازي در ادامه با اشاره به ناكامي‌هاي بني صدر در حوزه نظامي و فرماندهي جنگ خاطرنشان كرد: بني صدر براي سرپوش گذاشتن بر ناتواني و بي تدبيري خود در اداره جنگ و با بكار بردن عبارت‌هاي موهومي چون "ما زمين مي دهيم تا زمان بگيريم " سعي در عادي جلوه دادن پيشرفت دشمن در خاك كشورمان را داشت و اين مساله موجب اشغال بخش‌هايي از خاك كشور توسط ارتش بعث عراق شد.

وي افزود: عدم توفيق بني صدر در عمليات‌هايي كه توسط وي فرماندهي مي‌شد موجب ايجاد توهمي در دشمن شد كه آنها احساس كردند به اوضاع كاملا مسلط هستند و سرمست از پيروزي‌هاي به دست آمده قصد ادامه پيشروي‌ها و تثبيت نيروها در اراضي اشغالي را داشتند.

معاون آماد ستاد كل نيروهاي مسلح با بيان اين مطلب كه مخالفت بني صدر با نهادهاي انقلابي از جمله سپاه پاسداران ريشه در افكار انحرافي وي داشت، گفت: بني صدر با تفكرات غرب‌گرايانه و ليبرالي خود هرگونه ساختار و سازماني كه ساخته‌هاي جريان ليبرالي را مخدوش كند را مغاير اميال و اهداف خود مي‌دانست و براي اينكه اين نهادهاي مردمي پا نگيرند به شدت با آنها مخالفت مي‌كرد.

وي ادامه داد: رفتارهاي بني صدر براي تضعيف نيروهاي داوطلب جبهه از جمله عدم واگذاري سلاح و امكانات ساده و انفرادي به آنها، رزمندگاني كه با نيت دفاع از خاك كشورشان و با اخلاص به ميدان آمده بودند را آزرده خاطر مي كرد.

حجازي با بيان اينكه منصب رياست جمهوري امانتي است كه مردم به رئيس جمهور مي‌دهند، تصريح كرد: بني صدر با ميدان دادن به نيروهاي منحرف، عدم درايت و امانتداري لازم در عرصه جنگ و اين كه به جاي دلسوزي و تلاش براي آزادسازي كشور به دنبال طرح شخصيت خود بود، باعث خشنودي دشمن و خون شدن دل امام(ره) و مردم شد به همين علت وي خائن در امانت مردم است.

معاون پشتيباني و تحقيقات صنعتي ستاد كل نيروهاي مسلح در پايان ماجراي بني صدر را تجربه بزرگي براي ملت دانست و گفت: هرچند اين تجربه خساراتي را براي كشور به بار آورد ولي تجربه ارزشمندي را در اختيار ملت قرار داد كه ما همواره مراقب باشيم كه بار ديگر به چنين خسارت‌هايي تن ندهيم.


 

زيان‌شديد يك‌شركت‌انگليسي‌از تحريم‌ايران

 
تحريم هاي يكجانبه دولت انگليس عليه شركت كشتيراني جمهوري اسلامي ايران، زيان زيادي به يك شركت انگليسي وارد آورده است.يك شركت انگليسي با اشاره به اعمال تحريم‌ها عليه شركت كشتيراني جمهوري اسلامي ايران اذعان كرد در اثر اين تحريم‌ها زيان جبران ناپذيري را متحمل شده است.

فارس به نقل از رويترز، تحريم هاي يك جانبه دولت انگليس عليه شركت كشتيراني جمهوري اسلامي ايران زيان زيادي را به يك شركت انگليسي وارد آورده است.

بر اساس اين گزارش آژانس جانسون استيونس در شرق انگليس پيش از اين نماينده رسمي شركت كشتيراني جمهوري اسلامي بوده است.

در ماههاي اخير شركت كشتيراني جمهوري اسلامي ايران تحريم هاي اتحاديه اروپا و آمريكا روبرو شده است.

اين شركت اعلام كرد تحريم ها موجب متوقف شدن فعاليت هاي اين شركت نخواهد شد.

اما ديويد مري گلد، يك مقام شركت جانسون استيونس در اين باره گفت در نتيجه اعمال تحريم ها ضد شركت كشتيراني ايران شركت متبوع وي براي ادامه همكاريهاي خود با ايران با مشكلات زيادي روبه رو شده است. ما يك مشتري بزرگ را از دست داده ايم و در كوتاه مدت نمي توانيم مشتري بزرگي را جايگزين شركت كشتيراني جمهوري اسلامي كنيم.

وي افزود: پس از اعمال تحريم هاي آمريكا و اروپا ضد شركت كشتيراني ايران شركت جانسون استيونس از ارایه خدمات مالي به اين شركت منع شده كه اين مساله شركت جانسون استيونس را با مشكلات نقدينگي زيادي روبه رو كرده است.

وي گفت: از دست دادن شريك تجاري بزرگي مثل شركت كشتيراني جمهوري اسلامي به ضرر ما خواهد بود و در كوتاه مدت و خيلي سريع نمي توان شركت ديگري را جايگزين اين شركت كرد. به مقام هاي جانسون استيونس يك شبه گفته شده است كه يك بانك جديد را براي ارایه تسهيلات مالي پيدا كنند.

ماه گذشته اتحاديه اروپا سی شركت وابسته به شركت ملي كشتيراني ايران را با تحريم هاي جديدي روبرو كرده است. آمريكا نيز ماه گذشته شركتهاي خارجي از جمله شركت اسراييلي اوفر برادرز را كه با شركت كشتيراني ايران همكاري داشتند با تحريم هايي روبه رو كرده است.

البته شركت اوفر داشتن هر گونه روابط مستقيم تجاري با ايران و فروش نفتكش به اين كشور را تكذيب كرده است. ايران نيز اين ادعا را بي اساس دانسته است.

 

اندر حكايت مظلوم‌نمايي برادران خاتمي

حالا در اين ميان حرف‌هاي آن يكي برادر، يعني آقاي محمدرضا خاتمي از اين هم جالب تر است. محمدرضا در مصاحبه‌اي كه به دفاع از عملكرد مجلس ششم پرداخته است اندر مظلوميت‌هاي اين مجلس چنين مي‌گويد: یکی از مظلومیت‌های مجلس ششم و دولت اصلاحات آن بود

يكي از خصوصيات بارز اصلاح‌طلبان كه در حقيقت به پيروي از اسلاف خود يعني روشنفكران غرب‌زده همواره در جامعه گسترانيده‌اند اين است كه علي‌رغم ماهيت انحصارطلبانه و تماميت‌خواهي كه دارند هميشه خود را مظلوم و در اقليت نشان داده‌اند. اصلاح‌طلبان از سويي به مدد جريان رسانه‌اي و دستگاه پروپاگانداي وسيعي كه در اختيار داشتند حتي اجازه‌ي نفس كشيدن به رقيب را نداده و از سويي ديگر با ايجاد مظلوم‌نمايي سعي در همراه كردن توده‌ها با خود داشتند.

از همين دست است حكايت برادران خاتمي. در اين يكي دو ماهه‌ي اخير آقاي سيد محمد خاتمي كه بعد از ماجراي منزوي شدن موسوي و كروبي سعي دارد از آب گل‌آلود ماهي بگيرد و در نبود آن دو، خود را به عنوان ليدر جريان اصلاحات نشان دهد تا به حال چندين بار با ژست قانون‌گرايي و اخلاق‌محوري و پز انقلاب‌دوستي به مسئولين كشور گوشزد كرده كه بياييد همه به قانون بر گرديم و محورمان آرمان‌هاي انقلاب و راه امام باشد.

آقاي خاتمي انگار فراموش كرده كه هم‌او بود كه در جريان فتنه‌ي 88 همواره به عنوان يكي از رهبران فتنه‌ي سبز عليه همين نظام دست به اعمال براندازانه زد و تا آنجا پيش رفت كه طبق شواهد دست دوستي با دشمنان قسم خورده‌ي اين انقلاب داد.

آقاي خاتمي چطور از قانون و اخلاق دم مي‌زند در حالي‌كه او و جريان وابسته به او بود كه بعد از انتخابات از رأي قانون تمكين نكرده و آن را زير پا گذاشتند و با ايجاد آشوب‌هاي چندين ماهه، قانون و مردم و اخلاق را به سخره گرفتند!

آقاي خاتمي چگونه از اخلاق دم مي‌زند در حالي كه همين هواداران او بودند كه در روز عاشوراي 88 چنان فجايعي را به بار آورد


تاریخ: یک شنبه 22 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط arman

خشم صهیونیست‌ها از برگزاری کنفرانس بین‌المللی خلع سلاح در تهران

خبرگزاری فارس: رسانه‌های صهیونیستی از برگزاری دومین کنفرانس بین‌المللی خلع سلاح در تهران ابراز خشم کرده و نوشتند این کنفرانس بر سیاست ابهام هسته‌ای اسرائیل متمرکز خواهد بود.


 

به گزارش فارس، دومین همایش بین‌المللی خلع سلاح و عدم اشاعه با موضوع "بررسی چالش‌های موجود درباره خلع سلاح هسته‌ای و دیگر سلاح‌های کشتار جمعی " از فردا (یکشنبه) 22 خرداد ماه با حضور علی‌اکبر صالحی وزیر امور خارجه کشورمان و به مدت دو روز در محل دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه آغاز به کار می‌کند.

بر همین اساس روزنامه صهیونیستی هاآرتص با ابراز خشم از برگزاری چنین کنفرانسی در تهران نوشت ایران این کنفرانس را به منظور هدف قرار دادن برنامه هسته‌ای اسرائیل برگزار می‌کند.

هاآرتص در ادامه نوشت: این کنفرانس قرار است بر سیاست ابهام هسته‌ای اسرائیل و انکار تل‌آویو در تایید یا رد تسلیحات هسته‌ای که گفته می‌شود در اختیار دارد، تمرکز کند.

این روزنامه صهیونیستی در ادامه به نقل از رسانه‌های ایرانی تاکید کرد که تهران کنفرانسی درباره خلع سلاح هسته‌ای برگزار خواهد کرد که بر سیاست بی توجهی جامعه جهانی نسبت به برنامه‌های هسته‌ای اسرائیل تاکید خواهد کرد.

در این کنفرانس دو روزه نمایندگانی از 40 کشور دنیا و همچنین نمایندگانی از سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و نماینده‌ای از NPT حضور دارند.

جروزالم پست دیگر رسانه اسرائیلی بود که در گزارشی به برگزاری کنفرانس بین‌المللی خلع سلاح در تهران اشاره کرد و به نقل از "مهدی آخوندزاده " معاون وزیر خارجه ایران که قرار است ریاست کنفرانس را بر عهده داشته باشد نوشت: آمریکا و متحدان آن به فشار بر کشورهایی مانند ایران که هیچگونه سلاح هسته‌ای ندارد ادامه می‌دهند در حالیکه تهدیدهای هسته‌ای آشکار تل‌آویو برای خاورمیانه را نادیده می‌گیرند.

اولین همایش بین‌المللی خلع سلاح و منع اشاعه با شعار "انرژی هسته‌ای برای همه، سلاح هسته‌ای برای هیچ‌کس " 28 و 29 فروردین با حضور مقامات عالی‌رتبه سیاسی و کارشناسان از بیش از 60 کشور جهان در تهران برگزار شد.


 

خبرگزاری فرانسه: حال عبدالله صالح همچنان وخیم است

خبرگزاری فارس: خبرگزاری فرانسه به نقل از یک منبع آگاه اعلام کرد که حال دیکتاتور یمن همچنان وخیم است و مشکل اصلی کنونی او تنفسی و ریوی است.


 

به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری "فرانسه "، یک منبع آگاه یمنی در ریاض امروز اعلام کرد که حال "علی عبدالله صالح " رئیس‌جمهور یمن همچنان وخیم است و از مشکلات تنفسی و ریوی رنج می‌برد و به زمانی طولانی‌تر برای درمان نیاز دارد.

پیش از این اعلام شده بود که صالح در اثر انفجار در مسجد کاخ ریاست‌جمهوری دچار 40 درصد سوختگی از نوع درجه یک و دو شده است و یکی از ریه‌هایش را از دست داده است.

این منبع که خواست نامش فاش نشود گفت: اطلاعات موجود نشان می‌دهد که صالح همچنان در وضعیت جسمی بدی به سر می‌برد و اکنون مهمترین مشکل او ریوی و تنفسی است. به همین دلیل او از دیدار با وزرای یمنی که اصرار دارند با او ملاقات کنند، خودداری می‌کند.

وی درباره سایر مسئولان یمنی که با صالح زخمی شده‌اند، گفت: حال "علی مجور " نخست‌وزیر و "عبدالعزیز عبدالغنی " رئیس مجلس شورا نیز هر روز بدتر می‌شود و اطلاعات موجود نشان می‌دهد که چشمهای این دو نفر نیز به شدت آسیب دیده‌اند.

از سوی دیگر یک مقام مسئول سعودی چهارشنبه گذشته مدعی شده بود که وضعیت جسمانی صالح تثبیت و رو به بهبود است.

منابع رسمی نیز دیروز اعلام کرد که یک ترکش به نزدیکی قلب صالح اصابت کرده و چشمش به دلیل آسیب‌دیدگی ناشی از انفجار تخلیه و زانویش شکسته است.


 

درخواست آمریکا از ترکیه برای مشارکت در جنگ لیبی

خبرگزاری فارس: آمریکا خواستار مشارکت هواپیماهای جنگی ترکیه در حمله هوایی ناتو علیه مواضع قذاقی در لیبی شد.


 

به گزارش فارس به نقل از روزنامه "ملی گازته " ترکیه، رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا خواستار مشارکت هواپیماهای جنگی ترکیه در بمباران‌های هوایی نیروهای ائتلافی علیه مواضع معمر قذافی در لیبی شد.

بنابراین گزارش، گیتس که در نشست وزرای دفاع عضو ناتو در بروکسل سخن می‌گفت از ترکیه، هلند، اسپانیا، آلمان و لهستان به سبب شرکت نکردن در بمباران‌های هوایی در لیبی به شدت انتقاد کرد.

همچنین بنابراین گزارش، وجدی گونول وزیر دفاع ترکیه به انتقاد رابرت گیتس از این کشور در خصوص عدم شرکت ترکیه در حملات هوایی در لیبی پاسخ داد. گونول در این رابطه گفت که جنگندههای ترکیه بنابر مجوزی که ازطرف نمایندگان مجلس این کشور صادر شد در عملیات لیبی شرکت می کنند و میزان این مشارکت نیز محدود می‌باشد.

وجدی گونول همچنین افزود: ارزیابی درخواست وزیر دفاع آمریکا در هیات دولت آنکارا نیز غیر ممکن می باشد. زیرا مجوز از طرف مجلس این کشور صادر شده است و مجلس نیز در آستانه انتخابات پارلمانی تعطیل است.


 

اسرائیل متحد "پ‌ک‌ک " علیه ترکیه است

کارشناس ارشد روس:
اسرائیل متحد "پ‌ک‌ک " علیه ترکیه است

خبرگزاری فارس: یکی از کارشناسان ارشد مسائل استراتژیک روسیه تصریح کرد که اسرائیل برای ایجاد بی‌ثباتی در ترکیه روابط خود را با گروه جدایی طلب پ‌ک‌ک توسعه داده است.


 

به گزارش فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دنیابولتنی ترکیه، آنا گلازووا کارشناس مسائل سیاسی موسسه تحقیقات استراتژیک روسیه در مقاله ای که در روزنامه روسی نزاویسیمایا منتشر کرد، با اشاره به تشدید بحران در روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی در دوران اخیر تاکید کرد که اسرائیل برای ایجاد بی ثباتی در ترکیه روابط خود را با گروه جدایی طلب پ ک ک توسعه داده است.

گلازووا همچنین با ارزیابی انتخابات مجلس در ترکیه خاطرنشان کرد که بر اساس ارزیابی های وی حزب حاکم عدالت و توسعه بار دیگر به تنهایی پیروز این انتخابات خواهد شد. وی افزود که نتایج انتخابات پیش رو در ترکیه بر روی مسئله کردهای این کشور نیز تاثیرگذار خواهد بود.

وی در ادامه به اقدامات کابینه اردوغان برای حل مسئله کردها در سال 2009 و سرمایه گذاری در مناطق کردنشین در ترکیه اشاره کرد و افزود که علیرغم این چریک های پ ک ک به کاروان انتخاباتی اردوغان حمله و تهدید به افزایش اقدامات مسلحانه بعد از انتخابات کردند.

کارشناس روس در ادامه دلیل این امر را تحریک پ ک ک از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی دانست و افزود که تشدید بحران در روابط ترکیه و اسرائیل با تشدید اقدامات مسلحانه پ ک ک رابطه ای مستقیم وجود دارد.

کارشناس ارشد روس:
اسرائیل متحد "پ‌ک‌ک " علیه ترکیه است

خبرگزاری فارس: یکی از کارشناسان ارشد مسائل استراتژیک روسیه تصریح کرد که اسرائیل برای ایجاد بی‌ثباتی در ترکیه روابط خود را با گروه جدایی طلب پ‌ک‌ک توسعه داده است.


 

به گزارش فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دنیابولتنی ترکیه، آنا گلازووا کارشناس مسائل سیاسی موسسه تحقیقات استراتژیک روسیه در مقاله ای که در روزنامه روسی نزاویسیمایا منتشر کرد، با اشاره به تشدید بحران در روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی در دوران اخیر تاکید کرد که اسرائیل برای ایجاد بی ثباتی در ترکیه روابط خود را با گروه جدایی طلب پ ک ک توسعه داده است.

گلازووا همچنین با ارزیابی انتخابات مجلس در ترکیه خاطرنشان کرد که بر اساس ارزیابی های وی حزب حاکم عدالت و توسعه بار دیگر به تنهایی پیروز این انتخابات خواهد شد. وی افزود که نتایج انتخابات پیش رو در ترکیه بر روی مسئله کردهای این کشور نیز تاثیرگذار خواهد بود.

وی در ادامه به اقدامات کابینه اردوغان برای حل مسئله کردها در سال 2009 و سرمایه گذاری در مناطق کردنشین در ترکیه اشاره کرد و افزود که علیرغم این چریک های پ ک ک به کاروان انتخاباتی اردوغان حمله و تهدید به افزایش اقدامات مسلحانه بعد از انتخابات کردند.

کارشناس روس در ادامه دلیل این امر را تحریک پ ک ک از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی دانست و افزود که تشدید بحران در روابط ترکیه و اسرائیل با تشدید اقدامات مسلحانه پ ک ک رابطه ای مستقیم وجود دارد.


 

مذاکرات شورای امنیت برای تصویب قطعنامه علیه سوریه ناکام ماند

خبرگزاری فارس: مذاکرات روز گذشته در شورای امنیت سازمان ملل در خصوص قطنامه پیشنهادی غرب علیه سوریه ناکام ماند و ادامه مذاکرات در این رابطه به فردا موکول شد.


 

به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری فرانسه، دیپلمات‌های شورای امنیت سازمان ملل روز گذشته گفت‌وگوهای جدیدی را در خصوص قطعنامه پیشنهادی در محکومیت سوریه برگزار کردند، اما هیچ نتیجه‌ای حاصل نشد و این گفت‌وگوها به رأی‌گیری نهایی نرسید.

بنا بر این گزارش، برخی از اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت مخالفت خود را در این جلسه با قطعنامه پیشنهادی علیه سوریه اعلام کردند که این امر خشم برخی کشورها چون انگلیس، فرانسه، آلمان و پرتغال را برانگیخت.

این گزارش افزود: گفت‌وگوها در رابطه با این قطعنامه قرار است امروز و فردا همچنان ادامه داشته باشد.

بر اساس این گزارش، روسیه و چین مخالفت شدید خود را در خصوص هرگونه اقدام از جانب شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه سوریه اعلام کرده‌اند. چین و روسیه به عنوان اعضای دائم شورای امنیت می‌توانند این قطعنامه را وتو کنند.

پیش از این نیز، "دیمیتری میدویدیف " رئیس جمهور روسیه در نشست خبری اعلام کرده بود با توجه به تحریف قطعامه سازمان ملل علیه لیبی از سوی برخی کشور‌های غربی، از تصویب قطعنامه علیه سوریه حمایت نخواهد کرد.

وی تصریح کرد: "بشار اسد " باید قادر باشد تا با انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی در سوریه به بحران داخلی پایان دهد.

بنا بر این گزارش، کشور‌های اروپایی از جمله انگلیس و فرانسه با ارائه پیش‌نویس قطعنامه جدید در تلاش برای محکومیت اقدامات دولت "بشار اسد " از سوی 15 کشور عضو هستند.

آمریکا به پشتیبانی برخی کشورهای اروپایی اعلام کرده است که تمایل دارد تا هر چه سریعتر شورای امنیت رأی‌گیری را در خصوص قطعنامه‌ای که به ادعای مقامات آمریکایی در واکنش به آنچه سرکوب‌گری‌های دولت "بشار اسد " رئیس‌جمهوری سوریه خوانده‌ می‌شود، مطرح شده برگزار کند، اما تا کنون مذاکرات در این رابطه در شورای امنیت به هیچ نتیجه‌ای نرسیده است.

این در شرایطی است که بر اساس بسیاری از گزارش‌هایی که برخی رسانه‌های غربی منتشر کرده‌اند، ردپای غرب و بویژه آمریکا در ناآرامی‌های اخیر در سوریه کاملا مشهود است.

چندی پیش روزنامه آمریکایی "واشنگتن‌پست " در گزارشی نوشته بود: وزارت خارجه آمریکا با کمک مالی به جریان‌های مخالف دولت بشار اسد رئیس جمهور سوریه، به تقویت مخالفان، دامن‌زدن به اغتشاشات در این کشور و سرنگونی دولت اسد اقدام کرده است.


 

 

بی بی سی برخی شبکه های خود را تعطیل می کند

 

 

گاردین: «شرکت بی بی سی با مذاکره با وزارت فرهنگ و ورزش به دنبال حذف قوانین دست و پا گیر است تا بتواند بعضی از شبکه های خود را تعطیل کند.»

alt

alt

نهضت سبز نبوی به نقل از جام نیوز به نقل از روزنامه انگلیسی گاردین، شرکت بی بی سی در پی بحران مالی، به دنبال کاهش و بستن برخی شبکه های خود می‏باشد.
گاردین افزود: «این مذاکرات با وزارت فرهنگ نشان می دهد که بخاطر مشکلات مالی بعضی از شبکه های این شرکت بسته خواهند شد.»
در همین حال گاردین ادامه داد: «وزارت فرهنگ انگلیس با بحث با این شرکت انگلیسی با توجه به ارزیابی ای که از نیاز مردم انجام داده است به دنبال حذف برخی از سرویس های خدماتی بی بی سی می باشد.»
بعضی از منابع می گویند این دیدارها به منظور فسخ قراردادی برای راه اندازی PVT ( سرویس آزاد برای موزیک، عکس و فیلم) بوده است که این خدمات را متوقف کنند.
گفتنی است مارک تامسون رئیس بی بی سی پیشتر به دنبال کاهش 16 درصد از بودجه بی بی سی، گفته بود سرویس ها و خدمات این شرکت حذف می شود اما با توجه به بحران شدید، این شرکت به دنبال حذف برخی از شبکه های خود می باشد.


 

 

تو یکی دیگه لطفاً ... شو!

 

 

 

هرجا می‌رفت توفان به پا می‌کرد

 


 

دکتر اسدالله بادامچیان در پاسخ به هر مصاحبه‌ای پیشاپیش به مستندات تاریخی و یادداشت‌های فراوان خود مراجعه می‌کند و به همین دلیل گفت‌و‌گوهایی که با وی صورت می‌گیرند، همواره سرشار از نکات تاریخی جالب و خواندنی هستند. ایشان در این مصاحبه نیز به شیوه مألوف،گوشه‌هایی از زندگی مبارزاتی شهید سعیدی را بازگو کردند که در سایر گفت‌و‌گوها کمتر بدانها اشارت رفته است.

شروع آشنایی شما با آیت‌الله سعیدی از کجا و چگونه بود؟

با تشکر از اینکه خاطره این شهید بزرگوار، روحانی عالیقدر و انسان شجاع مخلص را تجدید می‌کنید، آن هم به این طرز خوب و نسبتاً جامع، به سهم خودم تشکر دارم و امیدوارم دعای آن عزیز سفر کرده، بدرقه راه شما باشد.

من از قم و قبل از آن با شهید سعیدی آشنایی چندانی نداشتم و در جریان مبارزه و مخصوصاً از طریق آیت‌الله شهید محلاتی که با ایشان بسیار صمیمی بود و با هم ارتباطاتی جدی داشتند، ‌آشنا شدم. بسیاری از آقایان در انتشار اعلامیه یا امضای اعلامیه‌های دیگران احتیاط می‌کردند، اما از جمله کسانی که خیلی سریع، اعلامیه‌های مخالف رژیم را امضا می‌کرد، آیت‌‌الله سعیدی بود. مرحوم محلاتی که تنظیم‌کننده اعلامیه‌ها و گیرنده امضا از علما بود، پیش از همه به سراغ آقای سعیدی می‌رفت.

شاید حدود سال 1345 بود که از طریق آقای محلاتی با ایشان آشنا شدم. قدر مسلم اینکه قبل از دستگیری من در جریان منصور بود، ولی بعد به تدریج ارتباط ما با ایشان قوی‌ شد و به دوستی انجامید. ما در زمینه مبارزات، یک بخش فرهنگی را پیش می‌بردیم که عبارت بود از آموزش عربی و قرآن و علوم اسلامی و در پوشش آنها، عناصر فعال و با استعداد را شناسایی می‌کردیم و هر یک را با توجه به توانایی‌هایشان در یکی از زمینه‌های فرهنگی،‌سیاسی و مبارزه مسلحانه، جذب می‌کردیم. آخرین گفت‌وگوی من با ایشان، یک هفته مانده به شهادتشان بود. تلفن زدند و گفتند که من می‌خواهم در مسجد، تحول جدیدی در آموزش‌هایمان ایجاد کنم. ایشان در مسجد امام موسی‌بن جعفر(ع) در خیابان غیاثی، برنامه‌های تبلیغی و آموزشی خوبی داشت. از برنامه‌های فرهنگی مسجد لرزاده و صادقیه هم خبر شده بود و بنابراین تلفن زد که می‌خواهم شما بیایید که بنشینیم و یک برنامه جدی برای برنامه‌های آموزشی و تبلیغی و فرهنگی مسجد بریزیم. گفتم: «فرصت خوبی را بگذارید.» گمانم روز یک‌شنبه بود که با هم حرف زدیم. گفت: «روز جمعه وقتت را آزاد کن و بیا، ناهار یک نان و پنیری هم به تو می‌دهیم.» گفتم‌: «نان و پنیر که خانه خودمان یا هر جای دیگری هم گیر می‌آید. آدم خانه سید اولاد پیغمبر(ص) برود و نان و پنیر بخورد؟» و برایش خواندم که کریم من اولاد الکرام. خندید و گفت: «حالا شما بیا. ما یک جوجه هم گیر می‌آوریم و می‌کشیم و می‌پزیم و برای ناهار به تو می‌دهیم.» گفتم:‌ « این شد یک چیزی، برای کارمان به ما پول که نمی‌دهی، غذا هم نان و پنیر می‌دهی؟» قرار شد که من روز جمعه به خانه‌شان بروم که فردا یا پس فردای روزی که با هم حرف زدیم، دستگیرش کردند. یک روز جمعه یا شنبه غروب بود که حاج احمدآقا قدیریان به منزل ما در سه راه امین حضور آمد و گفت که آقای سعیدی را زیر شکنجه در قزل قلعه شهید کرده‌اند. خیلی ناراحت شدم. اینکه ایشان دستگیر شده بود، خیلی نگرانمان نمی‌کرد، چون بارها دستگیر شده و باز برگشته بود، اما اینکه با آن خاطره، ناگهان خبر شهادتش را شنیدم، بسیار ناراحت شدم. جوجه‌ای که قولش را داد که برای ناهار به ما بدهد،خدا کند قولش را در بهشت به ما بدهد.

alt

نوع فعالیت‌های فرهنگی ایشان در مسجد امام موسی ‌بن جعفر(ع) چه بود؟

مرحوم سعیدی در فقه و اصول، آدم مسلطی بود و تدریسی که در حوزه می‌کرد، غیر از مسئله کارهای فرهنگی عمومی بود، یعنی دو نوع فعالیت داشت. یکی بحث حوزوی که مجتهدین این کار را می‌کنند، یکی هم بحث عمومی. در آن سال‌ها نهضت آسان سازی دروس دینی را برای مردم در خدمت شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر و بزرگان دیگری ادامه می‌دادیم. به دنبال همین موضوع‌‌، یک نهضت بی‌سروصدایی که رژیم نتواند از آن باخبر شود و بهانه بگیرد، راه انداختیم که همه مساجد مهم تبدیل به پایگاه شوند، البته قضیه به این سادگی که بیان می‌کنم، نبود. مرحوم رضایی که درس عربی می‌داد، جزو حوزه ما در مؤتلفه اسلامی بود و من خودم رابطش بودم. آدمی فرهنگی و بسیار انسان خوبی بود و خیلی هم خوب درس می‌داد. او عربی به روش آسان را در تعداد زیادی از مساجد،‌ تدریس کرد و خوب هم گرفت. خدا رحمتشان کند. یک روز من از ایشان خواستم که دیگر به حوزه مؤتلفه نیایند و کارهای سیاسی نکند. پرسید چرا؟‌گفتم شما الان موقعیت خوبی پیدا کردید که مردم و به خصوص جوان‌ها را با عربی که زبان دین است، آشنا کنید.

اگر شما به عالم سیاست بیایید، مثل من می‌شوید.» یکبار آقای مهدی غیوران مرا برد به مسجد سراج که درس بدهم. روحانی مسجد هم آدم بدی نبود و استقبال کرد. قرار شد در شبستان مسجد درس بدهیم. یکی، دو هفته‌ای تدریس کردیم، بعد روحانی مسجد خبر شد که من در جریان منصور دستگیر شده بودم. یک شب رفتم مسجد که تدریس کنم، ‌دیدم تخته درسی را برداشته‌اند و به اتاقکی که طرف خیابان بود و معمولاً‌ مرده‌ها را در آنجا امانت می‌گذاشتند، برده‌اند. کف زمین هیچ چیز نداشت.

از خادم مسجد پرسیدم چرا تخته را گذاشتید اینجا؟ گفت: «آقا گفته‌اند شما که در شبستان درس می‌دهی، حواس نمازگزاران پرت می‌شود و نمازشان اشکال پیدا می‌کند.» گفتم: «اولاً که من بعد از نماز درس می‌دهم، ثانیاً بعد از نماز، آقایان منبر می‌روند. چطور آن موقع حواسشان پرت نمی‌شود.» گفت: «به هر حال آقا اینجور گفته.» آقای غیوران آمد و ناراحت شد. گفتم:‌ «با ناراحت شدن من و شما کار پیش نمی‌رود. همه شاگردها آمده و توی حیاط معطل مانده‌اند. برویم و کلاس را راه بیندازیم.» فوری رفتیم و چند تا گلیم جور کردیم و کف اتاق انداختیم و یک چیزی هم کشیدیم روی تابوت و تخته را گذاشتیم بالای آن و شروع کردیم به تدریس. دو هفته‌ای به این شکل کلاس برگزار شد که خیلی بهتر هم بود، چون یک اتاق محفوظ بود. بعد از دو هفته که رفتم در اتاق را قفل کرده و تخته را هم در حیاط گذاشته بود. روحانی مسجد سپرده بود که به من بگویند که نروم. او با مرحوم حاج آقا تقی خاموشی رفیق بود و ادعای انقلابی بودن هم می‌کرد، ولی در عین حال بسیار محتاط بود. حاج‌آقا تقی را فرستادیم سراغش و خلاصه معلوم شد که نمی‌شود به تدریس ادامه بدهم و طرف، حسابی می‌ترسد. به آقای رضایی گفتم که وضعیت شما هم اینطور خواهد شد. همه می‌ترسند و شما هم وظیفه‌ات این است که برای جوان‌ها کلاس بگذاری. به هر حال ایشان پذیرفت و جزوات خیلی خوبی هم داشت و گاهی تعداد ثبت‌نام‌کنندگان برای کلاس های ایشان به 600 نفر هم می‌رسید. ما در این جمع‌ها افرادمان را می‌فرستادیم و کسانی را که روحیه مبارزه داشتند، به میدان می‌کشاندیم و با توجه به توانایی‌های فرهنگی،‌ اقتصادی، سیاسی و امثالهم تقسیم و تربیتشان می‌کردیم. در صادقیه فیلم هم می‌گذاشتیم، نمایش می‌گذاشتیم، سرود می‌ساختیم و همه اینها باعث شد که مجموعه‌ای جدی از اینها سرچشمه گرفت و آقای سعیدی هم در مسجد موسی‌بن جعفر(ع) از اینها استفاده کرد. مثلاً اولین بخش خواهران که ما با مرحوم آسید علی آقای شاهچراغی، اولین امام جماعت حسینیه ارشاد، ارتباط برقرار کردیم، 10 ، 11 زن بیشتر در آن نبودند، افرادی مثل خام دباغ و مشکلات زیادی هم در این بخش داشتیم. قرار شد در مسجد سرکوچه امامزاده یحیی، بوذرجمهری آن موقع و 15 خرداد حالا، آموزش زنان را به صورت جدی راه‌اندازی کنیم. بعد مدرسه رفاه بود که داستان خودش را دارد و بعد هم مدرسه روشنگر. شهید سعیدی این خانم‌ها را در مسجد غیاثی جمع کرد و درس‌های بسیار خوبی را هم با اینها راه انداخت.

در مسئله جوان‌ها و امر به معروف و نهی از منکر، یک کار جدی کرد. در مورد ارتباطات کسبه و مردم کارهای خوبی کرد. در مورد درس و بحث وگفت‌وگو هم که بسیار فعال بود. در زمینه تبلیغ هم از بزرگانی چون مقام معظم رهبری، آقای هاشمی رفسنجانی، شهید باهنر، آقای امامی کاشانی و آقای مهدوی دعوت می‌کرد و با نهایت درایت، یک مجموعه‌ای را جور کرده بود. خودش هم آدم بسیار شجاع و با شهامتی بود، به همین علت دست‌پروده‌های او آدم قوی و شجاعی از آب در می‌آمدند، نمونه‌اش خانم دبّاغ است که بخشی از شجاعت و شهامتش را از ایشان سراغ دارد، بنابراین فعالیت‌هایی که در مسجد داشت در این راستا بود و بعد هم می‌خواست گسترده کند که نشد. در قم در جریان 15 خرداد مبارزه داشت، ولی در سال 45 که به تهران آمد، مسجد غیاثی را تبدیل به یک پایگاه کرد و بحمدالله این پایگاه بعد از شهادت ایشان همانطور ماند و خون ایشان، نیرو و قوت عجیبی به آنجا بخشید و تمام منطقه فعال شد.

شما به آموزش عربی اشاره کردید. خاطرات افراد مختلف نشان می‌دهد که شهید سعیدی به آموزش احکام به جوان‌ها خیلی اصرار داشته‌اند. به نظر نمی‌آید که این آموزش‌ها چندان رنگ و بوی مبارزه داشته باشد، ولی رژیم از همین‌ها هم خیلی عصبانی بود. علت مقابله با درس‌های عربی و احکام از طرف رژیم چه بود؟

اتفاقاً برعکس است. رژیم از اینکه کسی یک درس دینی ساده بدهد که نگرانی نداشت. این از این طرف درس دینی می‌داد و او هم از آن طرف، فساد ایجاد می‌کرد. اصل مسئله که توسط شهید مطهری و شهید بهشتی دنبال شد و پایه‌گذاری هم کردند، به شکلی بود که رژیم متوجه شده بود که یک حرکت بسیار آرام، اما عمیق و حساب شده، آغاز شده و این قضیه بود که رژیم را می‌ترساند. این احکامی که می‌گفتند، قبلاً که نبود، چون رساله‌ها اصلاً‌ فارسی نبودند و به عربی و فقهی بود و توده مردم نمی‌توانستند از آن استفاده کنند. مرحوم آیت‌الله بروجردی رحمهًْ‌الله علیه یک‌ «فروغ‌الاحکام» داشت که من الان در کتابخانه‌ام دارم. این را طلبه‌های درس خوانده هم به دلیل پیچیدگی و پر بودن از اصطلاحات فقهی، نمی‌فهمند چه رسد به مردم عادی، ولی در همان زمان آیت‌الله بهشتی و دیگران دنبال این قضیه بودند که احکام را به زبان ساده به مردم آموزش بدهند. حتی آقای بروجردی جرأت نکردند خودشان مستقیماً این کار را به عهده بگیرند، چون موج عظیمی برخاست. چند نفر مسئول شدند که احکام را به صورت فارسی در بیاورند و بعد آقای بروجردی دیدند و تأیید کردند که عمل به این رساله مجاز است. بعد از این قضیه موج عظیمی علیه طراحان این موضوع برخاست که شما می‌خواهید مردم را از مراجعه به روحانیت باز بدارید و هر کس در خانه‌اش توضیح‌المسائل داشته باشد و روحانیون منزوی بشوند. یکی از موارد مهم همین سخت بودن مباحث دینی، از جمله رساله بود. مثلاً برای ذبح شرعی حتی یک مرغ هم الفاظ دشواری را باید بیان می‌کردند. در نوجوانی که درس می‌خواندم تعلیمات دینی سخت‌ترین درس بود. شاید یکی از انگیزه‌های عمده من برای اینکه رفتم و عربی آسان را نوشتم، همین سخت بودن درس تعلیمات دینی بود که همه شاگردان زجر می‌کشیدند و نمره پایین می‌گرفتند، بنابراین این حرکت برای این شروع شد که اسلام به زبان مردمی و ساده بیان شود تا احکام با نظارت مجتهدین- و نه اینکه هر کس هرچه دلش می‌خواهد بگوید – به صورت آسان و گسترده درآید تا بشود در همه مساجد اینها را تدریس کنند. یکی از کارها هم این بود که با کتاب توضیح‌المسائل، احکام را بگویند. یکی از کارهای خوبی که در قم کردند، تهیه خلاصه‌الاحکام بود که وضعیت را سامان داد، یعنی مسائل مورد نیاز را دسته‌بندی کردند. مثلاً مسائل مربوط به زنان را که نباید برای مردها شرح داد یا بالعکس و اینها را جدا کردیم. اگر در یادداشت‌هایم بتوانم پیدا کنم، یادم هست که در آن زمان نوشته بودم احکام را اینقدر طولانی نگوییم، موارد کلان را بگوییم و اینها را نوشته‌ام،‌ مخصوصاً که برای نسل جوان تدریس می‌کردیم. اینها در واقع نوعی کار مبارزاتی بود و به همین دلیل هم رژیم حساسیت نشان می‌داد. آقای سعیدی هم یک مبارز متدین مسلمان شجاع را پرورش می‌داد. همین که من در زندان عربی درس می‌دادم، آنهایی که عربی یاد گرفتند و توانستند آیات قرآن را درست بخوانند و بفهمند، متوجه می‌شدند که منافقین برداشت‌های غلطی از آیات می‌کنند و نفاق آنها شکسته می‌شد. بنابراین این تدریس‌ها را در راستای مبارزه ببینید. اگر کسی مثلاً ‌در مسجد، جامع‌المقدمات درس می‌داد،‌کسی به او کاری نداشت، چون آن‌ وقت‌ها چهار سال طول می‌کشید تا آدم جامع‌المقدمات یاد بگیرد. کسی هم تاب نمی‌آورد. از صد نفر که می‌رفتند، دو نفر باقی نمی‌ماندند.

از رابطه آیت‌الله سعیدی با امام (ره) چه خاطره‌ای دارید؟

آیت‌الله سعیدی شاگرد امام بود و خودش هم گفته که من 14 سال شاگردی امام را کردم و به امام خیلی علاقه داشت. رابطه‌اش با امام رابطه استاد و شاگردی نبود. مرحوم استاد شهید مطهری هم به امام خیلی عشق می‌ورزید، روحی له الفداه می‌گفت، ولی حالت آقای سعیدی حالت خاصی بود و دقیقاً جذب امام بود. امام هم خیلی زیاد به آقای سعیدی علاقه داشت. لابد آن وصف را از زبان امام درباره شهید سعیدی شنیده‌اید که نوشته بودند «من از افرادی مثل شما آنقدر خوشم می‌آید که شاید نتوانم عواطف درونی را آنطور که باید، ابراز کنم. من قادر نیستم عواطف امثال شما را جواب بدهم.» این نکته بسیار جالبی است و نشان می‌دهد که این یک عشق و محبت دو طرفه است. آقای سعیدی یک روحانی بلند قد و موقر بود، اما در عین وقار و متانت بسیار شوخ و اهل طنز بود. بسیار هم حاضر جواب و سریع‌الانتقال بود. طوری انسان را تحت تأثیر قرار می‌داد که به وصف نمی‌آید. هر حرفی هم که می‌زد، معمولاً نکته‌ای را هم از امام بر آن می‌افزود.

آیا در جریان چاپ جزوات و کتاب‌های امام توسط ایشان بودید؟

آیت‌الله سعیدی یکی از کسانی بود که اینها را چاپ و پخش می‌کرد. سخنرانی‌های امام که از نجف آمد، مؤتلفه‌ آنها را تکثیر و پخش می‌کرد. من خودم نوار صحبت‌های ایشان را با ضبط صوت براونِ مهندس صابری که خیلی قوی بود و چند ضبط صوت دیگر، شب‌ها و در زیرزمین خانه ضبط می‌کردم که صدا بیرون نرود. آن روزها که دستگاه تکثیر نوار نبود. هرچند تا نوار که می‌خواستی ضبط کنی، باید چندین ضبط صوت می‌گذاشتی، با یکی پخش و با بقیه ضبط می‌کردی. در مورد کتاب ولایت فقیه، تنظیم سخنرانی‌ها و نوشتن آنها را به عهده آقای جلال‌الدین فارسی گذاشتند و کتاب حکومت اسلامی درست شد و اصل آن هم در خارج چاپ شده در ایران هم چاپ های متعدد و مخفی شد. یا گراور چاپ می‌کردند. اولین چیزهایی که آمد نوارهای امام بود.

حضور آیت‌الله سعیدی در مبارزات به چه شکل و تأثیرگذاری ایشان تا چه حد بود؟

حضور ایشان از آغاز نهضت امام (ره) شروع شد. بعضی از علما قبل از شروع نهضت هم فعالیت سیاسی داشتند، مثل مرحوم شهید بهشتی که در 30 تیر در اصفهان سخنرانی داشت و ایشان اصولاً روح مبارزه منطقی و با برنامه‌ای را داشتند. آقای مطهری هم همین طور. آقای سعیدی بعد از اینکه امام نهضتشان را شروع کردند وارد مبارزه شد، اما امثال آقای شجونی و شهید محلاتی از دوران فداییان اسلام در میدان مبارزه بودند. آقای سعیدی در ورود هم به آن معنا شهرت نداشت و بیشتر کارش هم در قم و نوشتن و تکثیر اعلامیه‌ها بود. آدم مسلط و شجاعی بود و اینها را چاپ می‌کرد. حتی اعلامیه ضد کنسرسیون امریکا را خودش به اسم حوزه علمیه قم زده، البته علتش هم این نبود که می‌خواست نام شخص را بگوید. بعضی از آقایان مثل ربانی شیرازی هم این کار را می‌کردند. ایشان کمتر از بقیه به شهرستان‌ها و از جمله آبادان می‌رفت، ولی هر جا می‌رفت، طوفان به پا می‌کرد و از عهده‌اش برنمی‌آمدند، چون صریح‌اللهجه و قوی بود. دستگیری‌‌های مکرر، هم او را نزد مردم مشهور کرد و هم برای ساواک و بنابراین در اسناد ساواک این قضایا آمده است. در سال 44 بود که ایشان احساس کرد باید به شکل فعال‌تری وارد میدان مبارزه شود و به محله غیاثی آمد که مردمش نسبت به میدان خراسان و خیابان لرزاده که محله مذهبی نشین بود، چندان مذهبی نبودند و مردمش تازه وارد بودند. حضور آقای سعیدی در خیابان غیاثی، پایگاه عظیمی را برای نیروهای مبارز ایجاد کرد که ثمرات ارزشمندی داشت. البته ایشان بیش از پنج سال نتوانست در آنجا فعالیت کند و بعد هم به شهادت رسید که شهادتش موجب حیات جاودانه‌اش بود. آیت‌الله سعیدی با برنامه کار می‌کرد و ابداً پراکنده کار نبود. بعضی‌ها هستند که خیلی کار می‌کنند، اما کارهایشان پراکنده است. بعضی‌ها روی برنامه کار می‌کنند. ایشان وقتی به منطقه غیاثی آمد، پایگاه مدرسه‌اش را روی برنامه ایجاد کرد. منطقه‌ای که انتخاب کرد در جایی بود که بتواند رشد داشته باشد. موقعی که کار فرهنگی کرد برای این بود که بتواند نیروهای جوان آنجا را جمع کند و بتواند در هر خانه‌ای پشتوانه داشته باشد، به همین علت موفق شد، محله را آباد کرد، یعنی سرمایه‌گذاری‌اش روی محله بود. گروه‌های امر به معروفی که تشکیل داد، یک کار برنامه‌ریزی شده و سازماندهی شده بود. گروه‌های تبلیغاتی، آموزشی و خواهران که تشکیل داده بود، یک سازمان هیئتی و تشکیلاتی داشت. در کنار همه اینها، ارتباط ایشان با جامعه روحانیت، یک ارتباط مستمر و مداوم بود. ایشان در این عرصه هم کار منسجم و حساب شده می‌کرد. در مبارزه هم کار تشکیلاتی می‌کرد، در نهضت آزادی‌ها می‌جوشید، ارتباط داشت، ولی آنها را مبارز سیاسی می‌دانست، اما از نظر مبارزه تشکیلاتی دینی و مذهبی، طبعاً با هیئت مؤتلفه ارتباط جدی داشت. البته عضو تشکیلات مؤتلفه نبود، مثل شهید محلاتی که با مؤتلفه‌ای‌ها قاطی بود، اما عضو مؤتلفه نبود، اما با عناصر مؤتلفه، از جمله شهید اندرزگو ارتباط جدی داشت، چون روحیه‌اش هم به آن دیدگاه می‌خورد. نمی‌دانم با آقای رفیقدوست هم در ارتباط بود یا نه، ولی با اندرزگو می‌دانم که ارتباط داشت و به او کمک می‌کرد و حتی نیرو به او معرفی می‌کرد. در رفت و آمدهای داخل و خارج کشور با او همراهی می‌کرد و از آنجا که در خوزستان و به خصوص آبادان زیاد کار کرده بود، می‌توانست به شهید اندرزگو کمک کند که رابطه‌های خوبی را برای او پیدا کند. در مورد معرفی افراد به تشکیلات مؤتلفه هم دوستان از او کمک می‌گرفتند. نمی‌دانم آقای مرآتی با ایشان ارتباط داشته یا نه، ولی معمولاً این تیپ‌ها با او ارتباط جدی داشتند، به همین دلیل در اسناد ساواک، ارتباط آیت‌الله سعیدی با مؤتلفه آمده است.

من معمولاً تا هنگامی که ارتباط کاملاً محکم شود، وارد صحنه نمی‌شدم وتقیّه را به شدت رعایت می‌کردم، طوری که وقتی در سال 54، دستگیرم کردند و به زندان قصر بردند، آقای دوزدوزانی می‌گفت باورم نمی شد که تو با آن همه مراقبتی که می‌کردی دستگیر بشوی. گفتم به هر صورت قسمت این بوده که دستگیر شوم. به همین علت، دستگیر هم که شدم، با وجود گستردگی کاری که از سازمان مجاهدین خلق تا گروه ابوذر داشتم، هیچ چیزی از من لو نرفت. هنگامی که من به این نتیجه رسیدم که ایشان پایگاهی محکمی است و می‌شود به او اعتماد کرد، کارمان را با هم شروع کردیم و آغاز کارمان با هم بود. این بحثی که شما در اسناد ساواک می‌بینید که نوشته آیت‌الله سعیدی دارد یک هیئت راه می‌اندازد، دنباله همان بحث‌های آزادی است که بعد از یکی از مراسم عزاداری داشتیم که می‌گفت باید همان هیئت‌های 10 نفره خمینی را فعال‌تر کنیم.

در اسناد ساواک آمده که ایشان می‌خواست حزب خمینیسم راه بیندازد. همین موضوع است؟

بله، قضیه این نبود که می‌خواست حزب خمینیسم راه بیندازد، بلکه منظور همان هیئت‌های ده نفره خمینی بود. شبی که این حرف را زد، او را به شبکه تشکیلاتی مؤتلفه وصل نکردیم، چون نمی‌دانستیم که چقدر روی این حرف ایستاده و ما در ارتباط با تشکیلات مؤتلفه به قدری دقیق و محتاط عمل می‌‌کردیم که شما می‌بینید تا آخرین مرحله، مؤتلفه برای ساواک لو نرفته است، در حالی که اعضای مؤتلفه را مکرر دستگیر می‌کردند و شکنجه‌های مهیبی می‌دادند، ولی بالاخره نه آگاهی شهربانی از زمان رضاشاه تجربه آموخته شاه و نه ساواک توانست در بیاورد که ته قضیه مؤتلفه چیست که من در کتاب هیئت‌های موتلفه اسلامی شبکه ساواک را گراور کرده‌ام که چقدر از این موضوع بی‌خبر بوده است. بعد هم که دستگیر شدیم تا سال 57، هیچکس نتوانست بفهمد که مؤتلفه چه کاره است. ژنرال هایزر و دیگران در کتاب خاطراتشان نوشته‌اند که گروه‌ها و شبکه‌هایی بزرگ‌ترین جنگ‌های روانی را علیه ما به راه می‌اندازند، ولی ما نمی‌دانیم اینها چه کسانی هستند. به هر صورت ایشان اهل «ایسم» و این حرف‌ها نبود و منظور همان هیئت‌های 10 نفره است. در مبارزه هر چند انسان بسیار شجاعی بود، اما مراقبت‌های لازم برای مبارزه را داشت، مثلاً وقتی به کویت رفت و در آنجا سخنرانی‌های مفصلی کرد، موقعی که می‌خواست به ایران برگردد با قیافه عادی‌اش نیامد و حتی اسم خودش را عوض کرد. در اینجور جاها عبا و عمامه را برمی‌داشت و بی سر و صدا می‌رفت، بعضی جاها هم با عبا و عمامه می‌رفت. آقای منتظری در خاطراتش می‌گوید آمده بود تبعید که مرا ببیند، نگهبان آنجا پرسیده بود: «شما که هستید؟» ‌و شهید سعیدی با لحن محکم و قاطعی گفته بود: «شما حضرت آیت‌الله آقای سید محمدرضای خراسانی را نمی‌شناسید؟» طرف هم ترسیده بود و گفته بود بفرمایید. آدم بسیار جالبی بود.

در اسناد ساواک از ایشان جزوات مختلفی باقی مانده است. شما چقدر در جریان هستید که این جزوات به چه منظور و با چه اهدافی تولید می‌شدند و چه محتوایی داشتند؟

همه جور جزواتی داشت. ایشان در کارهایش آدم دست به نقدی بود. بعضی از نوشته‌ها از نظر درسی پخته و بعضی‌ها هم همین جوری بود. جزوه «ای انسان خود را دودکش نکن» را علیه سیگار نوشته. جزوه کوچکی است که من در کتابخانه‌ام دارم و روی آن نوشته: «ر-و-ح-...» که منظورش روح‌الله خمینی بود. این را پخش می‌کرد. مأمورین که می‌گرفتند، اول نمی‌فهمیدند که چیست و خیال می‌کردند این را هم مثلاً برای سیگار نوشته، بد می‌دیدند که داخل جزوه، حرف‌هایش را زده است و اسم امام را هم روی جزوه می‌گذاشت.

گویا بر عروه‌الوثقی حاشیه‌ای زده که بیشتر حوزوی است، یک بخش هم جزوات مبارزاتی بوده است.

در صحبت‌‌هایتان بارها به شجاعت ایشان اشاره کردید. به نظر شما ریشه شجاعت ایشان چه بود؟

تقوا، انسان با تقوایی بود که فقط در فکر خدا و انجام تکلیف شرعی‌اش بود و انسان که با خدا پیوند می‌زند، ترس ندارد. تهور و جسارت غیر از شجاعت است. تهور و جسارت یعنی خارج از منطق کار کردن، ولی ایشان شجاع بود، برای همین وقتی منبر می‌رفت، طوری حرف می‌زد که رژیم نتواند او را دستگیر کند، ولی در عین حال حرفش را هم بزند. مثلاً‌ در روز چها


تاریخ: شنبه 21 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط arman

 

 
سایت بالاترین: «هوش و ذکاوت کاربران معمولی بالاترین صد برابر بیشتر از خبره هایی مانند نوری زاده است.»

 

 
سایت بالاترین با اشاره به عدم هوش و ذکاوت نوری زاده در تحلیل خود نوشت:«یک سال پیش باز هم به سناریوی تکراری نوری‌زاده برخوردیم که با آب و تاب خبری دروغ را پخش می کرد که انگار همین الان مجتبی خامنه‌ای از داخل بیت این خبر را به او داده است.»
بالاترین اضافه کرد: «بله عزیزان بعضی‌ از ما دوباره گول حرف‌های بی‌اساس نوری زاده را خوردیم و به "مدحی اطلاعاتی" اعتماد کردیم.»
بالاترین تأکید کرد: «باز جای خوش حالیش باقیست که کاربرهای بالاترین تمام سعی‌ و تلاش خود را برای نشان دادن واقعیت انجام دادند.»
یکی از کاربران این سایت نیز خطاب به نوری زاده آورده است: «نوری‌زاده من به شخصه دیگر به هیچ وجه به تو اعتماد نخواهم کرد.»
گفتنی است، سایت بالاترین با اشاره به افشاگری محمد رضا مدحی از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مورد اپوزیسیون نوشت: « در آستانه 22 خرداد ماجرای مدحی را بایکوت خبری می کنیم.»
یکی دیگر از کاربران این سایت اضافه کرد: ««ما بچه های جنبش سبز قول می دهیم گندهای خود را بایکوت کنیم.»
گفتنی است محمدرضا مدحی از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که پس از برنامه ریزی های دقیق موفق به نفوذ به شبکۀ ضدانقلاب خارج نشین شده و در این نفوذ اطلاعات دقیقی را از نحوۀ عملکرد این شبکه ها، منابع مالی آنان و سرشاخه های ارتباطی آن ها به دست آورد.
مدحی همچنین با برخی مقامات آمریکایی و همچنین نمایندگان سرویس‌های جاسوسی انگلیس و فرانسه دیدارهای متعدد داشت و آنها از وی خواسته بودند که با ایجاد ارتباط گسترده با سران فتنه در داخل کشور و جذب نیرو از بدنه دستگاه‌ها و نهادهای مختلف نظام و ایجاد یک شبکه منسجم پروژه دولت در تبعید و براندازی نظام اسلامی را عملیاتی کند.
علیرضا نوری زاده که عنوان پرطمطراق کارشناس رسانه های اپوزیسیون را یدک می کشد و سعی زیادی کرده تا خود را در جمع ضد انقلاب و فتنه سبز به عنوان مغز سیاسی معرفی کند، مدتی قبل با آب و تاب فراوان از پیوستن یکی از فرماندهان اطلاعاتی جمهوری اسلامی به اپوزیسیون خبر داده و دروغ های زیادی را علیه نظام اسلامی به نقل از او منتشر کرد.

 

 
 

 

پخش مستند «الماسی برای فریب» که گوشه های نفوذ سیستم اطلاعاتی جمهوری اسلامی در عمق محافل ضدانقلاب مقیم اروپا و آمریکا را به تصویر کشیده، باعث یک زلزله تمام عیار در این محافل شده است.
این محافل با حمله شدید به عناصر مرتبط با رضا مدحی طی دو سال گذشته، از خود پرسیده اند نفر بعدی که به ایران می گریزد و از اندرونی اپوزیسیون خبر می برد چه کسی خواهد بود؟ رجب مزروعی؟ اردشیر امیر ارجمند؟ مجتبی واحدی؟ محسن مخملباف یا...؟ آنچه می خوانید گزیده ای از این بازتاب هاست که در عین حال ابعادی از ضربه وارده به ضد انقلاب را روایت می کند.
سایت صهیونیستی بالاترین در واکنشی نوشت: رضا مدحی که خود را به گروه های اپوزیسیون نزدیک کرده بود، به تازگی سر از تهران درآورده است. او خود را تاجر الماس معرفی کرد و با هدف نزدیک شدن به اپوزیسیون، گره جنبش جمع یاران را راه اندازی کرده به افرادی مانند امیرحسین جهانشاهی، نوری زاده، خوانساری، مخملباف، عبدالله مهتدی و دهها نفر دیگر نزدیک شده بود. او همچنین تلاش کرده بود تعدادی از روزنامه نگاران را در خارج بخرد.
بالاترین در مطلب دیگری کنترل خود را از دست داده و می نویسد: کدام خری این مدحی را جذب کرد؟ بارها به رفقای دوروبر می گفتیم جو زده عمل نکنیم تا رو دست نخوریم. واقعا برای برخی دوستان مقیم خارج متأسفیم که کلی ادعا دارند ولی فقط آبروی اپوزیسیون را می برند. ای نوری زاده خائن! امروز می فهمیم که اپوزیسیون خارج واقعا هیچ است.
پایگاه اینترنتی ایران گلوبال نیز در واکنشی قابل تأمل نوشت: «استهزای فریب خوردگانی که خام مأمور وزارت اطلاعات شده بودند و می پنداشتند مشغول برپا ساختن «دولت در تبعید»اند، زمانی براه می افتد که در پی همایش سکولارهای سبز در تورنتو می رویم تا مقدمات «همایشی ممکن» را براه بیاندازیم و این نخستین باری نیست که این آقایان به نام اپوزیسیون ایرانی در پروژه سازی های خود همه مبارزات و امید برای دست یازی به آزادی را به سخره می گیرند سال هاست که همین مافیا با تسلط اش بر رسانه ها در خیال و رویای بهره وری های شخصی، جنبش سیاسی اپوزیسیون را بازیچه خود قرار داده اند. وجود اینها چیزی جز توهین به اپوزیسیون نیست».
این پایگاه ضدانقلابی می افزاید: امروز با بر ملا شدن چنین گندابی می توان به عمق فاجعه حضور این مافیا در زندگی سیاسی اپوزیسیون پی برد. می توان به نقش آفرینی شان در رسانه های فارسی زبان در تایید و انکار این و آن جریان اندیشید و دریافت که سی و دو سال دکان های دونبشه سیاست و اندیشه چه زخم هایی بر پیکر اپوزیسیون فرود آورده اند. این رویداد خیانتی بزرگ بود.
اما بخوانید از پایگاه اینترنتی خودنویس که می پرسد پس از غافلگیری اخیر، در نوبت بعدی باید منتظر سورپرایز کدام یک از افراد دیگری بود که خود را به عنوان اپوزیسیون در اروپا و آمریکا جا زده اند؛ «بر مدحی ها سرزنشی وارد نیست که آنها براساس مأموریت جمهوری اسلامی، انجام وظیفه می کنند اما سوالات بسیاری درباره مداحان مدحی ها وجود دارد. دو سال است که فریاد می زنیم و می نویسیم این جماعت که با چپاول سرمایه های مردم ایران در خارج کشور آشیانه گزیده و مدام به نام مردم ایران در رسانه ها و توسط به اصطلاح مفسرین خبری و سیاسی تبلیغ شده و جنبش سبز را ملک مشاع خویش می دانند به هیچ عنوان قابل اعتماد نیستند و نباید به زنده و مرده این عناصر اعتماد کرد. هرچه ما بیشتر نوشتیم بیشتر متهم به تفرقه گشتیم. بی پرده از آقای نوری زاده که مدعی بود با بدنه سپاه ارتباط دارد و مدحی به او اطلاعات می دهد، می پرسیم در برابر این رسوایی چه پاسخی دارید؟ مورد مشکوک مشابه سناریوی کمپین سفارت سبز توسط حیدری کنسول ایران در نروژ است. ارتباط حیدری با جهانشاهی و مدحی چه می تواند باشد؟»
«خودنویس» اضافه کرد: اینک باید از آقای نوری زاده پرسید که این جریان نفوذی تا کجا می تواند در میان اپوزیسیون پیش رفته باشد و چه تضمینی وجود دارد که فردا، آقایان امیرارجمند و یا واحدی و مزروعی در صداوسیمای جمهوری اسلامی آفتابی نشوند؟ آیا وقت آن نرسیده است دست وابستگان رژیم همچون مدحی و مداحان آنها و کسانی که سعی در ارتباط گرفتن با آنها براساس منافع شخصی می نمایند، از میان اپوزیسیون جنبش سبز کوتاه شود؟
سایت اپوزیسیونی «رادیو کوچه» یکی دیگر از رسانه های ضدانقلابی بود که با عصبانیت نوشت: آنچه در الماس فریب مشهود است اینکه بخشی از اپوزیسیون خارج کشور عملکرد بسیار ضعیفی در این ماجرا داشته و آثار و نتایج بسیار زیانباری را متوجه اپوزیسیون خواهد کرد. با پخش این فیلم، اطلاعیه اخیر وزارت اطلاعات مبنی بر دستگیری 30 جاسوس آمریکا و متلاشی کردن یک شبکه پیچیده جاسوسی و خرابکاری وابسته به سازمان سیا معنای بیشتری پیدا می کند. متاسفانه در اثر سهل انگاری برخی اعضای اپوزیسیون در همکاری با مدحی و گروه یاران بی شماری از افرادی که در داخل ریسک همکاری با خارج را پذیرفته بودند، در معرض خطر دستگیری و حتی اعدام قرار گرفته اند. از سوی دیگر فراموش نکنیم که به قول معروف با «تو زرد از آب درآمدن» فردی که خودش و گروه خیالی اش دو سال تمام سوژه اپوزیسیون بوده، انتشار خبرها، تحلیل ها و اظهارات جعلی و بی اساسش ضربه ای سخت بر پیکر اعتماد به جنبش وارد خواهد آورد که بازسازی آن کار آسانی نخواهد بود. این اتفاق شاید زنگ خطری را برای کنشگران و مبارزان و اعضای اپوزیسیون خارج از کشور به صدا درآورده باشد تا به این راحتی فریب هرکسی را نخورده و به قیمت اضافه کردن یک فرد به جمع مخالفان رژیم با آبرو و جان و امنیت مخالفان بی شماری بازی نکنند.
در همین حال سایت بالاترین در نوشته دیگری با نگرانی پرسیده است: نوری زاده ادعا می کرد که مدحی 13سال منبع او بوده اما حالا همین فرد سرباز گمنام رژیم از آب درآمده است. به راستی چرا و با چه انگیزه ای علیرضا نوری زاده وی را برای اولین بار به عنوان مبارز در رسانه ها به مردم معرفی کرد؟ بعد از علیرضا مدحی چه کسان دیگری به تهران خواهند رفت؟ محسن مخملباف و علیرضا نوری زاده و امیرعباس فخرآور و محمدی؟ کدام یک؟ همین نوری زاده و تلویزیون کانال یک بودند که مدحی چماقدار رژیم را تطهیر می کردند و او را به عنوان مبارز و... معرفی می کردند، خود نوری زاده هم از مدتها پیش توسط اربابان مدحی خریداری شده و در زمان شاه هم برای ساواک کار می کرد، نوری زاده عاشق کارکردن برای سرویس های اطلاعاتی است.
این رسانه وابسته به اپوزیسیون پرسیده است: این بابارو چه جوری به ایران برگردانده اند؟ نوری زاده آدم شهرت طلبی است که به هر دست و پازدنی است می خواهد خود را شخص مهمی معرفی کند و این هم سرانجام کارش.
وبلاگ «یار دبستانی» از همکاران شبکه بالاترین نیز این گونه نوشته که؛ آشنایی من با مدحی 7 ماه قبل در یکی از مسنجرها بود. مدحی با کمال صراحت ادعا کرده بود جمهوری اسلامی تا 3 ماه دیگر سقوط خواهد کرد. وقتی این را گفت دیگر مطمئن شدم که کلکی در کار اوست(!)
در این میان بخوانید از امیرفرشاد ابراهیمی که همین چند ماه پیش تهدید کرده بود به ایران بازمی گردد و همه پته اپوزیسیون کلاهبردار را روی آب می ریزد. او اکنون می نویسد؛ بسیاری از همان ابتدا با تردید به سخنان مدحی می نگریستند و بسیاری متعجب از اینکه چطور فردی که به گفته خود از دل نظام آمده، هنوز از گرد راه نرسیده، این چنین مطرح می شود و دربستر حوادث ملتهب قرار گرفته است. اما هرچه بود اکنون وی در تهران است.
ابراهیمی می نویسد: بی شک اولین کسانی که تریبون های اطلاع رسانی خود را آن هم در حد وسیع و گسترده و مداوم در اختیار این فرد معلوم الحال گذاشته و از او یک «قهرمان ملی» و «سردار تواب» ساختند باید پاسخگو باشند. جواب ناامید کردن آنهایی که ساعتها می نشستند پای رادیوها و تلویزیونها و برنامه های هیجانی وی را می دیدند و به سقوط جمهوری اسلامی امیدوار می شدند را چه کسی اکنون باید بدهد؟

 

 
 
یک عضو بدنام حلقه انحرافی که پیش از این به دلالی در دانشگاه آزاد می پرداخت، اکنون نقش مشابهی را برای حلقه مذکور ایفا می کند.
 نامبرده اخیرا با سوء استفاده از برخی ناهماهنگی ها در جریان ادغام وزارتخانه ها و خلأ پیش آمده، از طرف حلقه انحرافی مامور شده تا مدیران چند شرکت را احضار نموده و با آنها برای نقش آفرینی در انتخابات اتمام حجت کند. این فرد که ظاهرا پیش از این قرار بوده با ایرانیان مقیم خارج ارتباط بگیرد، اکنون مدیران چند شرکت را بدون هیچ وجاهت حقوقی و قانونی احضار کرده و تذکر داده که اگر به نفع حلقه متبوع وی نتوانند در انتخابات- به شکل منطقه ای و استانی- نقش آفرینی کنند، باید با جایگاه مدیریتی خود خداحافظی کنند! وی حتی تهدید کرده که در صورت عدم تحرک کافی، افراد جایگزین هم مشخص شده اند.
یکی دیگر از افراد موثر در جریان نفوذی نیز که عمدتا در حوزه صنعت فعالیت می کند، به رایزنی با مدیران صنعتی پرداخته و از آنها می خواهد تمام ظرفیت خود را برای جذب رای به ویژه در شهرهای کوچک از طریق ارائه تسهیلات به نام فرد مورد حمایت این جریان به کار بگیرند.
به دلیل تغییرات در راس سه وزارتخانه مهم رفاه، صنایع و نفت که شرکتهای زیرمجموعه زیادی نیز در زیرمجموعه این وزارتخانه ها قرار دارد، جریان نفوذی با سوء استفاده از اشراف نداشتن سرپرستان وزارتخانه ها، در حال نفوذ دادن مهره های وابسته به خود است.

 
علیرضا خمسه می​گوید که کار جدی اش را در زمینه بازیگری​ با تعارفی که مهدی هاشمی به او زده شروع کرده​است. 

وی گفت:«من رشته روانشناسی را انتخاب کرده بودم و در دانشگاه ملی یعنی دانشگاه شهید بهشتی فعلی درس می​خواندم. مهدی هاشمی مربی تئاتر آن دانشگاه بود و گروهی را به عنوان علاقه​مندان تئاتر در آنجا دور هم جمع کرده بود . خب من هم رفتم سمت آن​ها و گفتم می​خواهم با شما کار کنم.»

 خمسه افزود:«حدود سال‌های ۵۳ و ۵۴ بود. در آن گروه گلاب آدینه و مدیا کاشیگر و تعداد دیگری از بچه​ها بودند. مهدی هاشمی از من تست گرفت و به من گفت تو به درد یک گروه دانشجویی نمی​خوری، بیا و توی گروه تئاتر ما (پیاده) که یک گروه حرفه​ای بود، کار کن.»

این بازیگر اظهار داشت:« خب، این تعارف خیلی خوبی بود و همان سال داشتند نمایش «داستانی نه تازه» را کار می​کردند که خانم سوسن تسلیمی هم در آن بازی می​کرد. یک نقش کوچکی هم به من دادند. شاید نقدهایش را هنوز داشته باشم. در آن نقش من هیچ کلامی نداشتم. جوان چلاقی بود که عاشق سوسن تسلیمی بود و همه جا دنبال او راه می​افتاد. هیچ چیزی هم نمی‌گفت، ولی جالب بود خیلی‌‌ها به من می گفتند چقدر خوب بازی می​کنی و من فکر می​کردم من که اصلا بازی نمی​کنم. چون آن وقت‌ها فکر می​کردند بازیگرهای خوب بازیگرهایی هستند که مونولوگ بلند بگویند.»

 

 
 
کارگردان این فیلم در مورد موضوع فیلم "قلاده‌های طلا" عنوان کرده است داستان این فیلم هیچ ربطی به ماجرای ندا آقاسلطان ندارد.


فیلمبرداری این فیلم که از آن به عنوان یکی از سیاسی ترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران نامبرده می شود اول خردادماه آغاز شده و تاکنون بازیگران آن در لوکیشن‌های مختلفی جلوی دوربین رفته اند.

بنابراین گزارش، این فیلم که درباره حوادث پس از انتخابات ساخته می شود با این جملات آغاز می‌شود:

هر ایرانی یک رأی
و ما یک ملت‌ایم
به مثابه یک تن
چو ایران نباشد تن ما مباد

گفتنی است ابوالقاسم طالبی کارگردان "قلاده های طلا" قبل از نگارش این فیلمنامه، تحقیقات وسیعی را در گفتگو با کاندیداهای ریاست جمهوری دوره دهم برای به تصویر کشیدن واقعی حوادث پس از انتخابات انجام داده است.

عوامل سازنده "قلاده‌های طلا" عبارتند از: نویسنده و کارگردان: ابوالقاسم طالبی/ تهیه‌کننده: محمد خزاعی/ مدیر فیلمبرداری: امیر کریمی/ طراح چهره‌پردازی: محمدرضا قومی/ طراح صحنه: غفار رضایی/ طراح لباس: سارا خالدی/ مجری ساخت دکور: محمد معصومی/ صدابردار همزمان: عباس رستگارپور/ برنامه‌ریز، دستیار اول کارگردان و مدیر جلوه‌های میدانی: عباس شوقی/ مدیر جلوه‌های ویژه رایانه‌ای: بابک میر فرحناک/ عکاس و تصویربردار پشت صحنه: کوروش پیرو / دستیار کارگردان: مسعود منصوری، مسعود جیرانی/ منشی صحنه: یاسمن کفایتی
بازیگران: امین حیایی، مریلا زارعی، محمدرضا شریفی‌نیا، حمیدرضا پگاه، علی رام نورایی، نیلوفر خوش‌خلق، دکتر محمود عزیزی، حسین سحرخیز، اکبر سنگی، مهدی صبایی، کیانوش گرامی، بهادر زمانی، ونوس مجلسی، داریوش اسدزاده، پوراندخت مهیمن، اکبر پاکزاد، حامد بسیاری، عباس شوقی، مجید معافی، عاطفه منصوری، داود مقدادی، محسن امیری، حمیدرضا رسولی، طناز دهقان، علی اصغر طبسی، مجید رسولیان، سیاوش اکبری صفت، محمدرضا شکریان، ساینا بازرگان، مژگان ترانه، ستاره صفی‌خانی، اسماعیل زن و گل گیاه، مریم آرادیش، هلیا امامی، سعید علیپور، مهناز مرتضایی و ...

 
 

 


 آمریکا اکنون با حکومتی مستحکم در ایران روبرو است.



شبکه سی ان ان با اذعان بر اینکه آمریکا نتوانست از اختلافات اخیر مسئولان در ایران بهره ای ببرد، گزارش داد: «به خاطر هم فکری مسئولان جمهوری اسلامی، آمریکا اکنون با حکومتی مستحکم در ایران روبرو است و این برای آمریکا خوب نیست».

به گزارش سی ان ان، «یکی از کارمندان اسبق سیا که تحلیلگر مسائل سیاسی هم هست بر این باور است که ارتباط های محکمی در حکومت ایران وجود دارد و آمریکا نتوانسته از اختلافات اخیر بین مسئولان جمهوری اسلامی بهره ای ببرد».

در ادامه این گزارش آمده است: «به خاطر هم فکری مسئولان جمهوری اسلامی، آمریکا اکنون با حکومتی مستحکم در ایران روبرو است و این برای آمریکا خوب نیست».
سی ان ان افزود: «اختلافات اخیر بین مسئولان ایران واقعیتی بود که اتفاق افتاد اما اکنون روابط آنها بهبود یافته و ایران قدرتمندتر هم شده است».

 
 وزیر اطلاعات از دستگیری یک جاسوس که با همکاری آمریکا به‌ دنبال تشکیل شبکه اجتماعی برای ایجاد اغتشاش در ایام انتخابات مجلس با هزینه میلیون ها دلار بود، خبر داد. ساعاتی پیش حجت‌الاسلام والمسلمین حیدر مصلحی در جمع نخبگان شهرستان ری در مسجد خاتم‌النبین (ص) شهرری با اشاره به مباحث داخلی کشور گفت: امروز یکی از وظایف بزرگ و جدی مقابله با دشمن است که طراحی‌های زیادی برای ضربه‌زدن به نظام دارند. وزیر اطلاعات از دستگیری یک جاسوس که با همکاری آمریکا به‌ دنبال تشکیل شبکه اجتماعی برای ایجاد اغتشاش در ایام انتخابات مجلس بود، خبر داد و افزود: توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) جاسوسی دستگیر شد که از یکی از کشورهای همسایه به ایران آمده بود و آمریکایی‌ها می‌خواستند میلیون‌ها دلار هزینه کنند که همان شبکه اجتماعی انتخابات قبلی را برای انتخابات مجلس ایجاد کنند. وی در ادامه با تاکید بر اینکه آمریکا از توطئه در قبال ایران دست نکشیده است،

 
 
این زن و دختر جوانی که در آن کوچه همسایه شماست و هر روز و هر ساعت روسری‌اش عقب‌تر می‌رود و مویش پریشان‌تر و لباسش تنگ‌تر می‌شود، از هر درنده‌ای و از هر گزنده‌ای برای ناموس و جوان تو آسیبش بیشتر است؛ چرا بی تفاوتی؟ این‌ها توهین نیست، این‌ها بیان واقعیت است و این واقعیت‌ها وجود دارد.
امام جمعه مشهد گفت: نباید مسوولان در برابر توسعه بی‌حجابی و بدحجابی بی‌تفاوت باشند.

آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی در خطبه‌های نماز جمعه این هفته مشهد در محل رواق امام خمینی(ره) حرم مطهر افزود: مسوولان نباید در برابر توسعه بی‌حجابی و بدحجابی بی‌تفاوت باشند؛ الان هر روز که می‌گذرد در خیابان‌های این شهر و سایر شهرها، توسعه بی‌حجابی می بینیم و در عین حال همه بی‌تفاوتند، جریان‌های مدیریتی بی‌تفاوتند، مردم هم بی‌تفاوتند.

وی ادامه داد: برادرم! خواهرم! اگر در کوچه و محله شما، یک درنده یا گزنده پیدا شود، شما نمی‌گذاری بچه‌ات از خانه بیرون برود که نکند این گزنده و درنده به او آسیب بزند. عزیز من! این زن و دختر جوانی که در آن کوچه همسایه شماست و هر روز و هر ساعت روسری‌اش عقب‌تر می‌رود و مویش پریشان‌تر و لباسش تنگ‌تر می‌شود، از هر درنده‌ای و از هر گزنده‌ای برای ناموس و جوان تو آسیبش بیشتر است؛ چرا بی تفاوتی؟ این‌ها توهین نیست، این‌ها بیان واقعیت است و این واقعیت‌ها وجود دارد.

وی خاطرنشان کرد: دختر خانمی که یاد گرفته در کوچه و خیابان سوار دوچرخه شود، این دوچرخه را که با لباس گشاد و مقنعه که سوار نمی‌شود، او با لباس کوتاه و تنگ سوار این دوچرخه می‌شود و لباس کوتاه و تنگ این دختر روی زین دوچرخه با ایمان پسر جوان تو چه می‌کند؟ اصلا در خیابان و کوچه شهر امام رضا(ع) چه کسی اجازه داده زن‌ها و دخترها سوار دوچرخه شوند؟ این دوچرخه‎سواری را چه کسی راه انداخته است؟ چرا مردم و مسوولان و دستگاه‌های امنیت اجتماعی و پیشگیری از جرم در مقابل دوچرخه‌سواری زن‌ها و دخترها بی‌تفاوتند؟ آخر این دوچرخه سواری دختر و زن عارضه دارد.

امام جمعه مشهد تصریح کرد: نشستن روی دوچرخه برای دختر و زن حرام نیست. یک دختر خانم در خانه خودش، در را ببندد و توی حیاط خانه‌اش 10 ساعت هم دوچرخه‌سواری کند حرام نیست، اما وقتی این دختر خانم بیاید توی کوچه و با لباس دوچرخه‌سواری، سوار دوچرخه شود، آن لباس و آن حرکت، عارضه فساد و منکر و فحشا برای جامعه دارد. چطور دستگاه‌ها بی‌تفاوتند و اصلا چه کسی اجازه داده است؟ چرا جلوی این را نمی‌گیرند؟ حالا در هر خرابه‌ای، هر کثافتی صورت می‌گیرد، ولی چرا در شهر امام‌رضا (ع)؟ برادران! خواهران! مدیران! مسوولان! شب اول قبر امام(ره) گریبان شما را می‌گیرد و می‌گوید من آمدم، یک عده هم به پیروی من آمدند، خون دادند، جان دادند، بچه دادند و این مکتب را تاسیس کردند و این نظام را به وجود آوردند ولی شما در مقابل بعد معنویت این نظام بی‌تفاوت بودید. مسوولیت را گردن گرفتید اما انجام ندادید، مدیریت عهده‌دار شدید ولی در مقابل پیغمبر اسلام و قرآن به تکلیفتان عمل نکردید.

وی ادامه داد: در ابتدای هفته، در مراسم باشکوه یاد امام بزرگوارمان در مرقد مطهر آن امام راحل، مقام معظم رهبری نکاتی را بیان کردند. نکاتی که در موقعیت‌های گوناگون در بیانات مقام معظم رهبری گفته می‌شود، نکاتی جامع و گسترده است و در تحلیل و بازخوانی، باید از درون کلام خط ساز این بزرگوار استخراج شده و مورد بحث قرار بگیرد. در ابتدای سخن در تحلیل شخصیت امام فرمودند که "امام خمینی(ره) صاحب مکتب بود و مهم مکتب امام است"؛ دقیقا نکته‌ای که بنده هم به همین مناسبت در هفته گذشته عرض کردم، برای ما شخصیت جریانی امام(ره) مطرح است.

وی با بیان اینکه بنا بر صحبت‌های مقام معظم رهبری مکتب امام دارای سه بعد اللهیت، معنویت و عدالت بود، افزود: بعد الّلهیت مکتب امام، تاسیس نظام جمهوری اسلامی است و تفهیم استقلال و خودکفایی برای مردم و مردم را به خودشان باوراندن.

آیت‌الله علم‌الهدی ادامه داد: بعد معنویت مکتب امام، از معنویت شخص امام سرچشمه گرفته است. معنویت امام با آن تقوا و زهد، با آن اخلاص و خداباوری و با آن عشق و دلداگی به حق. تمام مسائل شخصی و معنوی امام در تمام آموزه‌های امام رنگ دارد. امام خمینی(ره) معلم اخلاص بود، معلم معنویت بود، معلم عبودیت حق بود، معلم تقوا و اخلاق بود. آموزه اخلاقی و معنوی امام، بالاتر از شخصیت آموزشی امام در ابعاد تخصصی فقه و فلسفه امام بوده و این بعد معنویت در مکتب متجلی است.

وی در خصوص بعد عدالت مکتب امام افزود: امام در تمام رهنمودها، برنامه‌ها و حرکت‌ها جامعه مستضعف، قشر آسیب پذیر و انسان‌های محروم را نشانه می‌گرفتند تا محرومان به حقوقشان برسند، از فرصت‌ها استفاده کنند و قدرتمندترها در عرصه بهره‌برداری از امکانات عمومی و فرصت‌های کشور، از فقرا و محرومان جلوتر نیفتند.

امام جمعه مشهد گفت: آن چیزی که در تحلیل فرمایشات مقام معظم رهبری لازم است ما بدانیم، این است که امام(ره) از دنیا رفت، مکتب امام هم در صحیفه امام و آثار و نوشته‌ها و گفته‌های امام که به صورت نوشتار درآمده است، یک شخصیت کتبی دارد و این شخصیت کتبی امام در این نوشته‌ها و آثار موجود است، اما آیا واقعا مقام معظم رهبری که فرمودند نباید بگذاریم مکتب امام(ره) دچار انحراف شود، منظورشان این بود که صحیفه امام دست نخورده بماند، آثار امام را کسی تصرف نکند، فرمایشات و نوشته‌های امام را کسی تحریف نکند؟ نه! مکتب امام یک وجود عینی وخارجی دارد و این وجود عملکرد این نظام است.

وی ادامه داد: یعنی تمام مستضعفان و مسلمانان دنیا وقتی می‌خواهند شخصیت امام را ببینند و تحلیل کنند در عملکرد نظام ما می‌بینند و تحلیل می‌کنند. اگر کار به جایی رسید که در عرصه اقتصاد میدان باز شد برای گردن کلفت‌ها و قدرتمندان که ببرند و بچاپند و رانت خواری کنند، مکتب امام در بعد عدالت دچار انحراف شده است.

عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: اگر در عملکرد نظام در جامعه ما قرار شد خدا و مردم در طرح‌ها و برنامه‌ها رعایت نشوند، دین و شریعت در برنامه‌ها و عملکرد نظام مورد توجه قرار نگیرد، بعد عقلانیت مکتب امام ضربه می‌بیند.

وی تصریح کرد: اولویت اول در مکتب امام خمینی(ره) و عملکرد نظام دین خدا، شریعت مقدسه و حلال و حرام و مکروه و مستحب این دین است. در این مملکت، خیلی چیزها لازم است و با خیلی مسائل باید مردم جذب شوند، اما نه به قیمت فعل حرام، نه به قیمت ترویج فاحشه و منکرات
و خلاف شرع. در مملکت ما تفریح و تفرج لازم است، در این ماه آخر فصل بهار و تابستان، وجود تفریحگاه‌ها، مخصوصا در ییلاقات خوش آب و هوا برای مرد و زن و خانواده‌های ما لازم است، اما نه به قیمت لاابالی‌گری‌ها، نه به قیمت باز بودن فضا برای اباحه‌گری‌ها و بی‌بند و باری‌های یک مشت دختر و پسر جوان.

آیت‌الهه علم‌الهدی اضافه کرد: یک تفرجگاه برای مردم ما لازم است، باید مردم، خانواده‎ها و جوان‌های ما به این تفریحات بروند، تا آرامش پیدا کنند و خوش بگذرانند اما نه به این قیمت که هرزه‌گی یک مشت پسر و دختر جوان باعث شود دلواپسی برای خانواده‌ها نسبت به جوانانشان به وجود بیاید.

وی با بیان اینکه جذب مردم باید با مطالبات دینی‌شان باشد، عنوان کرد: یک مشکلی که ما امروز در برابر بعضی از عزیزان کوتاه فکرمان داریم، این است که ما می‌‎گوییم عزیزان این برنامه چرا دارد اجرا می‌شود؟ این بی بند و باری چرا جلوگیری نمی‌شود؟ می‌گویند آقا! ما باید جذب کنیم و استناد می‌کنند به فرمایش مقام معظم رهبری در مورد جذب حداکثری. آخر چه را می‌خواهید جذب کنید؟ جذب و در کنارش دفع؟ شما مسوولیتتان جذب چه کسانی است؟ شما مسوول جذب بی‌دین‌های این مملکت هستید یا مسوول جذب متدینین آن هستید؟

امام جمعه مشهد تصریح کرد: جامعه ما جامعه دینی و ولایی است و اکثریت آن متدینند و مطالبات دینی دارند. شمایی که می‌خواهید جذب کنید، آیا می‌خواهید اکثریت متدین را با مطالبات دینی‌شان جذب کنید، یا اقلیت لائیک جدا از دین را به قیمت دفع این اکثریت جذب کنید؟ این جذبتان باید منطقی باشد. جذب اقلیت و دفع اکثریت؟!

وی ادامه داد: بعد اللّهیت مکتب امام که تجسمش در عملکرد نظام هست، اول رعایت دین و حلال و حرام خداست و بعد رعایت مردم. ما باید مردم را در این مملکت جدی بگیریم؛ مردمی که وفادارند، مردمی که پای انقلاب ایستاده‌اند، مردمی که ایثارگرند، مردمی که امام بزرگوار فرمودند "مردم ما در وفاداری در جامعه جهانی بی‌نظیرند."

وی خاطرنشان کرد: برای اجرای یک طرح و برنامه و صرف مالیات و عوارض، ببینید در مردم چه می‌گذرد؟ اجرای یک طرح عمرانی که باعث زیبایی و عوض شدن چهره شهر شود و مبلمان شهری را بالا ببرد خوب است، اما به چه قیمت؟ مردم چه می‌شوند؟ گاهی اوقات بی‌توجهی به ترافیک یک خیابان مردم را مستاصل و آن‌ها را در زندگی دچار مشکل می‌کند. ما باید برای تحقق بعد الّلهیت مکتب امام، آرامش مردم را در نظر بگیریم.

آیت‌الله علم‌الهدی در ادامه اظهار داشت: برادران! خوهران! خوشبختانه ما امروز در کشورمان با یک سرمایه عظیمی روبه‌رو هستیم و آن جوانان متدین ما هستند. هفته دیگر مراسم اعتکاف برگزار می‌شود و ببینید که 80 درصد شرکت کنندگان آن را دختر و پسر جوان تشکیل می‌دهند، ما با چنین جامعه جوانی روبه‌رو هستیم. آن‌هایی که مسن هستند آیا پیش از انقلاب یادشان هست که در همین مسجد گوهرشاد مراسم اعتکاف برگزار شود؟

وی افزود: این‌ها برکت و پرورش و رهنمود و خطسازی مکتب امام و انقلاب است که به اینجا رسیده و مدیران و مسوولان و مردم ما موظفند، جلوی آسیب‌های این بعد معنویت مکتب امام(ره) را بگیرند. برادران! خواهران! اگر در جامعه ما هرزه‌گی رایج شد، اگر در جامعه ما بی‌حجابی و ول انگاری زن و دختر جوان متداول شد، اگر در جامعه ما منکرات و ناهنجاری‌ها در مظاهر اجتماع ظاهر شد، به این جوان مومنی که به این شکل دنبال معنویت است، آسیب می‌زند و این معنویت را از نسل جوان ما می‌‎گیرد.

امام جمعه مشهد تصریح کرد: برادران! خواهران! مدیران! مسوولان! بدانید مساله بی‌حجابی و بدحجابی و ول انگاری زن‌ها و دختر ها در این کشور آتش سوزنده‌ای است که ایمان نسل جوان ما را خاکستر می‌کند

 
وزیر اطلاعات با اشاره به ادعاهای بعضی افراد در راستای ارتباطشان با امام عصر (عج) گفت: در دوران غیبت ولی فقیه برای ما حجت است.

ساعاتی پیش حجت‌الاسلام والمسلمین حیدر مصلحی در جمع نخبگان شهرستان ری در مسجد خاتم النبین (ص) ضمن فرارسیدن ماه مبارک رجب، این ماه را شروع فصل بهار عبادت و بندگی دانست و گفت: همانگونه که عالم طبیعت بهار دارد و این فصل، فصل شکوفایی است، معنویت نیز بهاری دارد و فصل آن شامل ماه‌های رجب، شعبان و رمضان می‌شود.

وزیر اطلاعات با اشاره به اینکه اهل دل و سیرسلوک هر آنچه به ‌دست آوردند با بهره‌برداری از فیوض این سه ماه بوده است، افزود: مقام معظم رهبری در ارتباط با بهره‌برداری امام خمینی (ره) از این ایام می‌فرمودند «هر وقت که ماه مبارک رمضان تمام می‌شد با همه وجود حس می‌کردیم در امام تحولی ایجاد شده است و امام با قبل ماه مبارک رمضان تغییر کرده است و از لحاظ مقامات معنوی بالا رفته‌اند».
وی در ادامه با استناد به حدیثی قدسی عنوان کرد: بر اساس حدیث قدسی در شب ماه رجب ملکی بین مومنان می‌چرخد و آنها را به شب زنده‌داری دعوت می‌کند و هرکسی که در این شب‌ها به بندگی بپردازد بر اساس روایات به درجات بالایی دست می‌یابد.
مصلحی صبر را علت نام گرفتن روزها با عناوین الهی دانست و گفت: صبر داشتن بسیار سخت و پیجیده است، اینکه دریابیم در چه زمان و موقعیتی و چگونه صبر پیشه کنیم بسیار سخت و دشوار است و ماه رجب ماهی است که باید به خودمان بیاییم و به درون خود رفته و به خدا وصل شویم.
وزیر اطلاعات پاک شدن را عامل اصلی بهره‌برداری از سفره ماه مبارک رمضان خواند و افزود: در ماه مبارک رمضان سفره‌ای پهن می‌شود و افرادی می‌توانند از آن بهره‌مند شوند که پاک باشند و ماه رجب بهترین فرصت برای پاک شدن است.
وی در ادامه بهترین راه بندگی را مسیر اهل بیت عنوان کرد و گفت: مسیر بندگی خداوند متعال فقط باید از مسیر اهل بیت علیهم‌السلام باشد و بر این اساس است که انسان می‌تواند به بندگی برسد.
مصلحی با اشاره به بیان موضوعاتی همچون غیب‌گویی در چند وقت اخیر گفت: این مسائل در زمان امام صادق (ع) نیز وجود داشت و این قضایا در طول تاریخ بشر بوده است و بررسی و عبرت از تاریخ برای همین‌هاست که ارزشمند است.
وزیر اطلاعات تاکید کرد: این موضوعات در زمان جنگ نیز وجود داشت و ما در جایی قرار داشتیم که این موضوعات مطرح می‌شد و افرادی بودند که ادعای دیدار با امام زمان (عج) را داشتند و ما این ادعاها را پیگیری می‌کردیم و حال نیز همین مسائل مطرح است.
وی خاطرنشان کرد: شاید تقدیر ما بر این است که دنبال این مسائل و پیگیر این افراد باشیم.
مصلحی این ادعاها را کذب دانست و بیان داشت: هرکس در مسیر بندگی راه افتاد و چیزی به او دادند زبانش به بازگویی آنها باز نمی‌شود و اینگونه نیست که افرادی که به مرتبه‌ای می‌رسند آن را مطرح کنند.
وزیر اطلاعات تصریح کرد: در این زمان کسی که ادعای ارتباط با امام زمان (عج) را دارد باید بررسی کرد که آیا رفتار و منش او بر اساس فرمایشات اهل بیت علیهم‌السلام است.
وی در ادامه تاکید کرد: در دوران غیبت امام زمان (عج) باید از ولایت فقیه اطاعت کرد و امام صادق (ع) می‌فرمایند «فقها را برای شما حاکم قرار دادیم و باید از آن تبعیت کنید».
مصلحی گفت: متاسفانه امروز افراد تا چهار کتاب و حدیث را مطالعه می‌کنند، فکر می‌کنند به اسلام دست پیدا کردند و می‌گویند چرا نمی‌آیند با ما حرف بزنند در حالی که آنچه در احادیث است افراد باید با مراجعه به بزرگان دین خود را به آنها عرضه کنند چراکه بزرگان دین شأن و جایگاهی دارند.
وزیر اطلاعات با اشاره به صحبت خود با یکی از افرادی که ادعای ارتباط با امام زمان (عج) را دارند، تاکید کرد: به یکی از این افراد مطرح کردم که اگر شما ارتباطی با امام عصر دارید آن برای شما حجت است اما برای ما ولی فقیه حجت است و به آن عمل می‌کنیم.
مصلحی از خداوند متعال خواست تا در این بهار بندگی توفیق استفاده از این ایام را عطا فرماید.

 

محمدعلی رامین معاون سابق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست “جمهوری اسلامی ایران و آینده جهان اسلام” که در دانشکده علوم حدیث برگزار شد، درباره دین جهانی و شهروند جهانی گفت: دین ما یک دین فردی نیست، اساس دین ما مبتنی بر اداره جامعه بشری و جمع است، یعنی دین ما یک دین جمعی و جهانی است و بنابراین هرکس تصویری از خودش در باب اسلام بسازد و زندگی، ‌آیه و حدیث را مبتنی بر نظر شخصی تأویل کند، اسلام را نفهمیده است.

وی افزود: دین ما یک دین ملی نیست، ما نمی‌توانیم محدوده دینمان را در محدوده جغرافیایی که انگلیسی‌ها بر دور ما کشیده‌اند و ما را از دیگر کشورهای مسلمان جدا کرده‌اند، تعریف کنیم.


 

رامین خاطرنشان کرد: دین ما برای مسلمانان یا برای شیعیان نیست، دین ما برای کل جهانیان است، مسلمان یک عنصر جهانی است، شهروند جهانی است و لذا هر مسلمانی که خود را شهروند جهانی نداند، دینش را اشتباه فهمیده است.

معاون سابق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه تصریح کرد: بنده به مدت ۱۰سال در تمامی کشورهای خارجی سعی کردم با نوشتن مقالات مختلف این موضوع را جا بیندازم که بنویسند امام‌خمینی و به جای واژگان دیگر از واژه‌ امام استفاده کنند اما موفق نشدم.

رامین با اشاره به اینکه قانون اساسی در ۵ مورد بر امام بودن ولی‌فقیه اصرار می‌ورزد، تأکید کرد: حضرت امام روح‌الله(ره) سیستم امت و امامت را طرح کردند و این سیستم در مقابل سیستم مورد نظر انگلیسی‌هاست.

وی در ادامه گفت: انگلیسی‌ها موفق شدند سیستم امت اسلامی را به ۵۷ کشور تجزیه کنند. سال ۵۸ که قانون اساسی در حال تدوین و تصویب نهایی بود این بحث جزو چالش برانگیزترین مباحث بود.

معاون سابق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار داشت: در اصل ۵ قانون اساسی تأکید شده است که ولی‌فقیه در زمان غیبت نائب امام زمان است یعنی ولی‌فقیه، امام امت اسلامی است.

رامین در ادامه بیان داشت: ۱۰ سال پس از موضوع اثبات امامت امت و ولی‌فقیه و پس از تصویب آن و همچنین پس از نثار صدها هزار کشته و شهید،‌ آقای هاشمی آمدند و گفتند “ما امام را فقط به حضرت امام‌خمینی و شخص ایشان می‌گوییم و به کس دیگری امام نمی‌گوییم” و با زیرکی تمام خواست اندیشه امام مبتنی بر امامت ولی‌فقیه را با خودشان در بهشت زهرا دفن کند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به تشریح عملکرد دولت دهم پرداخت و در خصوص جریان نفوذی نفوذ کرده در دولت گفت: ۳ جریان انحرافی با یکدیگر ترکیب شده‌اند تا دولت دهم را تخریب کنند و از ۳ روش برای این تخریب استفاده می‌کنند.

معاون سابق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تشریح ۳ روش جریان انحرافی برای تخریب دولت دهم پرداخت و گفت: این جریان‌های انحرافی از میان خودشان یک سری از افراد را همرنگ دولت کرده‌اند و به درون مجموعه دولت نفوذ داده‌اند و کوچک‌ترین ضعفی را که از دولت مشاهده کنند آن را بزرگ کرده و حساسیت ایجاد می‌کنند.

رامین به روش جریان انحرافی برای ضربه به دولت دهم اشاره کرد و اظهار داشت: جریان انحرافی، جریان فرصت‌طلبی هستند که منتظرند اولین اشتباه احمدی‌نژاد را آخرین اشتباه او جلوه دهند.

معاون سابق مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه هاشمی رفسنجانی، جریان اصیل انحرافی است، تأکید کرد: امروز در ایران یک جریان مذبذب و فرصت‌طلب قصد دارد با نفاقی آشکار و پنهان، جایگاه ولایت‌فقیه را تضعیف ‌کند که انتخابات با عظمت سال ۸۸ را با عنوان تقلب معرفی ‌کردند.

وی افزود: هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری خود ولایت‌فقیه را در حد رفاقت تحریف کرد و می‌گفت “من با آقای خامنه‌ای ۴۰ سال رفاقت دارم”.

هاشمی با زیرکی تمام بلافاصله پس از رحلت امام، ولایت‌فقیه را از ۲ بال پرواز اعتقادی و معنوی حذف کرد و می‌گفت “مجلس خبرگان مرجعیت تعیین نکرده است و باید مرجعیت به حوزه‌های علمیه ارجاع داده شود”.

رامین با بیان اینکه امروز آن جریان انحرافی اصیل را که امامت و مرجعیت ولی‌فقیه را حذف کرد نتوانسته‌ایم هنوز شناسایی کنیم، خاطرن


تاریخ: شنبه 21 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط arman

یکی از ضاربین روحانی ایثارگر دستگیر شد

 

یک نفر از عوامل اصلی ضرب و جرح روحانی امر به ‌معروف و نهی از منکر دستگیر شد.

به گزارش پخش اخبار چند رسانه ای واحد مرکزی خبر به نقل از پایگاه خبری پلیس ، اداره اجتماعی پلیس امنیت عمومی نیروی انتظامی اعلام کرد : یک نفر از عوامل اصلی ضرب و جرح روحانی آمر به ‌معروف و ناهی از منکر دستگیر شد.

حجت الاسلام فرزاد فروزش امام جماعت دانشگاه علوم پزشکی تهران که 2 شب گذشته برای نجات یک دختر جوان از چنگال 2 نفر از اراذل و اوباش از جان‌گذشتگی کرد، در آستانه نابینایی چشم راست خود قرار گرفت ولی با عمل جراحی چشم در بیمارستان رسول‌ اکرم(ص) خطر تخلیه چشم او برطرف شد.

حجت الاسلام فروزش در تشریح این واقعه به خبرنگار پلیس گفت: ساعت 22 شب سه‌شنبه در خیابان شریعتی، پائین‌تر از خیابان ملک به همراه 2 نفر همراه داخل خودروی خود در حال عبور بودیم که ناگهان صدای فریادهای دختر جوان را شنیدیم.

وی افزود: بلافاصله پس از شنیدن این فریادها به سمت صدا حرکت و مشاهده کردیم که 2 نفر از اراذل و اوباش سوار بر یک موتور برای ربایش یک دختر جوان اقدام کرده‌اند. این اراذل و اوباش قصد داشتند به زور، دختر جوان را سوار بر موتور کرده و با خود ببرند اما این دختر با فریادهای خود درخواست کمک کرده و از سوار شدن خودداری می‌کرد و 2 پسر جوان نیز وی را ضرب و شتم کرده و مورد هتاکی قرار می‌دادند.

حجت‌الاسلام فروزش ادامه داد: با مشاهده این صحنه برای نجات دادن دختر به سمت اراذل و اوباش مهاجم یورش بردیم، اما با مقاومت این مهاجمان روبه‎رو شده و درگیر شدیم. در هنگام درگیری، یکی از آنها که شیشه نوشابه‌ای در دست داشت، این شیشه را با زدن به بدنه موتور شکست و سپس با آن چندین ضربه به چشم راست من وارد کرد .



 

آيت‌الله العظمي خامنه‌اي نعمت بزرگي براي مردم ايران است

   

 

سخنگوي جامعه روحانيت گفت: جامعه روحانيت مبارز، حضرت آيت‌الله العظمي‌خامنه‌اي اين مرد الهي را يك نعمت بزرگ مي‌داند، لذا بر ما مردم و همه خواص وظيفه است كه قدر اين نعمت را دانسته و با تبعيت و اطاعت محض از مقام عظماي ولايت اين نعمت را حفظ كنيم و شكر آن را به جا آوريم.

حجت‌الاسلام سالك سخنگوي جامعه روحانيت مبارز در گفت‌وگو با فارس ضمن عرض تبريك به مناسبت آغاز ولايت رهبر معظم انقلاب حضرت آيت‌الله خامنه‌اي اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب در طول اين 22 سال با تدبير، شجاعت، مديريت و با حكمت كه همواره با تواضع و فروتني همراه با اقتدار بوده است، سكانداري كشتي انقلاب اسلامي را بعد از ارتحال حضرت امام(ره) با همه سختي‌هايش به عهده داشتند.

وي گفت: جامعه روحانيت مبارز، حضرت آيت‌الله العظمي‌خامنه‌اي اين مرد الهي را يك نعمت بزرگ مي‌داند، لذا بر ما مردم و همه خواص وظيفه است كه قدر اين نعمت را دانسته و با تبعيت و اطاعت محض از مقام عظماي ولايت اين نعمت را حفظ كنيم و شكر آن را به جا آوريم.

عضو ارشد شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز ادامه داد: ما شك نداريم كه تبعيت از رهبر معظم انقلاب به عنوان عمود خيمه انقلاب مهمترين عامل براي پيروزي عليه فتنه‌گران و معاندان نظام و رفع توطئه‌هاي پيچيده آنها است، بنابراين ما معتقديم هر مقدار ما قدرشناس عملي اين نعمت الهي باشيم خداوند نيز بركات خود را بر ملت و كشور ما نازل خواهد كرد.

حجت الاسلام سالك با بيان اينكه نقطه عطف تاريخ انقلاب اسلامي ما 15 خرداد است، يادآور شد: امام(ره) در سال 42 بر سلطه 2500منحوس ساله شاهنشاهي پايان داد و حيات واقعي ملت ايران و آزاديخواهان جهان را رقم زد كه نتيجه فداكاري،‌ از خود گذشتگي و عمل به تكليف الهي حضرت امام(ره) بود كه نداي حق را در گوشه‌اي از جهان احيا كرد تا كلام خالص الهي و اسلامي به گوش جهانيان برسد.

وي بيان داشت: امروز افتخار ملت ايران اين است كه در زير سايه قرآن و حكومت اسلام در حال زندگي هستند، بنابراين مسولان و مردم در كنار هم بايد تلاش كنند كه اين انقلاب را با حفظ امانت به آيندگان تحوي دهند.

سخنگوي جامعه روحانيت مبارز يكي از مسائل مهم در حفظ اركان انقلاب اسلامي را " انتخابات " دانست وافزود: ما در آخر امسال انتخابات مجلس شوراي اسلامي را خواهيم داشت، انتخابات يكي از نمادهاي مردم سالاري در نظام جمهوري اسلامي ايران است كه بايد با انتخاب افراد صالح موجب ادامه مسير صحيح انقلاب شويم.

حجت الاسلام سالك با اشاره به جمله معروف امام كه فرمودند "چه من باشم و چه نباشم اجازه ندهيد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد " تاكيد كرد: بي‌شك رهنمودهاي امام (ره) چراغ راه ملت بزرگ ايران است.

وي ادامه داد: ملت بزرگ ايران همواره بايد با بصيرت در طول مسير خود در انقلاب، نااهلان و نامحرمان را شناسايي كند، زيرا ممكن است افرادي با ظاهر اسلامي در دل جامعه ما حركت خزنده خود را داشته باشند تا اهداف شيطاني خود را عمل كنند، بنابراين ضرورت دارد كه جريان‌هاي نااهل و نامحرم شناخته و به مردم معرفي شود.

عضو ارشد شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز خاطرنشان كرد: در طول انقلاب همواره برخي نامحرمان سعي داشتند در عرصه انتخابات خود را به بدنه نظام نفوذ دهند. لذا وقتي بستر نفاق و دورويي در جامعه آماده شد، شيطان سر از مخفيگاه خود بيرون آورده و با حضور در نقاط حساس ياران خود را براي تبعيت از خود دعوت مي‌كند.

حجت‌الاسلام سالك با اشاره به خطبه‌اي از اميرالمومنين علي(ع) تصريح كرد: امروز شيطان حزب، افراد و لشكر خود را جمع كرده و براي برخورد با سربازان دين با رنگ و لعابي خاص به صحنه آمده است كه در اين ميان هوشياري نخبگان، دين‌شناسان و زمان‌شناسان بسيار حائز اهميت است.

وي در ادامه سخنان خود يه نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي اشاره و تاكيد كرد: اصولگرايان حركتي را از اوايل سال 89 شروع كردند كه ثمره آن در محور قرار گرفتن جامعتين شكل گرفت و نتيجه آن بيانيه‌اي 8 ماده‌اي به نام «منشور اصولگرايي» شد.

سخنگوي جامعه روحانيت مبارز با بيان اينكه محوري‌ترين موضوع اصولگرايان " ولايت فقيه " بوده است، به كميته سه نفره اصولگرايان اشاره و افزود: بي‌ترديد چه گروه سه نفره و چه مجموعه ديگر اصولگرايان رمز موفقيتشان دو چيز است كه اولين آن، "حفظ وحدت " و ديگري "تبعيت كامل از ولايت فقيه " است.

حجت‌الاسلام سالك در ادامه با بيان اينكه هرچه به سمت انتخابات نزديك ‌تر مي‌شويم فعاليت‌هاي اصولگرايان بيشتر خواهد شد، گفت: اما دو جريان ديگر نيز فعاليت خود را آغاز كرده است؛ يكي جريان انحرافي است كه متأسفانه در بخشي از دولت نفوذ كرده است و هزينه‌هاي سنگيني را انجام داده است و از طرفي ديگر جريان دوم خرداد و اصلاحات هستند كه تلاش مي‌كنند عناصر سفيد خود را براي مجلس بفرستند لذا اين بار انتخابات اين دوره مجلس بسيار حساس و مهم است.

وي در پاسخ به اين سؤال كه براي پرهيز از شعارگرايي در خصوص منشور اصولگرايي چه راهكارهايي در نظر گرفته‌ايد كه مجموع اصولگرايان فقط در شعار از آن حرف نزنند، بيان داشت: كاملاً درست است، در اين شرايط نبايد با شعار با مسائل برخورد كرد، لذا اين مسئله از جهاد مختلف قابل توجه است. اول اينكه بايد با سينه گشاده و باز سلايق مختلف اصولگرايي را به رسميت شناخت، چرا كه اصول و پايه‌هاي اصلي نظام را قبول دارند كه در اين بخش الحمدالله سران اصولگرايي موافقت خود را با منشوراصولگرايي اعلام داشتند و نكته دوم اينكه بايد ميدان مبارزات انتخاباتي را در نظر بگيرند كه در ميدان دشمن‌بازي نكنند.

عضو ارشد شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز ادامه داد: بايد با هوشياري آن‌چه را كه در محيط پيراموني ما مي‌گذرد به دقت و با هوشياري رصد كنيم. همه اصولگرايان بايد با دلسوزي و خالصانه التزام عملي خود را به مباني اصولگرايي نشان دهند كه بستگي به اخلاق، تدين و نوع بينش آنان دارد.

حجت الاسلام سالك تاكيد كرد كه سران اصولگرا و مجموعه آنها در اين زمينه وظايفي به دوش دارند، لذا ما مطمئن هستيم كه اصولگرايان به دليل التزامشان به مباني مقدس نظام جمهوري اسلامي ايران ثابت كرده‌اند در زمان‌هاي حساس تكاليف خود را انجام ‌مي‌دهند، اما در شرايط كنوني اين هوشياري و بصيرت بايد دو چندان شود، يعني آنچه را كه جامعتين به عنوان منشور اصولگرايي عنوان كرده است قلباً پذيرفته و با تبعيت و اطاعت تشكيلاتي زمينه‌هاي گسترش اتحاد هر چه بيشتر فراهم شود.




 

شجونی: گردن منحرف كنندگان انقلاب را مي‌شكنيم

 

حجت الاسلام شجوني گفت: پاي ولايت فقيه ايستاده‌ايم و نمي‌گذاريم در جريان انقلاب، انحراف ايجاد شود و گردن كساني كه بخواهند انحراف ايجاد كنند را مي‌شكنيم.

 حجت‌الاسلام جعفر شجوني در جلسه هفتگي جمعيت حاميان انقلاب اسلامي (جبهه حاميان ولايت) با بيان اينكه پاي خون شهدا ايستاده‌ايم، اظهارداشت: رسول خدا صلي الله عليه و‌آله وسلم روزي بر بالاي منبر سه پله‌اي ايستاد و دو دست خود را به صورت چپ و راست از گردن آويختند؛ چند دقيقه‌اي اينگونه بودند تا اينكه مردم علت رفتار ايشان را پرسيدند؛ فرمودند "مغلولة يَديه عَلي عُنِقه " اين حالت آدم درمانده‌اي است كه دو دستش را به گردنش مي‌اندازد.

وي بيان كرد: ايشان در تشريح اين رفتار فرمودند "حالت فوق، وضعيت مسئولاني است كه در روز قيامت پريشان و پشيمان ايستاده‌اند و امكان جبران هيچ كاري را هم ندارند " و در ادامه با اين مضمون مي‌فرمايند "شهدا مقابل اين‌ها مي‌ايستند و مي‌گويند: با آرمان و اهداف ما چه كردي؟ از نردبان ما در دنيا بالا رفتي و در آخر هم آن را شكستي! ".

حجت‌الاسلام شجوني به سؤال مردم از پيامبر (ص) كه در آن وضعيت چه اتفاقي‌ مي‌افتد؟ اشاره كرد و افزود: ايشان در پاسخ به مردم فرمودند "شهدا انتقامشان را از اين مسئولان ‌مي‌گيرند "؛ سؤال كردند "يا رسول‌الله چگونه انتقام مي‌گيرند؟ " فرمودند "شهدا يكي يكي جلو مي‌آيند و دست آن مسئول را مي‌كَنند؛ دست ديگر برايش رشد مي‌كند، گوشش را مي‌كَنند؛ گوش ديگر مي‌رويد و همينطور ديگر اعضاء بدنش را دائم برمي‌دارند و بعد از تكميل شدن دوباره از او جدا مي‌كنند و اينگونه او را عذاب مي‌كنند! "

وي با اشاره به اينكه شهدا نوكر ما نبوده‌‌اند كه در عمق 15 كيلومتري خاك عراق بروند تا من نوعي وكيل، نماينده و شهردار شوم، ابراز داشت: برخي با ادعاي اينكه نسبتي با شهدا دارند، شعار شهيد پروري سر داده و در پي گرفتن سمت هستند، البته نماينده و وزير شدن ما بستگي به نيت ما دارد آيا براي كسب مقام نماينده و وزير مي‌شويم يا براي خدمت به مردم و آرمان‌‌هاي امام (ره) و شهداء.

دبير جامعه وعاظ تهران با اشاره به اينكه برخي‌ها به محض رسيدن به قدرت، اسلام، مملكت و اهداف‌شان را فراموش مي‌كنند، گفت: آنها مي‌گويند جنگ چيست؟ خيبر كدام است؟ 17 رمضان چيست؟ جگر عمومي رسول خدا، فرق شكافته علي و ديگر قضايا چيست؟ رفتار عملي رسول‌خدا (ص) تأكيدي بر اوضاع مسئولان در روز قيامت دارد يعني اين رفتار براي ما احساس مسئوليت مي‌آورد كه خشت اول در جمهوري اسلامي كج گذاشته نشود كه هيچگاه به منزل نخواهد رسيد.

حجت‌الاسلام شجوني عنوان كرد: ما چه كسي هستيم؟ ما بايد از يكديگر در جلسه‌ها تعريف كنيم و دائم بگوييم امام مرد خوبي بود، رهبر مرد زاهدي است كه بعد از دو نيمه شب، به منزل شهدا مي‌رود و به خانواده شهدا رسيدگي مي‌كند پس ما در اينجا چه كاره‌ايم؟! با اين صحبت‌ها چه چيزي نصيب ما خواهد شد، ما مثل كسي هستيم كه آه در بساط ندارد و دائم از بانك پر از ارز و ريال همسايه صحبت مي‌كند.

دبير جامعه وعاظ تهران،‌ با انتقاد به ارائه تسهيلات بانكي دور از نظارت‌هاي قانوني، گفت: بايد بازي را كنار بگذاريم؛ متأسفانه خبر 1200 ميليارد تومان وام هم به آن اضافه شده كه ثروت و بودجه مملكت را به حرّاج گذاشته‌اند اين يعني اقتصاد مرده است.

وي در ادامه سخنراني خود با عنوان اينكه طلحه عده‌اي را گمراه كرد و پيشاني باد كرده جمع كثيري را به ضلالت كشاند، تصريح كرد: اما امروز اين‌گونه نيست و ما با اين سن و سال‌ پاي ولايت فقيه ايستاده‌ايم و نمي‌گذاريم در جريان انقلاب، انحراف ايجاد شود و گردن كسي را كه بخواهد انحراف ايجاد كند، مي‌شكنيم.

دبير جامعه وعاظ تهران با سؤال از اينكه ما اين انقلاب را به چه كسي تحويل دهيم، گفت: مگر آنكه همه ما بميريم، سپاه بميرد، بسيج بميرد، روحاني‌ها بميرند،‌ خانواده شهدا تار و مار شوند كه اين انقلاب از دست ما برود؛ البته اين آرزو را دشمن به گور خواهد برد.

حجت‌‌الاسلام شجوني با تأكيد بر اينكه من و شما همگي بايد ستون بر سقف انقلاب بگيريم، گفت: نبايد بگذاريم اين سقف سقوط كند. اگر هر كسي بگويد به من چه؟ يكي دزدي كند؛ ديگري چشم‌چراني؛ آن يكي هم خون شهدا را فراموش كند؛ سقف فرو خواهد ريخت.

وي با اشاره به فرياد الله‌اكبر نواب صفوي در بالاي دار،‌ گفت: آن موقع كسي شعار الله‌اكبر سر نمي‌داد كه اين شهيد موقع تيرباران فرياد "الله‌اكبر "ش بلند شد.

حجت‌الاسلام شجوني با اشاره به خيانت جبهه ملي و نهضت آزادي همانند حزب توده تأكيد كرد: اين‌ها از روحانيت سوءاستفاده كرده و بقيه را خانه‌نشين، ذليل، زنداني و اعدام كرده‌اند. بايد حواس‌تان جمع باشد اين انقلاب مثل ديگر انقلا‌ب‌ها نشود.

وي با اشاره به داستان‌هاي فوق، گفت: اينها براي اين بود كه مردم بعد از پيامبر، اسلام را فراموش كردند. هر بلايي سر اسلام آمد تحمل كرده و گفتند به ما چه مربوط؟ از اين اتفاق به حزب ما چه مي‌رسد؟ چه چيزي عايد گروه ما مي‌شود؟ و اميرالمؤمنين (ع) سه نفر از اينها را نفرين كرد كه چرا به ياري ايشان نمي‌شتابند؟ البته شما در انقلاب اينگونه نبوده و نخواهيد بود.

حجت‌الاسلام شجوني تصريح كرد: بايد بايستيم و با چنگ و دندان انقلاب را نگهداريم و عيب‌هايش را برطرف كنيم. هر كس بگويد اين انقلاب عيب ندارد، چاپلوسي مي‌كند. انقلاب را بايد آفت‌زدايي كرد؛ من و شما به خودمان ضدآفت بزنيم تا از آنها دور شويم. البته اين كار را با حذف منافقين، بني‌صدر، سلامتيان، غضنفرپور، قطب‌زاده، شريعت‌مداري، منتظري و ... چند بار انجام داده‌ايم و بايد ادامه دهيم.




 

سخنرانی مشاوران موسوی و کروبی در آمریکا

 

اردشیر امیر ارجمند و مجتبی واحدی مشاوران میرحسین موسوی و مهدی کروبی این هفته برای سخنرانی به آمریکا خواهند رفت.

گفته می شود این دو قراراست شنبه آینده در دانشگاه جورج واشنگتن با موضوع «نگاهی به تحولات پیش روی جنبش سبز» سخنرانی کنند.




پخش انیمیشن ضد ایرانی از تلويزيون

 

 


شبکه 5 سیما یکشنبه گذشته، آنتن خود را به پخش انیمیشنی اختصاص داد که به بازخوانی تاریخ یهود با رویکردی صهیونیستی ـ ضد ایرانی پرداخت.

 در حالیکه برخی مضامین غیرقابل قبول مجموعه فیلم‌های خارجی پخش شده در ایام نوروز و همچنین تغییر رویکرد مدیریت رسانه ملی و دست کم سهل انگاری گسترده در این زمینه وضعیت هشدارگونه‌ای را در این رسانه بوجود آورده است، در ایام تعطیل خرداد نیز سیاست جدید رسانه ملی در نمایش برخی مجموعه‌های خارجی مسئله‌دار ادامه داشته است به نحوی که شبکه تهران اقدام به پخش انمیشین صهیونیستی «استر» در باکس برنامه‌های صبحگاهی خود نمود.
 
انیمیشن «استر» که قسمت چهاردهم از سری انیمیشن 46 قسمتی «داستان سبزیجات» است، در آمریکا و با تم مسیحی-یهودی برای کودکان تولید شده است.
 
صراحت داستان انیمیشن استر، نام کاراکترها، روند داستان، ترانه ای که بر اساس ملودی سرود ملی اسرائیل در جای جای انیمیشن از زبان استر خوانده می شود و بسیاری از دیگر نشانها، تنها یک تصور را به ذهن متبادر می کند: مکانیزم انتخاب برنامه های خارجی در رسانه ملی به اندازه ای ناتوان و ناکارآمد است که گروهی می توانند چنین اثر تماماً صهیونیستی را در یکی از بزرگترین روزهای مقدس جمهوری اسلامی ایران در برابر دید مخاطبان کودک ایرانی قرار دهند.
 
اسطوره و انیمیشن استر نه تنها یک انیمیش صهیونیستی- توراتی بلکه اساساً یک انیمیشن ضد ایرانی است. هیمن نمادی از ایرانیان است که در داستان توراتی استر با یهودیان عناد دارد. حادثه پوریم یا ایرانی کشی که هر ساله سالروز آن توسط یهودیان جشن گرفته می شود جانمایه داستان استر است. و اکنون این داستان از رسانه ملی جهوری اسلامی ایران برای کودکان شیعه ایرانی پخش شده است.
 
اختصاص آنتن رسانه ملی در نیمه خرداد و سالروز ارتحال حضرت امام به تبلیغ یک اسطوره توراتی- صهیونیستی برای کودکان مسلمان ایرانی را یا باید به حساب فقدان روشمندی گزینش و پخش فیلم در رسانه ملی و عدم استفاده از کارشناسان این حوزه دانست و یا به توطئه ای جهت خدشه دار نمودن این روز بزرگ قائل شد. در هر حال نتیجه عملی این اقدام تنها یک رسوایی بزرگ برای رسانه ملی است.
 
داستان از این قرار است که خانواده ای تنها و بی پناه، از بد روزگار در بارگاه پادشاهی ساکن هستند که وزیر اعظم آن به دلایلی نامعلوم و به هر شیوه ای قصد بیرون راندن آنها را از کاخ دارد.
 
نماینده این خانواده ی تنها و بی کس، دختری است به نام «استر» و پسرعمویش «مورتیکای» ؛ انسانهای زیرک و مظلوم و خداجو! آنها اسیر بدبینی و تنگ نظری وزیر اعظم، «هیمن» شده اند و عن قریب است که به سرزمینی دور تبعید شوند.
 
آن ها می خواهند به هر ترتیب به شاه ثابت کنند که وزیر او شیاد و توطئه گر است. استر که حالا ملکه قصر شده قصد دارد به گونه ای که مورد سوء ظن قرار نگیرد، میخواهد شاه را از خیانت وزیر آگاه نماید. برای این کار به توصیه مورتیکای، شاه را به ضیافتی دعوت می نماید و تمام شجاعت خود را بخاطر حفظ خانواده اش جمع می کندو بالاخره ماجرا را به شاه می گوید.
 
شاه که ظاهرا انسان کودن و بی خردی است موضوع را می پذیرد و «هیمن » را از قصر بیرون می کند و مورتیکای را به جای او می نشاند. و هر آنچه این وزیر دانا، مورتیکای، به شاه می گوید او با حماقت می پذیرد و لبخند می زند.
در این انیمیشن، شخصیتها با رویکرد مدنظر این مجموعه، نامگذاری شده اند؛ «استر»، «مورتیکای» یا همان «مردخای» ، «هیمن» یا «هامان»!
 
در کاخی که شاه در لیوانی با نقوشی از خط میخی نوشابه می خورد و خانم استر روی فرشی راه میرود که نقوش ایرانی آن زیر پایش فریاد می کشد؛ دیگر شکی نمی ماند که اینجا ایران است و این شخصیت ابله سبزه که روی گونه اش زگیل دارد خشایار شاه.
 
استر تنها نقطه تأمل برانگیز در کارنامه گروه انتخاب فیلم در شبکه پنج سیما و دیگر شبکه های تلویزیون نیست. شاید زمان آن فرا رسیده باشد که مدیر محترم رسانه ملی توجه دوباره ای به این بخش از مجموعه تحت مدیریت خود داشته باشد.

 

يعني اپوزيسيون تا اين حد احمق است؟

 

يكي از عناصر سابقه دار ضدانقلاب، «نقابداري» شوراي هماهنگي سبز را توهين به شعور مخاطبان ارزيابي و اعلام كرد: ما را دست كم گرفته ايد كه خيال مي كنيد مشتي نادان و جاهل هستيم، ما عروسك كوكي نيستيم.

مهرانگيز كار (همسر سيامك پورزند) با اشاره به بيانيه هاي گاه و بيگاه گروه موسوم به شوراي هماهنگي راه سبز، در «روز نت» نوشت: به محتواي بيانيه تان كاري نداريم. به اين كه فراخوان حضور خياباني مي دهيد هم كاري نداريم. اما به اين كار داريم كه تركيب انساني «شوراي سبز اميد» كه زير آن پنهان شده ايد چگونه است؟ آيا اين حق را براي مردم قبول داريد كه بخواهند شما را بشناسند و بر پايه عقل و شعور اقدام كنند؟ منظورم كه روشن است... در 100 سال گذشته همه رهبران نام و نشان و شناسنامه سياسي داشته اند الا اين شوراي سبز اميد كه بي نياز از معرفي، آموزش سياست مي دهد آن هم براي حضور خياباني! و ما را مي ترسانند كه مبادا به صورت جدي از نام و نشان اعضا سؤال كنيد كه در اين صورت به همسوئي با جمهوري اسلامي متهم مي شويد. اين تهديد گاهي ضميمه مي شود به اين دستور عاميانه سياسي كه خب شما مي توانيد شورا را قبول نداشته باشيد. بقيه اش كه به شما مربوط نيست. اين هم توضيح بي ارزش و بي اعتباري است كه بي اندازه مبتذل و غيرسياسي است. ما سكوت نمي كنيم و غلاف نمي كنيم و دربست و بي اختيار تبديل نمي شويم به عروسك هاي كوكي در دست جوان هايي كه آنها را در شبكه هاي اينترنتي كاشته اند. از شور و انرژي سياسي كه يك شوراي موهوم و ناشناس را تبليغ مي كنند، سوءاستفاده مي شود.

وي همچنين مي نويسد: آنها (شورا) ما را دست كم گرفته اند و خيال مي كنند با مشتي نادان و جاهل در عرصه سياست هاي اعتراضي طرف هستيم و خيال مي كنند ايرانيان همه صدسالي كه در راه آزادي خون داده اند چشم به راه مجهولي بوده اند از جنس بي نام و نشان شوراي سبز اميد كه خود را بر بال هاي اينترنت به آنها تحميل مي كنند. انتظار اين است كه مردم اين مجهول را روي سر بگذارند و حلوا حلوا كنند كه اگر چنين بشود و ايرانيان هنوز به اين درجه از عقل سياسي نرسيده باشند كه به افراد بي هويت تكيه كنند چيزي دستشان را نمي گيرد و بلكه بسيار چيزها از دست مي دهند. جالب است كساني كه دنبال راه موهوم و وجود مجهول راه افتاده اند در پاسخ به كساني كه چندين پيراهن بيشتر از آنها در كار سياسي پاره كرده اند مي گويند: اعضاي شورا فعالان سياسي شناخته شده اي هستند كه اگر خود را معرفي كنند دستگير مي شوند! شگفتا از اين آموزه هاي سياسي كه به جوان هاي كم تجربه داده ايد و دريغا كه تلويحا يادآور مي شوند مهم نيست جان و امنيت كساني كه به فراخوان يك شوراي ناشناس گوش مي سپارند و احيانا قرباني مي شوند.

«كار» اضافه مي كند: «بر بيانيه صادره جهل حاكم است. ظريفي كه از من هم نسبت به موضوع حساس تر بود مي گفت از كجا بدانيم كه كار عوامل رژيم نيست و مي خواهند سركوب را به كمك جمعي كه خارج از كشور وقت و نيرو مي گذارند تا شايد از راه دور كاري كرده باشند، بهتر به سامان برسانند و جمعي را كه هنوز تن به خطر مي دهند زير نام موهومي طعمه كنند. اينك ما از محافلي كه هر يك به خود سمتي داده اند و با سوءاستفاده از نبود موسوي و كروبي به نام آنها بازي هاي خطرناك مي كنند و تازه از خود هم مايه نمي گذارند و با امتناع از معرفي خودشان تن به ريسك نمي دهند احساس خطر مي كنيم.»

يادآور مي شود شوراي كذايي پس از افتضاح 25 بهمن اعلام موجوديت كرد و طراحان اين سياه بازي با وجود حضور در اروپا همچنان ادعا مي كنند كه اعضاي شورا در ايران هستند و به همين دليل براي حفظ امنيت آنها، اعلام اسامي اعضا صلاح نيست. اخيرا هم كه امير ارجمند و مزروعي و واحدي به عنوان تنها اعضا واقعي شوراي مذكور به تيپ هم زده اند. مزروعي و امير ارجمند مايلند ژستي اصلاح طلبانه به خود بگيرند اما هر يك ساز خود را مي زنند در حالي كه واحدي به خاطر دست كم گرفته شدن از ابتدا ساز مخالف مي زند تا بيشتر ديده شود.
 

هاشمي:حضرت‌آیت‌الله‌جناب‌آقای‌صانعی

 

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با صدور پیامی مصیبت وارده به آقای صانعی را تسلیت گفت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آقای هاشمی رفسنجانی متن کامل این پیام بدین شرح است :

حضرت آیت‌الله جناب آقای صانعی

مصیبت وارده به خاندان معظم جنابعالی موجب تأثر و تألم خاطر گردید.

از درگاه خداوند متعال برای آن فقید سعید رحمت واسعه و برای بازماندگان به ویژه بیت محترم جنابعالی صبر جمیل و اجر جزیل مسألت می‌نمایم.



 

تجمع اعتراض آمیز اساتید حوزه

 


 

در پی برکناری معاون آموزش حوزه های علمیه روز گذشته تجمع اعتراض آمیزی توسط مدیران،اساتید و فضلای حوزه در دفتر مدیر حوزه های علمیه برگزار شد.


 

در این تجمع که ده ها تن از مدیران، اساتید حوزه ، فضلاء و نمایندگان مجمع طلاب در آن حضور داشتند، شرکت کنندگان ضمن اعتراض به برکناری غیرمسئولانه حجه الاسلام والمسلمین علی عباسی معاون انقلابی و تحول گرای آموزش حوزه های علمیه، خواستار لغو سریع حکم برکناری وی شدند.
 آیت الله مقتدایی مدیر حوزه های علمیه نیز در گفتگو با تجمع کنندگان ضمن تایید وجود برخی فشارها برای برکناری حجت الاسلام عباسی ایشان را شخصیتی فاضل صاحب فکر و باتقوا دانسته و عنوان کرد: فشار دو تن از بزرگان حوزه و تهدید آنها به تحریم امتحانات پایان سال حوزه، ما را مجبور به نوشیدن جام زهر و برکناری جناب آقای عباسی کرد.
 تجمع کنندگان در این دیدار ضمن حمایت از مقاومت مدیران حوزه در برابر فشارهای بیرونی بر عزم جدی و پی گیری خود تا لغو این حکم غیرمسئولانه تاکید کردند.
 لازم به ذکر است حجت الاسلام عباسی از فعال ترین چهره های حوزوی در برابر فتنه اخیر بود و به دلیل خدمات ارزنده ای که در عرصه آموزش حوزه داشتند، در سفر اخیر مقام معظم رهبری به قم مورد تمجید صریح معظم له قرار گرفتند.


 

زيادي جنبش كرديم، شورش درآمد!

 

 



تركيدن حباب ايجاد جنبش به واسطه فضاي مجازي موجب بالا گرفتن انتقادها در محافل اپوزيسيون شده است. تندروترين و جوگيرترين عناصر فعال در اين عرصه اكنون مي گويند القاي توهمي به نام جنبش سبز به اعتبار فضاي مجازي چيزي جز «بلوف» نبوده است. نيك آهنگ كوثر، كاريكاتوريست خارج نشين نشريات زنجيره اي كه در فقدان تحليلگران جدي در ميان محافل اپوزيسيون، مدت ها در حال جنب و جوش و جنبش بود اكنون پس از چند سال جوزدگي مي نويسد: من هيچ گاه كسي را به رفتن در خيابان و حتي رأي دادن نخواهم خواند. هرگز كسي را به تحريم انتخابات و يا خانه نشيني هم تشويق نمي كنم! من «اكتيويست» نيستم، سياست مدار هم نيستم. يك ناظرم، ناظري كه مقايسه كردن هم اندكي بلد است... تعارف را كنار بگذاريم؛ همين چند ماه پيش كه شايعه دستگيري سران جنبش سبز مطرح بود و ديديم كه عملي شد، دوستان «آنلاين» شعار مي دادند «موسوي دستگير بشه؛ ايران قيامت مي شه». از دستگيري ميرحسين موسوي و مهدي كروبي بيش از 100 روز گذشته است. اگر چيزي كه تا الان ديده ايم اسم اش «قيامت» باشد، پس نبايد چندان از دوران زندگي پس از مرگ ترسيد! به عبارت ديگر، تهديدهاي آنلاين هيچ گاه خارج از محيط «وب» عملي نشد. سخن من به معناي اين نيست كه بايد گروهي جان خود را به خطر مي انداختند تا سران جنبش آزاد مي شدند؛ به هيچ عنوان! اما وقتي شعاري داده مي شود كه در عالم واقع نمودي از آن نمي بينيم، گويندگان عملاً زمين جنگ را به حريف تقديم كرده اند؛ يك «بلوف» با تاريخ مصرف.

عباس عبدي عضو ظاهراً مستعفي حزب مشاركت نيز با اشاره به بازي ناكامي كه شبكه هاي اينترنتي ضد انقلاب براي تحريم فيلم پرفروش اخراجي هاي 3 و متقابلاً جا زدن يك فيلم شبه روشنفكري به عنوان فيلم بزرگ جهاني! راه انداختند، نوشت: اين تحرك فاقد مبنا بود اما چرا اتفاقي كه دلايل كافي براي غلط بودن آن وجود داشت؛ رخ داد؟ به نظر من دليل اصلي آن اينترنت است. فضاي اينترنت به معناي واقعي، مجازي است. هر چند اينترنت اين امكان را فراهم مي كند كه افراد ناشناخته، ايده ها را فارغ از محدوديت هاي پيشين ارايه كنند، در عين حال ممكن است ايده هايي غير مسئولانه و غير جامع و فكر نشده نيز مطرح شود و براساس فضاي اينترنت بسط يابد، بدون اينكه زمينه هاي لازم را دارا باشد. حضور پررنگ جوانان در اينترنت و تبديل اين فضا به ميدان مبارزه طلبي و ابراز وجود، موجب شكل گيري طرح هايي مي شود كه در فضاي واقعي اجتماعي چندان مورد توجه نيست، اما در فضاي مجازي خيلي اهميت پيدا مي كند، ولي هنگامي كه در واقعيت اجتماعي با نتايج اين طرح ها مواجه شوند، چيزي جز يأس و نا اميدي درو نخواهند كرد. يقين دارم كه اكثريت قاطع مردمي كه اين دو فيلم را ديده اند، اصولاً اعتنايي به اين تحريم مجازي نداشته اند، بنابراين بهتر است كه از اين پس درباره پيشنهادهاي غير دقيق و احساسي كه در فضاي مجازي طرح مي شود حساب چنداني را باز نكرد.

با مزه تر از همه تقلاهاي شبكه به بن بست رسيده و تاريخ مصرف گذشته بالاترين است كه از يك سو اذعان مي كند « برخي از ما فكر مي كنيم با گذاشتن چند لينك تزئيني به وظيفه خود در قبال جنبش عمل كرده ايم و لينك الله اكبر گفتن را در بالاترين مي گذاريم اما آيا شده كه خودمون هم بريم و الله اكبر بگيم؟» و از طرف ديگر به اعتبار اينكه ترك عادت موجب مرض است، مي نويسد «چرا هيچ كس پيشنهادي، طرحي چيزي نمي ده و همه نشستن ببينن فيس بوك 25 بهمن يا شوراي هماهنگي سبز كي بيانيه مي ده؟ با هر كس كه صحبت مي كني بهانه اي براي نيامدن به خيابان داره».



 

چراغ سبز برخورد با جريان انحرافي

 

 

چراغ سبز برخورد با جريان انحرافي، جدي‌ترين پيام نشست خبري احمدي‌نژاد؟

دومين نشست خبري رئيس‌جمهور در سال 90 در حالي برگزار شد كه نسبت به مصاحبه قبلي وي با خبرنگاران رسانه‌هاي داخلي و خارجي تمايز چنداني نداشت و دكتر احمدي‌نژاد نيز مواضع خود را كه اغلب آن‌ها را در همان نشست خبري و گفت‌وگوي تلويزيوني يك ماه قبل با مردم بيان كرده بود، تكرار كرد.

  پرسش‌هاي مطرح شده از سوي خبرنگاران در اين نشست خبري عمدتاً تكراري، غيرچالشي و سفارشي بود و در مواردي هم كه سؤال‌ها به جريان انحرافي مربوط بود، احمدي‌نژاد اين موارد را پيش‌بيني كرده بود و با ابداع تعبير "وحدت الهام‌بخش"  تأكيد مي‌كرد كه براي حفظ اين نوع از وحدت سكوت خواهد كرد.

در زمينه سياست خارجي شايد جديدترين خبر رئيس‌جمهور، تهيه يك طرح از سوي جمهوري اسلامي در مورد بحران بحرين بود. وي همچنين به صراحت هر گونه توافق براي تشكيل دولت‌هاي مستقل فلسطيني و اسرائيلي را رد كرد و گفت كه دولت فلسطيني متعلق به تمام سرزمين فلسطين بايد باشد.

اما در موضوع‌هاي داخلي همان‌طور كه انتظار مي‌رفت، تعداد زيادي از سؤال‌ها به جريان انحرافي و حاشيه‌هاي آن مربوط بود كه احمدي‌نژاد با پاسخ‌هاي سطحي از كنار آن‌ها عبور كرد و تنها در يك مورد كه خبرنگار خبرگزاري دانشجو با قرائت سؤال نسبتاً طولاني خود، اين جريان را به‌طور جدي‌تري به چالش كشيد، رئيس‌جمهور نتوانست به سياق سؤال‌هاي قبل با طعنه و خنده از كنار آن عبور كند و با تفصيل بيشتري به آن پاسخ گفت.

خبرنگار خبرگزاری دانشجو خطاب به رئیس جمهور گفت: افرادی از منسوبان شما هستند که با طرح مسائلی موجب تشنج در جامعه و در میان هواداران شما می شوند ازجمله ارائه نظرات شاذ در مباحث تخصصی دینی و اینکه روحانیت از شریعت می گوید، و ما از حقیقت، و وقتی با مخالفت ما روبرو می شوند می گویند شما چهار میلیون نفر بیشتر نیستید.

این خبرنگار ادامه داد: برای رئیس جمهور جلساتی گزینشی در نهاد ریاست جمهوری با دانشجویان خاص در نظر می گیرند، طوری که به صورت تلفنی افراد مورد نظر را دعوت می کنند، در مراسم سؤالات از پیش هماهنگ شده می پرسند، اجازه ارتباط میان ما و شما را نمی دهند و کوچک‌ترین انتقاد از دولت را نفی کامل خدمات دولت مطرح می کنند.

خبرنگار خبرگزاری دانشجو گفت: آقای رئیس جمهور، ما رأی ندادیم که بعد از چهار سال کنج خانه بنشینیم چرا که به فرموده مولای متقیان "بالاترین امر به معروف نسبت به حاکمان است" و از شما تقاضا داریم با این افراد ساده لوح و مغرض که سخنان‌شان هر روز بهانه تخریب دولت را به مخالفان شما می دهد و موجب سرخوردگی هواداران شما می شود، برخورد و یا آنها را از این کار نهی کنید.

این خبرنگار افزود: آقای رئیس جمهور از شما تقاضا می کنم به کمک دستگاه مسئول، به صورت شفاف از پرونده معاون اول شبهه زدایی کنید، ما طرفدار شما بوده و هستیم اما مخالف عده ای ساده و یا مغرض در نهاد ریاست جمهوری هستیم، البته امیدوارم طرح مطالبات دانشجویی موجب نشود که از حضور در کنفرانس های بعدی محروم شویم.

رئیس جمهور از این خبرنگار پرسید: شما جزو گزینشی ها بودید یا غیرگزینشی ها؟ که این خبرنگار گفت: غیرگزینشی و رئیس جمهور به وی گفت: شما جواب خود را دادید.

احمدی نژاد با كنايه افزود: این حرف هایی که زدید، قرار است جدیداً به صحنه بیاید و یا از فردا پخش شود؟ رئیس جمهور گفت: فکر می کنم خواسته شما مخالف اصول اولیه انسانی است، شما می خواهید ما از کسانی بخواهیم که حرف نزنند و اظهار نظر نکنند، این خیلی بد است و فکر نمی کنم در کشور ما دانشجویی مخالف آزادی بیان باشد، حتماً این طور نیست و به نظر من اینجا اشتباهی اتفاق افتاده است.

احمدی نژاد با خنده گفت: دانشجو (وزیر علوم) هر روز در دولت حضور دارد، دانشجو باید پرچمدار فضا و گفتگوی آزاد و اظهار نظر باشد، هنوز سه- چهار روز از صحبت های رهبری نگذشته که گفتند "به خاطر اظهار نظر، کسی را منکوب نکنید"، به صراحت گفتند "چرا به خاطر اظهار نظر به افراد توهین و اهانت می کنید؟" وی افزود: انتظار ندارم یک نفر به عنوان نماینده دانشجویان بگوید که نگذارید عده ای حرف بزنند، چرا نگذاریم؟ بعداً می گویید دولت با کسانی که انتقاد می کنند، بد برخورد می کند، آیا واقعاً با منتقدان بد برخورد کردیم، آیا حتی یک پاسخ هم دادیم؟

رئیس جمهور گفت: من گفتم سکوت، اگر فکر می کنید بالاتر از سکوت کاری می توانیم انجام دهیم، بفرمایید حتماً انجام می دهیم اما خواهش می کنم به دنبال این نباشید که جلوی اندیشه و اظهار نظر بسته شود، این خیلی بد است، باید هر کسی مطلبی دارد اظهار کند، دیگران هم بگویند، باید حق را با حق بشناسیم نه با اشخاص، چون فلان آقا مخالفت کرده بگوییم حتماً چیز بدی است، چرا این طوری است؟

احمدی نژاد افزود: اتفاقاً‌ در فضای دانشجویی باید محیط کرسی های آزاداندیشی و نظریه پردازی را فراهم کنیم و افراد بیایند ایده های خود را مطرح کنند، دیگران هم جواب دهند، همفکری شود تا رشد در جامعه اتفاق بیفتد. یکی از دلایلی که ما سنگین ترین حملات و بی انصافی ها را تحمل می کنیم این است که می خواهیم بگذاریم حرف بزنند، شاید از صد تای آن یک حرف، خوب درآمد نباید در جامعه را بست.

رئیس جمهور افزود: احتمال می دهم اشتباهی شده و اطلاعات نادرستی رسیده است، من با کسی گزینشی ملاقات نکرده ام، من که در خیابان ها چهار ساعت راه می روم، یعنی مردم شهرهای گوناگون گزینش شده می آیند؟ در سفر اخیر به استان مرکزی چند هزار دانشجو آمدند، عده ای هم بیرون بودند که من رفتم و با آنها احوال‌پرسی کردم و گفتم حرفی دارید بزنید. احمدی نژاد گفت: این دولت مردمی ترین دولت و سطح تماس ما با توده های مردم بسیار گسترده است، معمولاً حرفهایی که در جامعه رد و بدل می شود می شنوم، نمی خواهم بگویم همه تصمیمات من درست است، هرگز دولت چنین ادعایی نکرده است اما سعی می کنیم تصمیمات درست باشد و همه دانشجویان و نماینده آنها را دوست داریم.

اما جدي‌ترين پيام نشست خبري احمدي‌نژاد را شايد بتوان پاسخ وي به سؤال خبرنگار روزنامه قدس دانست. خبرنگار روزنامه قدس گفت: جنابعالی دو سال پیش در ورزشگاه تختی ارومیه اعلام کردید که مفسدان اقتصادی را معرفی خواهید کرد و در همین خصوص فهرستی 250 نفره را به قوه قضائیه ارسال کردید. این خبرنگار در ادامه پرسید: هم اکنون در قوه قضائیه و دستگاه های نظارتی پرونده های مشابهی در خصوص مسائل اقتصادی مطرح است که به برخی نزدیکان شما در دولت منتسب شده است؛ آیا شما به این پرونده ها هم حساسیت دارید؟

رئیس جمهور در پاسخ گفت: فهرست اعلامی ما به قوه قضائیه شامل 312 نفر بوده که یا زمینی از دولت تصرف کرده و یا منابع بانکی را بازنگردانده اند. اینکه اینها متخلف هستند یا نه بر عهده قاضی است و ما مرجع قضاوت نیستیم.

وی گفت: برای چندمین بار می گویم که تنها رئیس جمهوری هستم که اعلام کرده ام هر گونه تخلف از بنده، خانواده و نزديكانم دیده شد، باید طبق قانون رسیدگی شود و باز این را اعلام می کنم. این موضوع اصولی ما از روز نخست بوده است و بر این موضع هستیم.

احمدی نژاد ابراز امیدواری کرد: هر جا کوچکترین تعدی به حقوق ملت صورت گرفت با دقت رسیدگی و حقوق ملت بازگردانده شود چرا که این از آرزوهای ما و جزو پیگیری های دائمی ماست. وی گفت: بخشی از کارهای دائمی ما در شبانه روز، تنظیم امور به گونه ای است که فرصتی برای کسانی که می خواهند دست اندازی به حقوق مردم کنند به وجود نیاید و شاید بخش مهمی از فشارها بر ما، ناشی از همین اصرار ماست.

اين اظهارنظر احمدي‌نژاد در حالي است كه تا پيش از اين، در پاسخ به اين سؤال كه چرا مراجع قضايي با جريان انحرافي و به‌ويژه سران آن، برخورد نمي‌كنند، احتمال واكنش منفي رئيس‌جمهور مطرح و اين اقدام بر خلاف مصالح ملي دانسته مي‌شد.

با اين حال، اظهارنظر خواسته يا ناخواسته اما صريح رئيس‌جمهور در اين زمينه آن‌هم به‌طور علني فضايي ايجاد كرده است كه در صورت وجود مستندات قوي و با توجه به اينكه رئيس قوه قضائيه اعلام كرده است كه اين جريان مفاسد متعددي دارد و به‌ويژه در فساد اقتصادي غوطه‌ور است، توجيهي براي برخورد نكردن وجود ندارد و در صورت ادامه رويه فعلي يعني افشاگري‌ها در مورد انحراف‌هاي جريان نفوذي و برخورد جدي نكردن با سران جريان انحرافي، شائبه‌اي كه احمدي‌نژاد نيز آن را مطرح كرد، مبني بر "نبود اسناد متقن" و "اتهام‌زني عليه دولت با انگيزه‌هاي سياسي و به نيت زمين زدن آن" تقويت مي‌شود.



 

عکس: تصاویرهتاکین به امام هادی در فیس بوک

 

گروهی از شیعان و ارادتمندان به مقام عظیم الشان حضرت هادی (ع) و تمامی اهل بیت دست به شناسایی و جمع اوری اطلاعات کامل این افراد گمراه زده اند و در قالب پایگاهی با عنوان "هتاکین " این مشخصات جمع آوری شده را در معرض دید عموم قرار داده اند.
 

از حدود دو ماه پیش صفحه ای در فیس بوک  با هدف توهین  و هتک حرمت به مقام والای حضرت هادی (ع)  شکل گرفت و عده ای گمراه دست به تبلیغات گسترده زده و عده ای از کاربران را در این صفحه مشترک کردند.


گروهی از شیعان  و ارادتمندان به مقام عظیم الشان حضرت هادی (ع) و تمامی اهل بیت دست به شناسایی و جمع اوری اطلاعات کامل این افراد گمراه زده اند و در قالب پایگاهی  با عنوان "هتاکین " این مشخصات جمع آوری شده را در معرض دید عموم قرار داده اند. 

پایگاه هتاکین نوشت: اطلاعات منتشر شده از این گمراهان با هدف خروج هر چه سریع تر این افراد از صفحه توهین به امام هادی(ع) و همچنین پیگیری از طریق مراجع قانونی منتشر شده و تا به نتیجه رسیدن حکم قانونی این افراد اطلاعات ایشان در معرض دید عموم قرار خواهد بود. 

این پایگاه همچنین در ادامه نوشت: هنوز فراموش نکرده ایم حکم امام خمینی(ره) در مورد سلمان رشدی مرتد را و همینجا به تمام سلمان رشدی های نوین اخطار می دهیم که زندگی را به کامتان تلخ خواهیم کرد، ما مسلمانان توهین به مقدسات را


تاریخ: چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط arman
 

 


در شرایطی که مردم مظلوم بحرین چندین ماه است که در معرض بی رحمانه ترین جنایات آل سعود و آل خلیفه قرار گرفته اند و تاکنون صدها تن از آنان در سکوت حمایت آمیز آمریکا و غرب کشته و زخمی شده اند، به یکباره درگذشت هاله سحابی به اولویت سیاست خارجی غرب تبدیل شده است.

http://media.farsnews.com/Media/8810/Images/jpg/A0790/A0790612.jpg

به گزارش جهان، هاله سحابی دو روز پیش و در تشییع جنازه عزت الله سحابی دچار تشنج شد و با وجود انتقال به درمانگاه لواسان و تلاش پزشکان، ایست قلبی کرد و درگذشت.

وزارت خارجه آمریکا که درخواست کمک چندین ماهه ملت تحت کشتار بحرین را با مواضع حمایت آمیز از آل خلیفه و آل سعود پاسخ گفته، به دلسوزی برای هاله سحابی پرداخته و مرگ او را به “ماموران امنیتی ایران” نسبت است.

وزارت خارجه آمریکا به نقل از آنچه “شاهدان عینی و منابع موثق” نامیده ادعا کرده است ”هاله سحابی توسط ماموران امنیتی ایران کشته شده و آن را به قوی ترین لحن ممکن محکوم می کند.”

دولت آمریکا البته نامی از این “منابع موثق” خود نبرده است اما به نظر می رسد منظور او محافل ضدانقلاب باشد.

وزارت خارجه آمریکا همچنین گفته است به گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر درباره ایران توصیه خواهد کرد که “این حادثه را بطور کامل و در اولین فرصت ممکن بررسی کند.”

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در عین حال درباره صحت ادعاها درباره کشته شدن هاله  تردید کرده اما گفته است، اگر این خبرها صحت داشته باشد، این امر بیانگر بی‌اعتنایی و بی‌احترامی مقام های ایرانی به شان و مقام انسان ها است.

آمریکا در شرایطی از شان و مقام انسان ها سخن گفته است که نه تنها کشتار مردم مظلوم بحرین و یمن را به نظاره نشسته است که حتی خود در صدها زندان مخوفی که مدیریت می کند، تاکنون هزاران انسان بیگناه را به تیغ شکنجه گران سپرده است.

آمریکا علاوه بر این ها، متهم به کشتار هزاران نفر از مردم بیگناه عراق، افغانستان و پاکستان است.

حمایت کاخ سفید از جنایات فجیع و بی سابقه رژیم صهیونیستی، لکه ننگن دیگری است که در کارنامه سیاه حقوق بشری آمریکا به چشم می خورد؛ واقعیت هایی که سخن گفتن آمریکا از حقوق بشر را به طنز شبیه کرده است.

گفتنی است دولت آمریکا از سال ۸۸ به حمایت ویژه سیاسی، فنی و تبلیغاتی از جریان فتنه مشغول است که اقدام تبلیغاتی اخیر آن نیز در همین راستا توصیف شده است.



 
دستيار و مشاور عالي فرماندهي معظم كل قوا گفت: افكار و آرمان‌هاي حضرت امام(ره) و انقلاب اسلامي، فراتر از زمان و مكان و بصورت يك موجود زنده و پويا و سيل حركت كرده و تاريخ معاصر خاورميانه و شمال آفريقا و تاريخ و جغرافياي سياسي جديد جهان اسلام را تغيير مي‌دهد.
سردار سرلشكر سيديحيي صفوي دستيار و مشاور عالي فرماندهي معظم كل قوا، در مراسم سالگرد ارتحال ملكوتي حضرت امام (ره) و در جمع عزاداران استان كرمانشاه در محل مسجد جامع اين استان، با اشاره به نقش راهبردي حضرت امام (ره) و انقلاب اسلامي ايران در بيداري ملت‌هاي اسلامي جهان، گفت: برخي از شخصيت‌هاي بزرگ جهان و حوادث تاريخي صرفا منحصر به ابعاد مكاني و جغرافيايي محل تولد خود هستند و از نظر زمان در ظرف زماني محدد متوقف مي‌شوند.

وي ادامه داد: شخصيت‌هاي فوق العاده‌اي و حوادثي در طول تاريخ بشر وجود دارند كه فرامكاني حركت مي‌كنند و فرازماني تاثير گذار هستند از يك منطقه شروع مي‌شوند، اما دامنه و قدرت نفوذ آنها جهاني و پيامدها و بازتاب‌هاي آنان ابدي است. امام بزرگوارمان، حضرت آيت الله العظمي خميني كبير و انقلاب اسلامي بزرگ ملت ايران دو پديده عظيم تاريخي هستند كه به فضل و عنايت الهي در ايران بوجود آمده‌اند وليكن صرفا به اين سرزمين خاص تعلق ندارند.

صفوي با اشاره به تشكيل خاورميانه اسلامي و تقابل آمريكايي‌ها و صهيونيست‌ها در برابر نظام نوين خاورميانه اسلامي و تاثير آرمان‌ها و افكار امام (ره) در تشكيل خاورميانه جديد، خاطرنشان كرد: خاورميانه اسلامي هم اكنون شكل گرفته است و آمريكايي‌ها و صهيونيست‌ها در طرح خاورميانه خود شكست خورده‌اند، افكار و آرمان‌هاي حضرت امام و انقلاب اسلامي، فراتر از زمان و مكان و بصورت يك موجود زنده و پويا و سيل حركت كرده و تاريخ معاصر خاورميانه و شمال آفريقا و تاريخ و جغرافياي سياسي جديد جهان اسلام را تغيير مي‌دهد و اين تغييرات را هم اكنون در كشورهاي مصر، عراق، لبنان،‌ليبي، يمن و بحرين شاهد هستيم.

دستيار و مشاور عالي فرماندهي معظم كل قوا، جهاني دانستن انقلاب اسلامي را از شاخصه‌هاي آرمان‌ها و افكار حضرت امام (ره) دانست و افزود: امام(ره) را بزرگترين رهبر انقلابي و احياگر قرن حاضر جهان بايستي بناميم حضرت امام (ره) اين انقلاب را متعلق به همه ملت‌هاي مسلمان معرفي مي‌كرد و به دنبال بيداري اسلامي همه ملت‌هاي تحت ستم در كشورهاي اسلامي و حتي غير اسلامي بودند.

وي ادامه داد: نقش و تاثير راهبردي حضرت امام(ره) و انقلاب اسلامي در درون مرزهاي ملي ايران محدود نمانده و در آن سوي مرزها، در پيدايش و رشد نهضت‌ها و خيزش‌ها ملت‌هاي اسلامي در مناطق مختلف جهان اسلامي تاثير داشته است.

صفوي با اشاره به نقش انقلاب اسلامي ايران، به رهبري حضرت امام (ره) در تغيير و تحول نظريه‌هاي سياسي مربوط به پيدايش انقلاب‌ها، گفت: دانشمندان سياستمداران و نظريه و نظريه پردازان علوم سياسي با مقايسه انقلاب‌ها، مهمترين عوامل وقوع انقلاب‌ها را مسائل دنيوي و مادي و نارضايتي از وضع موجود و گسترش روحيه انقلابي و نيز نقش رهبري و ساختارها مي‌‌دانستند و كمتر به نقش راهبردي ايدئولوژي و هويت بخشي و تاثير دين و رهبري ديني در انقلاب‌ها مي‌پرداختند.

دستيار و مشاور عالي فرماندهي معظم كل قوا در پايان با بيان تاثير و بازتاب انقلاب اسلامي بر مسائل راهبردي قدرت بزرگ، اظهار داشت: پيروزي انقلاب اسلامي راهبردهاي نظام دو قطبي با دوران جنگ سرد را دست خوش تغيير كرد و نويد شكل گيري قدرت جديدي به عنوان قدرت جهان اسلام در قرن بيست و يكم، فراهم كرد.

 

 


 

 


آنچه در پي مي‌آيد يكي از خاطرات آيت‌الله خامنه‌اي است كه پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب، آن را در سالروز رحلت حضرت امام (ره) منتشر كرده است.

خدا مي‌داند كه در طول اين 10سال، فكر چنين روزي، هميشه دل ما را لرزانده بود. نمي‌دانستيم دنياي بدون «خميني» چگونه قابل تحمل است. به همين خاطر، چندين بار به ايشان عرض كردم: دعاي بزرگ من در پيشگاه خدا اين است كه من قبل از شما بميرم.

در همان روز تلخ كه حال امام مساعد نبود، من جمعي از اعضاي شوراي بازنگري قانون اساسي را دعوت كردم و به آن‌ها گفتم كه حال امام خوب نيست؛ كار بازنگري را قدري تسريع كنيم و مژده‌ي اتمام آن را به ايشان در بيمارستان بدهيم تا دل امام شاد شود. واقعاً از تصور آن چيزي كه ممكن بود پيش آيد، قلب من مي‌لرزيد؛ صدايم شكست و نتوانستم حرفم را تمام كنم...

سخنراني در مراسم بيعت فرماندهان و اعضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، 17/03/1368

 

 


 

 

در بیست و دومین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره)، رهبر انقلاب اسلامی در حرم امام خمینی(ره) حضور یافته و تاكيد كردند: من در جوار مرقد مطهر امام و روح امام و ارواح مطهر شهدا به خاك سپرده شده اند شهادت میدهم كه ملت ما راه خود را حفظ كرده است...

  در بیست و دومین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره)، رهبر انقلاب اسلامی در حرم امام خمینی(ره) حضور یافتند. سخنرانی ایشان ساعت 10:10 صبح آغاز و ساعت 11:10 به پایان رسید.
آنچه در زیر می‌آید، جملاتی از سخنان ایشان است:


»‫ بیداری اسلامی، حماسه‌ای است كه امام خمینی(ره) انتظار آن را می‌كشیدند و مانند فروپاشی شوروی آن را پیش‌بینی می‌كردند‬.


» مكتب امام یك مجموعه كامل برآمده از اسلامیت، شامل معنویت، عقلانیت و عدالت است.


» عقلانيت و خرد امام او را به اين نتيجه رسانده بود كه كمترين انعطاف وعقب نشينی درمقابل دشمن به پيشروی دشمن می انجامد.


» ‫اگر به نام انقلابی‌گری، امنیت بخشی از جامعه‬ ‫ را‬ صرفا بدلیل اختلاف سیاسی‫ سلب كنیم، از مكتب امام منحرف شده‌ایم.‬


» مكتب امام، ملت ایران را از گردنه‌های خطرناك ۳۲ سال اخیر نجات داده و عزت و شرافت بین‌المللی ما را بالا برده است.


» امام به مردم تفهیم كرد آن‌ها صاحب و مالك این كشور هستند.


» دشمنان تصور میكردند با رحلت امام آغاز فروپاشی این نظام مقدس كلید زده خواهد شد، تشییع جنازه امام و حركت عظیم مردم در حمایت از كار خبرگان آن را خنثی كرد.


» بخش مهمی از معنویت اسلام مربوط به اخلاق می‌شود و امام این مسئله را رعایت می‌كرد. امام از فرصت‌های زندگی برای تقرب به خداوند متعال استفاده می‌كرد.


» ‫اگر كسی یا جریانی بخواهد به نام عقل گرایی از ارزشهای اسلامی و انقلابی عدول كند انحراف از خط امام است‬.


» ‫مردم عزیز ما وقتی دیدند در سال ۸۸ عمق خواسته عده‌ای در روز قدس و عاشورا چه بود، به صحنه آمدند و غائله را تمام كردند‬‬.


» دانشمندان ایرانی به بركت حضور مردم، امروز در رشته‌های مهم و حساس جهانی در میان ده كشور اول قرار دارند.


» آن كسانی كه میخواهند با تكیه به دین داری جامعه و جوانان را سیاست زدایی كنند این اشتباه میكنند و دچار انحرافند.


» من در جوار مرقد مطهر امام و روح امام و ارواح مطهر شهدا به خاك سپرده شده اند شهادت میدهم كه ملت ما راه خود را حفظ كرده است.


» اشتراك انقلابهای منطقه، اسلامی بودن، مردمی بودن، ضد آمریكا بودن، معیارهای انقلاب‌های منطقه است.

‫‫» درباره انقلابهای منطقه‬: ‫هر حركتی كه مردمی، اسلامی و ضدآمریكایی باشد، ایران از آن حمایت میكند‬. هرجا حركت به تحریك آمریكا انجام شود از آن حمایت نمیكنیم‬.

» میخواستند فلسطین را از نقشه جهان حذف كنند، اشتباه كردند. فلسطین باقی خواهد ماند. از بین نمیرود، تجزیه نمشود و قطعا به آغوش اسلام و مردمش برخواهد گشت.



 
فارین پالیسی ضمن تحلیل شیوه آمریکا برای براندازی در ایران تاکید کرد که بنیاد سوروس میلیون ها دلار صرف تغییر رژیم در ایران کرده و بخشی از آن در اختیار حامیان موسوی قرار گرفته است.

  همزمان با فروپاشی رژیم ها در مصر و تونس و آغاز جنگ در سراسر لیبی، جرج سوروس میلیاردر و سرمایه گذار ، زمان را برای ارائه دیدگاه خود درباره ایران، مناسب دید.
از اواخر بهمن 1389، بقایای جنبش سبز سال 2009 [1388] با شنیدن فریادهای دموکراسی-خواهی در کشورهای همسایه ایران در یک سری از اعتراضات به خیابان ها آمدند.
وزارت اطلاعات ایران کم تر از یک سال پیش، به صورتی آشکار حکمی را صادر نمود که بر اساس آن فعالیت حدود شصت موسسه در کشور ممنوع شد. موسسه ی «خانه ی آزادی » وابسته به وزارت امور خارجه آمریکا، «بنیاد جامعه ی باز»، موسسه ی شخصی سوروس، و «گروه دیدبان حقوق بشر» مورد حمایت مالی سوروس، از موسساتی هستند که در این حکم از آنها نام برده شده است .
این سه سازمان در کنار رادیو صدای آمریکا و رادیو زمانه (مستقر در آمستردام) همگی توسط ایران مورد تاکید واقع شده اند که بخشی از نبردی هستند که هدفش تحریک آشوب در ایران با هدف غایی تغییر رژیم آن است.
اما این موضوع به شدت مورد استقبال رسانه های غربی واقع شد و آنها اینطور وانمود کردند که ممنوعیت این سازمان های برانداز نمونه ی دیگری از استبداد نظام ایران است.
تینی ون گور ، یک متخصص آلمانی امور مربوط به سازمان های مردم نهاد (ان جی او) به رادیو اروپای آزاد / رادیو آزادی گفت: «این واقعاً مزخرف است که آنها می گویند ما تغییر رژیم ایران یا هر چیز دیگری را در دستور کار خود قرار داده ایم» .
اما این رسانه ها از یادآوری نقش سوروس و بنیاد جامعه ی بازش در نمونه های مختلف تلاش-های تغییر رژیم در نقاط مختلف دنیا که با حمایت ایالات متحده آمریکا صورت گرفته اند، خودداری می کنند.
همکاری سوروس با سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا به گذشته های دور باز می گردد، دست کم تا دهه 1980 میلادی که «اتحادیه بازرگانی همبستگی مردم لهستان» مبارزه ی خود را برای کسب آزادی، علیه مدل اقتصادی بوروکراتیک اتحاد جماهیر شوروی آغاز نمود.
از آنجا که ایالات متحده آمریکا به دنبال واسطه ای برای به راه انداختن یک جنگ نیابتی علیه قدرت کمونیستی وقت بود، از طریق سیا، بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی ، اتحادیه کارگری فدراسیون آمریکایی کارگران و کنگره ی سازمان های صنعتی شروع به سرازیر کردن پول و کمک های مالی برای این ناآرامی نمود .
سوروس و موسسه ی جوان «بنیاد جامعه باز» با پرداخت سالانه سه میلیون دلار به مخالفان در این تلاش مشارکت نموده، وزارت امور خارجه آمریکار را یاری کردند . در کنار حمایت مستقیم از جنبش همبستگی، سوروس در آن واقعه نقشی تأثیرگذارتر نیز ایفا نمود: در سال 1989 این انسان خیرخواه و نوع دوست، سرمایه ی لازم را برای گروه کوچکی شامل جفری ساکس و برخی از اقتصاددانان صندوق بین المللی پول تأمین نمود . کشور تازه آزادشده در معرض سقوط آزاد اقتصادی قرار داشت که تیم ساکس به سیاستمداران لهستانی کمک نمود تا برای فرونشاندن آشوب و مدرن کردن موفق کشور، برنامه ای را برای انجام اصلاحات اقتصادی طراحی کنند.
سراسر دوره ی منازعه، جنبش همبستگی به مرام سخت گیرانه سوسیالیستی وفادار مانده، ایجاد یک دموکراسی مشارکتی، حقوق کارگران و انتقال مالکیت بنگاه های بزرگ دولتی به شرکت های تعاونی تحت اداره ی شوراهای سازمان یافته را خواستار شده بود .
اما در زمانی که تیم ساکس (تحت حمایت سوروس) کار خود را در این کشور به پایان رساند هیچ کدام از این رویاها تحقق نیافته بود. میخ آخر بر تابوت آرمان شهر لهستانی ها زمانی زده شد که ساکس از صندوق بین المللی پول یک وام یک میلیارد دلاری را برای این کشور گرفت تا تعاونی های کارگری را با بنگاه های خصوصیِ متمایل به سرمایه داری و سیاست های تجاری حمایت کننده از تولیدات داخلی را با سیاست مرزهای باز به روی سرمایه گذاری و رقابت خارجی جایگزین کنند.
نتیجه ی این اقدامات افزایش صعودی نرخ بیکاری در کشور بود که سرانجام به واکنش منفی شدید مردم منجر شد به طوری که مردم با سرازیر شدن در خیابان ها توقف روند لیبرال نمودن اقتصاد کشورشان را فریاد زدند.
سوروس و بنیاد جامعه باز به همکاری خود با وزارت امور خارجه آمریکا ادامه دادند. «انقلاب های رنگی» شرق اروپا ــ «انقلاب گل رز» در سال 2003 در گرجستان و «انقلاب نارنجی» در سال 2004 در اوکراین ــ کمک های مالی زیادی را برای اعتراضات جوانان محور خود جذب نمودند.
این کمک ها را بنیاد اعانه ی ملی برای دموکراسی ــ عمدتاً از کانال موسسه دموکراتیک ملی و خانه ی آزادی ــ تأمین می نمود. اما بنیاد سوروس نیز بودجه های کلانی را به این جنبش های اعتراضی اختصاص داد: بر اساس برخی گزارش ها سوروس در گرجستان 42 میلیارد دلار هزینه کرد ، در حالی که در اوکراین برای فعالان جنبش، فرصت های آموزشی، مالی و شبکه ای را فراهم نمود. در هر دو مورد، انقلاب ها موفق بودند و در سراسر جهان از آنها به عنوان «موج جدید دموکراسی» یاد شد.
سایه ی سرنوشت جنبش همبستگی لهستان را می توان بار دیگر در نتایج انقلاب های رز و نارنجی مشاهده کرد. صندوق بین المللی پول وقایع گرجستان را به عنوان «یک انقلاب جمعی در حکومت با هدف تقویت تجدید حیات اقتصادی از طریق به صفر رساندن فساد، اصلاح اقتصادی شتابان، خصوصی سازی و اولویت دادن به سرمایه گذاری مستقیم خارجی» توصیف نمود .
نتیجه ی وضع اقتصادی جدید دولت های طرفدار غرب، رشد سریع هزینه ی زندگی بود و گرجستان در سال 2006 بیشترین میزان نرخ بیکاری را در میان جمهوری های سابق اتحاد جماهیر شوروی شاهد بود. در اینجا نیز بانک جهانی توصیه هایی را در جهت اصلاحات بازار نئولیبرال به دولت جدید اوکراین ارائه کرد که عمده ی آن یادآوری درخواست های آندرس اسلوند ، اقتصاددان سوئدی (و دوست نزدیک جرج سوروس) برای «خصوصی سازی مجدد» بود .

اما شرایط ایرانایران نیز مطمئناً برای کسانی که به دنبال گسترش بازارهای آزاد هستند یک هدف طبیعی می باشد: جمهوری اسلامی به صورتی متمرکز بخش عمده ای از اقتصاد خود را طراحی می-کند، بخش عمومی گسترده ای دارد، کنترل قیمت ها را اعمال می کند و برای فقیرترین شهروندان خود مواد غذایی یارانه ای تهیه می نماید.
احتمالاً مهم تر از همه این موارد این است که صنعت نفت قدرتمند ایران، ملی شده و در دستان دولت قرار گرفته است. پس از انتخابات سال 2009 [1388] میرحسین موسوی از مدل اقتصادی کشور انتقاد نموده، درخواست خصوصی سازی صنایع دولتی و دست برداشتن از «اقتصاد خیرات محور» را مطرح نمود (این اندیشه های او در تضاد آشکار با عقاید محمود احمدی-نژاد است که، به دلیل برنامه های تأمین اجتماعی خود، آراء بخش های فقیرتر جمعیت را به خود جذب نموده بود) .
پس از شکست موسوی، جوانان کشور ــ که نسبت به صحت نتایج انتخابات مردد شده بودند ــ در قالب جنبش سبز به خیابان ها آمدند و دولت را به تقلب در انتخابات به نفع احمدی نژاد متهم نمودند.
در میان این معترضان که در ایران دستگیر شدند، شخصی به نام کیان تاج بخش بود؛ او متعاقب بازداشتش به چندین اتهام جاسوسی محکوم شد. رسانه ها با بی تفاوتی گزارش دادند تاج بخش نه تنها یکی از مشاوران «بنیاد جامعه ی باز» بلکه یکی از مشترکان موجود در ایمیلْ لیست پروژه ی گلف 2000 بود.
پروژه ی گلف 2000 که به عنوان «یک پروژه ی تحقیقاتی در موضوع توسعه ی سیاسی، اقتصادی و امنیتی در خلیج فارس» توصیف شده است توسط گری سیک، معاون سابق سردبیر امور بین الملل بنیاد فورد و مدیر سازمان دیدبان حقوق بشر، بنا نهاده شد.
این پروژه از دانشگاه کلمبیا عمل می کند و بودجه ی خود را از دستگاه های نام آشنا در زمینه ی اعطای کمک های بلاعوض، مانند بنیاد فورد، بنیاد راکفلر و بنیاد جامعه، باز دریافت می کند.
ردپاهای نهان دیگری نیز از بنیاد سوروس در آشوب های ایران قابل ردیابی هستند. هم زمان با اوج گیری حوادث انتخابات سال 2009 [1388] در ایران و تشدید آن، مخالفان ایران ترجمه فارسی کتابچه ی مهم و تأثیرگذار «از دیکتاتوری تا دموکراسی» را 3487 بار از اینترنت دانلود کردند. این کتابچه دستورالعملی برای تربیت و آموزش فعالان سیاسی است که توسط جین شارپ، استاد دانشگاه هاروارد، نگاشته شده است . این کتابچه ی راهنما، که بخاطر دستورالعمل های عملی موجود در آن درباره ی چگونگی سازماندهی اقداماتی جهت تغییر ناگهانی، موثر و غیرخشونت آمیز حکومت ها، توسط معترضان در انقلاب های رز و نارنجی نیز به کار گرفته شد، بوسیله ی موسسه ی شارپ توزیع شد.
موسسه ی وی «بنیاد آلبرت انیشتین» نام دارد که بودجه ی آن را نیز «بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی» و موسسه ی تابعه ی محافظه کارش، با نام «بنیاد بین المللی جمهوری خواهان »، تأمین می کنند. شارپ پذیرفته است که موسسه اش برای ترجمه ی «از دیکتاتوری تا دموکراسی» به چند زبان، از «بنیاد جامعه ی باز» کمک مالی دریافت نموده است .
پیرو الگوی مشخصی که در اینجا می توان یافت ــ یک نهضت جوان محور و غیرخشونت آمیز با نام مستعاری رنگی، حال و هوای کاپیتالیستی اصلاحات بازار و حضور بنیاد سوروس ــ این اصلاً جای تعجب ندارد که در ایران نیز به مانند گرجستان، لهستان و اوکراین، همجواری نزدیک با بنیاد اعانه ی ملی را بتوان یافت. کِنِت آر. تیممرمن، که روزنامه نگاری محافظه کار است، درست چند روز پیش از اعلام نتایج انتخابات ایران در مقاله ای نوشت: «زمزمه هایی درباره ی یک "انقلاب رنگی در ایران" به گوش می رسد» . او ادامه داد:
«بنیاد اعانه ی ملی برای دموکراسی در طول یک دهه ی گذشته، برای اشاعه ی انقلاب های "رنگی" در جاهایی همانند اوکراین و صربستان، میلیون ها دلار صرف آموزش عاملان سیاسی در تکنیک های ارتباطی و سازماندهی کرده است».
به نظر می رسد بخشی از این پول به دست گروه هایی از حامیان موسوی، که ارتباطاتی با سازمان های مردم نهادی (ان جی او) که خارج از ایران هستند و بودجه ی خود را از بنیاد اعانه ی ملی دریافت می کنند، رسیده باشد.
تیممرمن منافع ویژه ای در ایران دارد. او مدیر اجرایی بنیاد دموکراسی در ایران ، سازمانی از مخالفان مستقر در آمریکا است که ضمناًٌ از بنیاد اعانه ملی آمریکا نیز بودجه دریافت می کند.
تنها در سال 2009 [1388] بنیاد اعانه ملی 674506 دلار کمک بلاعوض را برای فعالیت ها در ایران اختصاص داد (این در حالی است که در سال پیش از آن این مبلغ به میزان 4898000 دلار بود) . بنیاد اعانه ملی این پول ها را از آژانس توسعه بین الملل ایالات متحده آمریکا دریافت می کند که، بر طبق مدارکی که در وب سایت خود این آژانس قرار گرفته است، «سال گذشته 20 میلیون دلار کمک بلاعوض را برای گسترش دموکراسی، حقوق بشر و حکومت قانون در ایران خواستار شد» .
در سال 2008 اکثر مبالغ تخصیص داده شده ی آژانس توسعه ی بین الملل آمریکا برای پروژه های «دموکراسی سازی» در ایران، که از کانال بنیاد اعانه ملی به جریان افتاد، به مرکز اقتصاد آزاد بین المللی (بنیاد توسعه بازارهای آزاد اتاق بازرگانی آمریکا) راه پیدا کرد. بخش های دیگری از این پول به «طرح تحقیق و پژوهش ایران معاصر»، «بنیاد عبدالرحمن برومند»، و «انجمن جامعه مدنی در ایران» رفت.
در ژوئن سال 2010 جان مک کین، کاندیدای جمهوری خواهان در انتخابات گذشته ریاست جمهوری آمریکا، در یک سخنرانی مهیج در بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی، مدعی شد «شخصیت نظام ایران» به عنوان «تهدید عمیق تر برای صلح و آزادی دنیای ما» است.
مک کین راه حل خود را برای این بحران با جزئیات شرح داد: «من معتقدم تنها تغییری که می-تواند در نهایت به دگرگونی سیاست های ایران، آن گونه که ما می خواهیم، منجر شود، تغییری است که در خود رژیم ایران ــ یک تغییر مسالمت آمیز، با انتخاب و هدایت مردم ایران ــ صورت گیرد» .
مک کین ید طولایی در صحبت کردن علیه این کشور اسلامی دارد. او در یکی از اجتماعات تبلیغاتی خود در سال 2008 از قیدوبندها رها شد و به طرز عجیب و غریبی یکی از ترانه های گروه بیچ بویز را تقلید کرده، غزل «باربارا آن» را به «بمب، بمب ایران» تغییر داد.
از آن قبل تر، نام مک کین را می توان در بیانیه ی صادر شده از سوی پروژه نومحافظه کاران برای قرن آمریکایی جدید ــ گروهی از مدافعان جنگ که شهرتش را مدیون تلاش های بی امانش برای سرنگون کردن صدام حسین است ــ یافت.
این پروژه طرز تفکر خود درباره ایران را در گزارشی با عنوان «بازسازی استحکامات دفاعی آمریکا» بروز داده است:
در درازمدت ممکن است مشخص شود که ایران به اندازه ی عراق برای منافع آمریکا در منطقه-ی خلیج [فارس] تهدید به شمار می رود و حتی اگر روابط آمریکا ـ ایران بهبود یابد از دست ندادن نیروهای آینده محور در منطقه، هنوز هم یکی از عناصر ضروری در استراتژی ایالات متحده آمریکا خواهد بود که منافع درازمدت آمریکا را در منطقه به دنبال خواهد داشت .
مک کین حال که از شرکت در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری یا تقلید ترانه های پاپ فارغ شده و در نتیجه سرش چندان شلوغ نیست، رییس بنیاد بین المللی جمهوری خواهان، برنامه ی محافظه کارانه بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی، است.
همان طور که انتظار می رفت، این بنیاد روابط زیادی با گروه ها و اشخاص مخالف رژیم ایران دارد. ویلیام نوجِی که از طرف بنیاد، برای نظارت بر انتخابات سال 2004 اوکراین (درست قبل از آغاز انقلاب نارنجی) اعزام شده بود، دبیر و مسوول امور مالی بنیاد دموکراسی در ایران، که قبلاً به آن اشاره کردیم، است. در دوره ی بوش برنامه ریزی شده بود تا دیوید ام. دنهی ، یک «کارشناس دموکراسی» از این بنیاد، مسوول «اداره امور ایران» در دولت شود. اگرچه اطلاعات بسیار کمی درباره ی این برنامه ی محرمانه در دسترس است اما به نظر می رسد این مسأله با درخواست 75 میلیون دلار بودجه ی کاندولیزا رایس از کنگره در سال 2006 «برای گسترش دموکراسی و حقوق بشر در ایران» ارتباط داشته باشد .
علی رغم موضع مک کین، به عنوان رییس بنیاد بین المللی جمهوری خواهان، و تعهد آشکار او به تغییر چهره ی ایران، این نامزد سابق انتخابات ریاست جمهوری سعی کرد خود را سیاستمداری معتدل معرفی کند. در سال 2008 مک کین تبلیغات هایی به راه انداخت که سخنرانی های تئودور روزولت، موسس حزب ترقی خواه ، در آنها نقل می شد.
این در حالی بود که هفت سال پیش از آن، او موسسه ی اصلاح «یک سازمان آموزشی بی-طرف و غیرانتفاعی» را بنا نهاده بود که به موارد بحث برانگیزی چون مهاجرت، اقتصاد و اصلاح تأمین مالی مبارزات انتخاباتی می پرداخت. اگرچه پذیرش بودجه از گروه بین المللی آمریکایی از سوی این موسسه شگفتی هایی برانگیخت اما این واقعیت که بنیاد جامعه باز بیش از 50هزار دلار به این موسسه کمک نمود، از سوی بیشتر بخش ها در رسانه ها نادیده گرفته شد.

«جامعه ی باز» و ارزش های آمریکاییحال ببینیم «جامعه ی باز» چیست و ایده ای که در پس اندیشه ی سوروس و بنیادش کمین کرده چه می باشد؟ سوروس این نام را از نوشته های کارل پوپر، فیلسوف مشهور انگلیسی و استاد کالج اقتصاد دانشگاه لندن اخذ کرده است.
«جامعه ی باز» در نظر پوپر جامعه ای است که از نظر سیاسی شفاف بوده، بر بنیادهای آزادی مدنی و حقوق بشر بنا نهاده شده باشد. این جامعه نتیجه ی پیشرفت طبیعی جامعه ی بسته-ی سنتی گذشته است.
جامعه ی بسته ی سنتی از نظر پوپر گذشته برابر بود با فرهنگ هایی مبتنی بر نظام اشتراکی که ساختار خود را از اندیشه های قبیله ای یا جادویی اخذ می کرد. در این مدل نظری، شهروندان «جامعه باز» قادر خواهند بود رهبرانشان را با یک سری انقلاب بدون خون ریزی برکنار کنند و از انتقال «مسالمت آمیز» قدرت مطمئن باشند.
پوپر همچنین خود را در کنار متفکران نظریه اقتصاد آزاد، که در دوران معاصر وی در حال ظهور بودند، یافت. در 1947 پوپر به همراه والتر لیپمن ، فردریش هایک ، لودویگ فون میسز و میلتون فریدمن »انجمن مونت پلرین » را تأسیس کردند؛ هدف از تأسیس این تشکیلات، سازماندهی یک حمله متقابل علیه «سلطه دولت و طراحی مارکسیستی یا کینزی، که در حال فراگیر شدن در تمام دنیا بود» اعلام شد. این ایده ی صرف، به تنهایی عواقبی باورنکردنی داشت: به نظر می رسد ایده ی میلتون فریدمن، قاعده ی مسلط شد؛ مدلی اقتصادی که آمریکا به آن وفادار مانده و بر اساس آن در تلاشی مذبوحانه و در پوشش «گسترش دموکراسی»، به دنبال صادرات خود به سراسر جهان است. اما در ورای این، برخی از اعضای انجمن مونت پلرین به خوبی توانستند فلسفه ی کلی پشت مجموعه ی بنیادهای اعانه ملی برای دموکراسی و جامعه ی باز را قابل فهم نمایند.
سوروس و وزارت امور خارجه آمریکا به دنبال جامعه ی باز مطلوب پوپر هستند ــ انقلاب های رنگی با طرح پوپر، که مستلزم برکناری رهبران در یک انقلاب بدون خون ریزی است، همخوانی دارند ــ اما در عین حال آنها به دنبال تکمیل نمودن ایده ی پوپر با دیدگاه های والتر لیپمن، همکار پوپر در مونت پلرین، می باشند.
این لیپمن، «پیش کسوت روزنامه نگاری آمریکایی» بود که نوشت: «دموکراسی بسی مهم تر از این است که به افکار عمومی واگذار شود». برای جبران کردن این مشکل، لیپمن از نخبگانی روشنفکر حمایت می کند که مدیریت توده ها را برعهده بگیرند و مشکلات کوچک و اتفاقات عجیب سیستم دموکراتیک را حل کنند.
تحت این نظریه، دموکراسی به خودی خود، یک نوع بازی است که، بخاطر نفع همه، نیازمند سلسله مراتبی از مقامات برای اداره کردن و متقاعد نمودن افکار عمومی است. تنها با آمیختن «جامعه ی باز» سوروس و پوپر با دعوت لیپمن از یک طبقه ی ممتاز است که ما به سبک درست و مترقی آمریکایی می رسیم.
جامعه ی باز یک دموکراسی است که بر پایه ی سرمایه داری بنا شده است اما با توجه به طبیعت مسلم دموکراسی باید دست کاری شود تا از کارآیی آن مطمئن شویم. آمریکا با تشنگی و خواست مفرطش به برتری در بازار، به خود صورت طبقه ی نخبه ی روشنفکر مطلوب لیپمن را داده و اعطای «هدیه دموکراسی» را به کشورهای خودسر و متمرد بر عهده گرفته است.
شخص سوروس لزوم دست کاری را برای واقعیت بخشیدن به آرمان پوپر پذیرفته و نوشته است: اصول جامعه ی باز به صورت تحسین برانگیزی در اعلامیه ی استقلال نهاده شده است. اما این اعلامیه بیان می دارد: «ما این حقایق را نگه می داریم تا بدیهی شوند» لذا از آنجا که اصول جامعه ی باز، هر چه باشند بدیهی نیستند، پس نیاز است که چنین جامعه ای با بحث های متقاعد کننده استقرار یابد .
این چارچوب همچنین چارچوب سوروس را برای مخالفتش با دولت بوش توضیح می دهد. سوروس مخالفت خود با سیاست خارجی فاجعه بار دولت بوش را «تمرکز اصلی» زندگی خود ذکر نمود که برایش به «مسأله ی مرگ و زندگی» تبدیل شده است .
البته سوروس هیچ مشکلی با دخالت در امور کشورهای دیگر ندارد. او دست در دست وزارت امور خارجه دولت بوش در گرجستان و اوکراین فعالیت کرد. علاوه بر این او حدود 100میلیون دلار در گروه کارلیله سرمایه گذاری کرد. این گروه یک شرکت سرمایه گذاری جهانی است که به دلیل روابط محکمش با پیمان کاران نظامی، سودچیان جنگ و دولت بوش با عبارت «مجموعه صنعتی نظامی» به آن اشاره شده است .
نقطه ی اشتراک بوش و سوروس این است که هر دوی آنها به تغییرات در رژیم ها، با پشتیبانی آمریکا جهت وادار کردن اقتصاد کشورها به مدرن شدن، اعتقاد دارند. اما درباره ی فرایند رسیدن به این هدف اختلافات اساسی با یکدیگر دارند. ریشه های ایدئولوژیک بوش در کمپ نومحافظه-کاران وجود دارد که ایده ی «صلح از طریق قدرت فیزیکی» را ترویج می کنند و بر اساس آن، ممکن است آمریکا، جهت مطمئن شدن از موقعیت خود به عنوان ابرقدرت جهانی، ارتش خود را مورد استفاده قرار دهد.
سوروس و بخش عمده ای از وزارت امور خارجه این خط فکری را کاملاً احمقانه می دانند ــ از نظر آنها عقب نشینی، سرانجام، قطعی و اجتناب ناپذیر است و آمریکا مطمئناً در جنگ طولانی-مدت خسارت های زیادی متحمل خواهد شد. برای سوروس و همدستانش در بنیاد اعانه ی ملی برای دموکراسی، آزادی های توهمی جامعه ی باز نسبت به تلاش بی وقفه و تغییرناپذیر نومحافظه کاران برای راندن جهان به سمت جنگ دایمی به ریاست ایالات متحده آمریکا، که نقش نیروهای پلیس بین الملل را بازی می کند، مسیری بس عملی تر است.
البته نباید گفت بخاطر اختلافات مهمی که میان این دو گروه وجود دارد، آنها بالکل مانعه الجمع هستند. همان طور که گفتیم بنیاد جامعه باز به جان مک کین، کسی که با گروه جنگ طلب پروژه نومحافظه کاران برای قرن آمریکایی جدید همکاری می کند، پول پرداخت نمود.
علاوه بر مک کین، تعداد زیاد دیگری از روسای بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی همانند جین کرک پاتریک، فرانسیس فوکویاما و وین وبر آشکارا حمایت های خود را از نامه ها و بیانیه های پروژه مذکور اعلام کرده اند. هفده تن از اعضای این پروژه پست های کلیدی کابینه ی بوش را در اختیار گرفتند و تریبون گسترده ای را در اختیار جنگ طلبانی قرار دادند که در کل دهه 1990 دیدگاه-هایشان کنار گذاشته شده بود.
با این حال، بوش مزیت های روش های بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی را دید و بودجه ی این سازمان را پس از سال 2001، 150 درصد افزایش داد . ممکن است بوش بیش از این با ایده-آل ها و آرزوهای جامعه ی باز موافق بوده باشد که سوروس او را تحسین نموده است.
یادمان نرود هنگامی که بوش در برابر فشارهای معاونش، دیک چنی، که خواهان اقدام نظامی داخل ایران بود، مخالفت کرد، یک شکاف آشکار در میان دولت بوش ایجاد شد . بجای اقدام نظامی، بوش سیا را مأمور کرد از روش های «غیرکشنده» برای بر هم زدن ثبات ایران استفاده کند .

ایران: پرسش بنیادی
این دقیقاً سوال ایران است که به ما کمک می کند دسته بندی های ایدئولوژیک موجود در در منازعه هژمونیک آمریکا را بررسی کنیم. گروه نومحافظه کار به طور نزدیک و صمیمانه ای با منافع لابی طرفدار اسراییل در هم تنیده شده است تا جایی که تعداد زیادی از متفکران آن، بخشی از وقت خود را با لانه های صهیونیستی، همانند موسسه یهودی برای امور امنیت ملی و موسسه واشنگتن برای سیاست خاورمیانه صرف می کنند.
سیاستمداران اسراییلی به گونه ای کاملاً آشکار و غیرمبهم با قدرت ایران، که پس از فروپاشی رژیم صدام در عراق تنها تهدید واقعی برای برتری جغرافیایی اسراییل در منطقه خاورمیانه محسوب می شود، مخالفند. از همین رو اسراییل هدف خود را بر کشاندن سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا به مواجهه مستقیم با ایران قرار داده است.
همان طور که جان میرشیمر و استفان والت نوشتند:
اسراییل و لابی صهیونیستی برای جلوگیری از تغییر رویکرد ایالات متحده و منصرف کردن این کشور از جستجوی راهی برای بازسازی روابط حسنه با تهران می جنگند. آنها تلاش می کنند بجای نزدیک شدن آمریکا و ایران، سیاستی مقابله ای و غیرمولد بر روابط دو کشور مسلط شود .
همکاری آمریکا با اسراییل تأثیری گسترده بر فهم جهانی از این کشور داشته است.
اکثریت کشورهای خاورمیانه، بخاطر نقشی که ایالات متحده آمریکا در سرکوب مردم فلسطین داشته است، با این کشور مخالفند. این کشورها خود را در این موضوع در توافق با سوروس یافته اند. این توافق در نگرش، در مقاله ای به قلم سوروس با عنوان «درباره اسراییل، آمریکا و ایپک» نیز اشاره شده است .
سوروس تسلیم بودن آمریکا در برابر دولت اسراییل را «اشتباهی احمقانه» خوانده، معتقد است حل مناقشه با فلسطین به متوقف شدن دستاوردهای ژئوپلیتیک ایران کمک خواهد کرد. تا زمانی که آمریکا از آپارتاید اسراییل حمایت می کند ایران قادر خواهد بود از این موقعیت برای رسیدن به اهداف خود ــ که در نهایت به زیان ایالات متحده خواهد بود ــ استفاده کند.
زبگینیو برژینسکی ، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا و از مقامات برجسته ی بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی و خانه آزادی، بلافاصله با این ارزیابی موافقت می کند:
این تجویزهای نومحافظه کارانه که در آنها اسراییل معادل ها و هم عرض های خود را دارد، برای آمریکا و در نهایت برای اسراییل کشنده خواهند بود. این تجویزها اکثریت مطلق جمعیت خاورمیانه را به کلی مخالف ایالات متحده خواهد نمود. درس های عراق برای آنها سخن خواهد گفت. سرانجام این که، اگر پیگیری سیاست های نومحافظه کارانه ادامه یابد، ایالات متحده آمریکا از منطقه بیرون انداخته خواهد شد و این امر، آغازی برای پایان اسراییل هم خواهد بود .
برژینسکی، که همچنین به همراه سوروس یکی از اعضای هیئت گروه بحران بین المللی است، می گوید: در صورت وقوع حمله هوایی اسراییل علیه ایران «آنها باید از فضای هوایی ما در عراق عبور کنند. آیا ما صرفاً می خواهیم بنشینیم و تماشا کنیم؟» ــ برژینسکی هیچ حدسی درباره آنچه باید انجام شود نمی زند ــ «ما باید در برحذر داشتن آنها از این اقدام جدی باشیم. منظورم برحذر داشتنی است که شما تنها به گفتن اکتفا نکنید. اگر آنها شروع به پرواز نمودند شما باید بلند شوید و با آنها مقابله کنید. آنها حق انتخاب دارند که یا برگردند و یا برنگردند» .
اگر این عبارات سبب می شوند برژینسکی یک سیاستمدار صلح طلب به نظر رسد، باید گفت او هر چیزی است غیر از این. همان طور که برخی وابستگان او خاطرنشان کردند دیدگاه های او در انطباق با دیدگاه های سوروس است و او نیز هرگز ایده های سلطه ی ایالات متحده آمریکا یا برتری سرمایه داری را کنار نگذاشت.
به نظر می رسد او نیز همانند سوروس رویکرد «جامعه ی باز» را در سیاست خارجی ــ امپریالیسم پنهان در پوشش طرفداری از حقوق بشر و بسط دموکراسی ــ می فهمد.
دغدغه عمده برژینسکی موازنه ی قدرت در منطقه خاورمیانه و اوراسیا است و او اعتقاد دارد آمریکا باید آنقدر تلاش کند تا مطمئن شود هیچ کشور یا گروهی قدرت زیادی را در این مناطق صاحب نشود. با نگه داشتن موازنه قدرت در سطحی یکنواخت، آمریکا قادر خواهد بود از دسترسی به منابع طبیعی منطقه بهره ببرد. او می گوید روابط آمریکا با اسراییل به این هدف کمک نمی کند اما «بهبود تدریجی در روابط ایران و آمریکا» بسی بیشتر برای اهداف کشور آمریکا مفید است . به نظر می رسد بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی و بنیاد جامعه باز دارند تلاش می کنند دقیقاً همین کار را انجام دهند:
بنیاد سوروس کمک هایی به شورای آمریکایی ایرانی می دهد در حالی که وزارت امور خارجه آمریکا از طریق بنیاد اعانه ملی بودجه هایی را به گروهی دیگر تقریباً به همین نام، شورای ملی ایرانی آمریکایی سرازیر می کند.
شورای آمریکایی ایرانی (AIC) در سال 1997 بوسیله هوشنگ امیراحمدی، مشاور پیشین بانک جهانی، تأسیس شد و توانست سیاستمداران لیبرال برجسته ای چون دنیس کوسینیچ و سایروس ونس را با هدف فراهم آوردن «گفت وگوهایی پایدار و فهمی جامع تر از روابط آمریکا ـ ایران» به هیئت مدیران خود بکشاند. یکی از اعضای هیئت مدیران آن که شایسته ی بررسی دقیق تر است، توماس آر. پیکرینگ ، سفیر سابق ایالات متحده در سازمان ملل متحد و عضو هیئت رییسه گروه بحران بین المللی می باشد. پیکرینگ همچنین در کنار زبینگو برژینسکی ، یک کرسی مشاورت را نیز در گروه تخصصی دوحزبی سیاست خارجی با نام «مشارکت برای یک آمریکای امن» در اختیار دارد. همکاری نزدیکی که او در این گروه با برژینسکی دارد یک همکاری موثر و کارآمد است چرا که فعالیت های شورای آمریکایی ایرانی دقیقاً با ایده های برژینسکی مبنی بر بهبود روابط آمریکا و ایران انطباق دارد؛ در سال 2003 شورای آمریکایی ایرانی تلاش کرد به شکل گیری یک «معامله بزرگ» در دیپلماسی میان ایران و آمریکا ــ بر اساس پیشنهاد ایران مبنی بر یاری رساندن به آمریکا در حمله به عراق ــ کمک کند .
تلاشی که از سوی ایران برای آغاز روابط دوستانه با ایالات متحده آمریکا آغاز شد بوسیله تریتا پارسی ، موسس شورای ملی ایرانی آمریکایی (NAIC) ــ که تحت حمایت مالی بنیاد ملی اعانه برای دموکراسی آمریکا قرار دارد ــ فاش شد.
پارسی که تز دکتری خود را درباره روابط اسراییل ـ ایران و با راهنمایی فرانسیس فوکویاما و زبینگو برژینسکی نوشته است ، شورای ملی ایرانی آمریکایی را در سال 2002 به منظور افزایش مشارکت آمریکایی ـ ایرانی در زندگی مدنی آمریکا تأسیس کرد.
این سازمان موضعی فعال در محکوم کردن مداخله نظامی در ایران اتخاذ کرده اظهار داشت چنین اقدامی در نهایت به تضعیف هر گونه جنبش صحیح دموکراتیک منجر خواهد شد (با عنایت به این که همین بنیاد اعانه که کمک های مالی به شورای ملی آمریکایی ایرانی اختصاص می-دهد، از قبل با تأمین بودجه برای مخالفان آنها، مشغول مداخله در امور ایران بود، این اظهارنظر حقیقتاً جذاب و قابل توجه است).
همان طور که انتظار می رفت واکنش منفی شدید نومحافظه کاران علیه این دو سازمان، خیلی زود شروع شد. یک مرکز سیاست های امنیتی در گزارشی با عنوان «رشد لابی ایران» هر دوی این شوراها را به «مدافع سرسخت رژیم ایران بودن» متهم کرد که با «مأموریت شوم» برقراری «مذاکرات آشتی جویانه» میان دو کشور، به گونه ای نظام مند در دولت آمریکا نفوذ کرده اند .
گزارش رشد لابی ایران، به عنوان یک مقاله ی تبلیغاتی، هوشمندانه عمل کرده، چرا که به طور هم زمان، ایران را با «گروه های جهادی» برابر می داند و پرزیدنت اوباما را نیز ــ بخاطر این که به دولتش اجازه داده است قربانی دسیسه های یک کشور اسلامی که به گونه ای فعال به دنبال دستیابی به سلاح های هسته ای است، شود ــ مورد حمله قرار می دهد.
این گزارش همچنین به طور مفصل به بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی می پردازد


تاریخ: شنبه 14 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط arman

امام مردی از جنس انبیای الهی بود

رئیس جمهور در مرقد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران:
امام مردی از جنس انبیای الهی بود

 رئیس جمهور با بیان اینکه امام راحل مردی از جنس انبیای الهی بود، گفت: امام (ره) آمد و انسان‌ها و بشریت را دعوت به راه انبیاء کرد.

به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران، محمود احمدی‌نژاد دقایقی پیش و در آستانه بیست و دومین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در جمع زائران و مجاوران و عاشقان آن عزیز سفر کرده که از جای جای ایران اسلامی در قالب کاروان‌های زیارتی راهی حرم مطهر آن امام عظیم‌الشأن شده‌اند، اظهار داشت: در سایه عدالت همه استعدادها فرصت بالندگی پیدا می‌کند و پس از عدالت است که عشق و محبت و رحمت در جامعه ایجاد می‌‌شود.
رئیس جمهور استقرار عدالت را نیازمند دو عامل توحید و مدیریت صالح دانست و گفت: توحید و اندیشه توحیدی و مدیریت صالح و عدل دو عامل تحقق استقرار عدالت هستند. و استقرار توحید هم متوقف در حاکمیت صالح و عادل است.
وی با بیان اینکه تحق واقعی عدالت فقط در سایه استقرار اندیشه توحیدی تحقق پذیر است، عنوان کرد: شرک بزرگترین ظلم است و محال است در سایه ظلم عدالت بوجود بیاید.
احمدی‌نژاد در ادامه مدیریت صالح و عادل را مورد اشاره قرار داد و گفت: مدیریت انسان بر اندیشه و تمایلاتش باید عادلانه باشد. انسانی می‌تواند الهی شود که درون خود به یک سری اعتدال رسیده باشد. از نژاد و رنگ و جغرافیای منش خود عبور کرده باشد.
رئیس جمهور اضافه کرد: چنین انسانی در اعتدال است و رسیدن به این نقطه فقط و فقط در سایه اندیشه توحیدی است. به همین دلیل است که فریاد نخست پیامبران توحیدی لاالله الا اله‌الله و توحید است، همه ارزش‌های الهی در سایه توحید است و این رمز کمال و عدالت است.
وی تاکید کرد: بدون حاکمیت انسان‌های صالح و عادل امکان استقرار عدالت در جامعه خوب وجود ندارد. در طول تاریخ همه ظلم‌ها و تحقیرها و فاصله‌ها از ناحیه حاکمان ظالم و فاسد بوده است.
احمدی‌نژاد بیان داشت: همه پیامبران آمده‌اند که انسان را شکوفا کنند و انسان را از زمین به بالا بکشند و حاکمان صالح بر انسان‌ها حکومت کنند. پیامبران آمدند تا انسان را تا اوج عزت و خود خدا بالا ببرند.
رئیس جمهور با بیان اینکه امام راحل مردی از جنس انبیاء الهی بود،‌گفت: امام خمینی (ره) کسی بود که به راه انبیاء دعوت می‌کرد او از قلب تاریخ آمد و انسان‌های محروم و بشریت را دعوت به راه انبیاء کرد. او احیاگر انسانیت انسان‌ها بود. از همه حجاب‌ها عبور کرد و الهی شد.
رئیس جمهور عنوان کرد: امام با نور خدا می‌دید و عمل می‌کرد و جان‌ها را زنده می‌کرد. وقتی انسان الهی شد در قلب جهانیان نفوذ می‌کند. 

قرائتی از امام(ره) صحیح است که مفسرش رهبری معظم باشند

 

خبرگزاری فارس: دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان گفت: بی‌شک آن قرائتی از امام خمینی(ره) صحیح است که مفسرش امام خامنه‌ای(مد‌ظله) باشند.

مهرداد وطنی، دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان و علوم ‌پزشکی در گفت‌وگو با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، گفت: با توجه به تحرکاتی که گروه انحرافی در حال انجام دادن آن است، به سران این جریان و معدود فریب خوردگانشان می‌گوییم که دانشجویان کاملاً آماده برخورد با این جریانات منحرف هستند و سرنوشتی بدتر از سران فتنه 88 در انتظارتان است.

وطنی با اشاره به نزدیک بودن سالگرد ارتحال امام خمینی‌(ره) گفت: امام بزرگوار متأسفانه در میان ما مظلوم است و ما آن‌گونه که شایسته است به بازخوانی افکار و آراء این بزرگوار نپرداخته‌ایم و همیشه این نکته را مد نظر داریم که، بی‌شک آن قرائتی از امام خمینی(ره) صحیح است که مفسرش امام خامنه ای(مد ظله) باشد.

این فعال دانشجویی در ادامه با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در خصوص وحدت بین قوا و عدم رسانه‌ای کردن اختلافات، از تمامی مسئولان خواست به این خواسته ایشان توجه ویژه داشته باشند و اعلام کرد: در صورت عدم رعایت این توصیه، آن مسئول حتماً مورد عتاب دانشجویان قرار خواهد گرفت.

وطنی در خصوص جریان انحرافی اظهار داشت: حساب احمدی‌نژاد از مشایی‌ها، بقایی‌ها و رحیمی‌ها جداست و امیدواریم هر چه سریعتر رئیس‌جمهور دست به تغییراتی در حلقه اطرافیان خود بزند.

وی افزود: آقای هاشمی رفسنجانی چگونه برای درگذشت عزت الله سحابی معلوم الحال پیام تسلیت می‌دهند ولی در قبال کشتار مردم مظلوم بحرین، سکوت اختیار کرده‌اند!

دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان در پایان گفت: دانشجویان و مردم تمامی حواسشان به نظر و بیانات مقام معظم رهبری است و نسل امروز دانشگاه‌ها آماده‌تر از نسل‌های دیروز برای تحقق فرمایشات ایشان است.


رئیس‌جمهور: متحد و یک دل پشت سر رهبری عزیز و ولایت فقیه ایستاده‌ایم


سخنرانی رئیس​جمهور دقایقی پیش در مراسم شب سالگرد بیست ودومین ارتحال امام خمینی در حرم امام (ره) با طرح آخرین مواضع احمدی نژاد به پایان رسید.

به گزارش خبرآنلاین، سخنرانی محمود احمدی​نژاد از سوی شبکه​های سیما با تاخیر و غیرمستقیم پخش شد اما رادیو ایران سخنان رئیس جمهور را به طور مستقیم منعکس کرد.

رئیس جمهور با بیان اینکه بیست و دو سال از فراق امام راحل و رحلت امام عزیز می گذرد لیکن امروز نام، یاد و راه او برجسته تر، روشن تر و زنده تر فرا روی جامعه بشری قرار دارد، افزود: ابعاد حرکت و انقلاب امام خمینی(ره) هر روز گسترده تر می شود. به رغم صف بندی همه مستکبران و شیاطین عالم و همه شیطنت های آنان، اهداف و آرمانهای امام جهانی می شود.

گزیده سخنان محمود احمدی نژاد به این قرار است:

انسان​ها از هر قوم و مللی به دور از رنگها و سلایق، هر روز با امام احساس اشنایی و علاقه ی بیشتر می کنند و امام خمینی(ره) را از خودشان و خودشان را از امام می دانند.

 
سوال اساسی این است که علت زنده بودن و عظمت امام خمینی (ره) پس از 22 سال چیست که اگر بخواهیم به این سوال در یک کلمه پاسخ دهیم باید بگوییم امام انسانی بود که حقیقت انسانی را شناخت.

امام با اشرافی گری بویژه اشرافی گری مسئولین مخالف بود. امام هرگز اشرافی گری را به رسمیت نشناخت.

برخی استکان چای حاج آقا مصطفی را آب می​کشیدند تا به امام فشار بیاورند.

مهمترین آموزه امام، احیای اندیشه ولایت و امامت است. خداوند متعال برای تحقق عدالت کامل ولایت انسان کامل را به بشریت هدیه کرده است. ولیکن بشریت باید تلاش و مجاهدت کند و به او برسد و ولایت اش را مستقر کند. پایه این ولایت عشق و ماموریت اش اجرای عدالت است. این ولایت از ولایت الهی سرچشمه می گیرد و سلسله مراتب از صادر اول تا امام عصر(عج) ادامه دارد. امام عزیز ما با طرح تئوری ولایت فقیه و استقرار آن راه شناختن و رسیدن به ولایت الهی را ترسیم کرد و جامعه ما را در این مسیر روحانی هدایت کرد. این مهم ترین کار امام است. اما در خدمت شما می خواهم به شرایط امروز جهان اشاره کنم.

بزرگترین طاغوت های تاریخ تنها بر منطقه ای از دینا حاکم بودند. بخشی از مردم را تحت ظلم قرار می دادند. اما به مستکبران امروز نگاه کنید. دایره سلطه آن ها همه دنیا را در بر گرفته است. اگر کشتارهای طول تاریخ مستکبران را جمع بزنید به یک دهم کشتارهای این ها نمی رسد. کدام ملت است که از آزار و اذیت و توطئه و چپاول این ها در امان باشد.

مع الاسف در برخی از جاها، برخی به اصطلاح عالمان خواسته های مستکبران را به زبان بومی ترجمه کرده و جا می اندازند. امروز شما به کشورهای آفریقایی، آمریکای جنوبی سفر کنید. در اکثر آن ها فقر موج می زند. من به کشورهایی سفر کردم که از ذخایر معدنی سرشار اند اما در خیابان ها مردم پابرهنه و گرسته اند. فقر، بی سوادی، عدم بهداشت است. در بسیاری از شهرها و روستا ها آب سالم و آشامیدنی نیست. اما هم زمان سرمایه داران آمریکایی و اروپایی تمام آن معادن را غارت می کنند و می برند و حتی یک درصد از آن ها را در اختیار ملت ها قرار نمی دهند.

بحث سیطره دلار بر اقتصادی جهانی مطرح است. بعد از جنگ دوم جهانی قراردادی به نام برتن ورز بسته شد. در این قرارداد کشورها پذیرفته اند که دلار پول جهانی شود. رابطه تجارت و معادلات بین الملی شود. اما برای جلوگیری از چاپ دلارهای تقلبی دولت آمریکا متعهد شد که به ازای چاپ دلار طلا ذخیره کند. در سال 71 میلادی دولت آمریکا یک جانبه این قرارداد را زیر پا گذاشت. دولت های متوالی آمریکا کسری بودجه ها، هزینه های لشکرکشی خود را با چاپ دلارهای تقلبی و بدون پشتوانه قرار دادند.

امام علی(ع) فرمود در هیچ کجا ثروت انباشته ای نمی بینی مگر اینکه در کنار آن حق تضعیف شده ای از مظلومین ببینی. ما آدم داریم که دو هزار میلیارد دلار ثروت دارد. از کجا آمده است؟! حاصل غارت ملت ها است. جنگ می کنند ولی خرج اش را از کجا می آورند. پنجاه تومان خرج می کنند و یک کاغذ چاپ می کنند و روی آن می نویستند صد دلار و آن را به کشورهای دیگر می دهد و جنس می خرند.

آنها برای نجات رژیم جعلی صهیونیستی و خودشان، طراحی​هایی چون 11 سپتامبر را انجام دادند و مثل ماجرای هولوکاست اجازه تحقیق درباره آن را نمی​دهند. آنها این بهانه را برای نجات اقتصاد خودشان دارند که اول افغانستان، بعد عراق و بعد ایران را در دستور کارشان داشتند اما با هوشیاری ملت و رهبری ما شکست خوردند.

هنوز برنامه آمریکا تغییر نکرده است. اوباما هم ماسک حمایت از حقوق ملت​ها را به چهره زده اما هدفش نجات رژیم صهیونیستی و نجات رژیم سرمایه داری است. اما در پایان راه است.

حکومت عدالت وعده همه انبیاء و امام و نقطه آزاد خدایی شدن است که میعاد همه فطرت ها و جان های الهی و تئوری حقیقت است. این جایگزین تئوری های سرمایه داری و مادی گرایی است.

می خواهیم با امام تجدید بیعت کنیم که تا آخر و تا آخرین قطره خون از میراث گران قدر امام پاسداری خواهیم کرد و با خوی اشرافیت که خطر اصلی در درون است مبارزه کنیم. عهد می بنیدم که از فشار و تهمت وجو سازی های بین المللی نهراسیم و تا آخر پای مطالبات انقلاب می ایستیم.

ای امام بدان که با همه ملت، متحد و یک دل پشت سر رهبری عزیز و ولایت فقیه ایستاده ایم. ای امام اندیشه پاکی و ساده زیستی را پاس خواهیم داشتو در راه ساختن ایران و بر پایه جامعه​ای الگو و پیشرفته تا آخر از پای نخواهیم نشست.

ای امام همه یاران تو در تمامی جهان برای برافراشتن پرچم عدالت و پرچم لا اله الا الله راهت را ادامه خواهند داد و لحظه ای از پا نخواهند نشست.


عشق همه‌ی مظلومان تاریخ را دفن کردیم

در همین لحظه به وسیله‌ی بی سیم به احمدآقا پیغام دادند که «آقای ناطق می‌گوید یک هلی کوپتر بفرستید.» کسی آن جا بود که گفت: «در این شلوغی، هلی کوپتر نمی‌تواند بنشیند.» گفتم: «به احمد آقا بگویید، من تجربه‌ی 12 بهمن را دارم که هلی کوپتر در آن شرایط بین جمعیت نشست.» مدتی طول کشید تا هلی کوپتر بیاید. من هم چنان خود را...

 یکی از کسانی که در ماجرای تدفین حضرت امام حضور داشت و کارها را به جد انجام می‌داد حجت‌الاسلام و المسلمین ناطق نوری بود. ایشان شرح ماجرا را که در کتاب خاطرات‌ش که به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است چنین می‌گوید:

«زمانی که حضرت امام در بیمارستان بستری شده بودند، چند دفعه‌ای به عیادتشان رفتم تا این که امام به رحمت خدا رفت. دو سه روز، جنازه‌ی ایشان در مصلی بود، روزی که قرار بود امام را تشییع کنند به مسؤولین، از جمله من، کروکی بهشت زهرا را داده بودند که بتوانند وارد شوند. عجیب است، دو حادثه‌ی مهم که هر دو برای من اتفاقی بود؛ یکی حضور در مراسم استقبال امام و دیگری مراسم خاکسپاری ایشان. بعد از این که نماز امام را مرحوم آیت‌الله گلپایگانی خواند و تکبیر آخر نماز تمام شد، جمعیت به سمت جنازه‌ی امام هجوم آوردند. به ذهنم آمد که به آن سمت نروم و خودم هم نمی‌دانم که چه کسی این را به من گفت. با سرعت به طرف بهشت زهرا رفتم، محافظین گفتند: «حاج آقا! کروکی منطقه‌ی بهشت زهرا دست همراهمان نیست»، گفتم: «عیبی ندارد، ما داخل جمعیت می‌رویم.» به بهشت زهرا که رسیدیم، نمی‌دانستیم کجا برویم، داخل جمعیت شدیم. مردم اطراف ماشین ریختند و اظهار ارادت می‌کردند. گفتم بگذارید ما هم با شما منتظر باشیم تا جنازه‌ی امام را بیاورند. در همین منطقه که امام دفن شد، به وسیله‌ی کانتینر، محوطه را محاصره کرده بودند، پاسدارانی که بالای کانتینرها بودند، وقتی مرا داخل جمعیت دیدند، اشاره کردند که بیا بالا. دست مرا گرفتند و به بالا آمدم. در داخل محوطه‌ای که برای دفن امام آماده شده بود، جایگاهی هم برای مهمانان درست کرده بودند که دیدم حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی و جمعی دیگر از آقایان قم آن جا نشسته‌اند.

من هم به عنوان کسی که می‌خواهد در مراسم شرکت کند، پهلوی آقایان نشستم. جمعیت از بالای کانتینر و کانکس به داخل می‌پریدند، دیدم که اوضاع خیلی به هم ریخته است. برای این که نمی‌توانستم این بی نظمی‌ها و بی برنامگی‌ها را ببینم، به اداره کردن آن جا مشغول شدم و با داد و فریاد یک مقداری نظم دادم.

ناگهان دیدیم که هلی کوپتر حامل پیکر مطهر امام و چند هلی کوپتر دیگر آمدند. امام را داخل تابوت گذاشته بودند و یک پارچه سفیدی هم رویش کشیده بودند. پس از آن که دسته‌های تابوت از هلی کوپتر بیرون آمد، جمعیت هجوم آورد، کانتینرها را له کردند و کنار ریختند. مردم تابوت امام را از دست آقای سراج و آْقای انصاری و بقیه‌ی آقایانی که همراه این‌ها بودند گرفتند. آقای سراج گریه کنان به طرف من آمد و گفت: «آقای ناطق جنازه را مردم گرفتند.»

من هم با عصبانیت گفتم: «این طوری جنازه را می‌آوردند؟» آقای انصاری هم در شلوغی رفت بالای کانتینر و می‌خواست با بلندگو مردم را ساکت کند، اصلا هیچ بلندگویی آن جا اثر نمی‌کرد. مردم جنازه را به دست گرفتند، گاهی جنازه در داخل مردم گم می‌شد.

من خیلی عصبانی شدم پاسدارها را صدا زدم و گفتم: «شماها خیلی بی عرضه هستید، سعی کنید و جنازه را از دست مردم بگیرید.» دیدم اصلا این بچه‌ها هم خودشان را باخته‌اند. خلاصه خودم دست به کار شدم، عبا را به سمتی پرت کردم. محافظین و اخویم و فرزندم مصطفی ممانعت می‌کردند که آخر با این همه جمعیت، از دست تو کاری ساخته نیست. خلاصه رفتم جلوی یک ماشین آمبولانس که در آنجا بود و به کمک بچه‌های سپاه با آمبولانس توی جمعیت رفتیم، چون نگران بودم بدن امام از این تابوت زنبقی که هیچ حفاظتی نداشت، زیر دست و پا بیفتد و هتک حرمت بشود.

پس از این که آمبولانس نزدیک جنازه‌ی امام آمد، جنازه را از دست مردم گرفتیم و روی سقف آن گذاشتیم نزدیک قبر آوردیم مردم مجددا ریختند و جنازه را گرفتند و باز اوضاع به هم ریخت. پس از مدتی و در عین ناباوری دیدم تابوت نزدیک کانتینری می‌شد که من در آن بودم و من دستم را دراز کردم و به چوب تابوت رساندم. خداوند در همان لحظه یک نیرویی به من داد و توانستم جنازه را از مردم بگیرم و به طرف کانتینر ببرم. مجددا مردم ریختند، جوانان بی هوش شده بودند و مثل ابر بهاری گریه می‌کردند. جوانی محاسن امام را گرفته بود و از داخل تابوت بالا آورده بود که ببوسد، هر چه می‌زدند روی دستش که ول کند، او رها نمی‌کرد می‌گفت: « همین جا مرا بکشید، من امام را رها نمی‌کنم»، مردم کفن امام را بردند. جالب این که از سینه تا زانوی کفن حفظ شده بود و من عبایم را روی بدن امام انداختم و خودم را روی تابوت انداختم که مردم زیاد شلوغ نکنند. حضرت امام پاسداری داشت به نام آقای «بابایی» که بشدت گریه می‌کرد. آمد که امام را ببوسد، محکم زدم تو صورتش که بعدا از او عذرخواهی کردم.

جمعیت هم چنان فشار می‌آورد به طوری که کانتینر دیگر داشت له می‌شد، یک لحظه همان جا فکر کردم که اگر تابوت روی من له شود و بمیرم بهترین افتخار است و هیج نگران نبودم. در همین لحظه به وسیله‌ی بی سیم به احمدآقا پیغام دادند که «آقای ناطق می‌گوید یک هلی کوپتر بفرستید.» کسی آن جا بود که گفت: «در این شلوغی، هلی کوپتر نمی‌تواند بنشیند.» گفتم: «به احمد آقا بگویید، من تجربه‌ی 12 بهمن را دارم که هلی کوپتر در آن شرایط بین جمعیت نشست.» مدتی طول کشید تا هلی کوپتر بیاید. من هم چنان خود را روی تابوت انداخته بودم و جمعیت هم فشار می‌آورد. خداوند توان عجیبی به من داده بود، هلی کوپتر نزدیک کانتینر در میان جمعیت نشست و آمبولانس بین ما و هلی کوپتر قرار داشت. به آقای سراج گفتم تو به داخل هلی کوپتر برو و خودم نیز روی سقف آمبولانس پریدم و داخل هلی کوپتر رفتم. گفتم: تابوت را هل بدهید، دسته‌ی تابوت را خودم گرفتم، وسط دو تا دسته‌ی تابوت، سر چند نفر گیر کرده بود. هر چه می‌گفتم سرتان را پایین بکشید، فشار جمعیت نمی‌گذاشت، بالاخره با پایم روی سر آن‌ها فشار دادم. یکی رفت پایین، جا باز شد. بقیه هم سرشان را بیرون کشیدند.

آقای فیروزیان، یکی از محافظ‌هایم، خواست به داخل هلی کوپتر بیاید، او را پایین انداختم. یکی دیگر از محافظین، زمانی که هلی کوپتر بلند شد به هلی کوپتر آویزان شده بود و پرت شد. البته هنوز خیلی از زمین فاصله نگرفته بود.

خلاصه با هزار زحمت، هلی کوپتر بلند شد به در منظریه نزدیک جماران نشست. پیغام دادیم آمبولانس آمد و جنازه‌ی امام را به سردخانه بیمارستان جنب بیت امام بردیم. در آن لحظه، عمامه و عبا نداشتم و با قبا وراد حیاط شدم. احمد آقا و بقیه‌ی آقایان نشسته بودند. تا احمد آقا مرا دید، شروع به گریه کردن کرد و گفت:‌ «آقای ناطق، همین صحنه را در روز ورود امام از تو دیدم، بدون عمامه و عبا تو به داد امام رسیدی، امروز هم تو به داد ما رسیدی، اما با یک فرق که آن روز محاسنت مشکی بود، امروز محاسنت سفید است.» خیلی منقلب شدم و نشستم یک مقدار گریه کردم و آرام شدم، گفتند: «حالا باید چه کار کنیم.» احمد آقا گفت: «هر چه آقای ناطق می‌گوید عمل کنید.» گفتم: «حاج احمد آقا، آخر آدم جنازه‌ی امام را در یک تابوت زنبقی می‌گذارد» و سپس گفتم: «سه تا تابوت و سه تا هلی کوپتر می‌خواهیم. داخل یکی امام را می‌گذاریم – دو تای دیگر هم خالی باشد که اگر جمعیت شلوغ کردند آن تابوت‌های خالی را دست مردم می‌دهیم تا مراسم خاکسپاری حضرت امام تمام شود.»

آقای دکتر طباطبایی برادر خانم احمد آقا، که آن موقع شهردار تهران بود، دستور داد سه تا تابوت آوردند. یکی تابوت فلزی و مجهز بود و دو تا هم خالی.

بعد از ظهر خبر دادند که آقای نوری که آن موقع وزیر کشور بود، دستور داده و نیروهای انتظامی آن جا را سامان داده و یک تقسیم کار شده است. جنازه‌ی امام را به بهشت زهرا آوردیم و امکان استفاده از این طرح نشد. منتها خود بچه‌هایی که مسؤول انتظامات بودند، نظم آن جا را به هم زدند. خلاصه تابوت امام را کنار قبر آوردیم. آقای کفاش زاده آمده بود که امام را ببوسد، محکم زدم توی سرش. خودم رفتم داخل قبر و پاها را دو طرف لحد گذاشتم، وقتی آقای حاج آقا رضا اربابی که غسال و دفن کننده‌ی علما است، آمد که تلقین امام را بخواند، من دست‌هایم را به دو طرف قبر گذاشتم تا ایشان تلقین بخواند. جمعیت ریختند، چون داشتند آمال و آرزهای همه‌ی ما را دفن می‌کردند عده زیادی روی دست من غش کردند. به آقای اربابی که داشت مستحبات دفن را انجام می‌داد، گفتم: «آشیخ من دارم می‌میرم بسه دیگه». آخرین کسی که امام را بوسید و بیرون آمد، ایشان بود. خیلی نگران حال ایشان بودم. با زحمت سنگ آوردند و لحد را با کمک آقای «رضا گنجی» که از محافظین است، گذاشتم و عشق همه‌ی ملت ایران و مظلومان تاریخ را دفن کردیم. خیلی سخت گذشت، در اثر ازدحام نمی‌توانستم بیرون بیایم، مردم ریختند خاک قبر امام را به عنوان تبرک بردند، کفش‌هایم هم زیر خاک رفت و هیچ کس هم نبود به دادم برسد. داشتم خفه می‌شدم که با خود گفتم: «تقدیرم این است که با امام بمیرم» در یک لحظه زندگی‌ام را مرور کرده و دیدم که هیچ مشکلی ندارم؛ همین لحظه روزنه‌ای پیدا شد و من از زیر پای جمعیت خودم را نجات دادم، تلویزیون که مراسم را مستقیم پخش می‌کرد، عده‌ای از دوستان داخل قبر رفتنم را دیده بودند ؛ اما بیرون آمدنم را ندیده بودند و نگران شده بودند.

بدون کفش و عبا و عمامه به گوشه‌ای رفتم. شهید صیادشیرازی آمد مرا یک کمی باد زد. با هلی کوپتر به دانشگاه افسری آمدیم و از آن جا هم با اتومبیل و بدون کفش به منزل آمدم. در منزل هیچ کس نبود، بعدا که خانواده آمدند، همسرم آن لباسی که خیلی خاکی بود را به عنوان تبرک برداشت و پنهان کرد...»


حرکت در راه انقلاب اسلامی تنها با تبعیت از ولایت مطلقه فقیه میسر است

 

خبرگزاری فارس: جهاد دانشگاهی در بیانیه‌ای اعلام کرد: حرکت در راه انقلاب اسلامی و آرمان‌های امام راحل (ره) تنها با تبعیت از ولایت مطلقه فقیه میسر است.

به گزارش خبرگزاری فارس، جهاددانشگاهی در بیانیه‌ای به مناسبت سالروز رحلت امام خمینی(ره) و قیام پانزده خرداد اعلام کرد: خردادماه به عنوان فصلی زرین از کتاب انقلاب اسلامی و همواره برای ملت مسلمان ایران یادآور حماسه‌هایی عظیم در طول تاریخ شکل‌گیری نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره)از سال 1342 تاکنون بوده است. اما در این میان نیمه خرداد حال و هوای دیگری دارد. نیمه خرداد ماه یادآور خاطره تلخ رحلت جانگداز بینانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) است.

آن پیر جماران که تنها با هدف رضایت الهی، نهضتی عظیم در ایران و بلکه جهان اسلام بر پا کرد و در این راه پر مشقت سختی‌ها و مصایب فراوانی را تحمل نموده و پس از سال‌ها‌ سلوک متعالی در راه حزب‌اللهی و هدایت بندگان خدا به لقاء الله پیوست و امت اسلامی را در ماتم عظیم خویش داغدار ساخت. اگر چه او امروز در میان ما نیست لیکن راه و رسم و آرمان‌های آن سلسله جنبان انقلاب، همچنان زنده است و مردم انقلابی ایران به رغم گذشت 22 سال از رحلت آن عزیز نشان دادند که بر عهد و پیمان خویش ایستاده‌اند و راه امام و شهدای خویش را ادامه می‌دهند. امروز پرچم خمینی (ره) در دست فرزند دیگری از سلاله زهرای اطهر (س) است که بحمد الله با تدابیر هوشمندانه و رهنمودهای عالمانه خویش کشتی انقلاب را به سمت ساحل امن اسلام ناب محمدی (ص) هدایت می‌کند.

از سویی دیگر نیمه خرداد ماه، تداعی‌کننده نقطه آغازین نهضت انقلاب اسلامی ملت ایران است که به رهبری امام خمینی (ره) در 15 خرداد 1342 رقم خورد و با مقاومت و جانفشانی ملت ایران به انقلاب تاریخی 1357 منتهی شد.

جهادگران جهاد دانشگاهی در آستانه این ایام الهی ضمن گرامیداشت یاد و خاطره رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و شهدای به خون خفته انقلاب و دفاع مقدس و ادای احترام به همه ایثارگران و خانواده معظم شهدا، بار دیگر با رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای تجدید بیعت کرده و اعلام می‌دارند که حرکت در راه انقلاب اسلامی و آرمان‌های امام راحل (ره) تنها با تبعیت از ولایت مطلقه فقیه میسر خواهد بود. 

هدف جریان انحرافی نابودی مرجعیت است

 

خبرگزاری فارس: استاد حوزه و دانشگاه گفت: هدف جریان انحرافی نابودی مرجعیت در ایران اسلامی است.

به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان، حشمت‌الله قنبری شامگاه پنج شنبه در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) با بیان اینکه امام خمینی یک شخصیت عبادی به معنای واقعی کلمه بود، اظهار داشت: امام خمینی با تربیت گرفتن از روش انبیا و اولیای خدا همه چیز دنیا را کنار گذاشت و در مقابل ظلم شاهنشاهی و زورگویان جهان با تمام قدرت ایستادگی کرد.
وی با اشاره به اینکه تاکنون کسی نتوانسته مرجعیت را از بین ببرد، خاطر نشان کرد: در بعضی از مبانی فقهی مراجع به دلیل حساس و دشوار بودن کار از مرجعیت فرار می‌کردند و اینگونه نبوده که آنها تشنه اسم و رسم شوند، اما در بعضی موارد خواست خداست که عده‌ای برای مردم مفید باشند.
قنبری با بیان اینکه امام خمینی از مرگ عدم نگرفت بلکه این پیر فرزانه از مرگ زندگی گرفت، یادآور شد: مردم حنجره امام را حنجره الهی می‌دیدند و وقتی هم از دنیا رفت بیش از 14 میلیون نفر در کنار او بوده و در حال حاضر نیز با امام هستند.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه امام خمینی برخاسته از جنس امام حسین (ع) و کربلا بود، تصریح کرد: امام وقتی اسم امام حسین را می‌شنید می‌لرزید و این در حالی بود که "ادوارد شوارد نادزه " وزیر خارجه کشور شوروی سابق گفته بود تا یک هفته بعد از اینکه امام خمینی را دیده‌ام بر خود می‌لرزیدم.
وی در ادامه با اشاره به اینکه مسیر انقلاب اسلامی یک مسیر منطق‌الطیری است آغاز و پایان ندارد، افزود: مردم ایران در انتخابات سال 88 به خاطر شرایط موجود در یک اضطرار وارد شده و انتخاب کردند یعنی انتخاب آنها یک انتخاب مطلق نبود.
قنبری با بیان اینکه همه چیز دست به دست هم داد تا مردم از ترس یک عده به عده دیگر پناه ببرند، تصریح کرد: متاسفانه فرصت و ظرفیت خوبی برای بالا آمدن یک عده قدر نشناس و پیمان‌شکن در کشور فراهم شد.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه از سبد نظام خیلی برایشان خرج شد اما این‌ها قدر ندانستند و پیمان شکستند، یادآور شد: این افراد آرام آرام دچار توهم شده با آدم‌های فاسد، فرومایه، بد نام و رسوا همنشین شدند.
قنبری با اشاره به اینکه اگر در جایی فرومایگی رونق پیدا کند، فرزانگی از آن محل رخت بر می بندد، افزود: این‌ها از فرصت‌هایی که خداوند در اختیارشان قرار داده بد استفاده کردند.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه افرادی که امروز در مقابل ولایت فقیه ایستاده‌اند اگر در جهان حرفی برای گفتن دارند به اعتبار یک ملت است، خاطر نشان کرد: جریان‌های انحرافی حتی یک لحظه نیز به این فکر نمی‌کنند که قبلا هیچ نبودند و همه اعتبار خود را مدیون ولایت فقیه و مردم ولایت مدار هستند.
قنبری با بیان اینکه به برکت امام عصر و اعتقادات مردم شریف ایران کار دشمنان داخلی و خارجی به سرانجام نمی‌رسد، تصریح کرد: تشخیص ملت ولایت‌مدار ایران در همه بحران‌ها فوق‌العاده بوده و با هوشیاری از تمام فتنه‌ها و جریان‌های سیاسی سربلند بیرون می‌آیند.
این استاد حوزه و دانشگاه به قهر دولتی‌ها نیز اشاره کرد و گفت: یک عده نقش طاغوت را بازی کرده و سعی کردند با قهر کردن از ولی فقیه امتیاز بگیرند غافل از اینکه این رفتارها توهمی بیش نیست.

دانشگاه، دین و سیاست از دریچه نهضت امام خمینی(ره)

 

خبرگزاری فارس: یک عضو هیأت علمی دانشگاه تهران طی یاداشتی به بررسی نقش دانشگاه در منشور امام راحل(ره) و سیر تحولات و آنچه طی چند دهه گذشته بر دانشگاه گذشته پرداخته و نظرات خود پیرامون آینده دانشگاه را اعلام کرده است.

به گزارش خبرگزاری فارس، سید مهدی آقاپور عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در یادداشتی با عنوان "دانشگاه، دین و سیاست از دریچه نهضت خمینی (ره) " به بررسی وضعیت دانشگاه در کشورمان از دیروز تا امروز پرداخته و تصویری از آینده دانشگاه ترسیم کرده که متن یادداشت این استاد دانشگاه که نسخه‌ای از آن در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفته، به شرح ذیل است:

روزگاری بود در خفقان "عصر رستاخیز " و برهوت "تمدن بزرگ " که دانشجویان مسلمان‌ در عرصه جامعه و دانشگاه علی‌رغم محدودیت‌ها و فشارهای دائمی مایه‌های روشنگر و حرکت‌زای اسلام را پاس می‌داشتند و حیات آینده را تفسیر می‌ کردند؛ رژیم پلیسی گذشته هرگونه جسارتی را با عکس‌العملی شدید پاسخ می‌گفت و هر قلمی را می‌شکست و هر فریادی را در گلو می‌خشکاند اما با این وجود،‌ هرچند کمیت‌ها ضعیف بودند و نفرات اندک، ولی رشد فکری و سیاسی دربین دانشجویان عمق وافری داشت.

در آن زمان تیره وتار، فرهنگ و اندیشه اسلامی ازطریق کتاب‌ها و کلاس‌ها و رفتارها ومدیریت‌ها مورد تهاجم همه‌جانبه فرآورده‌های به‌ظاهر علمی و پیشرفته غربیان قرار می‌گرفت و پس‌مانده‌های فرهنگ بیگانه در هیاهوی کرکننده رسانه‌های فرمایشی و جشن‌های دستوری، عالی‌ترین نشانه‌های برتری ایرانیان بر جهانیان تلقی می‌شد.

دانشگاه از پی این قافله روان بود و ساختار دانشگاهی، کاملاً روند نامعلوم جامعه و ماهیت وابسته رژیم را در خود منعکس می‌ساخت و در یک کلام دین و سیاست در صحنه دانشگاه موضوعی غریب و فراموش‌شده به حساب می‌آمد. تعریف دانشگاه با تعریف جامعه پیوند می‌خورد و سیستم مدیریت و تشکیلات، ‌سیاست‌ها و برنامه‌ها و حتی شخصیت استادان و دانشجویان و محتوای آموزشی می‌بایست از جریان رسمی و فرمایشی که در خارج از این خاک کهن ریشه داشتند تبعیت می‌‌کرد؛ با این وجود دانشجویان مسلمان‌ از اقلیت به در آمدند و در صحنه دانشگاه، کیفیت‌ها تبدیل به کمیت شدند و زلزله انقلاب بازمزمه "خمینی ای امام " دانشجویان جسور و انقلابی، پیکره دانشگاه را با اعتصاب‌ها و تحصن‌های مداوم خود درنوردید و دانشگاه به سنگر آزادی مبدل شد و این بار جامعه بود که دانشگاه را تعقیب می‌کرد.

صحنه دانشگاه به ‌مثابه کانون روشنگر و حرکت‌زای نهضت‌خمینی‌(ره) مورد پذیرش عموم قرار گرفت؛ درواقع دانشگاه پتانسیل جوشش خود را از نخبه‌ترین و جسورترین فرزندان توده‌های مردم یعنی دانشجویان مسلمان اخذ نمود و به سیاسی‌ترین و انقلابی‌ترین نهاد اجتماعی مبدل شد.

به ‌عبارت دیگر هنگامی که دانشگاه از دین و سیاست خالی بود، روند و محتوای دانشگاه یک جریان وابسته و کاملاً واپس‌گرا و دنباله‌رو را نشان می داد و به‌تبع با توجه به قابلیت‌ها و توانایی‌های علمی و تخصصی آن به‌عنوان مهم‌ترین ابزار برای تحقق نیات شوم استعمار و رژیم گذشته در جامعه مورد بهره‌برداری قرار می‌گرفت؛ البته کارکردها و پیامدهای علمی و فنی و آموزشی آن خود قابل بررسی و نقد است که آیا واقعاً در مجموع مثبت بودند یا منفی اما هنگامی که همین دانشگاه در اثر رویش زلال دین و آنچه به نام حقیقت دین در کوران اندیشه انقلاب به رهبری امام (ره) بر دانشگاه وزیدن گرفت،‌ تولدی دوباره یافت وانقلاب و سیاست را در جامعه رقم زد.

در جریان نهضت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی دانشگاه با سیاست و دین همراه شد. بدین‌ترتیب مهم‌ترین سنگر استعمار به مستحکم‌ترین و ریشه‌ای‌ترین سنگر انقلاب مبدل شد و سرسخت‌ترین دشمنان استعمار یعنی دانشجویان مسلمان از این سنگر به مبارزه خود در کوران انقلاب ودفاع مقدس آن در برابر هجوم وتجاوز بیگانه تداوم بخشیدند. جنبش دانشجویی و دانشجویان مسلمان در سالیان خون و آتش و حماسه به گواهی تاریخچه نهضت خمینی(ره)، فعالیت‌های ارزشمندی به ثمررساندند و از همین‌رو در کلام امام راحل(ره)و اندیشه رهبری انقلاب، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مؤثرترین اقشار جامعه همواره مورد توجه عمیق قرار داشته‌اند. کلام و اندیشه‌ای که دانشگاه و دانشجویان را در طول سه دهه به شناخت مکتب اجتماعی و سیاسی اسلام و حضور در صحنه سیاسی جامعه بر مبنای زلال دین ترغیب نموده است.

اما امروز دانشگاه بعد از آن همه پویایی‌ها و روشنگری‌ها که از سوی دانشجو و دانشگاه در جامعه ایران در پرتو نهضت خمینی(ره) آغاز شد، واقعاً چه شده است؟ جریان دانشگاهی و جنبش دانشجویی که رخسار دین و سیاست را در عرصه حیات و حرکت خویش بسیار تابان دیده‌، امروز در چه مسیری افتاده است؟

چرا امروز که دفاتر دانشجویی، دینی، فرهنگی و بسیج در دانشگاه‌ها بسیارند و در مراسم‌های مختلف و ایام‌الله شاهد فعالیت‌ها و تلاش‌های ارزشمند این نهادهای گوناگون هستیم، و به هنگامی که مدیریت و تشکیلات دانشگاهی در جامعه‌ای که مبانی دینی بر آن حاکم است، در فعالیت هستند و قوانین و مقررات توسط مدیران و مسئولان منتسب به دین و مذهب و شوراهای دانشگاهی در نظام اسلامی تعیین و اجرا می‌شود، امروز که سخنرانی‌ها و بیانیه‌های فراوانی برای دفاع از فرهنگ اسلامی و تشویق دانشجویان به حضور درصحنه تحولات و پیشرفت کشور تنظیم و منتشر می‌شود. روند کمی وکیفی دانشگاه و نسبت آن با دین وسیاست به‌عنوان یک مسأله چالشی در جامعه مطرح می‌شود؟

درمجموع به نظر می‌رسد که همه ملزومات و امکانات برای تحقق و تقویت فرهنگ سیاسی و سیاست دینی به ‌مفهوم درست کلمه در محیط دانشگاه وجود دارد تا جایی که حتی در و دیوار دانشگاه در هر زاویه‌ای بر تبلیغات آکنده و انبوه پلاکاردها و پوسترها و تراکت‌های مبتنی بر فرهنگ علمی، فرهنگ سیاسی و فرهنگ دینی کاملاً گواهی می‌دهد.

پس این اپیدمی چیست که بر فرهنگ دینی و فرهنگ سیاسی و حتی فرهنگ علمی در دانشگاه هجوم می‌برد و فرهنگ اصیل اسلامی را تضعیف می‌کند؟ ریشه‌های آن کدام است؟ از چه منابعی تغذیه می‌کند؟ نمودها و کارکردهای آن در بیانیه‌ها و بخشنامه‌ها و قوانین و مصوبات وبرنامه‌ها و افکار و عملکرد مدیران و اساتید دانشگاه‌ها و رفتارهای دانشجویان چگونه قابل شناخت است؟ ساختار دانشگاهی و انسان دانشگاهی و نسبت آن با نهاد دین و نهاد سیاست چه نسبتی می‌تواند داشته باشد تا به رسالت واقعی خود عمل نموده و سلامت فکری و تعادل اندیشه را در راستای پیشرفت علمی و فنی و اقتصادی و تحقق عدالت اجتماعی، به جامعه منتقل کنند؟

به تحقیق،در مدل‌های وارداتی گذشته، ساختارهای دانشگاهی با‌ مفاهیمی جدید شکل گرفتند و مسلط شدند و تعریفی مدرن از انسان دانشگاهی در راستای تعریف نظام‌های اجتماعی وابسته به دست آمد. و این تعریف ناقص و تک بعدی درزوایای برنامه‌ها و کتاب‌ها و کلاس‌ها وذهن‌ها و رفتارها و روابط درون دانشگاه‌ها پنهان شد.

درواقع، در عمق و گستره دانشگاهی، قدرت برجای حقیقت نشست و مدرک، مطلب را کنار زد. کمیت‌ها، کیفیت‌ها را از میدان بدر بردند


تاریخ: شنبه 14 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط arman

سربازان به پا خاسته اند



فرارسيدن 14 خرداد امسال معنايي ديگر خواهد داشت. 14خرداد 90 از بسياري جهات با ايام قرينه خود در سال هاي گذشته متفاوت است و اين تفاوت بي گمان خود را به رخ خواهد كشيد. در تمام سال هاي گذشته وضع از اين قرار بوده است كه خيل عاشقان امام در سراسر جهان و بويژه درايران وقتي طليعه 14 خرداد نمايان مي شد حس مي كردند دوباره فرصتي دارند براي اينكه عشق خود را به مراد عزيز تر از جانشان فرياد كنند. اين عشق بويژه قلب جوانان و نورسيدگان، آنها كه به چشم سر هرگز امام را نديده و محضرش را درك نكرده اند، با حرارت بيشتري زبانه مي كشيد و به همين سبب هم بود كه وقتي به خيل حاضران در بارگاه امام نظر مي كردي اكثر آنها را جواناني تشكيل مي دادند كه به سابقه نه، اما به حقيقت آنچه در دل و جانشان مي گذشت، از بسياري از مدعيان انقلاب انقلابي تر و از داعيه داران خط امام، به اصول و مباني اين خط پاي بند تر و در راه آن پاي كارترند. امسال اما چيزي فراتر از سر داده شدن فرياد عشق ودلدادگي رخ خواهد داد.
مردم ايران امسال در حالي به جانب حرم مرادشان روانه خواهند شد كه مي دانند اين بار مردان و زنان بسياري در گوشه و كنار منطقه بزرگ خاورميانه آرزو دارند كاش در ايران بودند و مي توانستند درعرض ارادت به آن رهبر بزرگ با آنها همراه شوند. خميني كبير(ره) روز 14 خرداد از ميهماناني پذيرايي خواهد كرد كه اين بار نه فقط از جانب خود بلكه به عنوان نمايندگان خيل كثير مردان و زنان به پاخاسته در جاي جاي خاورميانه كه جان خود را از پيام سترگ خميني (ره) سيراب مي بينند، در محضرش گرد آمده اند.
آن روز كه امام مي گفت اين انقلاب در مرزهاي ايران محصور نخواهد ماند و گستره آن همه امت اسلام را در بر خواهد گرفت، شايد بسياري با خود تصور كردند كه اين جمله يا يك شعار است يا خبر از آينده اي آنچنان دور دست مي دهد كه به اين زودي ها نبايد انتظار تحققش را داشت. بويژه آمريكايي ها بدون ترديد باور نمي كردند هنوز هم تا حدودي نمي كنند كه مردان و زناني يك لاقبا، به پا خاسته از ميانه خانه هاي گلين و كوچه هاي خاكي و گاه با دست خالي و پاي برهنه، قدرت آن را داشته باشند كه شبكه پيچيده و تودرتوي منافع حياتي آنها و ساختار ها و افراد حافظ آن را در زماني بسيار كوتاه -آنقدر كوتاه كه اجازه هرگونه برنامه ريزي متقابل را از آنها بگيرد- پايين بكشند و ويران كنند.
سوالي كه آمريكايي ها بايد به آن پاسخ بدهند و نمي توانند، اين است كه اين نيرو و انرژي عظيم از كجا آمد؟ منبع اين سيل خروشان كه همه دار و ندار آنها در خاورميانه در هم كوبيده و به سرعت در حال فراتر رفتن از خاورميانه و خودنمايي در قلب اروپاست كجا بوده است؟ آيا همه وقايع بزرگ محصول آن است كه يك جوان تونسي ظلم خاندان بن علي را بيش از اين تاب نياورد و خود را گوشه اي به آتش كشيد. واقعه اي چنان خرد، آيا توان تبيين درهم ريختگي هايي چنين عظيم را دارد؟ آنچه مي توان به سادگي ديد اين است كه آمريكايي ها ترجيح مي دهند سرخود را زير برف كنند و حقيقت را نبينند. حقيقت چيست؟ ظاهرا همان است كه بنيامين نتانياهو نخست وزير بخت برگشته دولت اشغالگر قدس شريف ديده است: صداي خميني را از كنار مرزهايمان مي شنويم! زماني آمريكا و اسراييل نگران بودند كه في المثل كساني در تهران نشسته اند و براي حمله به منافع و هدم موجوديت آنها نقشه مي كشند. البته كه چنين بود و بسياري طراحي هاي ظريف و موثر براي گوشمالي دادن غرب در اين سال ها انجام شده و پس از اين هم خواهد شد اما اين را ديگر باور نمي كردند كه دوراني برسد كه در آن دوران فكر كردن به آنچه در خيابان هاي قاهره، داخل كرانه باختري، مرزهاي شرقي سعودي، قلب صنعا و گوشه و كنار اردن مي گذرد چنان انرژي از آنها بگيرد كه ديگر نفس و تواني براي درافتادن با ايران باقي نماند.
منشا اين دوران جديد چيست و كجاست؟ امام مي فرمود سربازان من در گهواره اند. بعضي خيال كردند اين جمله فقط در مورد نسلي مصداق دارد كه انقلاب 57 را ساختند و ندانستند كه تا امام هست روند پرورش سرباز در گهواره هم ادامه دارد و هرگز براي آن پاياني نخواهد بود. درست در همان روزهايي كه آمريكايي ها عليه ايران جنگ به راه انداختند، ايران را تحريم اقتصادي كردند، مردان بزرگ و شخصيت هاي برجسته آن را ترور كردند، براي منزوي شدن آن در جهان كوشيدند، جلو راه پيشرفت آن سد بستند و خلاصه هر روز از راه و روزني جديد به توطئه گري عليه آن پرداختند، آري در تمام آن ايام، خيال غرب اين بود كه ديگر دوران خميني به سر آمده است چنان كه تفاله هاي داخلي شان هم گفتند بايد اين مكتب را در موزه ها جست وجو كرد. اما اشتباه مي كردند. داخل گهواره ها نسلي در حال پرورش بود كه مصمم بود تعيين كند چه چيز را بايد به متن زندگي در كف خيابان آورد و فرياد كرد و چه چيز را بايد به موزه فرستاد. امروز آن نسل به پاخاسته است. نسلي كه تصميم دارد به آمريكايي ها نشان بدهد آنچه تا به حال ديده و تجربه كرده اند در قياس با آنچه از اين پس خواهند ديد به واقع هيچ نيست.
در عربستان سعودي، بارانداز منافع غرب در منطقه و شريان تغذيه اقتصادي آمريكا، نسلي متولد شده كه ديگر نمي تواند بپذيرد عتيقه هايي فسيل شده بر آن حكومت كنند و دار و ندارش را يا خود بالا بكشند و يا در حلقوم آمريكايي ها بريزند. در يمن (جايي كه آمريكايي ها آن را از نوع مناطق كوچك داراي اهميت بزرگ مي خوانند)، مردان و زناني سلحشور در پي احياي كرامت انساني خود برآمده اند و بناي كم آوردن و خسته شدن هم ندارند تا وقتي كه نوكر آمريكا به زير كشيده شود. در بحرين، جايي كه غيرت و حميت شيعيانش نشان از روح پولادين شيعيان صدر اسلام دارد ماجرا تازه آغازشده است و تا وقتي كه حقوق شهروندي شيعه احيا نشود پايان نخواهد پذيرفت. در ليبي جواناني پديدار شده اند كه از خونريز ترين ديكتاتور تاريخشان هيچ هراسي به دل راه نمي دهند و به ازاي هر يك گلوله اي كه به سمت مزدوران او شليك مي كنند شعار الله اكبر سر مي دهند. در مصر، مردم رنجور ولي اميدوارند و هر روز با روحيه اي كه تازه و تازه تر مي شود با اراده هايي درگير مي شوند كه بنا بر دزديدن انقلاب آنها دارد. اين همه نشان آن است كه آمريكا قادر به متوقف كردن رسوخ پيام امام در دل ها كه مي گفت بايستيد و مقاومت كنيد خداوند نتيجه را براي شما تضمين خواهد كرد نبوده اند و حالا كه آن پيام به اقدام تبديل شده و گفتمان امام خود را به شكل سازمان هاي خودانگيخته مردمي نشان مي دهد ديگر خود را به طور كامل در مقابل آن ناتوان و عاجز مي بينند.
اين جمله معروفي است كه خميني روح خدا بود در كالبد زمان. تماشاي جلوه گري اين روح وقتي كه مومنان را به ستيز با كفار بر مي انگيزد و جان و ايمان آنها را تا آخر لحظه نبرد تازه و با طراوت نگه مي دارد حقيقتا حيرت انگيز و لذت بخش است. آمريكايي ها امروز با نسلي مواجهند كه آن سخن امام را كه مي گفت ما مامور به تكليفيم نه نتيجه با سرشت خويش درآميخته اند. مهم تر از اين، اين نسل اكنون از اداي تكليف همان لذتي را مي برد و همان بهجت و انبساطي به دلش مي افتد كه اگر به نتيجه مي رسيد توقع آن را داشت. بدون ترديد ظهور اين نسل و ميدان دار شدن آن بزرگترين خطري است كه استكبار در سراسر حيات چند صد ساله خود با آن مواجه شده است. اين نسل تكامل يافته همه آن مردان و زناني است كه در گمنامي و مشقت به تكليف خود درباره ايستادن در مقابل ظالمان عمل كردند و اما شايد اميد نداشتندكه روزي الگوي عمل آنها عالمگير شود.
حالا جالب است كه مي بينيم آمريكايي ها به هر ابزاري چنگ مي زنند تا اين انرژي رها شده را خنثي كنند يا اگر نشد آن را به مسيري منحرف نمايند كه كمترين صدمه را به منافع آنها بزند. يك بار از كمك اقتصادي حرف مي زنند و از خود نمي پرسند مسئله اگر فقط نان مردم بود چرا در تونس و عربستان كه دغدغه نان چندان جدي نيست خلايق به پا خاستند. گاهي اينطور وانمود مي كنند كه مشكل مردم منطقه آزادي است و بعد نتيجه مي گيرند كه پس دولت ها بايد ليبرال تر شوند باز هم غافل از اينكه مردم منطقه اگر هم طالب آزادي باشند آزادي از آمريكاست و آزادي براي جنگيدن با آمريكا كه نه فقط دنياي آنها بلكه با دين و آخرتشان هم درگير شده است. اما اين راه ها در مقابل شاهراهي كه امام و خلف او گشوده و پيش پاي مردم منطقه قرار داده اند حقيقتا بيغوله هايي بيش نيست و مردم منطقه ديگر بيغوله را با شاهراه اشتباه نخواهند گرفت.
دوراني جديد فرا رسيده است. بيش از دو دهه پس از آنها امام ما به جوار رحمت خدا رفت ، مشتاقان او تازه به پا خاسته اند و صدايش مي كنند و چون پاسخ مي شوند -كه مي شنوند- چنان گرما و انرژي در جان آنها شعله مي گيرد كه ديگر هيچ نيرويي جلودارشان نيست. عصر خميني تازه آغاز شده است.
مهدي محمدي

 

شعر (گفت و شنود)



گفت: سايت «پارلمان نيوز» ارگان فراكسيون اقليت مجلس نوشته است «مجمع روحانيون مبارز حمايت قاطع خود از اظهارات اخير خاتمي را اعلام كرد»!
گفتم: مجمع روحانيون مبارز هم در وطن فروشي و جنايات خاتمي و ساير سران فتنه سهيم است و بايستي مانند خاتمي به خاطر جنايات و آدم كشي ها و وطن فروشي هاي خود منتظر محاكمه و مجازات باشد.
گفت: از اين گذشته، خاتمي عضو مركزيت مجمع روحانيون است بنابراين حمايت مجمع از وي مثل اين است كه خاتمي از خودش حمايت كرده باشد.
گفتم: شاعري يك شعر بند تنباني خواند و بلافاصله شروع كرد به تعريف از شعرش و به به و چه چه گفتن براي خودش. يكي گفت؛ معمولا بايد صبر كني تا مردم از شعرت تعريف كنند. يارو در جواب گفت؛ 30 سال است كه صبر كرده ام ولي هيچكس تعريف نكرده كه هيچ، لعنت و نفرين هم فرستاده اند!

 

شوراي هماهنگي سبز يا شوراي تهيه سوژه براي كيهان؟!


اقدام بامزه شوراي هماهنگي سبز (مقيم پاريس) در دعوت به پياده روي همراه با سكوت، واكنش هاي جالب توجهي را در رسانه هاي اپوزيسيون باعث شد.
نويسنده وبلاگ گودزيلاي سبز (از همكاران شبكه بالاترين) در واكنش به نبوغ تازه عناصر فراري نوشت: جناب شورا به كجا چنين شتابان؟ پياده روي؟ حالا آخرش چي؟ طرف يك ساعت و نيم راه بيخود بياد، براي قدم زدن در پياده رو؟ آخرش چه اتفاقي مي افته؟ فرداش شريعتمداري مي نويسه اومده بودن ورزش همگاني! اصلا شما چه شورايي هستين؟ اگه به دموكراسي اعتقاد دارين، كي شما رو انتخاب كرده و طرف مشورت شما كيه؟
وبلاگ كردستان پرس نيز در همين زمينه نوشت: مخالفان محترم! لطفا در پياده رو مانده و با سكوت متفرق شويد! در پي صدور بيانيه شديد اللحن شوراي راه سبز، مهمترين چيزي كه در اين بيانيه به چشم مي آيد خود را صاحب مخالفان فرض كردن است اما آيا ما حق نداريم از اين اعتماد به نفس شورا در دعوت به پياده گردي انتقاد جدي كنيم و آن را در راستاي هر چه بيشتر به ابتذال كشاندن راهكارهاي مبارزه و بالاتر از آن خود اهداف جنبش بدانيم. اكنون چه شده كه هسته مخفي شورا با چنين بيانيه هاي سردي حاكميت را بيشتر به خنده واداشته و با روحيه اي صدچندان نثارشان كرده؟ آيا هدفي جز اين ندارند كه فرياد ما را به آواز دلنشين و طربناك در گوش حاكميت تبديل كنند؟ آيا با اين روحيه افسرده مي توان دل به درياي خواسته ها سپرد؟ آيا اين عقب نشيني فرصت طلبانه و سوسو زدن نيست؟
يك همكار ديگر بالاترين هم يادآور شده است: اين بود خرداد پرحادثه با همين بي هدفي؟ اين روزها شورايي بي هويت كه خود را وابسته به موسوي و كروبي مي داند با كمال بي تدبيري براي خود تعيين و تكليف مي كند بدون هيچ هدفي و هيچ تدبير خاصي براي خود قرار و مدار نمي گذارد. شوراي باتدبيري كه هيچ ضرري نخواهد ديد و اصلا هويتي ندارد.
نويسنده «شكوه پارسي» هم معتقد است: كساني كه خود را مشغول اين گروه اصلاح طلب كرده اند آيا واقعا اميدي به آنها دارند يا منفعتي از قبل آنها مي برند؟ نقطه روشن ماجرا كجاست؟ من جز سياهي و پس رفتگي چيزي نمي بينم. آنها در تنگناها فقط به كمك رژيم مي شتابند.
يكي ديگر از نويسندگان بالاترين با امضاي كاريزما درباره تحركات شوراي هماهنگي نوشته است: شوراي عزيز! اول لطف كن بگو كي هستي، بعد دعوت كن به پياده روي! قراره براي امام برن تو خيابون؟ ما جونمونو بذاريم كف دستمون بريم خيابون كه شما بگين جمهوري اسلامي مي خوايم و برين دنبال تعامل با رژيم؟ اصلا هدف شما چيه؟ لطفا نگين ما سخنگوي مردميم چون مردم همه جور سليقه و فكري دارن.
دو تن از همكاران بالاترين هم واكنشي با اين ادبيات دارند: «بيانيه شوراي هماهنگي سبز افتضاح بود. آيا اينها اومدن براي نابودن جنبش؟ به شدت نااميد شدم» و «تا كي بايد چوب اين شورا رو بخوريم. چه قدر پيشرفت كرديم! چه قدر مضحك و خنده داره. اين چه جور مسخره بازي و وقت تلف كردنيه؟ چرا ما رو به بازي گرفتن؟».
اما در مقابل اين برخوردهاي اعتراضي، يكي از افراد خارج نشين با امضاي زيره سبز در توجيه دفاع از شوراي هماهنگي اين طور استدلال كرده كه «آقايون سرنگوني طلب كه مي گين پياده روي يعني چي؟ مگه كسي جلو شما رو گرفته، چرا از 25 بهمن حتي يك راهپيمايي هم نتونستين راه بندازين؟ شما كه نمي ترسين چرا كاري نكردين؟
 


سفارش كوتاه و رساي امام خميني به آيت الله خامنه اي




حضرت امام(ره) چند جمله را حين ناراحتي قلبي و بستري شدن در بيمارستان فرمودند كه وصيت نامه سي صفحه اي ايشان مي تواند در همان چند جمله خلاصه شود.
اين تعبير، بيان رهبر معظم انقلاب ضمن اشاره اي به يكي از خاطرات مربوط به بيماري حضرت امام خميني است. به گزارش بولتن نيوز، حضرت آيت الله خامنه اي در بيان خاطره مذكور مي فرمايند: بهار سال 1365، روزي را كه امام(ره) در بستر بيماري بودند، فراموش نمي كنم. ايشان دچار ناراحتي قلبي شده بودند و تقريبا ده، پانزده روزي در بستر بيماري بودند. در آن زمان من در تهران نبودم. آقاي حاج احمد آقا به من تلفن كردند و گفتند سريعا به آنجا بياييد؛ فهميدم كه براي امام(ره) مسئله اي رخ داده است. آناً حركت كردم و پس از چند ساعت طي مسير، خود را به تهران رساندم. اولين نفر از مسئولان كشور بودم كه شايد حدود ده ساعت پس از بروز حادثه، بالاي سر ايشان حاضر شدم. خدمت امام(ره) رفتم و هنگامي كه نزديك تخت ايشان رسيدم، منقلب شدم و نتوانستم خودم را نگه دارم و گريه كردم. ايشان تلطف فرمودند و با محبت نگاه كردند. بعد چند جمله گفتند كه چون كوتاه بود، به ذهنم سپردم؛ بيرون آمدم و آنها را نوشتم.
در آن لحظاتي كه امام(ره) ناراحتي قلبي پيدا كرده بودند، ايشان انتظار و آمادگي براي بروز احتمالي حادثه را داشتند، بنابراين مهمترين حرفي كه در ذهن ايشان بود، قاعدتا مي بايد در آن لحظه حساس به ما مي گفتند. ايشان فرمودند: «قوي باشيد، احساس ضعف نكنيد، به خدا متكي باشيد، «اشداء علي الكفار رحماء بينهم» باشيد و اگر با هم بوديد، هيچ كس نمي تواند به شما آسيبي برساند.» به نظر من وصيت سي صفحه اي امام(ره) مي تواند در همين چند جمله خلاصه شود.

 



 

شرح روايتي از امام باقر‌(ع) در کلام رهبری

رهبر معظم انقلاب در بيان شرح روايتي از امام باقر‌(ع) به تبيين صفاي ميان شيعيان پرداختند.

معظم‌له با اشاره به روايت مذکور در کافي ج2 ص174 بيان داشته‌اند: «قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَ يَجِي‏ءُ أَحَدُكُمْ إِلَى أَخِيهِ فَيُدْخِلُ يَدَهُ فِي كِيسِهِ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ فَلَا يَدْفَعُهُ فَقُلْتُ مَا أَعْرِفُ ذَلِكَ فِينَا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَلَا شَيْ‏ءَ إِذاً قُلْتُ فَالْهَلَاكُ إِذاً فَقَالَ إِنَّ الْقَوْمَ لَمْ يُعْطَوْا أَحْلَامَهُمْ بَعْد».

فى الكافى، عن الباقر(عليه‌السّلام)؛ «أيجى‌ء احدكم الى اخيه فيدخل يده فى كيسه فيأخذ حاجته فلا يدفعة». حضرت امام محمد باقر(عليه‌السّلام) از يكى از اصحابشان سؤال مي‌كنند - «كه اين مقدمه ديگر ذكر نشده كه آن صحابى كه بود و چه سؤالي كرده بود و از كجا آمده بود؛ اينها ديگر توى اين روايت نيست» - كه آيا در آنجائى كه شما هستيد، وضعيت اينجورى است كه يكى از شماها دستش را توى جيب برادر دينى‌اش بكند و هر چه كه لازم دارد، از توى جيب او بردارد، او هم ناراحت نشود؟ به اين حد رسيده‌ايد كه جيبتان براى همديگر رايگان باشد؟

مرحوم حرزالدين نقل مي‌كند كه «شيخ خضر» هم عصر مرحوم كاشف‌الغطاء، از علماى بزرگ بود و خيلى مورد توجه مردم قرار داشت. مي‌گويد در روز عيد، مردم نجف و عشاير و آنهايي كه به شيخ خضر علاقه داشتند، منزل او آمدند و هدايايي آوردند - پول آوردند، طلا آوردند - و همين طور جلوى ايشان مي‌گذاشتند و ايشان هم آن پولها و طلاها را جلوى دستش گذاشته بود و همان طور روى هم كوت (انباشته) شده بود. بعد شيخ جعفر كاشف‌الغطاء آمد. (معلوم مي‌شود آن وقتها هنوز شيخ جعفر به مقام رياست نرسيده بود).

ايشان آمد و نشست و چشمش به اين پولها و طلاها افتاد. بعد يواش‌ يواش نزديك ظهر شد و مردم رفتند. شيخ جعفر بلند شد گوشه‌ى عبايش را پهن كرد و اين طلاها و پولها را گوشه‌ى عبايش ريخت و گفت، خداحافظ شما، و رفت! شيخ خضر هم نگاهى كرد و چيزى نگفت؛ كأن لم يكن شيئاً مذكورا!

حالا اين قصه‌اى كه نقل كردم، دنباله هم دارد، كه دنباله‌هايش باز از اين جالبتر هم هست.

به هر حال حضرت سؤال مي‌كنند كه در اموال شخصى، شما اينجور هستيد كه مثلاً قبايتان را آنجا آويزان كرده‌ايد، رفيقتان مى‌آيد دست مي‌كند توى جيب قباى شما و يك مقدار پولى كه لازم دارد، برمي‌دارد و بقيه‌اش را آنجا مي‌گذارد و بعد راه مى‌افتد مي‌رود، به شما هم اصلاً برنخورد و ناراحت نشويد؟ چنين وضعى بين شما هست؟ «فقيل ما اعرف ذلك فينا». آن راوى گفت كه در بين خودمان اينجور، وضعى نيست. «فقال فلا شى‌ء اذاً»؛ فرمود: پس هنوز خبرى نيست، هنوز چيزى نيست.

من اينجا اين حاشيه را اضافه كنم كه اين مربوط به زمان امام باقر(عليه الصّلاة و السّلام) است. در آن زمان، شيعه تدريجاً داشت شكل مي‌گرفت. بعد از حادثه‌ى عاشورا، در ظرف اين 33 سال، 34 سالى كه دوران امام سجاد(عليه الصّلاة و السّلام) بود، تدريجاً و يواش‌يواش مردم جمع مي‌شدند؛ چون بعد از حادثه‌ى عاشورا، آن شدت عملى كه به خرج داده شده بود، شيعه را متفرق كرد؛ بعضى‌ها برگشتند، بعضى‌ها منصرف شدند، بعضى‌ها از ولايت اهل بيت پشيمان شدند؛ هر كسى به يك طرفى رفت. در اين 34 سال، يواش‌يواش مردم جمع شدند.

در زمان امام باقر(عليه الصّلاة و السّلام) مردم بيشتر جمع شدند. مردم تدريجاً در شهرها، در نقاط مختلف، نزديك و دور، جمع مي‌شدند. اين مربوط به آن وقت است كه حضرت مي‌خواهند بگويند، اين كانونهاى تشيع را بايد در سرتاسر دنياى اسلام اينجورى تشكيل دهيد، اينجور با هم باصفا باشيد.

حضرت وقتى فرمودند «فلا شى‌ء» - هنوز هيچ خبرى نيست؛ آنى كه بايد بشود، نشده است - آن طرف ترسيد؛ «قيل فالهلاك اذاً؟». «هلاك» در اينجا و در خيلى جاهاى ديگر به معناى مردن نيست؛ به معناى بدبخت شدن است: يعنى پس ديگر بدبخت شديم آقا؟ ديگر هيچى نيست؟ «فقال انّ القوم لم‌يعطوا احلامهم بعد». «احلام» در اينجا جمع «حلم» است. ماده‌ى «حَلُمَ يَحلُمُ» به معناى حلم ورزيدن است؛ با «حَلَمَ يَحلُمُ» كه به معناى رؤيا و اضغاث احلامى كه در قرآن هست، تفاوت دارد؛ آن از باب نَصَرَ يَنصُرُ است، حَلَمَ يَحلُمُ است؛ اين از باب شَرُفَ يَشرُفُ است؛ حَلُمَ يَحلُمُ. اينجا احلام جمع حلم است. پس هنوز به آن بردبارى و آن ظرفيت لازم نرسيده‌ايد.

بنابراين به معناى هلاك نيست كه بگوئيم نابود شديد، عذاب خدا گريبان شما را گرفت؛نه، به معناى اين است كه هنوز آن ظرفيت لازم را پيدا نكرده‌ايد.
 


اظهارات سردار نقدی در مورد فرقه منحرف

سردار محمدرضا نقدي در حاشيه نشست با فعالان فرهنگي استان لرستان در جمع خبرنگاران در خرم‌آباد در خصوص جريان انحرافي گفت: جريان انحرافي بي‌ريشه و بدون پايگاه اجتماعي است، از اين رو جرياني نيست كه بسيج براي مقابله با آن برنامه‌ريزي داشته باشد.




وي افزود: عده‌اي فكر مي‌كنند با اين كارها مي‌توانند به نظام ضربه بزنند اين در حالي است كه نظام به اين موضوعات پوچ و بي‌ارزش اهميت نمي‌دهد.


رئيس سازمان بسيج مستضعفين با اشاره به برنامه‌هاي بسيج در زمينه تقويت بازار صادرات‎محور گفت: با كمك بسيج اصناف، برنامه‌هايي در زمينه آموزش بازرگانان و تجار براي تقويت بازارهاي صادرات‎محور برگزار مي‌كنيم.

سردار نقدي اظهار داشت: سازمان بسيج براي فرهنگ‌سازي مصرف كالاهاي داخلي برنامه‌ريزي كرده است.

رئيس سازمان بسيج مستضعفين كشور گفت: در حال حاضر بازار داخلي از كالاهاي وارداتي اشباع شده كه اگر جلوي اين واردات بي‏رويه را بگيريم، كمك بزرگي به اشتغال كشور مي‌شود، به نحوي كه اگر از هر يك ميليارد دلار واردات به كشور جلوگيري شود، نزديك به ۲۰۰ هزار شغل ايجاد مي‌شود.

سردار نقدي به برنامه‌هاي اين سازمان در زمينه اشتغال‌زايي جوانان اشاره كرد و اظهار داشت: چگونگي شكل دادن به واحدهاي تخصصي كار، آموزش نحوه ايجاد شركت‌هاي تعاوني، چگونگي جذب منابع مالي، مهارت آموزي و ارائه برنامه‌هايي براي كمك به آموزش فني و حرفه‌اي در مناطق روستايي و عشايري از جمله اين برنامه‌ها است.
 


فعالیت جریان انحرافی در شهر شاهد نمونه


با بروز برخی اقدامات و رخدادها با رنگ و بوی انحراف از مبادی اسلامی در شهر مذهبی درچه اصفهان که اخیرا شهر شاهد نمونه کشوری هم نام گرفته است، مردم این شهر دست به اعتراضات گسترده برداشته و خواستار عزل شهردار و رئیس شورای شهر خود شده اند.



به گزارش خبرنگار ندای انقلاب با بروز برخی اقدامات و رخدادها با رنگ و بوی انحراف از مبادی اسلامی در شهر مذهبی درچه اصفهان که اخیرا شهر شاهد نمونه کشوری هم نام گرفته است، مردم این شهر دست به اعتراضات گسترده برداشته و خواستار عزل شهردار و رئیس شورای شهر خود شده اند.

به دنبال برگزاری مسابقه اسکیت دختران و پسران به مسافت بیش از دو کیلومتر در خیابان های این شهر و برخی فسادها در مجموعه ای تفریحی معروف به باغ شهرداری و همچنین برگزاری برخی جشن ها با شیوه های نامناسب و خلاف عرف شهر مذهبی درچه و بعضا به دور از شئونات اسلامی که با حمایت شهردار و برخی اعضای شورای این شهر به خصوص رئیس این شورا برگزار شده، مردم این شهر این اقدامات را برنتافته و دست به اعتراضات گسترده زده و طی هزاران امضاء در طومارهایی مردمی خواستار برخورد قاطع مسئولان با عوامل این گونه برنامه ها در این شهر شده اند.

امام جمعه این شهر نیز ضمن ابراز انزجار از این گونه اقدامات در حمایت از این خواست مردمی نقش موثری داشته است.به همین علت جریانی با محوریت رییس یکی از نهادهای محلی به نام(م.ج) و فردی به نام (الف) از مسئولین شهری اقدام به پخش شایعه و شب نامه و...بر علیه امام جمعه محترم که از مبارزان سالهای ستمشاهی و موسس و فرمانده سپاه شهر در سال های دفاع مقدس بوده است مینمایند و سه شکایت هم در دادگاه ویژه روحانیت مطرح میسازند که یکی از این این شاکیان به نام س.ع.م شکایت خود را پس گرفته و اعلام کرده تحت فشار شهردار و دو تن از همان نهاد محلی (م.ج) و(م.پ)اقدام به شکایت کرده اند.

لازم به ذکر است که شهر درچه اصفهان از شهرهای عالم پرور و زادگاه مرجع بزرگوار شیعه حضرت آیت الله العظمی آقا سید محمد باقر درچه ای (ره) و خانواده معروف علمی ایشان می باشد و یکی از شهرهایی است که مردم آن همواره به عنوان یکی از متدین ترین و انقلابی ترین شهرهای کشور شناخته می شده اند و شهید نواب صفوی هم اصالتا از طریق پدر منتسب به این شهر می باشند. مردم این شهر با نثار شهیدان فراوانی در دوران دفاع مقدس حائز رتبه اول میزان شهدا در بین تمامی شهرهای کشور شده اند به طوریکه از هر 76 نفر جمعیت این شهر، یک نفر به شهادت رسیده است. متأسفانه اخیرا با روی کار آمدن عده ای از مسئولان با دیدگاه های انحرافی، حرکت ها و برنامه هایی در این شهر شروع گشته که آشکارا سعی در تقدس شکنی و برهم زدن و آلوده نمودن جوّ مذهبی این شهر به مسائلی دارد که تا پیش از این نداشته است.

حساسیت و اعتراض مردمی به مسئولان این شهر از زمانی آغاز شد که شهردار این شهر اعلام می دارد "متأسفانه بیش از 90 درصد حرکت های اجتماعی شهر درچه مذهبی است و من آمده ام آن را درست کنم "، که بعد از آن اعتراضات گسترده طلاب، روحانیون و مردم این شهر را به همراه داشته است، خبرهای رسیده حاکی از آمادگی مردم جهت راهپیمایی اعتراض آمیز در این شهر، بعد از مراسم نماز جمعه بوده که بنا به سفارش علما و بزرگان اصفهان فعلا این حرکت منتفی شده است.

بررسی ها نشان از ارتباطات پشت پرده برخی از مسئولان بلند پایه استان که در واقع عناصر اصلی وابسته به جریان آقای (م) در سطح استان هستند، در حمایت از عوامل این برنامه ها در شهر درچه دارد و همین امر تاکنون باعث بی نتیجه بودن خواسته های مردم شده که اسامی آنها در صورت لزوم منتشر خواهد شد.

ضمنا علمای بزرگ استان اصفهان بالاخص مرجع بزرگوار تقلید حضرت آیت الله مظاهری از امام جمعه محترم شهر درچه به خاطر ایستادگی در برابر اقدامات شهردار و رییس شورا حمایت نموده اند و خواهان برخورد مسئولان با این افراد شده اند که متاسفانه مسئولان ذیربط به این فرمایش حضرت آیت الله مظاهری عمل ننموده اند.
 


گروه انحرافی ،جریان فتنه را امیدوار کرد

یک کارشناس مسائل سیاسی گفت که جریان فتنه برای نقش‌آفرینی هرچند محدود در آستانه انتخابات مجلس نیاز به “گفتمان سازی ” برای تداوم تحرکات اجتماعی با توجه به عدم ظرفیت و قابلیت گفتمان اصلاحات دارد که به انحای مختلف از قبیل منشور، مانیفست و … آن را دنبال می‌کند.




گرچه جریان فتنه با حماسه مردمی و ماندگار ۹دی عملاً دچار مرگ سیاسی شد اما بازشناسی این جریان وابسته به خارج از کشور درجهت بصیرت‌افزایی و شناخت برنامه‌ریزی‌های عوامل داخلی و خارجی آن برای بازآفرینی تحرکاتشان خصوصاً در آستانه انتخابات مجلس نهم مسأله مهمی است.


آنچه در ذیل می‌آید گفت‌وگوی تفصیلی فارس با مهدی علیخانی ‌صدر مشاور وزیر و معاون مدیر کل سیاسی وزارت کشور درخصوص سناریوهای جریان‌ فتنه و اصلاح طلب برای نقش آفرینی در رخدادهای سیاسی آینده است.

* درخصوص “نحوه فعالیت‌ها و سناریوهای احتمالی جریان فتنه و اصلاح طلب در انتخابات مجلس نهم ” نظرتان را بفرمائید؟

- علیخانی: بی شک جریان فتنه با اتکا برعوامل باقیمانده داخلی و حمایت بیشتر غرب، تلاش خود را برای بازآفرینی موجی جدید آغاز کرده که حرکت‌های آشوبگرایانه‌ای مانند ۲۵ بهمن سال گذشته از همین دست است که به دلیل نقش مؤلفه‌های خارجی در ایجاد آن و همزمانی با تحولات مهم در منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی، باید مورد توجه واقع شود؛ چرا که پس از ماه‌ها رکود در تحرکات خیابانی سران فتنه که دلیل اصلی آن عدم رویکرد عمومی مردم به فراخوان‌های آنها بود، تحولات منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به محملی برای دور جدید تحرکات تبدیل شد.

آغاز این مرحله را اگرچه بعضی به بیانیه فراخوان موسوی و کروبی برای حمایت از مردم مصر و تونس در ۲۵ بهمن معطوف می‌کنند، اما به دلیل حمایت بلافاصله رسانه‌های نظام سلطه از این فراخوان و حمایت مستقیم اوباما و سران غرب از آن و بکارگیری تمامی رسانه‌ها برای پوشش خبری آن، نشان از هماهنگی کامل سران داخلی و بیرونی در سناریوی جدید علیه نظام دارد که بی‌تردید هدف از آن تداوم و تقویت موج جدید تا انتخابات مجلس در اسفند سال جاری است.

* باتوجه به اینکه پس از ۹دی تا ۲۵بهمن با تحرک جدی از سوی فتنه‌گران مواجه نبودیم، چه شرایطی باعث شد تا این جریان فضا را برای اغتشاش مناسب ببیند؟

- علیخانی: البته نباید فراموش کنیم که جریان فتنه هیچگاه فعالیت خود را تعطیل نکرده و نمی‌کند و به فراخور شرایط و فضای سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی مذهبی سعی بر سوءاستفاده و تهییج فریب‌خوردگان و موج‌آفرینی می‌کند و لذا در فاصله ۹دی ۸۸ تا ۲۵بهمن ۸۹ تلاش‌های متعدد این جریان در مناسبت‌های مختلفی نظیر چهارشنبه آخرسال، برخی سالگردها و … را شاهد بودیم.

البته در ۲۵بهمن شرایط متفاوت بود؛ چرا که دولت در سال ۸۹ و با عبور از حوادث سال ۸۸ در عرصه‌های مختلف مباحث هسته‌ای، طرح هدفمند کردن یارانه‌ها و … موفقیت‌های چشمگیری داشت و از سوی دیگر تحولات کشورهای اسلامی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و رویکرد ملت‌های مسلمان منطقه به گفتمان انقلاب اسلامی که در اصل نشأت گرفته از انقلاب عظیم اسلامی و توفیق دیپلماسی شجاعانه دولت در عرصه خارجی بود؛ شرایط ویژه‌ای را رقم زده بود.

** حاشیه‌سازی جریان انحرافی، جریان فتنه را به اثرگذاری بر فرآیندهای سیاسی امیدوار ساخت

همچنین انعکاس برخی اختلاف‌نظرها میان سران قوا در رسانه‌ها و عملکرد و حاشیه‌سازی برخی از جریان‌های انحرافی مرتبط با جریان اصولگرایی نیز جریان فتنه را به اثرگذاری بر فرآیندهای سیاسی امیدوار ساخت؛ لذا فتنه گران با اتکا بر اینکه در چنین شرایطی با حمایت ویژه غرب و به بهانه حمایت از موج بیداری اسلامی در منطقه می‌توانند اصطلاحاً نعل برعکس بکوبند و با آدرس غلط دادن به مردم خود را بازآفرینی کنند، به میدان آمدند.

* باتوجه به عدم موفقیت فتنه‌گران در ۲۵ بهمن وضعیت کنونی این جریان را چطور ارزیابی می‌کنید؟

- علیخانی: بی‌تردید عدم موفقیت فتنه‌گران در فراخوان ۲۵بهمن و موج محکوم کردن این اقدام در مجلس و برخی چهره‌ها که تا آن زمان رسماً جهت‌گیری نکرده بودند، نگرانی سران فتنه را از انفعال و سرخوردگی اندک هواداران فتنه افزایش داده است که بی‌شک نگرانی آنها از دست دادن اعتماد بیگانگان به عنوان یک اپوزیسیون اثرگذار را نیز افزایش داده که برخی اظهارنظرهای سران خارج نشین فتنه حاکی از این مساله است.

همچنین اختلاف نظرها در لایه‌های مختلف مدیریت فتنه بالا گرفته و باتوجه به اعمال محدودیت‌ها برای سران فتنه پس از ۲۵ بهمن سردرگمی بیش از پیش در این جریان به چشم می‌خورد.

سال۹۰، سال انتخابات مجلس و بسیار سرنوشت‌ساز است و لذا انتخابات مجلس نهم که در اسفند ماه امسال برگزار می‌شود، می‌تواند مهمترین زمینه برای تحرکات مجدد فتنه‌گران باشد؛ چرا که برای جریان‌ها و تشکل‌های سیاسی این انتخابات فراز اصلی برای سنجش میزان پایگاه و حفظ موجودیت در عرصه سیاسی است از همین رو همه طیف‌های سیاسی کشور با وجود اینکه زمان زیادی تا انتخابات مانده خود را برای این عرصه آماده می‌کنند اما جریان موسوم به اصلاحات و حامیانشان بیش از دیگر جریانها نیاز به بهره‌گیری از این فرصت دارند؛ چرا که حوادث پس از انتخابات ۸۸ باعث انزوای آنها در عرصه سیاسی شد و برای تجدید حیات نیازمند حضور در این عرصه هستند. اما روند تحولات بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری به طور طبیعی به آنها مجال حضور در عرضه سیاسی را نمی‌دهد مگر اینکه با تحمیل خود بر فضای سیاسی یا دامن زدن به اغتشاشات، راهبرد نظام در عرصه مجلس نهم را دچار اخلال کنند.

بر این اساس جریان فتنه سعی خواهد کرد با دستاویز قراردادن و بهره‌گیری از تحولات منطقه‌ای برای ایجاد تحرک در هواداران تحرکات خود را به انتخابات مجلس گره بزند؛ این جریان باتوجه به عدم رویکرد عمومی مردم بسیار تلاش می‌کند تا برای جلب حمایت خارجی به مستندسازی برای محکومیت ایران در عرصه‌های بین‌المللی پرداخته و در عین حال تلاش می‌‌کند از برخوردهای احتمالی نظام با سران فتنه جلوگیری کند.

در همین راستا تلاش خواهند کرد با انتقال مدیریت فتنه از ایران به خارج از کشور برای جلوگیری از برخوردهای احتمالی اقدام کنند. علاوه براین جریان فتنه برای زنده نگاهداشتن خود قطعاً بهره‌گیری از حمایت برخی خواص غافل را در دستور کار خواهد داشت و برای موج‌آفرینی تلاش خواهد کرد با نفوذ در حاکمیت به ویژه در سطح مدیران میانی و بهره‌گیری از رانت‌های اطلاعاتی، اقتصادی و آگاهی از ضعف‌ها و کاستی‌ها، آنها را بزرگنمایی و شانتاژآفرینی کند.

* باتوجه به آنچه اشاره کردید مؤلفه‌ها و ویژگی‌های فعالیت جریان فتنه در برگزاری انتخابات مجلس نهم چیست؟

- علیخانی: همانطوری که اشاره کردم نگرانی سران فتنه از انفعال و سرخوردگی باقی مانده هوادارانشان بسیار مشهود است و لذا تلاش برای چسبندگی بیشتر فتنه‌گران به بیگانگان نشان از استمرار و تداوم آن نگرانی و فعالیتی متفاوت از قبل در آینده و به اشکال مختلف با هدف‌‌گیری مهندسی نظام برای انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی دارد.

جریان فتنه و اصلاح طلب با توجه به سرمایه‌گذاری ویژه‌ای که بر روی تشکل های دانشجویی وابسته به خود در دانشگاه‌ها کرده ، درصدد است بخش حمایت داخلی خود را از خیابان‌ها به دانشگاه‌ها منتقل کند که محوریت شبکه‌های مجازی و رسانه‌ها در تحرکات از ابتدای فتنه پس از انتخابات حاکی از این مسئله است، و لذا محوریت تحرکات و میدان‌داری فتنه‌گران از اشخاص حقیقی معطوف به تشکل‌های گمنام و استفاده ار چهره‌های سفید بدون روشن شدن ماهیت آنها خواهد شد و برای نیل به این هدف فتنه در این تحرکات بر یک موج آفرینی فرسایشی متمرکز می‌شود. به گونه‌ای که به جای شخصیت‌های حقیقی در تداوم مسیر فتنه، تحرکات آینده عمدتاً به عوامل و عقبه‌های این شبکه‌ها متمرکز است. به‌ گونه‌ای که نظام در آینده با “رهبران فیس بوکی ” و یا “تویتری ” مواجه است.

جریان فتنه برای نقش‌آفرینی هرچند محدود در آستانه انتخابات مجلس نیاز به “گفتمان سازی ” برای تداوم تحرکات اجتماعی با توجه به عدم ظرفیت و قابلیت گفتمان اصلاحات دارد که به انحاء مختلف از قبیل منشور، مانیفست و … آنرا دنبال می‌کند و لذا بدون دادن هزینه برای برخورد با عوامل اصلی، در هر مناسبتی با دادن فراخوان، ضمن اینکه بدنبال به چالش کشاندن برنامه‌های نظام هستند، درصدد ایجاد مشروعیت برای خود خواهند بود.

راهبرد کلی این جریان در ماه‌های اخیر در به چالش کشیدن برنامه‌های دولت خصوصاً در بخش اقتصادی و هدفمندسازی و بزرگنمایی برخی مسائل درون دولت و اختلاف‌افکنی در جامعه است که بسیار باید مراقب آن بود.

براین اساس از آنجایی که فتنه سبز به اذعان عوامل داخلی و خارجی فتنه مدتهاست که مرده است تلاش برای تولد نسل بعدی آن در دستور قرار خواهد گرفت. جالب است بدانید ” فارین افیرز ” ارگان شورای روابط خارجی آمریکا در این رابطه می‌‌نویسد “بسیاری از مقامات آمریکا معتقدند که جنبش سبز مدتهاست که مرده است و امروز شاید تنها راه آمریکا، راه‌اندازی جنبش سبز ۲ باشد اگر فناوری سطح بالایی در اختیار مخالفان حکومت قرار گیرد آنها خواهند توانست تا با دولت مقابله کنند. حمایت غرب از جنبش سبز می‌تواند سبب تقویت مخالفان شود “.

* بر این اساس چه راهبردهای مقابله‌ای برای خنثی‌سازی برنامه‌های جریان فتنه باید اتخاذ شود؟

- علیخانی‌: نباید فراموش کنیم که جریان فتنه در حال حاضر در ضعیف‌ترین حالت خود قرار دارد و باید قدرت بازآفرینی آنرا گرفت. بحمدالله با هوشیاری مردم در ۲۵ بهمن سال قبل و فراخوان‌های بعد از آن و شفاف شدن فضای اجتماعی و عدم وجود هیچ عذر و بهانه برای سکوت برخی از خواص وضعیت در جامعه روشن‌تر از قبل است و از طرفی افشای مدیریت بیگانگان بر فتنه و مزدوری عوامل داخلی برای دستگاه‌های جاسوسی غرب جای هیچگونه شک و شبهه‌ای را باقی نگذاشته است و مطالبات مردم نسبت به محاکمه سران فتنه بسیار جدی شده است.

علاوه بر این هماهنگی و انسجام خوب نهادهای امنیتی و انتظامی برای مقابله و مهار تحرکات خیابانی، اغتشاشات خیابانی فتنه را کنترل کرده است.

هرچه به انتخابات نزدیکتر می‌‌شویم احساس خطر و رشد اعتراضات عناصر و عوامل مرتبط با جریان اصلاحات نظیر برخی نمایندگان اقلیت مجلس، برخی چهرهای سیاسی و … نسبت به روند تحرکات فتنه زمینه انشقاق در بین آنها را بیشتر فراهم خواهد کرد که باید مورد توجه باشد.

آنچه مبرهن است مطالبات کلان فتنه‌گران نیز از تغیر نظام و براندازی به مطالبات حداقلی برای عبور دادن چند نامزد کم حاشیه و اصطلاحاً خوش خیم از فیلتر شورای نگهبان و بدست آوردن پایگاهی در مجلس نهم کاهش می‌یابد که باید آنرا به حداقل رساند.

بی‌شک عرصه نبرد با جریان فتنه در سال ۹۰ “عرصه سایبری ” یا نبرد رسانه‌ای است که باید مورد توجه نخبگان، متعهدین اصحاب رسانه و دانشجویان باشد. باید توجه داشت که عرصه سایبر گفتمان و ادبیات خاص خود را دارد و علاوه بر اینکه اغلب ظرفیت‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی توسط دشمن هدایت و مدیریت می‌شود، فرصت‌های موجود برای ما نیز به درستی بهره‌گیری نمی‌شود.

نکته مهم دیگر که بعضاً در محافل و برخی اظهارنظرها در مقابله با جریان فتنه شاهد آن هستیم و مساله بسیار مهمی هم هست بزرگ‌نمایی و یا کوچک‌نمایی فراتر از واقعیت جریان فتنه و تحرکات آنهاست که جداً باید از آن پرهیز شود.

مسئله دیگر که نباید از آن غافل شویم و آنرا تمام شده تلقی کنیم لزوم بصیرت‌افزایی توده‌های اجتماعی است که باید همچنان مورد توجه نخبگان باشد. همزمان با این راهبردها تدوین یک استراتژی مؤثر برای جلب ریزش‌های جریان فتنه مبتنی بر راهبرد جذب حداکثری و دفع حداقلی که مقام معظم رهبری بارها آنرا تاکید فرموده‌اند باید در دستور کار ما باشد.


منبع : فتنه نیوز
 


مرده خوری فتنه‌گران، صدای خنده حامیان سابق را هم بلند کرد!

تلاش گسترده جریان آشوب برای سوءاستفاده از مراسم‌های مختلف اجتماعی و غیرسیاسی به منظور ایجاد تحرک در بدنه منفعل و شبه مرده اغتشاشگران، با واکنش منفی حامیان سابق این جریان هم روبرو شده است؛ تا جایی که طنزپردازان و کارتونیست‌های ضدانقلاب هم دست به تمسخر این اقدامات زده‌اند.

سکوت و انفعال کامل جریان آشوب که از 22 بهمن 88 آغاز و به ویژه پس از حوادث 25 بهمن 89 و محدود کردن ارتباط سران فتنه پررنگ شده، سبب شده تا برنامه‌ریزان خارج نشین این جریان با ارائه طرح‌های مختلف و برنامه‌ریزی‌های گسترده به دنبال دستیابی به راهکاری برای خروج بدنه اغتشاشات از این وضعیت باشند.

در همین راستا، اتاق فکر جریان فتنه که با مدریریت عطاءالله مهاجرانی و در لندن فعالیت می‌کند، تاکنون دست به اقدامات متعددی برای اجرای این پروژه زده است؛ پروژه‌ای که با راه‌اندازی چند شبکه تلویزیونی مستقل ماهواره‌ای ویژه این جریان آغاز و با همراهی مالی و معنوی کشورهای اروپایی و غربی به ویژه آمریکا، انگلیس و اخیرا آلمان پیگیری شد.

اخیرا نیز با توجه به عدم استقابل مردم از تجمعات پیشنهادی این افراد به مناسبت‌های مختلف نظیر روز معلم، روز کارگر و غیره، سناریوی سوءاستفاده از مناسبت‌های مذهبی و ملی و همچنین مراسمات عمومی در دستور کار این اتاق فکر قرار گرفته است؛ سناریویی که تلاش داشت تا مراسم تشییع مرحوم ناصر حجازی و همچنین مرحوم سحابی را به یک میتینگ سیاسی تبدیل کند که البته با هوشیاری مردم و عزاداران ناکام ماند.

در همین راستا، "م.ن" که در سال گذشته با طراحی کاریکاتورهای توهین آمیز علیه جمهوری اسلامی ایران به دفاع از آشوبگران خیابانی می‌پرداخت، در جدیدترین اثر خود به تمسخر این استراتژی! جریان آشوب پرداخته و این سناریو را باعث خنده مردم و افکار عمومی دانسته است.










 


برنامه ریزی جندالشیطان برای ضربه به نظام

به تازگي سران گروهک تروريستي جندالشيطان جلساتي را به منظور اقدامات خرابكارانه عليه جمهوری اسلامی ايران آغاز نموده اند.

اين گروهك تروريستي در جلسات خود به منظور ضربه زدن به نظام جمهوري اسلامي ايران تصميم گرفتند که در آينده فعاليتهايي را به شرح ذيل انجام دهند:


1- تجهيز پايگاه هاي خود و حضور اشرار سرشناس با نيروهايشان در اين پايگاه ها.

2- ايجاد ارتباط مستمر با پايگاهي از عوامل ( ISI ) پاکستان در شهر پنجگور پاکستان براي تسهيل در رفت و آمد در مناطق مورد هدف و تعامل با ساير تيم هاي اشرار.

3- ايجاد رابطه با سرکردگان گروهک نفاق و استفاده از تجارب جنگ هاي چريکي و عملياتي آنها براي شروع ايجاد ناامني در کشور از طريق عوامل ( ISI ) پاکستان.

4- برقراري تماس هاي تلفني مکرر با خانواده معدومين و ترغيب آنان براي پيوستن به آن گروهک جهت انتقام جويي با استفاده از عناصر هوادار داخلي و مرتبطين .

 


من از صراط رد شدم، اما كار خيلي مشكل است

من حضرت امام را خواب ديدم؛ به من فرمودند كه به دوستان بگوييد، كه من از صراط رد شدم، اما كار خيلي مشكل است ، قصه شوخي نيست.

شما روحيه امام را در نظر بگيريد چه روحيه عزيزي است، وقتي در معادلات به اين نتيجه رسيدند كه بايد (قطعنامه ) را قبول كنند گفتند: من جام زهر قطعنامه را مي نوشم. من كنار امام بودم، امام مرتب مشتشان را مي زدند روي پايشان، مي گفتند: آ، آ. براي اينكه تلويزيون ما داشت رزمندگان را نشان مي داد، صحنه هاي جنگ را نشان مي داد؛ اما امام با آن روحيه آمده بودند (قطعنامه ) را قبول كرده بودند.



و در آن نامه اي كه امام (قطعنامه ) را نوشته بودند فرمودند:



خانواده شهدا، خانواده اسراء، من تا به حال جنگيدم و در جنگ عقيده ام اين بود كه به نفع شماست؛ امروز اين عقيده را ندارم و قطعنامه 598 را قبول مي كنم.



خدا مي داند بر خانه امام چه گذشت هيچكس جرئت نمي كرد خانه امام برود پيش امام برود. بعد از پذيرش قطعنامه 598 چند روز امام درست نمي توانستند راه بروند. همه اش مي گفتند: خدايا شكرت ما راضي هستيم به رضاي تو. شما فرزندان امام روحيه امام را بهتر از هر كس ديگر مي دانيد. بعد از (قطعنامه ) امام ديگر سخنراني نكردند. ديگر براي سخنراني به حسينيه جماران نيامدند، تا مريض شدند و به بيمارستان رفتند. يك پسر بچه اي من دارم، كوچك است نامش علي است؛ با او خيلي مانوس بودند. آن روزهاي آخر، اين بچه اي كه بيش از سه سالش نبود مي خواست خدمت امام برود. امام از اينكه ساعات آخر را مي خواست با خداي خودش راز و نياز كند، به مادر اين بچه گفت:ما اصلا نخوابيده و همه اش نماز خوانده و بعد پيغام داد براي مردم، كه مردم شما شهيد داديد، شما اسير داديد، شما مجروح و معلول داديد از خدا بخواهيد كه مرا قبول كند.



----------------------------------------------------------------







امام نه تنها موسيقي ، بلكه برنامه هاي خبري راديو- تلويزيون را در زمان حكومت شاه حرام مي دانستند؛ و مي فرمودند: اگر اين موسيقي كه از صدا و سيماي جمهوري اسلامي پخش مي ش


تاریخ: جمعه 13 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط arman


تمجید یوسف صانعی ازعزت الله سحابی

 

در پی درگذشت عزت الله سحابی یوسف صانعی در پیامی به تمجیداز او پرداخت.
 

 به گزارش جام نیوز به نقل ازسایت ضد انقلابی گویا نیوز درپی مرگ عزت الله سحابی یوسف صانعی در پیامی به تمجید ازوی پرداخت.
وی در این پیام باآوردن آیه"«وَأَنَّ اللهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ»"نوشت:« امید آنکه راه ایشان در خداخواهی و دینداری همراه با آزادگی؛ اخلاق مداری و انصاف و صدق در انتقاد و مبارزه با ظلم و ستم در جهت احقاق حق همراه با صبر و طمأنینه، مورد نظر و توجه همگان قرار گیرد.»
گفتنی است؛هاشمی رفسنجانی هم در پیامی مرگ سحابی را موجب تأثر و تألم ‌خاطر خود دانست.

این در حالی است که سحابی از سران گروهک ملی-مذهبی و از عناصر قدیمی گروهک غیر قانونی نهضت آزادی  بوده است که حضرت امام بارها بر خطرات و انحرافات آنها تأکید می کردند.

 

حمایت مجدد مجمع روحانیون از سران فتنه


مجمع روحانیون ضمن تکرار خواسته های نامشروع خاتمی درباره انتخابات آزاد و آزادی زندانیان بار دیگر با اعلام حمایت از سران فتنه، خواستار رفع حصر آنان شد.
 

 

 
  به نقل از رادیو فردا ،مجمع روحانیون در بیانیه ای به تکرار خواسته های نامشروع خاتمی پرداخت.
رادیو فردا به نقل از کلمه نوشت:« مجمع روحانیون مبارز، که ریاست شورای مرکزی آن را محمد خاتمی بر عهده دارد، با اعلام حمایت از مواضع وی درباره لزوم تلاش برای «تلطیف فضای سیاسی کشور»، خواستار آزادی زندانیان سیاسی و «رفع حصر» میرحسین موسوی و مهدی کروبی شده است.»
در این بیانیه که به بهانه سالگرد ارتحال امام راحل عظیم الشان صادر شده است، بدون یادآوری مواضع ساختار شکنانه این مجمع و دیگر اصلاح طلبان و هجمه سنگینی که در دو سال گذشته به جمهوری اسلامی و یادگار ارزشمند آن یار سفر کرده یعنی ولایت فقیه در اثر عملکرد بد این طیف ها از سوی ضد انقلاب شد، می نویسد:« انتظار می‌رود که به مناسبت سالروز رحلت امام و یاد آن عزیز شاهد تلطیف فضای جامعه و گذر به وضعیت سیاسی سالم و امن که همگان بتوانند در چارچوب قانون اساسی حضور فعال داشته باشند، باشیم.»
در حالی که بسیاری از عناصر خارج نشین اصلاح طلبان نظیر مجید محمدی، اکبر گنجی و سایرین از فاصله گرفتن سران فتنه از خط امام سخن گفته و از آن ابراز شادی می کنند، در این میان مجمع روحانیون که بدترین عملکرد را علیه نظام در دو سال گذشته داشته و در پاره ای از مواقع خود پیشگام دامن زدن به اغتشاشات بوده، در بیانیه خود مدعی شد:« نگاه به آینده ، آزادی زندانیان و به خصوص رفع حصر از آقایان موسوی و کروبی، یاران خدمتگذار امام، نظام و ملت گامی بزرگ در جهت ایجاد فضای سیاسی‌ای خواهد بود که کشور و ملت در این لحظه حساس به آن نیاز بیش از پیش دارد.»
از سوی دیگر اعلام حمایت مجمع روحانیون از مواضع تکراری خاتمی در حالی صورت گرفته است، که در ماههای گذشته بحث های فراوانی درباره لغو مجوز فعالیت این تشکل سیاسی از سوی طیف های سیاسی داخل کشور صورت گرفته بود.
گفتنی است مجمع روحانیون پس از آنکه رهبر معظم انقلاب در خطبه های نماز جمعه تاریخی خود در 29 خرداد، تمام اقشار جامعه و طیف های سیاسی را به آرامش خواند، اقدام به صدور بیانیه ای در 30 خرداد و سپس لغو دیر هنگام آن کرد که منجر به اغتشاشات و درگیری بین مردم و شهادت چند تن از هموطنانمان شد.
 

حمایت جانانه خاتمی از خودش
حمایت جانانه خاتمی از خودش

 

گفت: سایت «پارلمان نیوز» ارگان فراکسیون اقلیت مجلس نوشته است «مجمع روحانیون مبارز حمایت قاطع خود از اظهارات اخیر خاتمی را اعلام کرد»!
گفتم: مجمع روحانیون مبارز هم در وطن فروشی و جنایات خاتمی و سایر سران فتنه سهیم است و بایستی مانند خاتمی به خاطر جنایات و آدم کشی ها و وطن فروشی های خود منتظر محاکمه و مجازات باشد.
گفت: از این گذشته، خاتمی عضو مرکزیت مجمع روحانیون است بنابراین حمایت مجمع از وی مثل این است که خاتمی از خودش حمایت کرده باشد.
گفتم: شاعری یک شعر بند تنبانی خواند و بلافاصله شروع کرد به تعریف از شعرش و به به و چه چه گفتن برای خودش. یکی گفت؛ معمولا باید صبر کنی تا مردم از شعرت تعریف کنند. یارو در جواب گفت؛ ۳۰ سال است که صبر کرده ام ولی هیچکس تعریف نکرده که هیچ، لعنت و نفرین هم فرستاده اند!


 
 

ای اسطوره! ای تپلی نازنین!... ای بزدل!
سایتهای ضد انقلاب هنگ کردند

ای اسطوره! ای تپلی نازنین!... ای بزدل!

ما بیشماریم میرحسین فقط وقت نداریم خدمت برسیم. اگه خدای ناکرده با تو و کروبی کاری مثل اعدام کردند ناراحت می شیم باور کن جدی می گم باور نداری ببین وقتی زندانی شدی چقدر ناراحت شدم
سرخوردگی محافل اپوزیسیون در عرصه مجازی و رسانه ای، بحث های جالبی را در میان این محافل باعث شده است. برخی از این محافل مشکل را در بی کفایتی نیروهای میدانی می دانند که از رسانه های اپوزیسیون تمکین نمی کنند و گروهی دیگر مشکل را در خود این رسانه ها و رفتار از سر اغراق و توهم آنها می دانند.
به گزارش صراط نیوز ، پایگاه اینترنتی ایران گلوبال با اشاره به انتشار تحلیل هایی با این مضمون که رسانه های جنبش سبز سرگیجه گرفته اند، نوشت: مشکل در نداشتن رسانه یا رادیو و تلویزیون نیست. اکنون در آمریکا و اروپا چند فرستنده رادیویی و تلویزیونی وجود دارد و متاسفانه کمکی نتوانسته اند بکنند بلکه با توهین و تحقیر و بی ادبی فرصتها را از دست می دهند. برای رسیدن به اهداف نیازی به این همه زحمت و پول خرج کردن نبود. مانع در ذهن خود ماست و نه در نبود رسانه. 3 جریان بزرگ مخالفان نظام با خرج میلیونها دلار هیچ قدم مثبتی برای اینکه در چه ایرانی می خواهیم زندگی کنیم برنداشته اند و از کنار هم رد می شوند. داشتن رسانه ای دیگر، قوز بالاقوز است و دکانی در برابر دیگر دکانها.
این رسانه وابسته به اپوزیسیون خارج نشین اضافه کرد: شما فکر می کنید اگر الجزیره مثلا مال ما بود همین فردا، انقلاب می شد؟ شما حداقل در تجمعات خارج کشورمان دیده اید که همان چند نفری که می آیند چند پرچم با شیر و خورشید و بدون شیر و خورشید و... حمل می کنند و از سلطنت طلبی تا سرنگونی مسلحانه و اصلاح طلبان، انواع ایدئولوژی ها را دارند. تازه انتظارهای عجیب و غریبی هم دارند.
اما کاربران ضدانقلابی بالاترین هم تلقی های جالبی از عملکرد خود در این شبکه داشته اند. یکی از همین ها نوشته است: ما خیلی استادیم. در یک آن ، یکی رو می بریم به عرش اعلا و به ایکی ثانیه طرف رو از عرش می کوبونیم به فرش که مغزش هزار تیکه بشه...! ماها استاد قهرمان سازی و قهرمان سوزی هستیم...! تا گزارشگر به علی دایی میگه اگه ممکنه دگمه پیرهنتون رو ببندین تا مصاحبه کنم و علی دایی میگه یقه ام رو نمی بندم زود براش سوت می زنیم و هورا می کشیم می گیم ای ول سلطان علی دایی...!! ای ول اسطوره...!! بابا تو آخرشی...! اصن از همون اولم معلوم بود تو با این نظام مخالفی...!! تو می تونی اسطوره...!! ای نبیره ستارخان...!! ای نواده باقرخان...!! دمت گرم! حالا اگه علی دایی فردا تسبیح به دستش باشه و تو نمازجماعت شرکت کنه می گیم اصن از همون اول معلوم بود این بابا عمله رژیمه...!! کی بود رفته بود پهلو آیت الله دعا بگیره...!! تو کدخدا هم نیستی چه برسه به سلطان...!! علی دایی خجالت... خجالت...!! توپ تفنگ فشفشه...!! یا مثلا تا دیروز که ابطحی هر روز وبلاگش رو آپدیت می کرد و گیر سه پیچ به احمدی نژاد می داد براش هورا می کشیدیم می گفتیم دوستت داریم تربچه... تپلی نمکی... تپلی نازنین...!! یه آخوند روشنفکر داریم اونم ابطحیه...!! و بشکن می زدیم می گفتیم ابطحی دوستت داریم... ابطحی دوستت داریم...!! اما همین که اونو گرفتن و کاری با اون کردن که در مخیله هیچکدوم از ماها نمی گنجه و ابطحی رفت تو لک و روزه سکوت گرفت و گاهی چیزهایی توی وبلاگش نوشت که بعضاً قبول نداریم باز شروع کردیم و گفتیم: بزدل... ترسو...!! اصن شیخ خوب یعنی شیخ مرده...!! وا دادی بابا... وادادی چاقال...!! ماها استاد هورا کشیدن و فحش دادن الکی هستیم... یعنی آخرشیم [این تحلیل در حالی در بالاترین منتشر شد که پریروز با انتقاد از بالاترین، این رسانه را اسباب بسیاری از توهم ها و خطاهای سیاسی در داخل عنوان کرده بود.]
یک کاربر دیگر شبکه ضد انقلابی مذکور با طنزی طعنه آمیز چنین نوشت: ما بیشماریم میرحسین فقط وقت نداریم خدمت برسیم. اگه خدای ناکرده با تو و کروبی کاری مثل اعدام کردند ناراحت می شیم باور کن جدی می گم، باور نداری ببین وقتی زندانی شدی چقدر ناراحت شدم که همش تو بالاترین به لینکهای رمالی و جن گیری مثبت میدم و به خاطر راحتی شما اسمی از شما نمی برم.

 

اتکای روزافزون BBCبه شو و سریال

اتکای روزافزون BBCبه شو و سریال

بی بی سی فارسی به منظور جلب مخاطب، اتکای بیشتری به پخش شو و سریال پیدا کرده است.
به گزارش خبرنگار کیهان، پخش شو و سریال در حالی صورت می گیرد که اساساً بی بی سی، یک شبکه خبری تعریف شده است.
پس از دوران فتنه سال 88، به دلیل اثبات رویکرد استعماری، ماهیت ضد ایرانی و دروغ محوری بی بی سی، بسیاری از مخاطبان بی بی سی فارسی، از این به اصطلاح رسانه، رویگردان شدند. به همین دلیل، مسئولان این شبکه، تصمیم گرفتند با پخش شو و سریال، برای خود مخاطب دست و پا کنند.
ایجاد شبکه مبتذل «من و تو» با مدیریت اسمی یک آوازه خوان فاسد نیز، گامی در جهت جبران ناکارآمدی بی بی سی بود که به دست وزارت خارجه انگلیس برداشته شد.


 
 

انتقاد از سکوت هاشمی درقبال حوادث بحرین

انتقاد از سکوت هاشمی درقبال حوادث بحرین

هفته نامه یالثارات در تحلیل خود از سکوت هاشمی رفسنجانی در قبال کشته شدن مردم بحرین انتقاد کرد.

این هفته نامه ضمن انتقاد از هاشمی رفسنجانی آورده است: در حالی که آل سعود و آل خلیفه همچمنان به شیعه کشی در بحرین مشغول بوده و مراجع و علمای قم، نجف و لبنان نسبت به این نسل​کشی دژخیمانه واکنش نشان داده و بر ضرورت دفاع از قیام مردمی و انقلابی بحرین تاکید دارند؛ هاشمی رفسنجانی تا کنون موضعی در این مورد اتخاذ نکرده است .

در ادامه این مطلب می​خوانیم: این در حالی است که هاشمی رفسنجانی در خطبه ۲۶ تیرماه سال ۸۸ و در ایام فتنه در خطبه های نمازجمعه خود نسبت به کشته شدن مسلمانان کشور چین واکنش نشان داده و هشدارهایی را نسبت به مسئولان کشور داده بود. در همین زمینه برخی از تحلیلگران سیاسی بر این باورند که ارتباطات و روابط خانوادگی و دوستانه​ای که در دولت کارگزاران توسط برخی از شخصیت​های سیاسی با آل سعود شکل گرفته نباید منجر به سکوت در زمینه نسل کشی شیعیان بحرین به عنوان یک تکلیف دینی شود.


 

دستگیری دو نفر با سه بمب دستی و کلت کمری در حاشیه تشییع سحابی
دستگیری دو نفر با سه بمب دستی و کلت کمری در حاشیه تشییع سحابی

در حاشیه این مراسم که صبح امروز برگزار شد، یگان امداد منطقه لواسانات ناجا یک نفر را که حامل سه بمب دستی ریموت‌دار بود، دستگیر کرد و در یک مورد دیگر نیز فردی که سه کلت کمری را حمل می‌کرد که با کالیبر گلوله‌هایی که در ایران موجود نیست (معروف به کلت‌های شاه‌کش)، بازداشت کرد. 

 
به گزارش رجانیوز، همچنین در حاشیه این مراسم چند نفر که قصد ایجاد ناآرامی داشتند، بازداشت و پس از ساعاتی آزاد شدند. 
 
یک شاهد عینی نیز از لحظه ایجاد ناراحتی قلبی برای هاله سحابی گزارش داد که خانم سحابی در جلوی جمعیت در حال حرکت بود که ناگهان غش کرد و به روی زمین افتاد و کف سفید از دهانش خارج شد. 
 
در این شرایط مأموران انتظامی حاضر در مراسم از برخی نزدیکان وی می‌خواهند که او را به یک مرکز درمانی منتقل کنند که پس از مقداری تعلل، یکی از اقوام سحابی خودروی شخصی خود را جهت انتقال هاله سحابی به درمانگاه می‌آورد و چند تن از مأموران انتظامی نیز برای انتقال هاله سحابی به داخل اتومبیل کمک می‌کنند. 
 
این شاهد عینی با یادآوری اینکه در زمان انتقال هاله سحابی به داخل خودرو برخی افراد با تلفن‌های همراه خود فیلم‌برداری کردند، افزود: بر خلاف برخی شایعات منتشر شده خودرو متعلق به یکی از بستگان خانواده سحابی بود و هاله سحابی را به مرکز فوریت‌های پزشکی لواسان منتقل کرد. 
 
اما در شرایطی که یحیی مشایخی فرزند هاله سحابی در همان دقایق نخست به سابقه بیماری قلبی مادری خود و درگذشت وی بر اثر ایست قلبی تأکید کرد، برخی رسانه‌های ضد انقلاب با تلاش برای احیای پروژه ناکام کشته‌سازی ادعا کردند که وی بر اثر ضرب و شتم نیروهای امنیتی جان باخته است. این در حالی است که بر اساس سوابق پزشکی هاله سحابی، وی مشکل قلبی، قند و فشار بالای خون داشته است. 
 
مرکز فوریت های پزشکی گزارش داده است که هاله سحابی در پی شرکت درمراسم تشییع پدر، دچار هیجان روحی زیاد شده و در ناحیه قلب خود درد شدیدی احساس می کند که پزشک خانواده آقای سحابی او را تحت مداوای اولیه قرار می دهد. اکبر دلاور کارشناس این مرکز گفت که خانم سحابی دچار ایست قلبی شده و تلاش پزشک حاضر در محل برای احیای قلب او بی نتیجه بوده است.
 

وقتی که صدای آمریکا از جنازه فتنه استفاده می کند.

وقتی که صدای آمریکا از جنازه فتنه استفاده می کند.
در حالیکه در طی یک سال و نیم شاهد مرگ کامل جریان فتنه بوده ایم، صدای آمریکا با تبلیغ فیلم مستندی از اغتشاشات پس از انتخابات سعی کرددر آستانه 22 خرداد یاد و خاطره این جریان مرده را زنده نماید.

 

  یکی از اغتشاش گران که از صحنه های آشوب ها و اغتشاشات بعد از انتخابات فیلمهای متعددی گرفته است و اکنون نیز به خارج از کشور گریخته و با شبکه های ضدانقلاب درارتباط است، تحت عنوان یک مستند ساز ،درگفتگو با صدای آمریکا از ساخت فیلم هفتاد دقیقه ای خود بر علیه جمهوری اسلامی ایران سخن گفت.بر اساس این گزارش، "کلانی" در ابتدا با اشاره به ناکامی وی و بسیاری از طرفداران موسوی از شکست در انتخابات ریاست جمهوری گفت:«ساخت فیلم من از قبل از انتخابات شروع شدوقرار بود تا بعد از انتخابات با شادی و اشتیاق طرفداران کاندیدای پیروز[میرحسین موسوی] به اتمام برسد ولی این اتفاق نیفتاد و و تا به امروز اعتراضات ادامه دارد،و من این تظاهرات را تا روز عاشورا به تصویر کشیدم.»وی در ادامه سعی کرد وابستگی خودبه سازمان های جاسوسی وشبکه های ضد انقلاب را نفی نماید اما دراظهارات بعدی خود به خروج و فرارش به خارج از کشور تلویحا اعتراف کرد.کلانی در این باره اضافه کرد:«من روزهایی که بعد از تظاهرات به خانه می آمدم و استراحت می کردم،مدام از این ترس داشتم که اگر نیروهای امنیتی من را بگیرند چه اتفاقی برای من می افتد؟آیا من را نیز همانند دوستان دیگرم به عنوان یک وابسته به سازمان های اطلاعاتی بیگانه ،یک اقدام کننده علیه امنیت ملی و یک محارب خواهند شناخت؟»این حامی جریان فتنه در آخر افزود:«من تدوین 95 درصد این فیلم را در ایران انجام دادم،اما چون واقعا دیگر در ایران وقت ماندن نداشتم[!] مجبور شدم از ایران خارج شده و چند درصد باقیمانده را در فرانسه انجام بدهم و فیلم را به اتمام برسانم و در حال حاضر نیز با چند شبکه فارسی زبان و شبکه های خارجی در حال صحبت هستم و امیدوارم که با هم به توافق برسیم که بتوانیم در سالگرد 22 خرداد این فیلم را به نمایش بگذاریم.»


 

هاله سحابی به طرز مشکوکی درگذشت
هاله سحابی به طرز مشکوکی درگذشت + خبرسازی ضدانقلاب و عکس
در این مراسم که با حضور دوستان و آشنایان، گروهی از مردم و سایر بستگان برگزار شد، خانم هاله سحابی دختر آقای سحابی دچار حمله قلبی شد که بلافاصله به درمانگاه منتقل شده و متاسفانه فوت نمود. گفتنی است برخی رسانه های معاند نظام با هدف بهره برداری سوء از این ماجرا اقدام به انتشار شایعه ضرب و جرح خانم سحابی کرده اند.
 

صبح امروز مراسم تشییع جنازه مرحوم مهندس سحابی از اعضای گروه موسوم به ملی ـ مذهبی که روز گذشته دار فانی را وداع گفت، برگزار شد.

 در این مراسم که با حضور دوستان و آشنایان، گروهی از مردم و سایر بستگان برگزار شد، خانم هاله سحابی دختر آقای سحابی دچار حمله قلبی شد که بلافاصله به درمانگاه منتقل شده و متاسفانه فوت نمود.   این درحالی است که برخی سایت های ضدانقلاب در خبر کذبی نوشتند که وی در درگیری های خیابانی کشته شده است.در همین رابطه پسر هاله سحابی در صفحه فیس بوک خود نوشت که مرگ مادرس بر اثر ایست قلبی بوده و "سکته" کرده است.

بنابر این گزارش، در پی حمله قلبی خانم سحابی برخی اطرافیان و برخی عوامل و عناصر مشکوک در میان تشییع کنندگان، با یکدیگر درگیر شدند.

گفتنی است برخی رسانه های معاند نظام با هدف بهره برداری سوء از این ماجرا اقدام به انتشار شایعه ضرب و جرح خانم سحابی کرده اند.   بر اساس این گزارش، در این مراسم که افرادی همچون عبدالله نوری، احمد منتظری و محمود دعایی نیز حضور داشتند، هاله سحابی دختر مرحوم سحابی بر اثر شوک شدید ناشی از درگذشت پدر، دچار تشنج شد و فورا به علت تشنج به یکی از بیمارستانهای تهران اعزام شد که در راه بیمارستان، وی نیز دار فانی را وداع گفت.

 


 

ناکامی جریان انحرافی برای نفوذ در قم

تلاش های لیدر جریان انحرافی برای کسب پایگاه در قم با شکست سنگینی روبرو شده است.

 

 

به گزارش جرس ، به نقل از جوان آنلاین،لیدرجریان انحرافی که به منظور ایجاد انشقاق بین طلاب،علماء و مراجع سفری به قم داشته است،با پاسخ منفی علماء،مراجع و طلاب برای دیدار روبرو شده است.

وی در این میان تنها موفق به 2 دیدار آنهم با فرزندان دو تن از علمای درگذشته شده است.

لیدر جریا انحرافی در این دیدارها آمادگی خود را برای فعال کردن این افراد اعلام کرده و به آنان گفته است که چرا در حاشیه بوده و در عرصه وفضای کنونی فعال نمی شوند.

وی در این میان حتی چکی یک و نیم میلیاردی را به یکی از افراد پیشنهاد داده است.

همچنین برخی از بازوهای لیدر جریان انحرافی ضمن تماس هایی با برخی طلاب از آمادگی جریان انحرافی برای کمک مالی ماهیانه تا سقف 950 هزارتومان خبرداده اند که این پیشنهاد با واکنش سخت طلاب روبرو شده است.

گفتنی است این اقدام در حالی صورت می گیرد که جریان انحرافی در سناریوی خود تلاش ویژه ای را برای تضعیف روحانیت ساماندهی کرده است.



 
 

هاله سحابی دختر عزت‌الله سحابی در مراسم تشییع پیکر پدرش بر اثر ایست قلبی درگذشت.

هاله سحابی دختر عزت‌الله سحابی در مراسم تشییع پیکر پدرش بر اثر ایست قلبی درگذشت.

علیرغم ادعاها و درو‌غ‌پردازی‌های رسانه‌های حامی فتنه‌گران آمریکایی و اسرائیلی مبنی بر کشته شدن هاله سحابی دختر عزت‌الله سحابی در درگیری با نیروهای امنیتی، گزارش‌های خبرنگاران فارس حاضر در مراسم تشییع عزت‌الله سحابی حاکی از آن است که درگیری‌‌ای بین تشییع‌کنندگان و نیروهای انتظامی حاضر در مراسم به وجود نیامده است.

 هاله سحابی ساعت هشت و نیم صبح امروز به علت ایست قلبی در مراسم تشییع پدرش، فوراً به درمانگاه شبانه‌روزی گلندوئک لواسان منتقل شد. دختر عزت‌الله سحابی در این درمانگاه توسط پزشکان مورد مداوا قرار گرفت اما متأسفانه تلاش پزشکان نتیجه نداد و هاله سحابی درگذشت.

یحیی شامخی فرزند هاله سحابی در گفت‌وگو با سایت گروهک غیرقانونی نهضت آزادی با اشاره به ایست قلبی مادرش در این مراسم، اعلام کرده این ادعا که مادرم با پنجه بوکس مضروب و کشته شده است، واقعیت ندارد.

بر اساس این گزارش، هاله سحابی 57 ساله و دارای سابقه بیماری دیابت بوده است.

به گزارش فارس، هاشم صباغیان از نیروهای موسوم به ملی مذهبی نیز در این مر


تاریخ: پنج شنبه 12 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط arman


تمجید یوسف صانعی ازعزت الله سحابی

 

در پی درگذشت عزت الله سحابی یوسف صانعی در پیامی به تمجیداز او پرداخت.
 

 به گزارش جام نیوز به نقل ازسایت ضد انقلابی گویا نیوز درپی مرگ عزت الله سحابی یوسف صانعی در پیامی به تمجید ازوی پرداخت.
وی در این پیام باآوردن آیه"«وَأَنَّ اللهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ»"نوشت:« امید آنکه راه ایشان در خداخواهی و دینداری همراه با آزادگی؛ اخلاق مداری و انصاف و صدق در انتقاد و مبارزه با ظلم و ستم در جهت احقاق حق همراه با صبر و طمأنینه، مورد نظر و توجه همگان قرار گیرد.»
گفتنی است؛هاشمی رفسنجانی هم در پیامی مرگ سحابی را موجب تأثر و تألم ‌خاطر خود دانست.

این در حالی است که سحابی از سران گروهک ملی-مذهبی و از عناصر قدیمی گروهک غیر قانونی نهضت آزادی  بوده است که حضرت امام بارها بر خطرات و انحرافات آنها تأکید می کردند.

 

حمایت مجدد مجمع روحانیون از سران فتنه


مجمع روحانیون ضمن تکرار خواسته های نامشروع خاتمی درباره انتخابات آزاد و آزادی زندانیان بار دیگر با اعلام حمایت از سران فتنه، خواستار رفع حصر آنان شد.
 

 

 
  به نقل از رادیو فردا ،مجمع روحانیون در بیانیه ای به تکرار خواسته های نامشروع خاتمی پرداخت.
رادیو فردا به نقل از کلمه نوشت:« مجمع روحانیون مبارز، که ریاست شورای مرکزی آن را محمد خاتمی بر عهده دارد، با اعلام حمایت از مواضع وی درباره لزوم تلاش برای «تلطیف فضای سیاسی کشور»، خواستار آزادی زندانیان سیاسی و «رفع حصر» میرحسین موسوی و مهدی کروبی شده است.»
در این بیانیه که به بهانه سالگرد ارتحال امام راحل عظیم الشان صادر شده است، بدون یادآوری مواضع ساختار شکنانه این مجمع و دیگر اصلاح طلبان و هجمه سنگینی که در دو سال گذشته به جمهوری اسلامی و یادگار ارزشمند آن یار سفر کرده یعنی ولایت فقیه در اثر عملکرد بد این طیف ها از سوی ضد انقلاب شد، می نویسد:« انتظار می‌رود که به مناسبت سالروز رحلت امام و یاد آن عزیز شاهد تلطیف فضای جامعه و گذر به وضعیت سیاسی سالم و امن که همگان بتوانند در چارچوب قانون اساسی حضور فعال داشته باشند، باشیم.»
در حالی که بسیاری از عناصر خارج نشین اصلاح طلبان نظیر مجید محمدی، اکبر گنجی و سایرین از فاصله گرفتن سران فتنه از خط امام سخن گفته و از آن ابراز شادی می کنند، در این میان مجمع روحانیون که بدترین عملکرد را علیه نظام در دو سال گذشته داشته و در پاره ای از مواقع خود پیشگام دامن زدن به اغتشاشات بوده، در بیانیه خود مدعی شد:« نگاه به آینده ، آزادی زندانیان و به خصوص رفع حصر از آقایان موسوی و کروبی، یاران خدمتگذار امام، نظام و ملت گامی بزرگ در جهت ایجاد فضای سیاسی‌ای خواهد بود که کشور و ملت در این لحظه حساس به آن نیاز بیش از پیش دارد.»
از سوی دیگر اعلام حمایت مجمع روحانیون از مواضع تکراری خاتمی در حالی صورت گرفته است، که در ماههای گذشته بحث های فراوانی درباره لغو مجوز فعالیت این تشکل سیاسی از سوی طیف های سیاسی داخل کشور صورت گرفته بود.
گفتنی است مجمع روحانیون پس از آنکه رهبر معظم انقلاب در خطبه های نماز جمعه تاریخی خود در 29 خرداد، تمام اقشار جامعه و طیف های سیاسی را به آرامش خواند، اقدام به صدور بیانیه ای در 30 خرداد و سپس لغو دیر هنگام آن کرد که منجر به اغتشاشات و درگیری بین مردم و شهادت چند تن از هموطنانمان شد.
 

حمایت جانانه خاتمی از خودش
حمایت جانانه خاتمی از خودش

 

گفت: سایت «پارلمان نیوز» ارگان فراکسیون اقلیت مجلس نوشته است «مجمع روحانیون مبارز حمایت قاطع خود از اظهارات اخیر خاتمی را اعلام کرد»!
گفتم: مجمع روحانیون مبارز هم در وطن فروشی و جنایات خاتمی و سایر سران فتنه سهیم است و بایستی مانند خاتمی به خاطر جنایات و آدم کشی ها و وطن فروشی های خود منتظر محاکمه و مجازات باشد.
گفت: از این گذشته، خاتمی عضو مرکزیت مجمع روحانیون است بنابراین حمایت مجمع از وی مثل این است که خاتمی از خودش حمایت کرده باشد.
گفتم: شاعری یک شعر بند تنبانی خواند و بلافاصله شروع کرد به تعریف از شعرش و به به و چه چه گفتن برای خودش. یکی گفت؛ معمولا باید صبر کنی تا مردم از شعرت تعریف کنند. یارو در جواب گفت؛ ۳۰ سال است که صبر کرده ام ولی هیچکس تعریف نکرده که هیچ، لعنت و نفرین هم فرستاده اند!


 
 

ای اسطوره! ای تپلی نازنین!... ای بزدل!
سایتهای ضد انقلاب هنگ کردند

ای اسطوره! ای تپلی نازنین!... ای بزدل!

ما بیشماریم میرحسین فقط وقت نداریم خدمت برسیم. اگه خدای ناکرده با تو و کروبی کاری مثل اعدام کردند ناراحت می شیم باور کن جدی می گم باور نداری ببین وقتی زندانی شدی چقدر ناراحت شدم
سرخوردگی محافل اپوزیسیون در عرصه مجازی و رسانه ای، بحث های جالبی را در میان این محافل باعث شده است. برخی از این محافل مشکل را در بی کفایتی نیروهای میدانی می دانند که از رسانه های اپوزیسیون تمکین نمی کنند و گروهی دیگر مشکل را در خود این رسانه ها و رفتار از سر اغراق و توهم آنها می دانند.
به گزارش صراط نیوز ، پایگاه اینترنتی ایران گلوبال با اشاره به انتشار تحلیل هایی با این مضمون که رسانه های جنبش سبز سرگیجه گرفته اند، نوشت: مشکل در نداشتن رسانه یا رادیو و تلویزیون نیست. اکنون در آمریکا و اروپا چند فرستنده رادیویی و تلویزیونی وجود دارد و متاسفانه کمکی نتوانسته اند بکنند بلکه با توهین و تحقیر و بی ادبی فرصتها را از دست می دهند. برای رسیدن به اهداف نیازی به این همه زحمت و پول خرج کردن نبود. مانع در ذهن خود ماست و نه در نبود رسانه. 3 جریان بزرگ مخالفان نظام با خرج میلیونها دلار هیچ قدم مثبتی برای اینکه در چه ایرانی می خواهیم زندگی کنیم برنداشته اند و از کنار هم رد می شوند. داشتن رسانه ای دیگر، قوز بالاقوز است و دکانی در برابر دیگر دکانها.
این رسانه وابسته به اپوزیسیون خارج نشین اضافه کرد: شما فکر می کنید اگر الجزیره مثلا مال ما بود همین فردا، انقلاب می شد؟ شما حداقل در تجمعات خارج کشورمان دیده اید که همان چند نفری که می آیند چند پرچم با شیر و خورشید و بدون شیر و خورشید و... حمل می کنند و از سلطنت طلبی تا سرنگونی مسلحانه و اصلاح طلبان، انواع ایدئولوژی ها را دارند. تازه انتظارهای عجیب و غریبی هم دارند.
اما کاربران ضدانقلابی بالاترین هم تلقی های جالبی از عملکرد خود در این شبکه داشته اند. یکی از همین ها نوشته است: ما خیلی استادیم. در یک آن ، یکی رو می بریم به عرش اعلا و به ایکی ثانیه طرف رو از عرش می کوبونیم به فرش که مغزش هزار تیکه بشه...! ماها استاد قهرمان سازی و قهرمان سوزی هستیم...! تا گزارشگر به علی دایی میگه اگه ممکنه دگمه پیرهنتون رو ببندین تا مصاحبه کنم و علی دایی میگه یقه ام رو نمی بندم زود براش سوت می زنیم و هورا می کشیم می گیم ای ول سلطان علی دایی...!! ای ول اسطوره...!! بابا تو آخرشی...! اصن از همون اولم معلوم بود تو با این نظام مخالفی...!! تو می تونی اسطوره...!! ای نبیره ستارخان...!! ای نواده باقرخان...!! دمت گرم! حالا اگه علی دایی فردا تسبیح به دستش باشه و تو نمازجماعت شرکت کنه می گیم اصن از همون اول معلوم بود این بابا عمله رژیمه...!! کی بود رفته بود پهلو آیت الله دعا بگیره...!! تو کدخدا هم نیستی چه برسه به سلطان...!! علی دایی خجالت... خجالت...!! توپ تفنگ فشفشه...!! یا مثلا تا دیروز که ابطحی هر روز وبلاگش رو آپدیت می کرد و گیر سه پیچ به احمدی نژاد می داد براش هورا می کشیدیم می گفتیم دوستت داریم تربچه... تپلی نمکی... تپلی نازنین...!! یه آخوند روشنفکر داریم اونم ابطحیه...!! و بشکن می زدیم می گفتیم ابطحی دوستت داریم... ابطحی دوستت داریم...!! اما همین که اونو گرفتن و کاری با اون کردن که در مخیله هیچکدوم از ماها نمی گنجه و ابطحی رفت تو لک و روزه سکوت گرفت و گاهی چیزهایی توی وبلاگش نوشت که بعضاً قبول نداریم باز شروع کردیم و گفتیم: بزدل... ترسو...!! اصن شیخ خوب یعنی شیخ مرده...!! وا دادی بابا... وادادی چاقال...!! ماها استاد هورا کشیدن و فحش دادن الکی هستیم... یعنی آخرشیم [این تحلیل در حالی در بالاترین منتشر شد که پریروز با انتقاد از بالاترین، این رسانه را اسباب بسیاری از توهم ها و خطاهای سیاسی در داخل عنوان کرده بود.]
یک کاربر دیگر شبکه ضد انقلابی مذکور با طنزی طعنه آمیز چنین نوشت: ما بیشماریم میرحسین فقط وقت نداریم خدمت برسیم. اگه خدای ناکرده با تو و کروبی کاری مثل اعدام کردند ناراحت می شیم باور کن جدی می گم، باور نداری ببین وقتی زندانی شدی چقدر ناراحت شدم که همش تو بالاترین به لینکهای رمالی و جن گیری مثبت میدم و به خاطر راحتی شما اسمی از شما نمی برم.

 

اتکای روزافزون BBCبه شو و سریال

اتکای روزافزون BBCبه شو و سریال

بی بی سی فارسی به منظور جلب مخاطب، اتکای بیشتری به پخش شو و سریال پیدا کرده است.
به گزارش خبرنگار کیهان، پخش شو و سریال در حالی صورت می گیرد که اساساً بی بی سی، یک شبکه خبری تعریف شده است.
پس از دوران فتنه سال 88، به دلیل اثبات رویکرد استعماری، ماهیت ضد ایرانی و دروغ محوری بی بی سی، بسیاری از مخاطبان بی بی سی فارسی، از این به اصطلاح رسانه، رویگردان شدند. به همین دلیل، مسئولان این شبکه، تصمیم گرفتند با پخش شو و سریال، برای خود مخاطب دست و پا کنند.
ایجاد شبکه مبتذل «من و تو» با مدیریت اسمی یک آوازه خوان فاسد نیز، گامی در جهت جبران ناکارآمدی بی بی سی بود که به دست وزارت خارجه انگلیس برداشته شد.


 
 

انتقاد از سکوت هاشمی درقبال حوادث بحرین

انتقاد از سکوت هاشمی درقبال حوادث بحرین

هفته نامه یالثارات در تحلیل خود از سکوت هاشمی رفسنجانی در قبال کشته شدن مردم بحرین انتقاد کرد.

این هفته نامه ضمن انتقاد از هاشمی رفسنجانی آورده است: در حالی که آل سعود و آل خلیفه همچمنان به شیعه کشی در بحرین مشغول بوده و مراجع و علمای قم، نجف و لبنان نسبت به این نسل​کشی دژخیمانه واکنش نشان داده و بر ضرورت دفاع از قیام مردمی و انقلابی بحرین تاکید دارند؛ هاشمی رفسنجانی تا کنون موضعی در این مورد اتخاذ نکرده است .

در ادامه این مطلب می​خوانیم: این در حالی است که هاشمی رفسنجانی در خطبه ۲۶ تیرماه سال ۸۸ و در ایام فتنه در خطبه های نمازجمعه خود نسبت به کشته شدن مسلمانان کشور چین واکنش نشان داده و هشدارهایی را نسبت به مسئولان کشور داده بود. در همین زمینه برخی از تحلیلگران سیاسی بر این باورند که ارتباطات و روابط خانوادگی و دوستانه​ای که در دولت کارگزاران توسط برخی از شخصیت​های سیاسی با آل سعود شکل گرفته نباید منجر به سکوت در زمینه نسل کشی شیعیان بحرین به عنوان یک تکلیف دینی شود.


 

دستگیری دو نفر با سه بمب دستی و کلت کمری در حاشیه تشییع سحابی
دستگیری دو نفر با سه بمب دستی و کلت کمری در حاشیه تشییع سحابی

در حاشیه این مراسم که صبح امروز برگزار شد، یگان امداد منطقه لواسانات ناجا یک نفر را که حامل سه بمب دستی ریموت‌دار بود، دستگیر کرد و در یک مورد دیگر نیز فردی که سه کلت کمری را حمل می‌کرد که با کالیبر گلوله‌هایی که در ایران موجود نیست (معروف به کلت‌های شاه‌کش)، بازداشت کرد. 

 
به گزارش رجانیوز، همچنین در حاشیه این مراسم چند نفر که قصد ایجاد ناآرامی داشتند، بازداشت و پس از ساعاتی آزاد شدند. 
 
یک شاهد عینی نیز از لحظه ایجاد ناراحتی قلبی برای هاله سحابی گزارش داد که خانم سحابی در جلوی جمعیت در حال حرکت بود که ناگهان غش کرد و به روی زمین افتاد و کف سفید از دهانش خارج شد. 
 
در این شرایط مأموران انتظامی حاضر در مراسم از برخی نزدیکان وی می‌خواهند که او را به یک مرکز درمانی منتقل کنند که پس از مقداری تعلل، یکی از اقوام سحابی خودروی شخصی خود را جهت انتقال هاله سحابی به درمانگاه می‌آورد و چند تن از مأموران انتظامی نیز برای انتقال هاله سحابی به داخل اتومبیل کمک می‌کنند. 
 
این شاهد عینی با یادآوری اینکه در زمان انتقال هاله سحابی به داخل خودرو برخی افراد با تلفن‌های همراه خود فیلم‌برداری کردند، افزود: بر خلاف برخی شایعات منتشر شده خودرو متعلق به یکی از بستگان خانواده سحابی بود و هاله سحابی را به مرکز فوریت‌های پزشکی لواسان منتقل کرد. 
 
اما در شرایطی که یحیی مشایخی فرزند هاله سحابی در همان دقایق نخست به سابقه بیماری قلبی مادری خود و درگذشت وی بر اثر ایست قلبی تأکید کرد، برخی رسانه‌های ضد انقلاب با تلاش برای احیای پروژه ناکام کشته‌سازی ادعا کردند که وی بر اثر ضرب و شتم نیروهای امنیتی جان باخته است. این در حالی است که بر اساس سوابق پزشکی هاله سحابی، وی مشکل قلبی، قند و فشار بالای خون داشته است. 
 
مرکز فوریت های پزشکی گزارش داده است که هاله سحابی در پی شرکت درمراسم تشییع پدر، دچار هیجان روحی زیاد شده و در ناحیه قلب خود درد شدیدی احساس می کند که پزشک خانواده آقای سحابی او را تحت مداوای اولیه قرار می دهد. اکبر دلاور کارشناس این مرکز گفت که خانم سحابی دچار ایست قلبی شده و تلاش پزشک حاضر در محل برای احیای قلب او بی نتیجه بوده است.
 

وقتی که صدای آمریکا از جنازه فتنه استفاده می کند.

وقتی که صدای آمریکا از جنازه فتنه استفاده می کند.
در حالیکه در طی یک سال و نیم شاهد مرگ کامل جریان فتنه بوده ایم، صدای آمریکا با تبلیغ فیلم مستندی از اغتشاشات پس از انتخابات سعی کرددر آستانه 22 خرداد یاد و خاطره این جریان مرده را زنده نماید.

 

  یکی از اغتشاش گران که از صحنه های آشوب ها و اغتشاشات بعد از انتخابات فیلمهای متعددی گرفته است و اکنون نیز به خارج از کشور گریخته و با شبکه های ضدانقلاب درارتباط است، تحت عنوان یک مستند ساز ،درگفتگو با صدای آمریکا از ساخت فیلم هفتاد دقیقه ای خود بر علیه جمهوری اسلامی ایران سخن گفت.بر اساس این گزارش، "کلانی" در ابتدا با اشاره به ناکامی وی و بسیاری از طرفداران موسوی از شکست در انتخابات ریاست جمهوری گفت:«ساخت فیلم من از قبل از انتخابات شروع شدوقرار بود تا بعد از انتخابات با شادی و اشتیاق طرفداران کاندیدای پیروز[میرحسین موسوی] به اتمام برسد ولی این اتفاق نیفتاد و و تا به امروز اعتراضات ادامه دارد،و من این تظاهرات را تا روز عاشورا به تصویر کشیدم.»وی در ادامه سعی کرد وابستگی خودبه سازمان های جاسوسی وشبکه های ضد انقلاب را نفی نماید اما دراظهارات بعدی خود به خروج و فرارش به خارج از کشور تلویحا اعتراف کرد.کلانی در این باره اضافه کرد:«من روزهایی که بعد از تظاهرات به خانه می آمدم و استراحت می کردم،مدام از این ترس داشتم که اگر نیروهای امنیتی من را بگیرند چه اتفاقی برای من می افتد؟آیا من را نیز همانند دوستان دیگرم به عنوان یک وابسته به سازمان های اطلاعاتی بیگانه ،یک اقدام کننده علیه امنیت ملی و یک محارب خواهند شناخت؟»این حامی جریان فتنه در آخر افزود:«من تدوین 95 درصد این فیلم را در ایران انجام دادم،اما چون واقعا دیگر در ایران وقت ماندن نداشتم[!] مجبور شدم از ایران خارج شده و چند درصد باقیمانده را در فرانسه انجام بدهم و فیلم را به اتمام برسانم و در حال حاضر نیز با چند شبکه فارسی زبان و شبکه های خارجی در حال صحبت هستم و امیدوارم که با هم به توافق برسیم که بتوانیم در سالگرد 22 خرداد این فیلم را به نمایش بگذاریم.»


 

هاله سحابی به طرز مشکوکی درگذشت
هاله سحابی به طرز مشکوکی درگذشت + خبرسازی ضدانقلاب و عکس
در این مراسم که با حضور دوستان و آشنایان، گروهی از مردم و سایر بستگان برگزار شد، خانم هاله سحابی دختر آقای سحابی دچار حمله قلبی شد که بلافاصله به درمانگاه منتقل شده و متاسفانه فوت نمود. گفتنی است برخی رسانه های معاند نظام با هدف بهره برداری سوء از این ماجرا اقدام به انتشار شایعه ضرب و جرح خانم سحابی کرده اند.

صبح امروز مراسم تشییع جنازه مرحوم مهندس سحابی از اعضای گروه موسوم به ملی ـ مذهبی که روز گذشته دار فانی را وداع گفت، برگزار شد.

 در این مراسم که با حضور دوستان و آشنایان، گروهی از مردم و سایر بستگان برگزار شد، خانم هاله سحابی دختر آقای سحابی دچار حمله قلبی شد که بلافاصله به درمانگاه منتقل شده و متاسفانه فوت نمود.   این درحالی است که برخی سایت های ضدانقلاب در خبر کذبی نوشتند که وی در درگیری های خیابانی کشته شده است.در همین رابطه پسر هاله سحابی در صفحه فیس بوک خود نوشت که مرگ مادرس بر اثر ایست قلبی بوده و "سکته" کرده است.

بنابر این گزارش، در پی حمله قلبی خانم سحابی برخی اطرافیان و برخی عوامل و عناصر مشکوک در میان تشییع کنندگان، با یکدیگر درگیر شدند.

گفتنی است برخی رسانه های معاند نظام با هدف بهره برداری سوء از این ماجرا اقدام به انتشار شایعه ضرب و جرح خانم سحابی کرده اند.   بر اساس این گزارش، در این مراسم که افرادی همچون عبدالله نوری، احمد منتظری و محمود دعایی نیز حضور داشتند، هاله سحابی دختر مرحوم سحابی بر اثر شوک شدید ناشی از درگذشت پدر، دچار تشنج شد و فورا به علت تشنج به یکی از بیمارستانهای تهران اعزام شد که در راه بیمارستان، وی نیز دار فانی را وداع گفت.

 


 

ناکامی جریان انحرافی برای نفوذ در قم

تلاش های لیدر جریان انحرافی برای کسب پایگاه در قم با شکست سنگینی روبرو شده است.

 

 

به گزارش جرس ، به نقل از جوان آنلاین،لیدرجریان انحرافی که به منظور ایجاد انشقاق بین طلاب،علماء و مراجع سفری به قم داشته است،با پاسخ منفی علماء،مراجع و طلاب برای دیدار روبرو شده است.

وی در این میان تنها موفق به 2 دیدار آنهم با فرزندان دو تن از علمای درگذشته شده است.

لیدر جریا انحرافی در این دیدارها آمادگی خود را برای فعال کردن این افراد اعلام کرده و به آنان گفته است که چرا در حاشیه بوده و در عرصه وفضای کنونی فعال نمی شوند.

وی در این میان حتی چکی یک و نیم میلیاردی را به یکی از افراد پیشنهاد داده است.

همچنین برخی از بازوهای لیدر جریان انحرافی ضمن تماس هایی با برخی طلاب از آمادگی جریان انحرافی برای کمک مالی ماهیانه تا سقف 950 هزارتومان خبرداده اند که این پیشنهاد با واکنش سخت طلاب روبرو شده است.

گفتنی است این اقدام در حالی صورت می گیرد که جریان انحرافی در سناریوی خود تلاش ویژه ای را برای تضعیف روحانیت ساماندهی کرده است.



 
 

هاله سحابی دختر عزت‌الله سحابی در مراسم تشییع پیکر پدرش بر اثر ایست قلبی درگذشت.

هاله سحابی دختر عزت‌الله سحابی در مراسم تشییع پیکر پدرش بر اثر ایست قلبی درگذشت.

علیرغم ادعاها و درو‌غ‌پردازی‌های رسانه‌های حامی فتنه‌گران آمریکایی و اسرائیلی مبنی بر کشته شدن هاله سحابی دختر عزت‌الله سحابی در درگیری با نیروهای امنیتی، گزارش‌های خبرنگاران فارس حاضر در مراسم تشییع عزت‌الله سحابی حاکی از آن است که درگیری‌‌ای بین تشییع‌کنندگان و نیروهای انتظامی حاضر در مراسم به وجود نیامده است.

 هاله سحابی ساعت هشت و نیم صبح امروز به علت ایست قلبی در مراسم تشییع پدرش، فوراً به درمانگاه شبانه‌روزی گلندوئک لواسان منتقل شد. دختر عزت‌الله سحابی در این درمانگاه توسط پزشکان مورد مداوا قرار گرفت اما متأسفانه تلاش پزشکان نتیجه نداد و هاله سحابی درگذشت.

یحیی شامخی فرزند هاله سحابی در گفت‌وگو با سایت گروهک غیرقانونی نهضت آزادی با اشاره به ایست قلبی مادرش در این مراسم، اعلام کرده این ادعا که مادرم با پنجه بوکس مضروب و کشته شده است، واقعیت ندارد.

بر اساس این گزارش، هاله سحابی 57 ساله و دارای سابقه بیماری دیابت بوده است.

به گزارش فارس، هاشم صباغیان از نیروهای موسوم به ملی مذهبی نیز در این مراسم دچار ایست قلبی شده است.





تاریخ: پنج شنبه 12 خرداد 1390برچسب:,
ارسال توسط arman


مهم‌ترين عناوين روزنامه‌هاي عبري زبان؛
افشاي اطلاعات محرمانه رژيم صهيونيستي



خبرگزاري فارس: درز اطلاعات محرمانه در رژيم صهيونيستي، اظهارات نتانياهو درباره عباس، تحريم جديد سوريه توسط غرب از مهم‌ترين عناوين خبري روزنامه‌هاي عبري زبان بود.


به گزارش فارس، مهم‌ترين عناوين روزنامه هاي عبري زبان به شرح زير است:

* روزنامه عبري زبان "معاريو ":
عوزي آراد مجبور به افشاي اطلاعات محرمانه شد
اعضاي كنست نامه استالين را از نوه بزرگش گرفتند
اورن: اوباما در سخنراني خود از عقب نشيني اسرائيل از مرزهاي 67 صحبت نخواهد كرد
درگيري ميان كارگران بندر اشدود
پاداش ارتش به سربازان تنها، ازدواج درون سازماني

* روزنامه عبري زبان "هاآرتص ":
تركيه به دليل كمك به سوريه از بي ثباتي مي‌ترسد
تشكيلاتخودگردان روزنه اي براي هموار كردن دولت فلسطيني پيدا رده است
گزارش گلدستون در اشاره به مشكات جنگ نامتقارن ناتوان بود
نتانياهو: عباس واقعيت هاي تاريخي را تحريف كرده است
اوباما: مذاكرات صلح فلسطين و اسرائيل حياتي‌تر از هر زمان ديگر است

* روزنامه عبري زبان "يديعوت آحارونوت ":
تعهد دوباره اوباما به يهوديان و اسرائيل
مقام رسمي اتحاديه اروپا: عدم محاصره مساوي است با عدم بحران غزه
درز اطلاعات محرمانه توسط عوزي آراد
نتانياهو: عباس تاريخ را تحريف مي‌كند
آمريكا و اتحاديه اروپا آماده تحريم جديد سوريه هستند

با كتمان اسناد جنايات خود عليه مردم؛
نخست‌وزير بحرين: ما به حقوق‌بشر و دموكراسي احترام مي‌گذاريم



خبرگزاري فارس: نخست‌وزير بحرين ايجاد فضاي دموكراتيك براي مردم، احترام به حقوق بشر و ايجاد اصلاحات را رويه كنوني دولت بحرين دانست.


به گزارش فارس، "جيمز اشتاينبرگ " معاون وزير خارجه آمريكا و هيئت همراه صبح ديروز سه‌شنبه با "خليفه بن سلمان آل خليفه "، نخست‌وزير بحرين ديدار كرد.

نخست‌وزير بحرين در اين ديدار گفت: ما از اهتمام دولت آمريكا براي توسعه روابط و همكاري‌ها با منامه استقبال مي‌كنيم و كشور بحرين به دنبال حفظ امنيت، ‌صلح و ثبات منطقه است و درصدد افزايش همكاري‌هاي خود با جامعه بين‌المللي در راستاي تحقق اين هدف است.

خليفه بن سلمان در ديدار با مقامات آمريكايي به بررسي تازه‌ترين تحولات منطقه‌اي و بين‌المللي و موضوعات مورد اهتمام دو كشور پرداخت.

سفرهاي پي‎درپي و مشكوك مقامات آمريكايي به بحرين و به دنبال آن تشديد اقدامات مقامات بحرين در بازداشت انقلابيون نشان مي‌دهد كه سركوب مردم بي‌پناه بحرين توسط نيروهاي منامه و نظاميان خارجي جز با چراغ سبز كاخ سفيد صورت نمي‌گيرد.

نخست‌وزير بحرين ادعا كرد: روند اصلاحات در كشور جريان دارد و هرگز متوقف نخواهد شد چون ما خير و صلاح ملتمان را مي‌خواهيم و هيچ انصراف يا رجعتي در پيشبرد روند اصلاح در چارچوب "منشور كار ملي " تاييد شده از سوي مردم وجود ندارد.

شيخ خليفه بن سلمان ادامه داد برنامه‌هاي اصلاحي پادشاه مورد تقدير جهانيان واقع است.
وي راستگويي، شفافيت و احترام به حقوق بشر را رويه دولت بحرين در تعامل با همه مسائل خواند و گفت: ما به نهادهاي قانوني خود و نقش ملي آنها در حمايت از روند اصلاح از جمله پارلمان افتخار مي‌كنيم.

نخست‌وزير بحرين تاكيد كرد بحرين هرگز نمي‌خواهد كه به آزادي كشور لطمه‌اي وارد شود و مدرنيزاسيون و توسعه در بحرين ادامه خواهد داشت.

مقام آمريكايي نيز آنچه را طرح‌هاي سازنده دولت بحرين براي ايجاد جامعه‌اي باز و پيشرفته خواند تقدير و تاكيد كرد آمريكا در روابط خود با دولت بحرين شراكت واقعي مي‌بيند و مي‌خواهد بحرين در آينده نمونه‌اي از كشورهاي توسعه‌يافته باشد.

اين در حالي است كه بحرين از چهاردهم فوريه (25 بهمن‌ماه) گذشته صحنه اعتراضات مردمي عليه نظام حاكم و اعمال تبعيض‌هاي مذهبي عليه اكثريت شيعه است و در جريان اين اعتراضات، خاندان حاكم ضمن فراخواندن نيروهايي از كشورهاي امارات عربي متحده و عربستان سعودي، بيش از 35 نفر را كشتند و ده‌ها نفر ديگر را زخمي كردند و بيش از يك هزار نفر را بازداشت كردند كه در اين ميان، بيش از 500 نفر همچنان در بازداشت به سر مي‌برند و حدود 100نفر از آنان زن هستند.

رژيم بحرين تاكنون بيش از 2 هزار نفر از شهروندان بحريني شاغل در بخش عمومي و خصوصي را از كار بركنار كرده است.

در همين حال نيز دستكم 200 دانشجو دانشگاه بحرين نيز به دليل مشاركت مسالمت آميز در اعتراضات از دانشگاه اخراج شده اند.

مركز حقوق بشر بحرين و ديگر نهادهاي حقوق بشر جهاني از وضعيت فعالان حقوقي و حتي خبرنگاران بازداشتي در زندان آل خليفه و مورد شكنجه و تهديد واقع شدن آنها از سوي نيروهاي امنيتي انتقاد مي‌كنند.

مدافعان حقوق بشر معتقدند كه كشورهاي غربي برغم ادعاي خود، به دليل حفظ منافع آمريكا و كشورهاي عرب منطقه خليج فارس، چشمان خود را به روي نقض آشكار حقوق بشر و سركوب مردم شيعه در بحرين بسته‌اند.

ناوگان پنجم نيروي دريايي آمريكا در بحرين مستقر است كه اين امكان را به اين كشور مي‌دهد تا اوضاع در منطقه حساس خليج فارس را تحت كنترل خود داشته و در عين حال ايران را زير نظر بگيرد. به همين دليل نمي‌خواهد تا تغييري در حكومت بحرين بوجود آيد.

به گفته اين مدافعان حقوق بشر، دليل سوم و البته مهمترين مسئله ايران است. آمريكا مايل نيست كاري كند كه به نفع ايران تمام شده و مواضع اين كشور در منطقه تقويت شود و اين مسئله‌اي است كه مقامات آمريكايي، از جمله "هيلاري كلينتون " وزير خارجه اين كشور آشكارا به آن اذعان دارند.


فراخوان برگزاري "جمعه خشم " در نوار غزه


خبرگزاري فارس: گروهي از جوانان در نوار غزه با تاكيد بر حق بازگشت آوارگان فلسطيني براي برگزاري "روز خشم " در روز جمعه در گذرگاه بيت حانون واقع در شمال نوار غزه فراخوان دادند.


به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري فلسطيني "سما "، اين گروه جوانان تصويري از جمعيت فلسطينيان را در حالي كه پرچم فلسطين را در دست گرفته و در مقابل گذرگاه بيت حانون تجمع كرده‌اند، بر روي صفحه فيس بوك قرار داده‌اند.

بنابر اين گزارش، قرار است فلسطينيان خشمگين جمعه آينده براي اقامه نماز جمعه در مقابل گذرگاه بيت حانون تجمع كنند و در اين تجمع بر حق بازگشت آوارگان تاكيد خواهند كرد و پس از اقامه نماز به سمت مرزها حركت مي‌كنند و خواستار بازگشت آوارگان به سرزمين خود خواهند شد.

سازمان‌دهندگان اين راهپيمايي تأكيد كردند كه اين تظاهرات مسالمت‌آميز بوده و تظاهرات‌كنندگان تنها پرچم‌هاي فلسطين را حمل مي‌كنند و شعارهايي در خصوص حق بازگشت آوارگان سر خواهند داد.


صدور احتمالي حكم اعدام براي ديكتاتور سابق تونس


خبرگزاري فارس: وزير دادگستري تونس از صدور احتمالي حكم اعدام براي "زين العابدين بن علي " ديكتاتور سابق اين كشور در صورت مجرم شناخته شدن او درخصوص اتهام‌هاي وارده خبر داد.


به گزارش فارس به نقل از شبكه تلويزيوني "الجزيره " قطر، "القروي الشابي " وزير دادگستري تونس اعلام كرد كه مسئولان تونس فهرستي از 18 پرونده حقوقي را عليه بن علي آماده كرده اند و اين پرونده‌ها حاوي اتهاماتي است كه شايد به صدور حكم اعدام هم برسد.

وي افزود: قتل عمد، مصرف و ترويج مواد مخدر، توطئه عليه امنيت كشور و تحريك شهروندان به درگيري از جمله اتهامات وارده به ديكتاتور سابق تونس است.

در همين حال، دستگاه قضايي تونس سه وزير رژيم بن علي را نيز به اتهام فساد مالي ممنوع الخروج كرد.

قاضي تحقيق دادگاه بدوي تونس در حكم خود "سمير العبيدي " وزير ارتباطات سابق، "ابوبكر الاخزوري " وزير امور ديني و "عبدالله الكعبي " وزير جوانان و ورزش را ممنوع الخروج كرده است.

دولت موقت تونس به رياست "الباجي قائد السبسي " وعده داده است كه شخصيت‌هاي رژيم سابق اين كشور را محاكمه كند و در همين راستا، برخي از اعضاي خانواده بن علي و دستگاه امنيتي و برخي از همپيمانان نزديكش را بعد از گذشت مدت كوتاهي از سرنگوني رژيم تونس بازداشت كرد.

بروز بحران دوم بين تركيه و اسرائيل درمورد كاروان كمك‌رساني به غزه


خبرگزاري فارس: عليرغم تهديدات رژيم صهيونيستي عليه دومين كاروان آزادي غزه، مسئولين اين كاروان در تركيه بر عزم خود در راستاي اعزام كاروان دوم تاكيد مي‌كنند.


به گزارش فارس، كانال تلويزيوني خبرترك تركيه طي گزارشي با اشاره به نزديكي سالگرد حمله ددمنشانه كماندوهاي صهيونيستي به كاروان آزادي غزه و كشتار نه تن از فعالان صلح در كشتي مرمره آبي اعلام كرد كه بحران دوم بين تركيه و رژيم صهيونيستي به دليل اعزام دومين كاروان كمك رساني به مردم مظلوم غزه در راه است.

سفير رژيم صهيونيستي در آنكارا روز گذشته با حضور در وزارت خارجه تركيه از دولت تركيه خواست تا جلوي عزيمت دومين كاروان آزادي غزه را بگيرد. وي مدعي شد كه اين كاروان نيز اهداف تحريك آميزي را دنبال مي كند. وي در ادامه دولت تركيه را تهديد كرد كه در صورت عزيمت كاروان به سوي غزه رژيم صهيونيستي هرچه لازم است را صورت خواهد داد.

اين در حالي است كه بلنت ايلديريم رئيس انجمن كمك هاي انساندوستانه تركيه موسوم به آي اچ اچ با تاكيد بر عزم اعضاي كاروان براي سفر به غزه در ادامه تصريح كرد كه اين كاروان در سي ام ژوئن سفر خود را به سوي سواحل غزه آغاز مي‌كند.

وي در ادامه خاطرنشان كرد كه تاكنون شش هزار نفر براي حضور در كاروان دوم ثبت نام كرده اند و در اين كاروان، خانواده شهداي كاروان اول نيز حضور خواهند داشت.

با ناديده گرفتن كشتار مردم در بحرين؛
غربي‌ها سوريه را تحت فشار بيشتر قرار مي‌دهند

خبرگزاري فارس: تحركات جديدي در اروپا عليه نظام سوريه به بهانه ناآرامي در اين كشور آغاز شده است. آمريكا اعلام كرد كه گام‌هاي بيشتري براي فشار بر سوريه بر مي‌دارد اما غربي‌ها چشمان خود را بر جنايات رژيم بحرين بسته‌اند.


به گزارش فارس، كشورهاي غربي از ديروز سه‌شنبه تحركات جديدي عليه سوريه به بهانه ادامه يافتن ناآرامي در اين كشور آغاز كردند در حالي كه اين اقدامات دخالت آشكار در امور داخلي سوريه است.

غربي‌ها در حالي به بهانه اتفاقات اخير در سوريه اين كشور را تحريم مي‌كنند و هر روز عليه اين كشور با اظهارات مختلف فضاسازي مي‌كنند كه آشكارا چشمان خود را بر روي اتفاقات بحرين كه مردم اين كشور با نيروهاي نظامي سه كشور بحرين، امارات عربي متحده و عربستان سعودي سركوب مي‌شوند، و مساجد و قرآن‌ها تخريب و سوزانده مي‌شود و پزشكان بازداشت و زنداني مي‌شوند، كاملا بسته‌اند.

به گزارش رويترز، «آلن ژوپه» وزير خارجه فرانسه كه كشورش خواستار شديدترين اقدامات عليه سوريه است، اعلام كرد كه فرانسه و انگليس به كسب تاييد 9 كشور در شوراي امنيت براي تصويب قطعنامه شوراي امنيت عليه سوريه نزديك شده‌اند در حالي كه روسيه و چين كاملا مخالفند و تهديد كرده‌اند كه هر قطعنامه‌اي عليه سوريه را وتو مي‌كنند.

وزير خارجه فرانسه گفت: ما اول بايد از وتو اجتناب، سپس 9 رأي جمع كنيم. ما با دوستان انگليسي خود در حال مبارزه براي رسيدن به نتيجه هستيم. ما هنوز با تهديد روسيه و چين براي وتو روبه‌روييم.

در همين حال آمريكا نيز به فضاسازي عليه سوريه ادامه داد و با دخالت در امور داخلي اين كشور تصريح كرد كه اگر دولت سوريه رفتار خود را با معترضان تغيير ندهد گام‌هاي ديگري عليه اين كشور بر خواهد داشت.

هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا گفت: ما گام‌هاي ديگري در روزهاي آينده بر مي‌داريم. وي اعلام كرد كه با كاترين اشتون مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا عليه سوريه به توافق رسيده است.

تركيه در مراسم سالگرد "روز نكبة " در سفارت اسرائيل در آنكارا شركت نكرد




خبرگزاري فارس: دولت تركيه در واكنش به جنايات رژيم صهيونيستي، مراسم سالگرد روز نكبة يا سالگرد اشغال سرزمين مقدس فلسطين كه در سفارت اين رژيم در آنكارا برگزار شد را بايكوت كرد.


به گزارش فارس به نقل از كانال تلويزيوني تي وي 5 تركيه، مراسم روز نكبة و تشكيل رژيم اسرائيل در سفارت اين رژيم در آنكارا در حالي برگزار شد كه دولت تركيه هيچ يك از وزيران و ساير مقامات بلندپايه خود را به اين مراست اعزام نكرد.

در اين مراسم كه سفير آمريكا در آنكارا و ديگر برخي سفيران كشورهاي مختلف حضور داشتند، از تركيه تنها يكي دو تن از وزيران سابق و برخي مقامات بازنشسته حضور يافتند.

"گابي لوي " سفير رژيم صهيونيستي در ارزيابي بايكوت مقامات دولت آنكارا ابراز اميدواري كرد كه روابط اسرائيل با تركيه بهتر شود.

حمله رژيم صهيونيستي به تظاهرات‌كنندگان خشمگين در مرزهاي لبنان، سوريه، اردن و داخل سرزمين‌هاي اشغالي كه به مناسبت 63 سال اشغال فلسطين برگزار شد و به شهادت 21 نفر و زخمي شدن صدها تن ديگر منجر گرديد، آتش انتفاضه سوم را كه قرار بود در شصت و سومين سالروز موجوديت رژيم صهيونيستي آغاز شود، شعله‌ورتر كرد.

در همين راستا رژيم صهيونيستي حالت آماده باش كامل كه از سالروز نكبت آغاز شده است را همچنان ادامه مي‌دهد.
 
فقر و فساد ره‌آورد سه دهه حاكميت عبدالله صالح بر يمن



خبرگزاري فارس: برپايه آمارهاي منتشره توسط سازمان شفاف سازي بين‌المللي در سال 2010 از ميان 178 كشور جهان، يمن از حيث فساد اقتصادي رتبه 146 را كسب كرد. فساد حكومتي و اقتصادي،‌ فقر و بيكاري ره‌آورد بيش از سه دهه حاكميت علي عبدالله صالح بر يمن است.


به گزارش فارس، بحران يمن كه بيش از سه ماه از آغاز آن مي‌گذرد، باوجود سركوب شديد علي عبد‌الله صالح و نيروهاي امنيتي و نظامي‌اش همچنان ادامه دارد و معارضان يمني بر استمرار و تداوم مبارزه و كناره‌گيري صالح از قدرت تاكيد دارند.

مقاله زير به قلم "حسن الحاشي " تحليلگر و نويسنده جهان عرب در موسسه آمريكايي "كارنگي " نگاهي به آخرين وضعيت اقتصادي حاكم بر يمن پيش از آغاز انقلاب اين كشور دارد تا بيش از پيش خوانده را با پس‌زمينه‌هاي آغاز اين انقلاب آشنا و افقي از آينده پيش‌رو يمن ارائه دهد.

* پيوستن رؤساي قبايل و مقامات يمني به انقلابيون

با پيوستن رهبران و قبايل و نمايندگان پارلمان و مسئولان و مقامات دولتي به تظاهرات‌كنندگان يمني كه خواستار كناره‌گيري علي عبد الله صالح، ديكتاتور يمن از قدرت هستند، انقلاب يمن وارد مرحله جديدي از مبارزه شد.

* تلاش علي عبد‌الله صالح براي آرام كردن معارضان

اگرچه علي عبد الله صالح كه از سال 1978 قدرت را در يمن در دست دارد، در تلاش براي آرام كردن معارضان يمني وعده داد كه در انتخابات سال 2013 شركت نكرده و قدرت را به پسرش محول خواهد كرد. همچنين در همين راستا به دولت خود دستور داد، مجموعه تدابير اقتصادي را براي بهبود اوضاع معيشتي در يمن اتخاذ كرد.
بسته پيشنهادي دولت يمن براي بهبود وضعيت اقتصادي مردم اين كشور افزايش 25 درصدي حقوق كارمندان دولت و كاهش 50 درصدي ماليات بر درآمد و اختصاص يارانه بيش از پيش به مواد غذايي را دربرمي‌گرفت.
اگرچه دولت يمن تلاش كرد به اين وسيله خشم معترضين يمني را فروبنشاند با اين حال با اين اقدام خود ثابت كرد كه همچنان به مشكلات و معضلات اساسي نهفته در پس اين اعتراضات بي‌توجه است.

* يمن فقيرترين كشور جهان عرب

يمن همچنان فقيرترين كشور جهان عرب است، ميانگين درآمد ساليانه هر فرد در اين كشور فراتر از 1300 دلار نيست و حدود نيمي از جمعيت اين كشور روزانه بيش از 2 دلار درآمد ندارند و از حيث ميانگين‌هاي رشد داراي بدترين و پايين‌ترين ميانگين‌ها است،‌ بگونه‌اي كه فقط 54 درصد از مردم اين كشور توان خواندن و نوشتن دارند و ميانگين اميد به زندگي در آن 62 سال و ميانگين مرگ و مير و سوء تغذيه كودكان از جمله بالاترين ميانگين‌ها در جهان است.
همچنين يمن از كمبود ساختارهاي زير بنايي و نبود خدمات به شدت رنج مي‌برند، بگونه‌اي كه از هر 10 نفر در يمن 4 نفر از برق و از هر 4 نفر يك نفر به آب آشاميدني و بهداشتي دسترسي دارد.

* يمن با جمعيتي جوان و اقتصادي درحال ورشكستگي

ميانگين رشد جمعيت در يمن تقريبا 3 درصد است و انتظار مي رود تا سال 2030 ميلادي جمعيت اين كشور به 40 ميليون نفر برسد. در اين ميان بيش از نيمي از اين جمعيت پايين‌تر از 15 سال و 70 درصد نيز پايين‌تر از 25 سال خواهند بود و گروه سني 18 تا 30 بيش از 30 درصد جمعيت يمن را به خود اختصاص خواهد داد و بر اين اساس مي‌توان گفت، حدود نيمي از جمعيت اين كشور توانايي ورود به بازارهاي كار و اشتغال را خواهند داشت.
با اين كه بر اساس اين پيش‌بيني‌ها جمعيت يمن شاهد رشد مثبت خواهد بود، اما اين به معناي بهبود اوضاع اقتصادي در اين كشور نيست، چرا كه اصلاحات اقتصادي كه اين كشور پس از اتحاد دو بخش شمالي و جنوبي در سال 1990 انجام داد، نه تنها از مشكلات اقتصادي اين كشور نكاست، بلكه بالعكس آثار زيان‌باري نيز بر اقتصاد اين كشور برجاي گذاشت، بگونه‌اي كه قدرت خريد مردم به شكل نگران كننده‌اي كاهش و تقاضا براي خريد توليدات داخلي نيز به تبع آن كاهش يافت و بسياري از مراكز و موسسات توليدي تعطيل شدند.

* تشديد فقر با تكيه بر اقتصاد متكي بر صادرات نفت

اقتصاد متزلزل و ضعيف و متكي بر نفت يمن با چالش‌هاي جمعيتي فزاينده‌اي نيز مواجه است كه دليل اصلي آن را بايد در فقر حاكم بر كشور جستجو كرد،‌ درآمد نفت بيش از 25درصد از توليد ناخالص ملي و 70 درصد از درآمدهاي دولت و بيش از 90درصد صادرات اين كشور را تشكيل مي‌دهد و ناكامي در تكيه بر اقتصاد غير نفتي و ايجاد زمينه‌هاي رشد و نمو آن از جمله توجه به اقتصاد متكي بر كشاورزي، صنعت، بازرگاني و گردشگري موجب تشديد فقر در اين كشور شده است.

* ناكامي دولت در جذب سرمايه‌گذاري‌هاي خارجي

با اين كه درآمدهاي حاصل از سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي در يمن طي دهه 90 به اوج خود رسيد و سرمايه‌گذاران خارجي استقبال خوبي از سرمايه‌گذاري در صنعت نفت اين كشور به عمل آوردند اما بالا و پرهزينه بودن صادرات اين محصول و كاهش سودهاي حاصله از آن به سرعت سرمايه‌گذاران خارجي را به تجديد نظر در سرمايه‌گذاري در يمن و در حوزه نفت آن واداشت.
با اين كه دولت يمن طي سال‌هاي اندك گذشته اصلاحاتي جهت بهبود شرايط و فضاي سرمايه‌گذاري خارجي در اين كشور به عمل آورد و تلاش كرد، سرمايه‌گذاران خارجي را به سرمايه‌گذاري در بخش‌هاي غير نفتي تشويق كند، اما باز نتوانست در اين زمينه موفق نشان دهد. نبود ثبات سياسي و ضعف حاكميت قانون و ناتواني دولت و فساد گسترده در ميان سرمايه‌گذاران خارجي و داخلي؛ ضريب ريسك سرمايه‌گذاري در اين كشور را به شدت افزايش داده است.

* يمن جزو 10كشور اول مبتلا به فساد اقتصادي در دنيا

برپايه آمارهاي منتشره توسط سازمان شفاف سازي بين‌المللي در سال 2010 از ميان 178 كشور جهان يمن از حيث فساد اقتصادي رتبه 146 را كسب مي‌كند، اين درحالي است كه ميانگين بيكاري در اين كشور بسيار بالا بوده و رسما به 16.5 درصد مي‌رسد، درحالي آمارهاي غير رسمي از ميانگين 50 درصد بيكاري در ميان جوانان يمني حكايت دارد.

* اختصاص تنها 5 درصد از بودجه دولت به بخش آموزش

اما در بعد آموزش دولت يمن تنها 5 درصد از درآمد ناخالص داخلي خود را به بخش آموزش اختصاص مي‌دهد و حتي تحصيلكردگان اين كشور و صاحبان مدارك دانشگاهي با كمبود يا نداشتن مهارت‌هاي لازم جهت برآوردن نيازها و خواسته‌هاي بازار تقاضا مواجه هستند.

* كشاورزي ابتدايي و عقب مانده

از حيث بازار كار با اين كه بخش كشاورزي حدود 30 درصد نيروي كار و فرصت‌هاي شغلي را به خود اختصاص مي‌دهد و از هر 4فرصت شغلي يكي از آنها مربوط به بخش كشاورزي است، با اين حال كشاورزي يمن سنتي، ابتدايي و متكي بر كشاورزي ديم است.

* ركود در بخش گردشگري

بخش گردشگري نيز كه مي‌تواند، يكي ديگر از بخش‌هاي درآمدزا و جذب كننده نيروي كار در اين كشور باشد، در اثر ناآرامي‌هاي اخير سياسي آسيب‌هاي فراوان و بسياري ديده است.
بر اين اساس و با توجه به داده‌هاي فوق عجيب نيست اگر يمن در تحقق مشروعيت سياسي و ايجاد اقتصاد مولد با شكست مواجه شود. عوامل فوق بر اين نكته تاكيد مي‌كنند كه يمن بايد به هر طريق ممكن راه پيشرفت و ترقي را براي آينده در پيش گيرد.

* بركناري عبد الله صالح اولين گام در راه بناي يمن پيشرفته

به همين منظور و پيش از هر اقدامي يمني‌ها بايد پس از بركناري علي عبد صالح از قدرت به دنبال بناي موسسات و ساختار قدرتمند سياسي باشند تا توان مبارزه و مقابله با فساد و اعمال حاكميت قانون در كشور را داشته باشد.
در گام دوم يمني‌ها بايد درپي وضع و تدوين سياست‌هاي اقتصادي سالم براي مبارزه با فقر و بيكاري و اداره نادرست منابع ملي و عمومي باشند؛ چه در غير اين صورت و در راستاي كاهش درآمدهاي دولت و ضعف و ناتواني آن و درگيري‌هاي داخلي نمي‌توان آينده روشني را براي اين كشور رقم زد.

* كمك كشورهاي منطقه به بناي اقتصادي پيشرفته در يمن

و اخيرا اين كه كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس و همچنين كشورهاي منطقه بايد راهبردهايي را براي افزايش فرصت‌هاي اقتصادي و به تبعيت از آن فرصت‌هاي شغلي در يمن ارائه دهند و زمينه افزايش سرمايه‌گذاري خارجي در اين كشور را بيش از پيش فراهم نمايند،‌ چرا كه تنها با اين اقدامات است كه مي‌توان آينده روشني براي يمن درنظر گرفت.

انقلاب مسالمت‌آميز بحرين سركوب شدني نيست




خبرگزاري فارس: انقلاب بحرين سركوب شدني نيست بلكه همچنان به شكل مسالمت‌آميز راه خود ادامه مي‌دهد و سلاح "مقاومت مسالمت‌آميز " از هر سلاحي تاثيرگذارتر و قدرتمند‌تر است و دشمن بيش از آن كه از سلاح هسته‌اي و اتمي هراس داشته باشد، از اين سلاح واهمه دارد.


"حسن البحراني " نويسنده امور خاورميانه و اعراب مقيم اروپا در مقاله‌اي كه براي خبرگزاري فارس به رشته تحرير در آورده، معتقد است، وجود دو عامل اساسي يعني "مسالمت‌آميز " بودن انقلاب بحرين و "حضور گسترده زنان " در آن موجب شده تا اين انقلاب با وجود تمام سركوب‌ها و خشونت‌هاي اعمال شده عليه آن همچنان به حيات و استمرار خويش ادامه دهد و از مردم بحرين مي‌خواهد اگر خواستار ادامه انقلاب خويش و سرنگوني رژيم آل خليفه هستند، هيچ‌گاه اين دو عامل را در انقلاب خويش ناديده نگيرند.

*انقلاب‌هايي كه از شكل مسالمت‌آميز خارج شدند، شكست خوردند

توسل و به استراتژي‌هاي مسالمت‌آميز در هر انقلابي و در برخورد با هر نيروي نظامي اشغالگري و مزدوران هر رژيمي نه تنها انقلاب و فرزندان شرافتمند آن را افراد بذل و نادان و ترسويي معرفي نخواهد كرد بلكه بالعكس با بخشيدن جايگاه رفيع و والا به آنها موجب خواهد شد، جهانيان بر مظلوميت آنها گواهي دهند و پيروزي به نفع آنها رقم بخورد.
اكثر انقلاب‌هايي كه از شكل مسالمت‌آميز به شكل مسلحانه و خشونت‌آميز روي آوردند يا با شكست مواجه شدند يا پشت درهاي بسته پيروزي باقي ماندند و يا دچار شكاف و اختلاف شدند.

* سيد الشهدا (ع) الگوي گاندي در مبارزه با استعمار پير انگلستان بود

و اين تصادفي و اتفاقي نيست كه "مهاتما گاندي " با اين كه با ارتش مجهز و سرتا پا مسلح امپراتوري انگليس مواجه بود،‌ "از حسين (ع) ياد گرفت كه چگونه مظلوم باشد و با مظلوميت خويش بر ظلم پيروز شود ". گاندي به خوبي مي‌دانست سيد الشهدا عليه السلام اگرچه از بعد نظامي پيروز ميدان جنگ خود نبود، اما اصول و مبادي و آئينش پيروز ميدان بودند و اين حسين (ع) بود كه در روز شهادتش پيروز ميدان شد.
دليل پيروزي گاندي در رويارويي با ارتش بريتانيا و نيروهاي قدرتمند اشغالگر انگليس مسالمت‌آميز بودن مبارزه وي و عدم روي آوردن گاندي به خشونت بود . همين عامل موجب شد تا گاندي بتواند پرچم استقلال را در سراسر هندوستان به اهتزاز درآورد.

* رمز موفقيت انقلاب ايران به رهبري امام خميني(ره) مسالمت‌آميز بودن آن بود

در ايران نيز انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني (ره) به دليل مسالمت‌آميز بودن آن موفق شد، با وجود كشتارها و قتل عام‌هاي وحشيانه‌ بر يكي از قدرتمندترين ارتش‌هاي جهان آن دوره از تاريخ پيروز شود و با وجود تقديم شهداي بسيار بدون شليك حتي يك گلوله شاه را به فرار از كشور وادار و دولت بختيار را ساقط كند.

* حادثه ميدان شهدا، تير آخر را بر پيكره رژيم شاه زد

شايد هريك از ما روند پيروزي انقلاب اسلامي را خوانده يا ديده باشيم، بويژه روز "جمعه سياه " يا روز حزن و اندوه در "ميدان شهدا " يا همان "ميدان 17 شهريور " كه طي آن راهپيمايي ميليوني و مسالمت‌آميز ملت انقلابي ايران و تجمع آنها در آن ميدان توسط بالگردهاي رژيم شاه به خاك و خون كشيده شد. گفته شده كه شخص شاه خود يكي از بالگردهاي حمله كننده به ميدان را هدايت مي‌كرد و از آن به روي تظاهرات‌كنندگان آتش گشود و ظرف چند ساعت بيش از 5 هزار نفر را به شهادت رساند، درحالي كه 600 نفر از آنها را زنان و دختراني تشكيل مي‌دادند كه براي ياري مردان انقلابي‌اشان به آنها پيوسته بودند و آن تجمع مسالمت‌آميز در واقع آغاز پايان و فروپاشي امپراتوري شاهنشاهي ايران و پيروزي انقلاب اسلامي در ايران بود.

* زنان عامل پيروزي و موفقيت در طول انقلاب‌هاي تاريخ

حضور عامل زنان در راهپيمايي‌ها و اعتراض‌ها و اعتصاب‌ها عامل مهمي در پيروزي هر انقلابي بشمار مي‌آيد و بدون توجه به اين عامل هيچ‌گاه هيچ انقلابي به پيروزي نمي‌رسد و اين اصلي ثابت و بدون استثنا در تمام انقلاب‌هاي بوقوع پيوسته در طول تاريخ و در سراسر جهان است و بي‌شك انقلاب امام حسين (ع) بهترين گواه بر اين ادعا است، چراكه اگر عامل زن در اين انقلاب دخيل نبود و ايستادگي و مقاومت حضرت زينب (س) وجود نداشت،‌ انقلاب امام حسين (ع) هيچ‌گاه به پيروزي نمي‌رسيد و به همين دليل است كه درباره انقلاب سيد الشهدا (ع) گفته شده كه انقلاب آن حضرت موجوديتي حسيني داشت و بقايي زينبي.

* مشاركت زنان در انقلاب‌‌ها اهرم فشاري بر رژيم‌هاي حاكم

مشاركت زنان در انقلاب‌ها آنهم به شكلي گسترده نه فقط موجب تقويت و استحكام انقلاب‌هاي مسالمت‌آميز مي‌شود بلكه رژيم‌ها نيز را در موضع بحراني قرار مي‌دهد، چون هرگونه تعرض به زنان هر رژيمي را در موضع محكوميت قرار داده و موجب تسريع پيروزي انقلاب‌ها مي‌شود.

*توسل به سلاح پيروزي انقلاب‌‌ها را به تعويق مي‌اندازد

به همين دليل است كه گفته مي‌شود، هر اقدام و هرگامي كه در راه استفاده و بكارگيري خشونت يا عمل غيرمسالمت‌آميز برداشته شود، پيروزي و موفقيت هر انقلابي را به تعويق انداخته و بر پيچيدگي اوضاع مي‌افزايد. نمونه بارز اين وضعيت در ليبي قابل ملاحظه است، بگونه‌اي كه استفاده از خشونت و روي آوردن به اقدامات نظامي دستاويزي براي حضور نيروهاي خارجي در اين كشور و سركوب انقلابيون و تحريف چهره واقعي انقلاب در عرصه بين المللي و برافراشتن پرچم دفاع از خود و دفاع از مظلومان به بهانه دفاع از مردان و مزدوران قذافي و سرانجام روي آوردن بيش از پيش به استفاده از خشونت جهت سركوب انقلابيون شد.

*انقلاب بحرين سركوب شدني نيست

ممكن است برخي بگويند، انقلاب مسالمت‌آميز بحرين به شديدترين شكل سركوب شد و تظاهرات مسالمت‌آميز مردم آن به وحشيانه‌ترين صورت و توسط انواع و اقسام تجهيزات نظامي به خاك و خون كشيده شد و زنان بحريني مورد تعدي و تجاوز نيروهاي آل خليفه قرار گرفتند و سرانجام اين كه هيچ راهي جز انتقال به مبارزه مسلحانه پيش‌روي مرم بحرين وجود ندارد.. اما ما اين گفته را رد مي‌كنيم و در پاسخ تاكيد مي‌كنيم، انقلاب بحرين نمي‌تواند، سركوب و خشونت را بپذيرد، بلكه همچنان به شكل مسالمت‌آميز راه خود ادامه مي‌دهد و ظلم و ستم و وحشي‌گري رژيم بحرين و در كنار آن اشغالگري رژيم آل سعود را با مسالمت خويش به چالش مي‌كشد و به مبارزه مي‌طلبد كه نمونه آن ادامه برگزاري‌ تظاهرات در مناطق مختلف بحرين است.

ادامه تظاهرات‌ها و اعتراض‌ها بيانگر پيروزي و موفقيت انقلاب بحرين و ناتواني رژيم آل خليفه در سركوب آن است، چون توجيهي براي سركوب آن ندارد. پادشاه بحرين و نيروهاي امنيتي و نظامي‌اش و همچنين نيروهاي اشغالگر سعودي نتوانستند به هيچ طريق ممكن عزم و اراده ملت را درهم بشكنند و بر انقلابشان غلبه كنند و به همين دليل است كه اين انقلاب هر روز بيشتر از گذشته شعله‌ور مي‌شود و اشغالگران و مزدوران و نيروهاي امنيتي را به مبارزه مي‌طلبد.

* تقويت روحيه انقلابيون

اما براي اينكه اين انقلاب با همين شور و انگيزه به حيات خويش ادامه دهد، بايد كه روحيه ملت را بالا برد و زنان و حتي كودكان را جهت ريختن به خيابان‌ها و حضور در راهپيمايي‌ها و تظاهرات‌ها تشويق كرد، چرا كه ادامه حضور زنان در عرصه و مشاركت مردان در انقلاب آن هم به شكل پرشور و فعال عمليات سركوب و قلع و قمح و دخالت ارتش را با مشكل مواجه خواهد ساخت و هر حماقتي كه رژيم آل خليفه در اين راه مرتكب شود، بازتابي بسيار گسترده در عرصه جهاني خواهد داشت و سقوط و فروپاشي اين رژيم را تسريع خواهد كرد.

*قدرت يك تصوير گاهي از قدرت قدرتمندترين ارتش جهان نيز بيشتر است

تاثير بازتاب پخش تصوير بر زمين افتادن آن قهرمان بزرگ كه در برابر سلاح‌هاي قدرتمند نيروهاي امنيتي بحرين مقاومت كرد و پس از اصابت گلوله به شكم از ناحيه سر نيز مورد هدف قرار گرفت، از قدرت و اقتدار قدرتمندترين ارتش‌هاي اشغالگر جهان نيز بيشتر بود و پخش همان تصوير كافي بود تا موفقيت در عرصه سياسي بحرين را براي انقلابيون به همراه داشت باشد و موجب شود تا جامعه جهاني رژيم آل خليفه را به خاطر جنايات وحشيانه‌اش محكوم و مورد انتقاد قرار داده، سقوط و فروپاشي‌اش را خواستار شود و اين معناي واقعي "دفاع مقدس " است.

* توجه به عامل حضور زنان در پيروزي انقلاب

اين جاست كه انقلاب بحرين بايد به مرحله‌اي پاي بگذارد و تدابيري اتخاذ كند تا بيانگر واقعي "دفاع مقدس " و برحق بودن اين "دفاع مقدس " باشد و بدن زنان و پاي گذاشتن آنها به انقلاب، اين انقلاب و مبارزات ماهيت دفاع مقدس خود را نخواهد يافت و اينجاست كه بايد گفت، نبايد به هيچ وجه از اهميت اين عامل تاثيرگذار در انقلاب‌ كاست.

* سلاح "مقاومت مسالمت‌آميز " از هر سلاحي تاثيرگذارتر است

سلاح "مقاومت مسالمت‌آميز " از هر سلاحي تاثيرگذارتر و قدرتمند‌تر است و دشمن بيش از آن كه از سلاح هسته‌اي و اتمي هراس داشته باشد، از اين سلاح واهمه دارد و به همين دليل است كه رژيم آل خليفه نمايش كشتن يكي از نيروهاي پليس خود را به راه انداخت تا به نحوي مظلوميت خويش را نشان دهد و با تحريف چهره واقعي انقلاب توجيهي براي سركوب آن بيابد و به همين دليل درصدد است به هر طريق ممكن انقلابيون بحريني را وادار به واكنش مسلحانه و خشونت‌آميز كند تا به اين وسيله دستاويزي براي سركوب انقلاب بيابد.

* انقلاب بحرين بيش از هر زمان ديگري بايد از خشونت پرهيز كند

انقلاب بحرين هم اكنون بيش از هر چيز به سلاح گاندي كه سلاحي مسالمت‌آميز است و به عامل حضور زينب گونه زنان در انقلاب و صبر و مقاومت "ياسر " گونه نيازمند است كه پيامبر گرامي اسلام درباره خاندان ياسر گفت كه "اي خاندان ياسر صبر پيشه كنيد كه جزاي شما بهشت است " و بي‌مناسبت نيست، اگر يادآور شويم، اولين شهيد تاريخ اسلام "سميه "، يك زن بود.

تدوين استراتژي توليد‌ اخبار قدس در رسانه‌هاي اسلامي
مدير مركز رسانه‌اي قدس در گفت‌وگو با فارس مطرح كرد؛


تدوين استراتژي توليد‌ اخبار قدس در رسانه‌هاي اسلامي

خبرگزاري فارس: مدير مركز رسانه‌اي قدس با اشاره به پوشش كمرنگ اخبار قدس در رسانه‌هاي كشورهاي اسلامي‌، خواستار استراتژي ويژه رسانه‌هاي عربي و اسلامي بويژه فلسطيني براي پوشش اخبار قدس اشغالي شد.


"محمد صادق " در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در قدس اشغالي گفت: ما نيازمند آن هستيم كه رسانه‌هاي عربي و اسلامي و بويژه فلسطيني از نقل كننده حوادث به توليدكننده اخبار مربوط به مسائل قدس اشغالي تبديل شوند و اين امر نيز از طريق استراتژي ملي روشن براي پوشش تمامي مسائل قدس اشغالي ميسر خواهد شد.

* آگاهي نسبت به مسائل مهم قدس وجود ندارد

مدير مركز رسانه‌اي قدس به عدم آگاهي در مورد مسائل مهم شهر قدس و به طور مشخص در سطح فلسطيني اشاره و تاكيد كرد كه رسانه‌هاي فلسطين بايد هر روز به پوشش اخبار و گزارش‌هاي مربوط به اين مسائل بپردازند به گونه‌اي كه موضوع قدس تنها يك موضوع فصلي و گذري در تلويزيون‌هاي محلي و جهاني نباشد.

* رسانه‌هاي فلسطيني مسئله قدس را سطحي پوشش مي‌دهند

وي افزود: قضيه قدس از زمان اشغال بخش غربي شهر قدس در سال 1948كه يك قضيه اسلامي محض بود سير نزولي به خود گرفت و پس از اشغال بخش آخر آن در سال 1967به قضيه عربي و اسلامي تبديل شد و پس از آن نيز اهالي قدس بويژه پس از جدايي قدس از كرانه باختري به واسطه ديوار حايل تنها ماندند و اكنون رسانه‌هاي فلسطيني مسئله قدس را به طور سطحي پوشش مي‌دهند و ديگر وضعيت مطلوبي ندارد و به طور كلي در رسانه‌هاي خبري كم‌رنگ شده است.

*انعكاس توطئه‌هاي رژيم صهيونيستي در قدس اشغالي

وي افزود: البته در دو سال گذشته قضيه قدس بار ديگر در صدر رسانه‌هاي جهاني، عربي و اسلامي قرار گرفته است و مشاهده مي‌كنيم كه كانال‌هاي تلويزيوني و راديويي ويژه‌اي به اسم قدس فعال شده‌اند كه علاوه بر پخش برنامه‌هاي ويژه معرفي قدس و اهميت و جايگاه عربي و اسلامي آن به نشان دادن توطئه‌ها عليه اين شهر و تجاوزات عليه حقوق شهروندان آن مبادرت مي‌كنند.

صادق در ادامه گفت: اكنون با آغاز انقلاب‌هاي عربي شاهد نوعي بيداري فراگير نسبت به اهميت قدس نه تنها از جنبه رسانه‌اي بلكه از جوانب مختلف هستيم و مي‌بينيم كه قدس در صدر عناوين روزنامه‌ها و پايگاه‌هاي رسانه‌اي قرار گرفته است.

* محدوديت فعاليت روزنامه‌نگاران در قدس

اين روزنامه‌نگار فلسطيني در ادامه با اشاره به محدوديت‌هايي كه براي روزنامه‌نگاران و خبرنگاران در قدس وجود دارد، اظهار داشت: خبرنگاران در قدس با تجاوزات و ممانعت‌هاي زيادي از جمله ممنوعيت تصويربرداري در داخل مسجدالأقصي، سركوب و هدف قرار دادن آنها از طريق بازداشت‌ها و شليك گازهاي اشك‌آور و گلوله‌هاي پلاستيكي به سمت آنها براي جلوگيري از فعاليت اين خبرنگاران و همچنين ممانعت از انتشار تصاوير حقيقي حوادث قدس از جمله تصاوير مربوط به يهودي‌سازي و تجاوزات مواجه هستند.

*تلاش صهيونيست‌ها براي نامگذاري اماكن فلسطيني به اسامي صهيونيستي

مدير مركز رسانه‌اي قدس همچنين آگاهي و هوشياري اصحاب رسانه در تعامل با قضيه قدس و پوشش اخبار آن و استفاده از واژه‌ها را خواستار شد و تاكيد كرد كه رژيم صهيونيستي سعي دارد برخي واژه‌ها از جمله اصطلاح‌هاي مربوط به مكان‌ها و بويژه مكان‌هاي مقدس كه از سوي موسسات صهيونيستي به عنوان وسيله‌اي براي يهودي‌سازي قدس استفاده مي‌شود، تثبيت كند.

وي از تمامي روزنامه‌نگاران و رسانه‌هاي خبري خواست تا با قضيه قدس به عنوان قضيه سياسي و ديني صرف تعامل نداشته باشند بلكه از تمامي جنبه‌هاي حياتي، انساني، تاريخي و مسائل عمومي به آن بپردازند تا آگاهي مخاطب نسبت به اهميت و ارزش تاريخي، فرهنگي، تمدني، اسلامي و ديني قدس بالا برود.

يورش نظاميان آل خليفه به عزاداران در بحرين




سرويس خارجي ـ
نظاميان رژيم آل خليفه با پشتيباني نيروهاي آل سعود عزاداري شيعيان در بحرين را به خاك و خون كشيدند.
نيروهاي امنيتي و نظاميان آل خليفه با حمله به مراسم سوگواري سالروز رحلت حضرت فاطمه ام البنين(ع) در شهرهاي مختلف بحرين شيعيان حاضر در اين مراسم را مورد ضرب و شتم قرار داده و تعداد زيادي از آنان را مجروح كردند.در اين حمله كه با پشتيباني نيروهاي آل سعود صورت گرفت تعدادي از شيعيان نيز بازداشت شدند.
رئيس سازمان «ائتلاف جهاني براي مبارزه با فرار از جنايت» با اشاره به جنايات آل خليفه و آل سعود در بحرين تأكيد كرد كه آل خليفه و آل سعود براي نابودي شيعيان در بحرين به توافق دست يافته اند.
«مي خنسا» گفت، عربستان و بحرين براي سركوب شيعيان در بحرين با يكديگر همكاري مي كنند اتمام تلاششان نابودي شيعيان است.
در همين رابطه يك روزنامه انگليسي در گزارشي نوشت، خاندان آل خليفه در بحرين حمام خون به راه انداخته است.
روزنامه اينديپندنت نوشت، پاسخ خاندان آل خليفه به مردمي كه براي تحقق مطالباتشان به خيابان ها آمده اند تيراندازي مستقيم، كشتار، شكنجه و بازداشت است.
اين روزنامه انگليسي افزود، رژيم آل خليفه عليه مردم كشور خود جنگ افروزي كرد تا شيعيان بحرين را در حمام خون غرق كند. اين رژيم براي سركوب مردم خود به خشن ترين روش هاي شكنجه و كشتار روي آورد و نيروهاي امنيتي نقابدار را روانه خيابان ها كرد تا شنيع ترين جنايات را در حق مردم انجام دهند.اينديپندنت تصريح كرد، رژيم بحرين از آشكار كردن سياست ايجاد تفرقه طايفه اي ابايي ندارد و تخريب مساجد و حسينيه ها و يورش به آنها بخشي از اين سياست است.اين روزنامه همچنين خاطرنشان كرد، تمامي اين جنايات با كمك و همدستي نظاميان آل سعود انجام مي گيرد.
اينديپندنت با اشاره به تنفر مردم بحرين از رژيم آل خليفه افزود، اين رژيم عليه اكثريت مردم كشور خود اعلام جنگ كرده است. اين گزارش در حالي منتشر مي شود كه عضو مركز حقوق بشر بحرين اظهار داشت كه دولت انگليس به رژيم آل خليفه در كشتار مردم از طريق تحويل سلاح و آموزش نيروهاي بحريني كمك كرده است. همچنين روزنامه روسي كامرسانت نوشت، غرب چشم هاي خود را نسبت به نقض حقوق بشر در بحرين بسته است.
اين روزنامه افزود، اكثر تظاهركنندگان بحريني شيعيان هستند كه با وجود اينكه 70 تا 75 درصد جمعيت اين كشور را تشكيل مي دهند مورد تبعيض قرار مي گيرند.
كامرسانت تصريح كرد: سركوب بي رحمانه شيعيان در بحرين توسط نيروهاي آل خليفه و آل سعود صورت مي گيرد و غرب در برابر اين جنايت سكوت كرده است.

فرياد مرگ بر آمريكا ، مرگ بر اسرائيل در تظاهرات ميليوني معترضان يمني




سرويس خارجي-
مخالفان علي عبدالله صالح با برگزاري تظاهرات ميليوني در شهرهاي مختلف يمن تأكيد كردند كه به حرمت خون شهدا تا سرنگوني علي عبدالله صالح به اعتراضات عمومي ادامه مي دهند.
معترضان يمني با حضور در ميادين و خيابان هاي شهر صنعا، تعز، صعده، عديده، اب و ديگر شهرهاي يمن بار ديگر تعهد خود را به خون شهدا ابراز و اعلام كردند كه انتقام خون شهدا را مي گيريم. تظاهركنندگان با سردادن شعارهاي الله اكبر، مرگ بر آمريكا، مرگ بر اسرائيل، پيروزي از آن اسلام است، خون شهدا منشأ تحولات و پيروزي هاي بعدي معترضان است به سوي ميادين اصلي شهر حركت و به تجمع گسترده مردم در ميادين مي پيوستند.
اين تظاهرات در حالي صورت مي گيرد كه افشاي اسناد سازمان دفاع از حقوق بشر درباره كشف گورهاي دسته جمعي در اين كشور به خشم معترضان افزوده و انقلابيون اعلام كردند كه به احترام خون شهدا به مقاومت و مخالفت عليه رژيم حاكم ادامه خواهند داد.
سازمان دفاع از حقوق بشر يمن با انتشار اسناد رسمي فاش كرد كه مقامات يمني به نيروهاي امنيتي اين كشور دستور داده اند تظاهركنندگاني را كه براثر تيراندازي نيروهاي امنيتي كشته مي شوند در گورهاي جمعي دفن كنند.
در يكي از اين اسناد نيز آمده است وزير كشور يمن نيز به نيروهاي امنيتي دستور داده براي سركوب تظاهركنندگان از گازهاي دودزاي تاريخ مصرف گذشته استفاده كند كه استفاده از اين گازها ممنوع است.
از سوي ديگر، پيوستن فرزند علي عبدالله صالح ديكتاتور يمني و 100 نفر از اعضاي گارد رياست جمهوري به صفوف انقلابيون اين انقلاب را با شرايط جديدي مواجه كرده است.
علي عبدالله صالح در واكنش به شرايط جديد ايجاد شده در كشور بار ديگر اعلام كرد كه فقط با برگزاري انتخابات از قدرت كناره گيري خواهد كرد.علي عبدالله صالح براي ايجاد اختلاف بين مخالفانش احزاب يمني را متهم كرد كه بر موج اعتراضات جوانان سوار شده اند و از جوانان خواست تا حزب جديدي را تشكيل دهند و در مسير گفت وگو وارد شوند.ليكن جوانان انقلابي يمن با رد هرگونه طرح سازش چه از سوي ديكتاتور حاكم و چه از سوي شوراي همكاري خليج فارس اعلام كردند كه دست از مخالفت و اعتراض برنمي دارند.
اين در حالي است كه يك سياستمدار مخالف حكومت يمن از رابطه ديكتاتور يمن با موساد و كشتار مردم با سلاح هاي آمريكايي پرده برداشت.
وي اظهار داشت، يكي از دلايل اصلي سقوط نكردن رژيم حاكم همكاري 33 ساله علي عبدالله صالح با موساد است و آمريكا و رژيم صهيونيستي حمايت زيادي از ديكتاتور يمن دارند.وي همچنين تصريح كرد، فشارهاي اسرائيل بر آمريكا و فشارهاي واشنگتن بر كشورهاي خليج فارس باعث شده تا رژيم عبدالله صالح همچنان در رأس قدرت باقي بماند.

روسيه ميان قذافي و ناتو ميانجيگري مي كند




طرف هاي درگير در كشور ليبي از دولت مسكو خواستند براي برقراري آتش بس در ليبي، ميانجيگري كند.
به گزارش خبرگزاري فارس، «سرگئي لاوروف» وزيرخارجه روسيه، طي يك كنفرانس مطبوعاتي در مسكو اعلام كرد، نمايندگان دولت ليبي، انقلابيون اين كشور و سازمان ملل به طور جداگانه از مقامات مسكو خواسته اند براي برقراري آتش بس در ليبي ميانجيگري كند. لاوروف گفت كه نه تنها دولت ليبي، بلكه ناتو نيز بايد به حملات و بمباران مناطق ليبي پايان دهد. وي در مورد اينكه آيا روسيه اين ميانجيگري را مي پذيرد يا نه، چيزي نگفت. با اين حال، از نحوه توضيحات لاوروف قابل استنباط بود كه روسيه از اين پيشنهاد استقبال مي كند.
مقامات مسكو دوشنبه با نماينده سازمان ملل نيز با نمايندگان قذافي ديدار و گفت وگو كردند. امروز نيز قرار است مقامات روس نمايندگان انقلابيون را در مسكو به حضور بپذيرند.
بمباران شديد طرابلس
به گزارش واحد مركزي خبر، هواپيماهاي ناتو ديروز منطقه «باب العزيزيه» در مركز طرابلس را شديدا بمبارا


تاریخ: چهار شنبه 28 ارديبهشت 1390برچسب:,
ارسال توسط arman
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 19
بازدید کل : 63051
تعداد مطالب : 187
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1